نوسترومو

32,000 تومان

مضمون تعدادی از برترین آثار « جوزف کنراد » تنهایی است . این مضمون در « نوسترومو » نیز آشکار است . این کتاب در حقیقت ، بررسی عمیق و ظریفِ تأثیرات فاسدکننده سیاست و منافع مادی بر روابط انسان‌هاست . شخصیت‌های این رمان پنداری هر یک صاحب تاریخی مجزا و منحصر به فرد هستند . « چارلز گولد » تجلی شخصیت حقیقی یک استعمارگر اروپایی است ؛ سرد و بی‌احساس و منطق‌زده . زندگی همسرش ، خانم گولد ، نیز در یک سرزمین خیالی در امریکای جنوبی به فاجعه تبدیل می‌شود ، فاجعه ناشی از تنهایی و عدم ارتباط . ویژگی این رمان عظمت و ساختار دقیق این رمان است .

زبان به مفهوم ادبی کلمه چالش‌برانگیز نیست ، بلکه تمهیدی است برای توصیف و تشریح ، توصیف مکان‌ها و شرح انگیزه‌ها و شخصیت‌ها . « یوزف تئودور کنراد » در سوم دسامبر ١٨٥٧ در لهستانی که در آن زمان تحت فرمان و سلطه روسیه بود به دنیا آمد . ایده نگارش رمان « نوسترومو » زمانی به ذهنش رسید که یکی از دوستان صمیمی‌اش در مورد ملوانی در آمریکای جنوبی داستانی می‌شنود ؛ در این داستان ، ملوان واقعی مردی پست است که دست به دزدی نقره می‌زند و حتی به هنگام مستی و از خود بیخودی در مورد این کارش لاف می‌زند . دیگر آثار این نویسنده عبارتند از « مأمور مخفی » ١٩٠٧ ، « از چشم غربی » ١٩١١ ، « شانس » ١٩١٣ ، « پیروزی » ١٩١٥ ، « دل تاریکی » ، « طوفان » و « جوانی » .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

نوسترومو

نویسنده
جوزف کنراد
مترجم
سهیل‌ سمی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٥١٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٨
سال چاپ اول ——
موضوع رمان خارجی
نوع کاغذ ——
وزن ۵۳۷ گرم
شابک
9789643118471
توضیحات تکمیلی
وزن 0.537 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نوسترومو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کودک ابدی

85,000 تومان
کودک ابدی روایت بیم و امید آخرین سال زندگی دختری است که با سرطانی نادر دست‌وپنجه نرم می‌کند: دختر نویسندۀ رمان، رمانی که آخرین تلاش نویسنده است برای زنده نگه ‌داشتن فرزندش... فورست نه‌تنها به واژه، بلکه به کل تاریخ ادبیات چنگ می‌زند تا راهی برای جاودان کردن دخترش پیدا کند. نویسنده در آخرین جملات کتاب اعتراف می‌کند: «از دخترم موجودی کاغذی ساختم. میز کارم را هر شب به صحنۀ نمایشی جوهری تبدیل کردم که بر آن ماجراهای خیالی اجرا می‌شدند. نقطۀ پایان گذاشته شده. کتاب را کنار کتاب‌های دیگر گذاشته‌ام. راه نجاتی در واژه‌ها نیست. پس خیال می‌بافم.» به این ترتیب، رمان در عین واقع‌نمایی چنان با تخیل آمیخته است که از برچسب زندگی‌نامه می‌گریزد و به یک «صحنۀ نمایش» خواندنی تبدیل می‌شود.

طوفان دریا

7,000 تومان
جوزف کنراد درباره این رمان گفته که ناخدا مک‌ور ، ناخدای کشتی ، در این اثر حاصل تجربیات بیست سال زندگی است . ناخدا مک‌ور مردی ساده ، بری از تخیل و کاملاً برونگراست . به نظر می‌رسد که طوفان برای ناخدا مک‌ور وسیله‌ای می‌شود تا خواننده و حتی خود ناخدا از شخصیت او درک بهتری پیدا کند . متأسفانه عامه خوانندگان ، در زمان خود کنراد ، آثار او را رمان‌هایی پرماجرا و سرگرم‌کننده تلقی کردند ، حال آن که کنراد در این آثار ، از جمله طوفان دریا ، که منتقدان فصل سوم آن را اوج نثرنویسی انگلیسی در عرصه رمان دانسته‌اند ، بدون تردید مضامین روان‌شناختی را نیز در نظر داشته است و در مجموع به مفاهیم کلان زندگی پرداخته است . کنراد که در زندگی خود بر روی آب تجارب منحصر به فردی داشته که برای نوشتن منبع غنی‌ای به حساب می‌آیند ، به یکباره زندگی بر روی دریا را رها می‌کند و در خانه‌ای ویلایی در انگلستان گوشه انزوا می‌گزیند و فقط می‌نویسد .

