


نقشه های ژئومور فولوژی
5,500 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته جغرافیا در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «تهیه و تفسیر نقشههای ژئومورفولوژی» به ارزش 2 واحد تدوین شده است.
فهرست:
فصل اول: نمادها و مجازها در ژئومورفولوژی
فصل دوم: اصول تحلیل مجازی فرم و فرایند
فصل سوم: روش تهیه نقشههای ژئومورفولوژی
فصل چهارم: روش تحلیل سیستمهای ارضی
منابع و مآخذ
در انبار موجود نمی باشد
نقشه های ژئومور فولوژی
نویسنده |
دکتر محمدحسین رامشت
|
مترجم |
—–
|
نوبت چاپ | 10 |
تعداد صفحات | 200 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
مطالعات محیطی
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 290 گرم |
شابک |
9789645300409
|
وزن | 0.290 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
مختارات من النصوص الثقافیة باللغة العربیة
توبی درختنشین 2/ چشمهای اِلیشا
معرفی کتاب توبی لولنس 2 اثر تیموته دوفومبل
تو را دوست دارم چون نان و نمک
معرفی کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک: گزینه شعرهای عاشقانه
عشق و زندگی، جانمایهی آثار شاعران بزرگ جهان است. ناظم حکمت یکی از همین شاعران بلندآوازه است. در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک مخاطب گزیدهای از سرودههای عاشقانهی وی خواهید بود. این گزیده به همت احمد پوری فراهم آمده است.درباره کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک
«از گرجستان به مسکو رفتم. سرِ راهم از مناطق قحطىزده عبور کردم. از صحنههایی که دیدم بسیار متأثر شدم. در مسکو خواستم شعرى به وزن هجایی بگویم و تمامى صحنههایی را که دیده بودم در آن بگنجانم. نتوانستم. ناگهان شکل شعرى که در روزنامه دیده بودم به خاطرم آمد. این شکل با شعر آزاد فرانسه که خوب مىشناختم متفاوت بود. به نظرم این طرز بیان بسیار نو و بىنظیر بود. شعر «مردمک چشم گرسنگان» را سرودم. در این شکل قافیه نقش مهّمى داشت. براى تسلّط بر کاربرد قافیه تمرینهاى زیادى کردم...» این کلمات را ناظم حکمت، مؤلف کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک، نگاشته است؛ شاعر نامدار ترکیهای - لهستانی که از او به عنوان پدر شعر نو ترکی یاد میشود. در سطوری که خواندید، حکمت به وصف مسیری پرداخته که او طی آن از شاعری سنتی که در قالب اوزان کلاسیک شعر میسروده، به شاعری نوگرا بدل شده که نیازش به زبان و بیانی نوین برای ابراز اندیشهها و عواطفش را، با خلق فرمِ شعریِ تازهای در زبان ترکی، پاسخ داده است. این فرم نوین، بعدها زمینهسازِ ظهور شاعران نواندیشِ بسیاری در زبان ترکی شد. شاعرانی که جملگی، از ناظم حکمت به عنوان پیشکسوت و بزرگِ خویش یاد کردهاند. تأثیر ناظم حکمت بر ادبیات ترکیه را، با تأثیر نیما یوشیج بر ادبیات فارسی مقایسه کردهاند. هر دو این شاعران، در جامعهای ظهور کردند که در حال گذار از سنت به مدرنیته بود. در این گیرودار، این دو شاعر به شدت احساسِ نیاز به فرم ادبیِ نوینی میکردند که پاسخگوی نیازهای شاعرِ نوین باشد؛ و از آنجا که هیچیک از آن دو، این فرم ادبی را در آثار پیشینیان خویش نمییافتند، خود به خلق آن همت گماردند. در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک مخاطب گزیدهای از اشعار عاشقانهی ناظم حکمت خواهید بود. البته این سرودهها، عاشقانههای صرف نیستند. حکمت در این اشعار خواندنی، تلقی خاص خویش از عشق را، با تأثراتی که از وقایع سیاسی