نقش برجسته های نویافته ساسانی

18,000 تومان

سابقه ایجاد نقوش برجسته صخره‌ای در ایران باستان به هزاره سوم پیش از میلاد برمی‌گردد. مطالعات صورت گرفته درباره نقوش برجسته صخره‌ای ایران در دوره ساسانی بیشتر حاصل کار پژوهشگران عمدتاً غربی است. با توجه به اهمیت آثار این پژوهشگران در شناخت بهتر نقوش، برخی از آنها به فارسی ترجمه شده‌اند. اما تاکنون اثری کامل و جامع به فارسی که به معرفی تمامی نقوش برجسته دوره مورد بحث بپردازد وجود ندارد. شاید دلیل این امر کشف اتفاقی تعداد چشمگیری از این نقوش در سنوات مختلف بوده است.

این امر سبب شده در برخی از آثار تألیفی که مربوط به قبل از این کشفیات بوده به برخی از این نقوش اشاره‌ای نشود. مطالعات نقوش برجسته دوره ساسانی با کشف شانزده نقش برجسته بزرگ و کوچک از این دوره در ایران و خارج از ایران در فاصله سال‌های ١٩٥٠ تا ٢٠٠٤ میلادی رونق بسیاری یافت. کشفیات قابل توجه این دوره ٥٤ ساله در حالی صورت گرفت که تمامی نقوش مطرح آن که عموماً در معرض دید قرار داشته‌اند، از قرن هفدهم میلادی بارها مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته بود. این کشفیات جدید جان تازه‌ای به مطالعات نقوش ساسانی داد و پژوهشگران متعدد بار دیگر این نقوش را بررسی کردند. کتاب نقش برجسته‌های نو یافته ساسانی سعی کرده کشفیات این دوره را بررسی و آن را به نحو شایسته‌ای معرفی کند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

نقش برجسته های نویافته ساسانی

نویسنده
میرزا محمد حسنی
مترجم
——-
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٢٠٨
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٩٣
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن  500 گرم
شابک
9786002781215
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نقش برجسته های نویافته ساسانی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تابستان زندگی

154,500 تومان
تابستان زندگی اثری خلاقانه و نو از جان مکسول کوتسی است که زندگی شخصی خود را با نگاهی انتقادی به تصویر می کشد. او تلاش کرده تا مبارزه های اخلاقی دردناک را نشان دهد و معنای مراقبت از یک انسان دیگر را بازگو کند.
سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب امشب کنار غزل های من بخواب

135,000 تومان
معرفی کتاب امشب کنار غزل های من بخواب افشین یداللهی متولد 1347 پزشک و متخصص اعصاب روان است که بیشتر به واسطه ترانه هایش در ایران مشهور است. وی با صدا و سیما همکاری های بسیار زیادی داشت و برای سریال های متعددی ترانه سرود. از جمله سریال هایی که یداللهی برای آن ها ترانه سرود می توان به مدار صفر درجه، شب دهم، میوه ی ممنوعه و خوش رکاب اشاره کرد. همچنین با خوانندگان مطرحی چون همایون شجریان، احسان خواجه امیری و… در آلبوم های آن ها همکاری کرده است. انتشارات نگاه پس از منتشر کردن مجموعه ترانه های افشین یداللهی به نام “جنون منطقی” و استقبال زیادی که از این کتاب صورت گرفت اقدام به چاپ دو مجموعه شعر دیگر از این شاعر کرد به نام های “حرف هایی که من باید می گفتم و… تو باید می شنیدی” و “امشب کنار غزل های من بخواب”. این کتاب مجموعه ای از غزل و چند مثنوی است که در 144 صفحه توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. همچنین امشب کنار غزل های من بخواب نیز نام آلبومی از همایون شجریان است که برخی اشعار یداللهی را خوانده و اسم آلبوم نیز برگرفته از شعری به همین نام است.

