نمایش افسانه‌ای برای وقتی دیگر

125,000 تومان

سلين نسخه‌ اول نمايش افسانه‌اي براي وقتي ديگر را سال 1946، در سلول يا به قول خودش توي دخمه‌اش در زندان کپنهاگ نوشت؛ عصباني از همه‌کس، بريده از همه‌چيز، بدخلق‌تر از هميشه، با تني رنجور از دردهاي قديمي. با تمام اين‌ها، در اين بدترين لحظه‌ زندگي، سلين بيشتر از هميشه شور و شوق زنده ماندن داشت.
نمايش افسانه‌اي براي وقتي ديگر کتابي‌ست عليه همه‌کس؛‌ همه‌ي دوستان، همه‌ دشمنان، همه‌ دوست‌ دشمنان، حتي خود سلين، و عليه همه‌چيز؛‌ ميهن، عشق، نفرت… و مسلما، عليه زبان، همان زبان استاندارد و ادبي فرانسه که سلين از رمان اولش، سفر به انتهاي شب (1932) با آن مي‌جنگيد.
از نظر بسياري از منتقدان ادبي، از جمله آنري گودار، اين جنگ تمام‌عيار، «خشن‌ترين رمان سلين در برخورد با خواننده» است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

نمایش افسانه‌ای برای وقتی دیگر

نویسنده لویی فردینان سلین
مترجم مهدی سحابی – اصغر نوری
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 254
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1401
شابک 9789642134366
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.23 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نمایش افسانه‌ای برای وقتی دیگر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب دکتر ژیو اگو

750,000 تومان
معرفی کتاب دکتر ژیو اگو رمان دکتر ژیواگو حماسی که به تأثیرات انقلاب روسیه و عواقب آن بر خانواده ای بورژوا و ثروتمند می پردازد، تا سال 1987 در اتحاد جماهیر شوروی اجازه ی چاپ نداشت. یکی از نتایج انتشار رمان دکتر ژیواگو در کشورهای غربی، طرد شدن همه جانبه ی بوریس پاسترناک توسط مقامات شوروی بود. زمانی که پاسترناک در سال 1958 برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات شد، به اجبار، از پذیرفتن آن امتناع کرد. گرچه کتاب، خیلی زود به یکی از پرفروش ترین آثار داستانی در سراسر دنیا تبدیل گردید. دکتر یوری ژیواگو، من دیگر خود نویسنده، شاعر، فیلسوف و پزشکی است که زندگی اش به واسطه ی جنگ و البته عشقش به لارا، همسر یک انقلابی، مختل شده است. سرشت ظریف و هنرمندانه ی ژیواگو، از او در برابر بی رحمی و خشونت بلشویک ها، انسانی بسیار آسیب پذیر ساخته است. اشعار این شخصیت به یاد ماندنی، جزء زیباترین قسمت های رمان دکتر ژیواگو جذاب و خاطره ساز است.

الای افسون شده

17,000 تومان
رمان « اِلای افسون شده » در سال 1997 به چاپ رسید و در سال 1998 موفق به دریافت دیپلم افتخار نیوبری و چند جایزه معتبر دیگر شد و در سال 2004 از روی کتاب فیلمی به همین نام ساخته شد . موفقیت این کتاب باعث شد که نویسنده خود را بازنشسته کند و به طور تمام وقت به کار نوشتن بپردازد . آثار دیگر نویسنده عبارتند از : « دیو در شب » ، « قصه‌های شاهزاده خانم‌ها » ، « اشتباه پری » ، « آرزو » ، « دو شاهزاده خانم » و . . . چند کتاب دیگر . ( روایتی دیگر از افسانه سیندرلا ) « من هنگام تولد یک ساعت تمام بی‌وقفه گریه می‌کردم و ساکت نمی‌شدم . اشک‌هایم الهام‌بخش او شد . با دلسوزی به مادرم نگاه کرد و سرش را به چپ و راست تکان داد و بینی‌ام را نوازش کرد و گفت : هدیه من به تو اطاعت است . اِلا همیشه مطیع خواهد بود . حالا دیگر گریه نکن ، کوچولو . » یک پری افسانه‌ای در هنگام تولد برای نوزادی آرزو می‌کند که او همیشه فرمانبردار باشد . رمان « اِلای افسون شده» در سال 1997 به چاپ رسید و در سال 1998 موفق به دریافت دیپلم افتخار نیوبری و چند جایزه معتبر دیگر شد و در سال 2004 از روی کتاب فیلمی به همین نام ساخته شد . موفقیت این کتاب باعث شد که نویسنده خود را بازنشسته کند و به طور تمام وقت به کار نوشتن بپردازد . آثار دیگر نویسنده عبارتند از : «دیو در شب» ، «قصه‌های شاهزاده خانم‌ها» ، «اشتباه پری» ، «آرزو» ، «دو شاهزاده خانم»  و . . . چند کتاب دیگر .