و اجتماعی پیرامونش گرفته، تلفیق نموده است. از این جهت، عاشقانههای حکمت را میتوان با عاشقانههای احمد شاملو، شاعر نوگرای ایرانی، مقایسه کرد. چه، در کار حکمت نیز، همچون آثار شاملو، عشق نه به عنوان احساسی آنجهانی و آرمانی، بلکه به مثابهی وضعیتی انسانی به تصویر کشیده شده که کموکیفِ آن، وابسته به محیط اجتماعیست. در همین راستا، میتوان این را نیز گفت که عشق در نگاه حکمت، مفریست برای گریز از دشواریهای زندگی در جامعهای بحرانی. اشعار موجود در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک، به ترتیب تاریخ سرایش ارائه شدهاند. ترجمهی این اشعار بر عهدهی احمد پوری بوده است. منبع اصلىِ پوری جلد اول و دوم از مجموعه آثار 8 جلدى ناظم حکمت، چاپ بلغارستان بوده است. مقدمهاى هم به قلم خود ناظم حکمت در این گزیده گنجانده شده است.بی دوز و کلک
معرفی کتاب بیدوز و کلک
آندرس باربا از بهترین نویسندگان ادبیات اسپانیا در کتاب بیدوز و کلک، سرگذشت خانوادهای را روایت میکند که در شهر مادرید زندگی میکنند و برای مادر خود به دنبال پرستاری حاذق میگردند، تا اینکه با ورود دختری جوان، در روابط خانوادگیشان تغییرات شگرفی ایجاد میشود.دربارهی کتاب بیدوز و کلک:
آندرس باربا یکی از برجستهترین نویسندگان ادبی اسپانیاست که با نگارش کتاب بیدوز و کلک سعی دارد تا مفاهیم زندگی نظیر مرگ، عشق، شیفتگی برای دیگری، رویا، آرزو و ترس را به تصویر بکشد. نویسنده در رمان بیدوز و کلک سرگذشت انسانهایی را روایت میکند که همواره در طول عمر خود صادق و روراست بودهاند اما هماکنون با اعضای خانواده دچار چالشهای گوناگونی شدهاند، تا اینکه با ورود دختری پرستار به نام آنیتا، همهچیز رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد و حضورش درس عبرتی برای شخصیتهای مختلف داستان میشود. این اثر یکی از چهار داستان مجموعه باران بر فراز مادرید (Rain Over Madrid) محسوب میشود که فضای زنانه را به خوبی توصیف کرده و با نگاهی تیزبین و شاعرانه زوایای گوناگون روحی انسانی را به تصویر میکشددري وري
معرفی کتاب دری وری
شاهکاری خواندنی از استاد طنز ایران، ابراهیم رها!... در کتاب دری وری که مجلد نخست از سهگانهی هردمبیل به شمار میرود، با ماجراهای آقای معیری همراه خواهید شد؛ پیرمرد فرتوت و پرزحمتی که با مرگ دیرهنگامش حسابی اعضای خانوادهی خود را به دردسر میاندازد...درباره کتاب دری وری
طنز از دیرباز سلاحی نیرومند برای نقد ساختارهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه بوده است. در لباس طنز میتوان به هر چیز و هر کس تاخت و از تبعات احتمالی مصون باقی ماند؛ مثل ملیجکهای دربار شاهان که با تظاهر به دیوانگی همه چیز و همه کس، از جمله شخص پادشاه را، به باد سخره میگرفتند. طنزنویس مدرن از جهاتی بیشباهت به همین ملیجکها نیست. او عامدانه و آگاهانه خود را به دیوانگی میزند و با اختیار کردن زبانی هجوآمیز و گزنده، ساختارهایی را که به گمانش در کار به یغما بردن ماهیت زندگی انسانیاند، به باد انتقاد میگیرد. یکی از خبرهترین طنزنویسان ادبیات معاصر ایران، بیگمان ابراهیم رهاست، و یکی از بهترین آثار در کارنامهی ابراهیم رها، بیشک کتاب دری وری است؛ یک داستانِ طنزِ اجتماعیِ کوبنده که خواننده را توأمان میخنداند و به تفکر برمیانگیزد. قهرمان کتاب دری وری آقای معیری نام دارد؛ او پیرمردی فرتوت و ازپاافتاده است که قریب به صد سال از خداوند عمر با عزت گرفته! به قول راوی داستان، گویی حتی ملکالموت، یا