نشر کتاب

110,000 تومان

نشر آمیزه‎ای است از علم، فن، هنر، صنعت، حرفه، کاروکسب؛ در عین حال فعالیتی است تاثیرگذار و تاثیر‎پذیر. چندین فناوری که با صنعت و کاروکسب نشر ارتباط دارند، بر آن تاثیرهای بی‎درنگ می‌گذارند و در نتیجه خصلتی در حال تحول به آن می‏بخشند. از همین روست که در سال‎های اخیر و پس از دگرگونی‎های چشمگیر در عرصه‎های ارتباطات، اطلاعات و فناوری دیجیتالی، رایانه‎ای و شبکه‎ای، با نشری روبه رو شده‌ایم بسیار متفاوت با نشر چند دهۀ پیش، و با چشم‎اندازهای تازه‌ای که از تحولات دیگری در آیندۀ نزدیک و دور نوید می‏دهد.

نشر فعالیتی است تاثیرگذار و هیچ زمینه‎ای نیست که از دامنۀ تاثیرهای آن برکنار باشد. آبشخور همۀ تکاپوهای فکری، علمی، پژوهشی، آموزشی، آفرینشی‎، عرصه‎های اندیشه‌های نو، نوآوری‎ها، راه‌گشایی‌ها و راه‌یابی‎ها نشر است. نشر به سان اهرم عمل می‎کند و نیروی محرک است. به سبب همین امتیازها درخور بررسی‎های دقیق‌تر، پژوهش‌های گسترده‎تر و بحث و فحص بیش‎تر است.

در کتاب نگاهی از چند سو به نشر کتاب با جنبه‎های مختلفی از نشر در روزگار دستخوش تحول آشنا می‌شوید. مطالب این کتاب محصولی از سال‎ها تحقیق، تامل و تدریس نویسندۀ آن است. انتشارات ققنوس امیدوار است مخاطبان اصلی این کتاب، که همانا ناشران، ویراستاران، روزنامه‎نگاران، سیاست‎گذاران، برنامه‎ریزان و مدیران فرهنگی باشند، و نیز دانشجویان رشته‌هایی که نشر به حوزۀ تحصیلاتی آن‌ها مربوط می‎شود، پیام‎های این کتاب را دریابند تا به سهم خود بتوانند در پیشرفت و توسعۀ نشر کشور ما موثر باشند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

نشر کتاب

نویسنده
عبدالحسین آذرنگ
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٣٠٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ——
موضوع
زبان و ادبیات
نوع کاغذ بالکی
وزن ٣٥٢ گرم
شابک
9786220404484
توضیحات تکمیلی
وزن 0.352 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نشر کتاب”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ناپلئون به جنگ داعش می رود

32,000 تومان
فقط هم از نویسنده‌ای همچون پوئرتُلاس برمی‌آید که در کنار ناپلئونِ بزرگ، ارتشی متشکل از چند مانکن، یک امام جماعت مسجد پاریس، یک رفتگر، یک پزشک و... را قرار دهد تا با «خرس موصل»، رهبر مخوف داعش روبه‌رو شوند. نکته شگفت‌انگیزِ روایتِ پوئرتُلاس از مبارزه ناپلئون و یارانش با داعش، راه‌حلی است که ارائه می‌دهد: او معتقد است برای از بین‌بردن این مردان خونخوار، توسل به جنگ و خشونت راه چاره نیست و تنها چیزی که می‌تواند پایانی مطلق باشد بر انواع داعشی‌های زمان، تغییر شیوه تفکر تروریست‌هاست. آیا ناپلئون که حالا به شکل مردی صلح‌طلب ظهور کرده می‌تواند بدون ریختن قطره‌ای خون، غده سرطانی داعش را از بین ببرد؟

قطار در حال حرکت است

2,200 تومان
این مجموعه از ١٦ داستان کوتاه تشکیل شده است. با موضوع‌های متنوع که بیش‌تر آن‌ها مربوط به زندگی شهری و زنان کارمند است. «طوری نشسته بودیم تو قطار که انگار قطار در حال حرکت است. همه ما همین‌طور، آرام تکان‌تکان می‌خوردیم. فنجان چایم را پر کرده بودم و هر چند دقیقه دستم حرکت می‌کرد و چای سر ریز می‌شد. انگار به خاطر حرکت چرخ‌ها در ریل بود.» نگاهم می‌کند. می‌گویم: چه بنویسم؟ دلگیر نگاهم می‌کند. مثل همان باری که در خواب دیده بودمش، پیکره‌ای روشن با موهایی بلند. پیکره‌اش زن بود، بی‌آن‌که زن بودنش پیدا باشد، گفت: تنهایی‌ام را چطور می‌نویسی؟ گفتم کسی که نمی‌تواند عاشق شود تنهاست!» «ایستاده هم می‌شود خوابید!» نام یکی دیگر از داستان‌هاست: زن از ته اتوبوس با صدای بلند گفت: آقا چراغ‌های این قسمت رو خاموش کن!» زن با صدای بلندتری گفت: حالا چه جوری بخوابم؟

