نوایی هم‌آهنگ باران

28,000 تومان

معرفی کتاب آه باران اثر فریدون مشیری

آه، باران…؛
ریشه در اعماق اقیانوس دارد، شاید
این گیسو پریشان کرده؛
بید وحشی باران
یا نه، دریایی ست گویی واژگونه؛
برفراز شهر؛
شهر سوگواران

هر زمانی که فرومیبارد از حد بیش
ریشه در من میدواند، پرسشی پیگیر، با تشویش؛
رنگ این شبهای وحشت را
تواند شست آیا از دل یاران؟؛

چشمها و چشمه ها خشکند
روشنیها محو در تاریکی دلتنگ
همچنان که نامها در ننگ

هرچه پیرامون ما، رنگ تباهی شد
آه، باران
ای امید جان بیداران؛
بر پلیدیها، که ما عمری ست در گرداب آن غرقیم
آیا چیره خواهی شد؟

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

 نوایی هم‌آهنگ باران

نویسنده
فریدون مشیری
مترجم
——-
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 164
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789643622398
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نوایی هم‌آهنگ باران”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تام گیتس 2/ بهانه‌های معرکه و چیزهای باحال دیگر

275,000 تومان
کتاب تام گیتس 2 ماجرایی طنز و خنده دار از دردسرهای پسر کوچولویی به اسم تام و ایده‌های مسخره اش است. مجموعه کتاب‌های تام گیتس از نشر هوپا در ابتدای انتشار در ایران توانست رکورد فروش بهترین کتاب طنز برای کودکان و نوجوانان را بشکند و به بهترین و محبوب‌ترین کتاب در این ژانر برای بچه‌ها تبدیل شود. علت این امر را می‌توان در تصویرگری‌های جذاب این مجموعه و قلم توانمند لیز پیشون و ترجمه جذاب نشر هوپا دانست. مجموعه تام گیتس از سال 2014 تاکنون در جهان نیز در دستۀ پرفروش‌ترین کتاب‌های کودک قرار داشته و دارد.

معلوم می‌شود رسیدن به بالای جدول

برندگانِ کلاس آقای فولِرمَن یک‌کم سخت است!

دلیلش بیشتر این است که:

  1. بغل‌دستی‌ام، مارکوس مِلدرو آدم حرص‌درآر و آب‌زیرکاهی است و کارهایی می‌کند که اصلاً خوب نیست.
  2. دندانم آن‌قدر درد می‌کند که حتی نمی‌توانم

روی نقاشی کشیدن سرِ کلاس تمرکز کنم.

  1. کارهای جالبی هستند که مدام حواسم را

پَرت می‌کنند. مثلاً شنا، شکار حشره، و از همه

مهم‌تر، گذراندن وقت‌های آزادم به اذیت کردنِ

خواهرم دلیا.

سفارش:0
باقی مانده:3

از غبار بپرس

280,000 تومان
کتاب «از غبار بپرس» نوشته‌ی جان فانته، نویسنده، رمان‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس از استادان تأثیرگذار ادبیات قرن بیستم آمریکاست که بابک تبرایی آن را به فارسی ترجمه کرده است. جان فانته یک شخصیت داستانی به نام آرتورو باندینی خلق کرده که سرگذشتش را در چهار رمان خود دنبال می‌کند: «تا بهار صبر کن، باندینی»، «از غبار بپرس»، «رویاهایی از بانکر هیل» و «جاده‌ی لس‌آنجلس». باندینی به‌یقین، یکی از ماندگارترین شخصیت‌های داستانی تاریخ ادبیات است. در رمان از غبار بپرس این شخصیت که جوانی دورگه‌است، در جست‏‌وجوی عشق و اشتیاق و شهرت و ثروت راهی لس‌‏آنجلس شده و می‏‌کوشد نویسنده‌‏ای بزرگ شود. جان فانته نویسنده‌ی خوش‌اقبالی نبود و خیلی دیر کشف شد. با آن‌که آثار تأثیرگذاری نوشت و ردپایش در آثار نویسندگانی چون بوکوفسکی و جک کرواک مشهود است، تا سال‌ها پس از مرگش، هنوز منتقدان او را کشف نکرده بودند. او را یکی از نخستین افرادی می‌دانند که شرایط دشوار نویسندگان ساکن لس‌آنجلس را ترسیم کرده است. فقر، مذهب، خانواده، هویت ایتالیایی آمریکایی، ورزش و زندگی نویسنده‌ها از جمله موضوعاتی هستند که فانته در نوشته‌هایش به آن‌ها پرداخته است. در بخشی از رمان آمده است: «جوون بودم، گشنه و لب به خمره در تقلای نویسنده شدن. بیشتر مطالعاتم رو تو کتابخونه عمومی وسط لس‌آنجلس انجام می‌دادم و هیچ‌ کدوم از چیزهایی که می‌خوندم به من یا خیابون‌ها و آدم‌های دور و برم ربطی نداشت. یه جوری بود که انگار همه فقط با کلمات بازی می‌کردن و اون‌هایی که تقریبا هیچی برای گفتن نداشتن، همون‌هایی بودن که نویسنده‌های درجه یک به حساب می‌اومدن. نوشته‌هاشون ترکیبی بود از ظرافت و فرم و صناعت، و همین‌ها بود که خونده می‌شد و تدریس می‌شد و هضم می‌شد و دفع می‌شد...»