وقتی کلاغ ها می رقصند

5,000 تومان
مجموعه داستان وقتی کلاغ‌ها می‌رقصند از هشت داستان کوتاه تشکیل شده است. زمینه اصلی داستان‌ها اجتماعی است. داستان‌ها در فضایی وهم‌آلود شکل می‌گیرند و با تغییرات محسوسی که در هر داستان رخ می‌دهد ذهن خواننده درگیر موضوعات اصلی می‌شود. شخصیت‌های داستانی این کتاب همواره با کابوس‌هایی درگیرند که از درون شخصیت آنان برخاسته است: «دست‌کش دستم می‌کنم تا مبادا جاهای دیگر بدنم هم اینطور بشود. گاهی اوقات روی صندلی خوابم می‌برد و وقتی بیدار می‌شوم می‌بینم دستکش‌ها خالی خالی‌اند. وقتی پاییز می‌رسد اوضاع بهتر می‌شود می‌توانم روبه‌روی تیغه نوری که از سقف گلخانه می‌آید پایین بنشینم و به رنگ گل‌ها نگاه کنم که چقدر زیر این نور بی حال شگفت انگیز به نظر می‌رسند. آن وقت یادم می‌رود که دست‌هایم از توی دستکش ریخته‌اند بیرون.» «مریم فرهادی» متولد١٣٦٧ پیش از این کتاب «کفترباز» را در سال ١٣٨٨ منتشر کرده و حالا با این کتاب قصد دارد وقایع متوهم و در عین حال واقعی را به تصویر کشد

اشتهای آمریکایی

25,000 تومان
آیا تا به حال به معنای واقعی تقدیر اندیشیده‌اید. این داستان یک انسان حرفه‌ای است که سر و کارش به تقدیر می‌افتد . او کسی نیست جز « ایان مکالخ » که سرو کارش با تقدیر‌های مردم می‌افتد . زندگی‌های فردی در قالب واحدهای اطلاعات ریخته و سپس رشته رشته جمع و به سیستم‌ها تبدیل می‌شوند و معادلاتی به دست می‌دادند که می‌توان گفت معادلات پیچیده‌ای بودند . این فرد سر ویراستار ژورنال اینترنشنال بود و این اواخر به عنوان رئیس برنامه مطالعات جمعیت شناختی پنج ساله‌ای انتخاب شده بود که بودجه‌اش را مرکز بیمه خدمات درمانی تأمین می‌کرد . تحقیقی درباره ارتباطات دقیق و مرموز سن ، محیط ، وضعیت اقتصادی ، تحرک جغرافیایی ، بیماری و نقض قوانین . از نظر « ایان » همکاری افراد ناهماهنگ و نامرتبط و کاملاً بیگانه با همدیگر در برنامه‌ای مشترک و جمعی مسئله‌ای وحشتناک بود ، اما هرگز در جمع به این موضوع اشاره نمی‌کرد و فقط در محفل‌های خصوصی و در حضور دوستان آن را مطرح می‌کرد . در واقع آیا در ارتباط با انسان ، پدیده‌ای اسرارآمیزتر و وحشتناک‌تر از این هم وجود داشت ؟

قطار دهلی بمبیی

7,000 تومان
 ایران و هند را خواهر و برادری جدامانده از هم تصور می کرد. دردهای مشترک، ریشه آریایی مشترک و تفاوت های بسیار. هند خواهر بود. مثل همین زن هندی، کف دست هایش خالکوبی مای حنا داشت. گل و برگ و ساقه. به پیشانی اش نگینی براق می چسباند که آویزش تا وسط دو ابرو می آمد. ایران برادر بود. شال مشکی به کمر می بست و گیوه سفید می پوشید... فریده خرمی در سال 1338 در گرمسار متولد شد و کارشناس مترجمی زبان انگلیسی است. وی داستان‌نویسی را همراه نوشتن مقالات اجتماعی و ادبی، نقد فیلم و مصاحبه، در روزنامه‌های صبح تهران آغاز کرده است. نخستین مجموعه داستانی او، «دختر خاله ونگوگ» نام داشت. وی علاوه بر حوزه بزرگسال در حوزه کودک ونوجوان هم می‌نویسد. از جمله آثار او می‌توان به «قصه‌های شازده‌خانم»، «گربه‌ مومیایی‌شده، جکولین ویلسون»، «مترسک و خانم بهار»، ...

بیراهه‌ای در آفتاب

2,500 تومان
به مرد نگاه کردم. دهانش تکان می خورد. گردنم را کج کردم. انگشتان لخت دخترک تکان می خورد. گل های قالی موج می خوردند و کش می آمدند. "یک، دو، سه،...." مگس سیاهی دور سرم می چرخید. من می خواندم: "خوبان پارسی گو. بخشندگان عمرند." کسی داشت نفس نفس می زد و عاطفه و عرفان نخودی می خندیدند. دهان مرد هنوز تکان می خورد. به دخترک نگاه کردم. او عاطفه بود که محکم به پدرش چسبیده بود.