همان جناب عزرائیل هم با آقای معیری تعارف دارد و روی ستاندن جانش را ندارد. آقای معیری عاشق پیادهروی، غذای خوب، و البته، شیفته و شیدای دکتر مصدق است! سوال اساسیِ ذهنِ پرسشگر او نه بودن یا نبودنِ شکسپیری، بلکه این است: چرا و چگونه مردم همیشه حاضر در صحنهی ایران، ظرف چهل و هشت ساعت، از «زندهباد مصدق» به «مرده باد مصدق» تغییر موضع دادند؟! به هر جهت، علاقهی آقای معیری به اسطورهاش، مصدق، چنان بیحدواندازه است که به هیچ فرد یا گروهی که رنگ و بویی از کودتای 28 مرداد داشته باشد، روی خوش نشان نمیدهد؛ از شعبان بیمخ گرفته تا ازهاری و که و که و که. داستان کتاب دری وری زمانی روی غلتک میافتد که آقای معیری، پس از مدتی چانهزنی و انجام کارهای اداری، سرانجام راضی میشود که جان شیرینش را تسلیم حضرت جانآفرین کند، و به زبان خودمانی، بساطش را جمع کند و عازم دار فانی شود. یا اگر دوست دارید راحتتر بگوییم: بمیرد! پس از مرگ آقای معیری المشنگهای در خانهی او به پا میشود که بیا و ببین! این المشنگه از آنجا آب میخورد که آقای معیری در طول عمر پربرکتش، به خود زحمت گرفتن شناسنامه نداده بوده، و با شناسنامهی برادر مرحومش کارهای اداریاش را رفعورجوع میکرده. حالا وارثان او چطور این واقعیت را به مأمور ثبت احوال حالی کنند؟... پیرنگ رمان دری وری، چنانکه از توضیحات فوق برمیآید، ضربآهنگی تند و نفسگیر دارد. در این رمان با سلسلهای از شخصیتهای متنوع روبهرو میشویم که هر یک به نوعی، نمایندهی بخشی از جامعهی ایران به شمار میروند. ابراهیم رها به خوبی توانسته از طریق نقل داستانی بامزه و سرگرمکننده، واقعیات ناخوشایندِ حیات ایرانی را به تصویر بکشد. لازم به ذکر است که کتاب دری وری مجلد نخستِ سهگانهای به نام «هردمبیل» به شمار میرود. دو مجلد دیگر این سهگانه به ترتیب «پرت و پلا» و «چرت و پرت» نام دارند.قصه گو
در بخشی از کتاب قصهگو میخوانیم
غالباً در فرصت بین دو کلاس، عادت داشتیم باهم به سالن بیلیاردی که زیر پلهها قرار داشت، برویم. بعد باهم در خیابان قدم میزدیم و من حس میکردم که برای او زندگی میان این مردم موهن و نفرتانگیز، چهقدر مصیبتبار است. مردم رویشان را برمیگرداندند یا سرِ راهش سبز میشدند تا خوب نگاهش کنند. خیرهخیره، زل میزدند به او و به خودشان زحمت نمیدادند که نفرت یا تحقیری را که توی نگاهشان موج میزد، پنهان کنند. این مسئله زیاد اتفاق میافتاد. بزرگترها و بهخصوص بچهها، به او اشارههای توهینآمیز میکردند. بهنظر نمیرسید که برای او خیلی اهمیت داشته باشد و بیشتر اوقات به حرکات زشت آنها با شوخی پاسخ میداد. آن روز هم، حادثهی سالن بیلیارد، خیلی باعث تحریک او نشد، اما روی من خیلی تأثیر گذاشت، چون طبیعت من فاصلهی زیادی از طبیعت یک فرشتهی واقعی دارد. یک مست، آرنج خود را روی پیشخان گذاشته بود. لحظهای که چشمش به ما افتاد، تلوتلوخوران جلو آمد و روبهروی شائول ایستاد، دستها را به کمر زد و داد زد: «حرامزاده، عجب هیولای غریبی! از کدام باغ وحش فرار کردهای؟» شائول جواب داد: «کدام را پیشنهاد میکنی رفیق؟ دوروبر اینجا یکی بیشتر نیست، که آن هم البته در همین بارانکو است. اگر جرئت کنی و بپری جلو، آن وقت قفس مرا پیدا میکنی، هنوز درش باز است.» شائول خودش را کنار کشید تا او بتواند عبور کند. اما مرد مست دستش را دراز و با انگشتانش اشارهای کرد. همان واکنشی که معمولاً بچهها وقت فحش دادن از خودشان نشان میدهند.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.