هانو و اژدها کوچولو

5,000 تومان

هانا کوچولو دلش نمی خواهد به مدرسه برود. چرا؟ چون خیلی چاق است و بعضی ها او را برای همین دست می اندازند. بله هانو دیگر مدرسه را دوست ندارد. آن وقتی که پسرک اول پاییز باید مدرسه می رفت و با کوله پشتی جدیدش به آن جا رفت. خیلی هم خوشحال بود. ولی یکی از همکلاسی هایش همان روز اول اسم هانو را گذاشت “قبرستان سوسیس سرخ کرده” یا مثلا “شکم توپی؟…

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

هانو و اژدها کوچولو

نویسنده
ایرینا کورشونف
مترجم
کتایون سلطانی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٧٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٥
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۸۵ گرم
شابک 9789647694919
توضیحات تکمیلی
وزن 0.085 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “هانو و اژدها کوچولو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب افلاطون قدم اول

7,500 تومان
معرفی کتاب افلاطون قدم اول احتمالا افلاطون بزرگترین فیلسوف همه ادوار است، و اولین فردی است که انواع نظرات و مباحث را در کتاب هایی جمع کرد که همه قادر به خواندن آنها بودند. او می خواست در مورد هر چیزی بداند و همواره دوستان و فیلسوفان دیگر را برای پاسخ به سوالات گیج کننده خود به ستوه می آورد. او همچنین نظرات استواری نیز از خود داشت...

گزارش یک مرگ

79,500 تومان
کتاب گزارش یک مرگ نوشته گابریل گارسیا مارکز ترجمه لیلی گلستان توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است. ظهر روزی از ماه اوت، درحالی‌که با دوستانش گلدوزی می‌کرد، حضور کسی را در نزدیکی خانه‌اش حس کرد. لازم نبود سرش را بلند کند تا بداند که آمده. به من گفت: «چاق شده بود، موهایش بفهمی‌نفهمی ریخته بود، برای نزدیک دیدن محتاج عینک بود. اما خودش بود. به خداوندی خدا، خودش بود!» دیوانه شده بود. حتماً مرد هم فکر کرده بود که او هم پیر شده. اما مرد، برخلاف دختر، فاقد ذخیره‌ی عشقی بود که باعث تحمل می‌شد. پیراهنش از عرق خیس بود، مثل همان بار اول روز جشن خیریه، همان کمربند و همان کیف‌های چرمی درزشکافته‌ی سگک‌نقره‌ای را داشت. بایاردو سان رومان بی‌اینکه به باقی کسانی که گلدوزی می‌کردند و مبهوت مانده بودند اهمیتی بدهد، یک قدم جلو آمد. کیف‌هایش را روی چرخ خیاطی انداخت و گفت: ــ خب، من آمدم.

خواهر خونه

4,500 تومان
معرفی کتاب خواهر خونه. مجموعه شعری سروده شده در چهار دفتر با عناوین ستم گری “، ” مفقودالجسد “، ” مرده خوانی ” و ” مناجات نامه “، مشتمل بر هفتاد و هفت قطعه شعر به نسبه کوتاه، که شاعر در هر دفتر، هستی شعرش را بر اندیشه و نگرش متفاوتی از هستی، دوام بخشیده است. شور پر رنگ شاعر در تجلی بخشی به مضامینی همچون عشق، جنگ، مرگ و زندگی در بستری از تغزل و انتزاع، خطوط اصلی تابلوهای شعری و امپرسیون ذهنی شاعر در این دفتر است. . .

تابستان

11,500 تومان
شما تابستان‌های کودکی‌تان را چطور به یاد می‌آورید؟ این تابستان‌ها برای لوری روزهای پر از گل، هیجان‌انگیز و بی‌پایان‌اند. در این‌جا، خاطراتی ناب از تابستان برایمان زنده شده‌اند - دره‌ای دور که پر است از بوی علوفه، وزوز زنبورها، چیدن و بلعیدن توت‌های سیاه و بازی‌هایی که تا آخرین ساعت‌های گرگ و میش ادامه دارند. نوشته لذت‌بخش و پرشور لی عصاره‌ای است از فصل طلایی انگلیس...
سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب پژوهش های تاریخی و حدیثی

45,000 تومان
معرفی کتاب پژوهش های تاریخی و حدیثی مخطوطات آیت‌ الله‌ صالحی‌ نجف‌آبادی (رضوان الله علیه)، میراثی بس نفیس و گران‌بها در چهار مقوله‌ی (پژوهش‌های‌ قرانی)، (پژوهش‌های تاریخی و حدیثی)، (پژوهش‌های فقهی)، و (نقد و نظر) ایشان درباره‌ی چند کتاب و مقاله است. در همه آثار این اندیشمند فقیه، قوت‌استدلال، روانی‌ قلم، ادب‌ و‌ نزاکت اخلاقی آن‌ هم همراه با نوآوری‌های عقل‌پسند به‌ روشنی نمایان است. پر واضح است که مولّف ارجمند اگر در قید حیات می‌بود، متناسب با شرایط زمان و مکان آن‌ها را به‌صورت کامل‌تری عرضه می‌نمود. امیدوارم در آینده نه‌ چندان‌ دور، شاهد چاپ‌ و‌ نشر همه (مجموعه آثار) این فقیه محقّق و مفسّر نواندیش باشیم و...

ما اينجا داريم مي ميريم

42,000 تومان

جملاتی از کتاب ما این‌جا داریم می‌میریم

خوشبختی‌ها را گم کرده‌ایم، همه‌شان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همه‌چیز گم می‌شود توی های و هوی شهر.
طلاپری می‌داند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال می‌بینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره می‌ایستند و هیچ‌وقت پری‌های جنگل را صدا نمی‌زنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستاره‌های‌شان می‌گردند.
مادرش همیشه می‌گفت هیچ کار خدا بی‌حکمت نیست. بعد هم غش‌غش می‌خندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمی‌فهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم می‌آید.
آدمیزادها هیچ‌وقت صدایی را که نمی‌بینند، نمی‌شنوند. حتی گاهی خوشبختی‌های کوچک‌شان را هم نمی‌بینند.