خط هفتم کیمیانویس

48,000 تومان

معرفی کتاب خط هفتم کیمیانویس: هنگام عبور از کوچه مشرف به مزار فروغ

سیدعلی صالحی در کتاب خط هفتم کیمیانویس شما را به پناهگاه خود می‌برد: شعر و کلمه. این کتاب با عنوان فرعیِ «هنگام عبور از کوچه‌ی مشرف به مزار فروغ»، دوازده قطعه شعر را در قالب دوازده اقلیم نگاشته است که طرفداران شعر را شیفته‌ی خود خواهد ساخت.

درباره‌ی کتاب خط هفتم کیمیانویس

کلمات حس دارند. خسته می‌شوند؛ مأیوس می‌شوند؛ مات می‌شوند و حتی می‌ترسند. سیدعلی صالحی به این معجزه‌ی کلمات اشراف دارد و زنجیره‌ای از آن‌ها را در کتاب خط هفتم کیمیانویس و در قالب شعر به مخاطب تقدیم می‌کند. قالبی که برای او معنای «امید، علاقه، مقاومت، آدمی و آزادی» را در بر دارد. او باور دارد که این دنیا بدون شعر و کلمات، تنها تصویری خاکستری و بی‌رمق است. سیدعلی صالحی با اشعارش دست مخاطب را می‌گیرد تا به‌همراه هم، کلمات را دل‌داری بدهند تا نترسند؛ نترسند و نوید رؤیایی روشن را به انسان بدهند. در نهایت، او می‌داند که این تنها کلمات هستند که باقی می‌مانند. این کتاب هدیه‌ای است برای همه کسانی که رؤیای شریفی دارند. کتاب خط هفتم کیمیانویس از سوی نشر چشمه در اختیار شما قرار گرفته است.

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 4/ مامان‌بزرگی که سرمگس را قورتش داد

70,000 تومان
ویززز به دیدن مادربزرگش می‌رود.
اما مادربزرگ اشتباهی سَرمگس را قورت می‌دهد. فکر می‌کنی مامان‌بزرگ چه‌جوری سَرمگس را از توی شکمش بیرون می‌آورد؟
سفارش:0
باقی مانده:1

سوز سفيد

42,000 تومان

معرفی کتاب سوز سفید اثر علی چنگیزی

کودکی ما با رمان بزرگ ملویل گذشته است؛ با نسخه‌های تلخیص شده، اقتباس‌های سینمایی، تلویزیونی و کارتونی‌اش. ماجرای آنکه می‌خواست اسماعیل صدایش کنیم و کاپیتان ایهب که سرنوشت را می‌ساخت.
این‌ها با نسل‌های بسیاری مانده و نهنگ سفید از اذهان‌شان دور نشده و برابر چشمان‌شان در حرکت است.
علی چنگیزی با «سوز سفید» دریای آبی موبی‌دیک را به سفیدی برف‌های کوهستان پیوند داده و شخصیت‌هایش در جست‌وجویی که گویی تمام‎نشدنی‌ست، فقط می‌خواهند با آن موجودیتی روبرو شوند که نمی‌دانند چیست ولی می‌دانند که مهیب است و درنده‌خو.
سوز سفید حکایت همه‌ی ترس‌ها و افسون‌های برآمده از دل اعصار است که با اسطوره و افسانه به گونه‌ای عجین است که گویی واقعیت هیچ نیست جز تاریخ اسطوره، دروغ و عصیان، هراس و خون‌.
رمان کوتاه چنگیزی، جست‌وجویی‌ست میان زنده‌ها و مرده‌ها که انگار معلوم نیست چه کسانی در پی چه کسانی هستند و فقط خون و قرمزی مانده بر سفیدی‌ست که پاسخ است و همه‌ی این‌ها در سوزی سفید در دل طبیعتی قهار و بی‌رحم گرد هم آمده‌اند.