کتاب بهترین داستان های کوتاه (گارسیا)

425,000 تومان
معرفی کتاب بهترین داستان های کوتاه (گارسیا) گابریل خوزه گارسیا مارکز (۱۹۲۷-۲۰۱۴)، نویسنده کلمبیایی برنده نوبل ادبیات است. این کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه مارکز است. داستان ها و مضمون آن ها به شرح زیر است:۱-بعد از ظهر باشکوه بالتاسار: در مورد مردی که زیباترین قفس دنیا را ساخته است. ۲-تشییع جنازه مادر بزرگ: داستان در مورد روزهای آخر زندگی زنی است که رئیس قبیله ای مادر سالار است. ۳-کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد: سرهنگی که ۱۵ سال منتظر نامه دریافت مستمری خود است. ۴-تسلیم سوم: پسری که مرده اما مادرش جسم او را زنده نگه داشته است. ۵-روی دیگر مرگ: پسری که به مرگ برادر دوقلویش فکر می کند. ۶-اوا درون گربه خود: زنی که از زیباییش عذاب می کشد. ۷-اندوه سه خوابگرد: زنی منزوی درون یک خانه که تصمیم می گیرد از جایش تکان نخورد. ۸-زنی که ساعت ۶ می آمد: در مورد زنی که هر روز ساعت ۶ به کافه ای می رود که کافه دار عاشقش است. ۹-چشم های سگ آبی رنگ: دختر و پسری که هر شب به خواب هم می روند. ۱۰- کسی این گل سرخ ها را به هم ریخته: در مورد روحی که هنوز در این دنیا باقی مانده است. ۱۱- شب تلیله ها: ۳ نفری که تلیله ها چشمشان را درآورده اند. ۱۲- زیباترین غریق جهان: مرد غرق شده ای که آب او را به یک روستا می آورد. ۱۳- پیرمرد فرتوت با بال های عظیم: فرشته ای که به درون آدمیان آمده است. ۱۴- بلاکامان نیک جادو جنبل کار: ۲ مرد اهل جادو. ۱۵- آخرین سفر کشتی اشباح: پسری که همیشه در ماه مارس یک کشتی سیاه بزرگ را می بیند اما کسی حرفش را قبول نمی کند. ۱۶- مرگ مدام در فراسوی عشق : مردی که چند ماه مانده به پایان زندگی اش با یک دختر زیبا برخورد می کند. ۱۷- رد خون توی برف: یک زوج جوان پولدار در سفر ماه عسل. ۱۸- نور مثل آب است: ۲ برادری که به جای جایزه مدرسه خواستار قایق و لوازم غواصی هستند. ۱۹- فقط اومدم یک تلفن بکنم: زنی که به یک تیمارستان می رود تا به شوهرش زنگ بزند و تاخیر خود را اعلام کند. ۲۰- سفر خوش آقای رئیس جمهور. ۲۱- ماریا دوس پراسه رس: زنی که تدارک تشییع جنازه اش را می بیند. ۲۲- رویاهایم را می فروشم: زنی که خواب واقعی می بیند. ۲۳- ارواح ماه اوت: خانه ای که گفته می شود پر از ارواح است. ۲۴- قدیس: مردی که قصد دارد ثابت کند دختر مرحومش یک قدیس است. ۲۵- ترامونات: باد مرگ زا. ۲۶- زیبای خفته در هواپیما. ۲۷- وقتی باد بدبختی بوزد: دختری که مادربزرگش به خاطر بدهی اش او را مجبور به همخوابی با همه مردها می کند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