سگ ها و آدم ها

2,100 تومان
داستانهای این مجموعه در گذر پانزده‌ساله حدود سالهای ١٣٦٠ تا ١٣٧٥ نوشته شده‌اند و نویسنده آن معتقد است که شاید اگر می‌خواسته آنها را حالا بنویسد طور دیگری می‌نوشته است . اما او نمی‌تواند به زمان و مکان نوشته خیانت کند ؛ حتی اگر نیت پسندیده بازنویسی برای بهتر شدن کار را در سر بپروراند . چرا که باید به بهای ناخرسندی « حالای » خود از کژی‌ها و کاستی‌های کار ، به داستانهای نوشته شده در گذشته و نویسنده‌شان وفادار می‌ماند . از این گذشته همه می‌دانیم که « حالای » ما اگر آینه گذشته و آینده‌مان نباشد ، وهمی یکسره خالی است . این مجموعه از ده داستان کوتاه تشکیل شده است : کلاغ هندی ، طبل نیمه‌شب ، ایستگاه زرد ، سگ‌ها و آدم‌ها و . . . . « به صدا بود که از کابوس کنده شدم ، صدای نو ، صدای کوچک . روشنی پس شیشه مات کدر شده است . پلک‌های سنگینی که زخم نور خورده‌اند ! صدای توله تنها مانده ! چه زود رهایش کرده است ! » فرشته مولوی ، نویسنده و مترجم ساکن کانادا ، پیش از این « دشت سوزان » خوان رولفو را ترجمه کرده است .

کجا گمم کردم

12,000 تومان
کجا گمم کردم رمانی است که یک‌شبه خوانده می‌شود. رمان دختران امروز است. روای داستان دختری است که زیاد اهل حرف زدن نیست و با درددل میانه‌ای ندارد. این رمان قصه زندگی سه نسل است در باغی قدیمی، واقع در یکی از روستاهای کوهستانی اطراف تهران، حوالی احمدآباد، روستای دکتر مصدق. نسل اول حاج‌ابراهیم مالکی است، پیرمردی که از پیروان دکتر مصدق است و در دوران شکست آرمان‌ها خانه همیشه زمستانی‌اش را با عکس مصدق گرم می‌کند، عکسی کهنه در قابی کهنه‌تر بر سینه دیوارِ خانه‌ای که دیگر مأمن نیست. نسل دوم رسول مالکی است. تهران را رها کرده. به روستای پدری‌اش بازگشته. معلم روستا شده و با دختر سرایدار باغ ازدواج کرده. او تنها فرزند حاج‌ابراهیم مالکی است که زندگی معمولی و بی‌دغدغه را تاب نمی‌آورد که تاوانش سال‌ها زندان است. نسل سوم ماهی مالکی است، دختری با رازهای سر به مهر. او به دنبال زندگی‌ای ساده، معمولی و بی‌دردسر است. اما پیشینه خانوادگی‌اش حتی همین آرزوی ساده را هم از او می‌گیرد.

هنر و قلمرو اخلاق

7,500 تومان
کتابی که پیش رو دارید در واقع برگردانی است از دو مقاله که آکسفورد هر دو را در قالب گزیده مقالات دو دهه اخیر با عنوان « هنر در سه بعد » منتشر کرده است . « کرول » از مدافعان اصلی نقد اخلاقی هنر در عصر حاضر به شمار می‌رود . نسبت میان هنر و اخلاق دیرپا و پیچیده است . در واقع ، چنان پیچیده است که بهتر است از نسبت‌های میان هنر و اخلاق صحبت شود . نه این که طوری سخن گفته شود که تنها نسبت در این جا برقرار است . از آن جایی که نخستین اخلاقیات قبیله‌ای و ارزش‌های نژادی از طریق ترانه‌ها ، اشعار ، روایات و هنرهای بصری اجداد اولیه انسان‌ها بیان شده و اشاعه یافته‌اند به احتمال بسیار ، هنر و اخلاق ، تقریباً در زمانی واحد به عرصه فرهنگ وارد شده‌اند . مثلاً هومر در « ایلیاد » فضایل و رذایل انتقام را به یونانیان می‌آموخت . همچنین بخش زیادی از هنر اولیه محملی برای بیان و باور دینی‌ای بود که متضمن آموزش مخاطبان در زمینه وظایف و آرمان‌های فرهنگشان بود و در عین حال ، گاه آنها را به نقد نیز می‌کشید ، همان‌طور که مسیح در بسیاری از حکایت‌هایش در عهد جدید چنین می‌کند . مطالعه بخشی از کتاب 

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.