کتاب آزادی راستین

145,000 تومان
معرفی کتاب آزادی راستین آزادی واقعی: فلسفه عملی اسپینوزا ارائه ای سرراست از فلسفه اسپینوزا است که بر این موضوع تمرکز دارد که چگونه می توان زندگی کرد. این کتاب در میان پژوهشگران اخیر اسپینوزا منحصر به فرد است زیرا بر مولفه اخلاقی آثار اسپینوزا تمرکز دارد. برای اینکه اخلاق اسپینوزا را به منصه ظهور برساند، برنت ادکینز با چیزی که به نظر او بینش اخلاقی اساسی اسپینوزا است شروع می کند: یعنی اینکه احساسات با درک آنها کنترل می شوند. ادکینز نشان می دهد که چگونه روند آشکار شدن فلسفه اسپینوزا همیشه در موضوع بسیار عملی خوب زیستن لنگر انداخته است. اهمیت آزادی واقعی در درک آن از اخلاق اسپینوزا به عنوان یک «تجربه گرایی» و در دسترس بودن آن برای مخاطبان بسیار گسترده است. علیرغم این واقعیت که اسپینوزا بیش از 300 سال پیش درگذشت، نوشته‌های او برای طیف گسترده‌ای از رشته‌ها، از دین گرفته تا علوم اعصاب، به‌طور قابل‌توجهی پیش‌بینی‌کننده هستند. با این حال، منشأ این پیش‌آگاهی از نظریه‌ی اخلاقی بازنگری اسپینوزا برمی‌آید که چگونه می‌توانیم زندگی کنیم، نه اینکه چگونه باید زندگی کنیم. آزادی در هر جنبه‌ای از زندگی، از جنبه‌های شخصی گرفته تا سیاسی و مذهبی، به شیوه‌ای خاص از تعامل با دنیا بستگی دارد. این تعامل شکل آزمایشی را به خود می گیرد تا ببینیم آیا آنچه با آن درگیر می شویم منجر به افزایش یا کاهش ظرفیت ما برای تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از جهان می شود. آزادی واقعی از نظر اسپینوزا در افزایش ظرفیت های ما نهفته است.

کا. گ‌. ب‌ (دولتی در دولت)

360,000 تومان
«بسیار کم‌ هستند کسانی‌ که‌ بتوانند با اصالت‌ و صلاحیت‌ در باره کا. گ‌. ب‌ بنویسند. یوگنیا آلباتس‌ یکی‌ از آن‌هاست‌. این‌ کتابی‌ است‌ که‌ هر کس‌ بخواهد پویش‌ تاریخ‌ اخیر روسیه‌ و شاید آینده‌ آن‌ را بشناسد، باید آن‌ را بخواند.» بروک‌ کلارک‌، فایننشال‌ تایمز «شایسته‌ است‌ به‌ نظریه جدید او ـ که‌ کا. گ‌. ب‌ هنوز هم‌ زنده‌ و فعال‌ است‌ ـ به‌ وسیع‌ترین‌ نحو ممکن‌ گوش‌ فرا داد.» دیوید رمنیک‌، نویسنده «مقبره لنین‌» یوگنیا آلباتس‌ در این‌ تحقیق‌ مسحور کننده‌، این‌ افسانه‌ را که‌ کا. گ‌. ب‌ همراه‌ با فروپاشی‌ شوروی‌ از بین‌ رفته‌، باطل‌ می‌سازد و با استفاده‌ از گنجینه‌ای‌ از اسناد منتشر نشده‌ پرونده‌های‌ مخفی‌ کا. گ‌. ب‌ و مصاحبه‌های‌ بی‌نظیر، سیر تحول‌ و تطور کا. گ‌. ب‌ را به‌ گسترده‌ترین‌ نیروی‌ پلیس‌ مخفی‌ جهان‌ به‌ ثبت‌ می‌رساند. او نشان‌ می‌دهد که‌ کا. گ‌. ب‌ چگونه‌ در تمام‌ ساختارهای‌ جامعه‌ مدنی‌ و تمام‌ وجوه‌ زندگی‌ روزمره‌ نفوذ می‌کرد، و چطور با وجود انحلال‌ رسمی‌ آن‌ در روسیه‌ جدید «دموکراتیک‌»، نیرومندتر از همیشه‌، خود را از ابزار قدرت‌ دولتی‌ به‌ یک‌ قدرت‌ دولتی‌ مستقل‌ متحول‌ کرده‌ است‌. یوگنیا آلباتس‌ یکی‌ از نام‌آورترین‌ روزنامه‌نگاران‌ روسیه‌ است‌. مقالات‌ او در اخبار مسکو و نیوزویک‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. در ایزوستیا ستون‌ ثابتی‌ در اختیار اوست‌ و تاکنون‌ چندین‌ فیلم‌ مستند تلویزیونی‌ ساخته‌ است‌.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

تراژدی

39,500 تومان
این کتاب، برگردان فارسی کتاب «Tragedy» نوشتة «کلیفوریچ» است. نگارنده در این نوشتار که یکی از کتاب‌های مجموعة «مکتب‌ها، سبک‌ها و اصطلاح‌های ادبی و هنری» است، شمایی کلی از این نوع ادبی نمایشی به دست می‌دهد. وی ابتدا به برخی تعریف‌ها و ملاحظات دربارة تراژدی می‌پردازد، سپس مباحثی چون تراژدی در عمل و نظر و معرفی قهرمان تراژدیک را مطرح می‌کند و در ادامه جنبه‌های مختلف تراژدی نظیر: «حسِّ تعادل»، «دگرگونی، بازشناخت و رنج»، «همسرایان و وحدت‌های سه گانه» و... را بررسی می‌کند.