یا این یا آن جلد دوم

238,000 تومان
کتاب یا این یا آن جلد دوم نوشته سورن کیرکگور ترجمه صالح نجفی توسط انتشارات مرکز با موضوع فلسفه، فلسفه غرب، اگزیستانسیالیسم به چاپ رسیده است. يا آن جلد دوم شاهکار سورن کیرکگور است. نویسنده‌اش با نام مستعار B معرفی می‌شود، آقای قاضی متأهلی که در نامه‌های بلندی که به  A، نام مستعار نویسنده‌ی جوان و زیبایی‌دوست مجلد اول، می‌نویسد می‌کوشد او را متقاعد کند که اگر به زندگی از منظر اخلاق، یعنی با پذیرفتن مسئولیت و تعهد، بنگرد زندگی‌اش سرشارتر و کامبخش‌تر خواهد شد.  A خود را وقف میل به تفریح و تفنن هنری کرده است و آقای قاضی معتقد است انسجامی که زندگی زناشویی به آدمی می‌بخشد شادی و شعفی افزون بر اغواپیشگی محض می‌آورد، هرچند کشفِ این طرب دیرپاتر شکیبایی و پایبندی می‌طلبد. قاضی به دوست جوانش یادآور می‌شود که فهم مشترک ما از ماجراهای عاشقانه به لطف آفریده‌های هنری شکل می‌گیرد که غایت‌شان انبساط خاطری است که درست در لحظه‌ای که پای در گل‌ولای زندگی هرروزه می‌گذاریم از کف می‌رود و جا به ملال می‌سپارد. قاضی معتقد است اگر A زندگی اخلاقی پیشه کند می‌تواند جان خویش را نجات دهد. حل معما در تذکار این حقیقت نهفته است که گرچه زندگی ارزش زیباشناختی دارد جنبه‌ی داوری اخلاقی هم دارد. A با غفلت از ارزش‌های خموش و ملال‌انگیزِ رشد و امنیت و عشق مبتنی بر ازخودگذشتن به روح خویش آسیب می‌رساند. این جلد افزون بر تأمل در باب پرسش‌هایی فلسفی چون رابطه‌ی جزئی و کلی،‌ قاعده و استثنا، انتخاب و آزادی، لذت و سعادت، حاوی خطبه‌ای کم‌نظیر درباره‌ی نسبت احساس گناه و پذیرش مسئولیت و نطفه‌ی شق سومی از زندگی است که با جهش ایمانی ممکن می‌شود، ترازی از هستی انسانی که کیرکگور در ترس و لرز آن را می‌کاود. معرفی مباحث کتاب یا این یا آن مقدمه الستر هنی بر ترجمه خلاصه ا این یا آن دیباچه (روزگار کیرکگور) پاره ای از زندگی حاوی اوراق B/ نامه هایی به A اعتبار زیباشناختی ازدواج توازن وجه زیباشناختی و وجه اخلاقی زندگی در رشد شخصیت اتمام حجت (ختم سخن) مایه علو نهفته در این اندیشه که نزد خدا ما همیشه گناهکاریم نمایه

درنگ

6,000 تومان
نصرالله كسرائيان، عكاس زاده‌ي لرستان، پدر عکاسي قوم‌شناسي و مردم‌نگاري ايران لقب گرفته است. او مجموعه‌هاي باارزشي از فرهنگ‌ها، قوميت‌ها و مكان‌هاي ايران عكاسي و منتشر كرده است، از جمله قشقايي‌ها، تخت‌جمشيد، ابيانه، بازارهاي ايران، دماوند، ماسوله، شمال، بركناره، معماري ايران، اصفهان، كردهاي ايران، كويرهاي ايران و سرزمين ما ايران. مجموعه عكس‌هاي درنگ اما غالباً تصاويري است كه وي به‌حسب تفنن در آن‌ها به خلق مناظر بي‌جان و گاه ميني‌ماليستي پرداخته كه از قضا بسيار زيبا درآمده‌اند و نشان از چيرگي عكاس بر قاب و دوربين است