دست به دهان، گاه‌شماری شکست‌های نخستین

38,000 تومان

معرفی کتاب دست به دهان

کتاب دست به دهان، نوشته پل آستر است که با ترجمه بهرنگ رجبی منتشر شده است. این کتاب روایت‌های جذاب و کوتاهی است که انتشارات چشمه برای مخاطب منتشر کرده است.

درباره کتاب دست به دهان

کتاب دست به دهان از روایت‌های واقعی زندگی پل استر است. خاطراتِ جالب و جذابی از این نویسنده، درباره‌ی زمانی که هنوز نویسنده  مشهوری نشده بود و به هر دری می زند تا کتابی چاپ کند و پولی به دست آورد و زنده بماند و زندگی کند. او کارهای بسیار متفاوتی را امتحان می‌کند از کارگری روی نفت‌کش تا مشارکت در پروژه‌های فیلم‌سازی یا ترجمه‌ی قانون اساسی ویتنام و … تا این که در نهایت پس از افت و خیزهای فراوان نویسنده می‌شود.

خواندن این کتاب تصویر متفاوتی از آستر و زندگی‌اش به خواننده می‌دهد.

خواندن کتاب دست به دهان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب دست به دهان

من حتا پیش از آن‌که بروم تو آمده بودم بیرون. پا به نوجوانی که گذاشتم دیگر به این نتیجه رسیده بودم که دنیای تجارت باید بی‌لطفِ حضورِ من روزگارش را بگذراند. آن‌موقع شاید بدترین حالم را داشتم، تحمّل‌ناپذیرترین حالم را، پریشان‌ترین حالم را. در آتشِ اشتیاقِ ایده‌آلیسمی نویافته می‌سوختم، و جدّیت‌های کمالی که پی‌اش بودم تبدیلم کرده بود به زاهدِ کوچولویی تحتِ کارآموزی. ظواهر بیرونی ثروت زده‌ام کرده بود، و هر نشانه‌ای از تظاهر را که پدر و مادرم به خانه می‌آوردند تحقیر می‌کردم. زندگی منصف نبود. بالاخره این حالی‌ام شده بود، و از آن‌جا که کشف خودم بود با تمامِ نیروی نهفته در یک کشف هم بهم ضربه زد. همچنان که ماه‌ها می‌گذشتند تطبیق دادن خوشبختی خودم با بدبختی بسیاری آدم‌های دیگر برایم سخت‌تر و سخت‌تر می‌شد. من چه کرده بودم که درخورِ آسایش و امتیازاتی باشم که بر سرم باریده بود؟ پدرم استطاعتش را داشت ــ همین ــ و این‌که او و مادرم سر پول باهم دعوا می‌کردند یا نمی‌کردند در مقایسه با این حقیقت که پیش از هر چیز آن‌ها پول داشتند که سرش دعوا کنند اهمیتِ اندکی داشت. هربار که مجبور بودم سوار اتومبیلِ خانوادگی‌مان شوم شرمسار می‌شدم ــ اتومبیلی آن‌همه پُرجلا و نو و گران، که چنان به‌وضوح دعوتی بود از جهان تا تحسین کند اوضاعِ ما چه‌قدر روبه‌راه است. همدلی من اما به‌تمامی با ستمدیده‌ها بود، با ندارها، با پایین‌دستی‌های نظمِ اجتماعی؛ و چنان اتومبیلی مرا از شرم سرشار می‌کرد ــ نه‌فقط شرم از خودم، بلکه از زندگی کردن در دنیایی که اجازه می‌داد چنین اتفاقاتی هم بیفتد. اولین شغل‌هایم حساب نیستند. پدر و مادرم هنوز به‌لحاظ مالی حمایتم می‌کردند و هیچ الزامی نداشتم روی پای خودم بایستم یا در دخل‌وخرجِ خانه سهمی داشته باشم. بنابراین فشاری نبود، و فشاری که نباشد هیچ‌وقت هیچ‌چیزِ مهمی هم نمی‌تواند به خطر بیفتد. از داشتنِ پولی که درمی‌آوردم خوشحال بودم اما هیچ‌وقت لازم نبود برای الزاماتِ معیشتی خرجش کنم، هیچ‌وقت لازم نبود نگران غذای سفره یا عقب افتادن اجاره باشم. این مشکلات بعدتر می‌آمدند سراغم. الان صرفاً بچه‌دبیرستانی‌یی بودم پی یک جفت بال، تا از آن‌جایی که بودم ببَرَدم.