هرگز رهایم مکن

210,000 تومان

«هرگز رهایم مکن» یک رمان علمی ـ تخیلی است اما نمی‌توان این رمان را در طبقه‌بندی‌های رایج قرار داد چرا که نویسنده در کنار همذات‌پنداری با شخصیت‌های داستان درصدد پاسخگویی به سؤالات بسیاری است که نشان می‌دهد، این رمان یک کتاب سرگرم‌کننده است. کتی، روت و تومی قهرمانان رمان ایشی‌گورو هستند. آنها برای نخستین بار چیزی را درون خود حس می‌کنند به نام «عشق». این عشق در هر یک از این سه نفر، درجه و اندازه خاصی دارد. تومی اگرچه سعی دارد آن را کنترل کند تا دیگران متوجه آن نشوند اما جریان داستان به مخاطب خلاف آن را ثابت می‌کند. «تومی» امیدوار است بتواند برای «کتی» و «روت» دوست خوبی باشد.

نویسنده فضای داستان را به گونه‌ای طراحی کرده که مخاطب ابتدا شک می‌کند به این که قهرمانان داستان آوای عشق را می‌شنوند یا آوای هنر را و یا هر دو را؟ لذا «ایشی گورو» مخاطب رادر یک بحران قرار می‌دهد که حل آن نیازمند داشتن دید و نگاهی فلسفی به مقوله زندگی است. کازوئو ایشی گورو در سال ١٩٥٤ در ناکازاکی ژاپن به دنیا آمد و در سال ١٩٦٠ همراه خانواده به بریتانیا مهاجرت می‌کند. ادبیات انگلیسی و فلسفه از رشته‌هایی است که ایشی گورو در دانشگاه «کنت» به تحصیل درآنها می‌پردازد. کارهای این نویسنده ژاپنی‌الاصل تاکنون به ٣٠زبان دنیا ترجمه شده است. وی هم اکنون ساکن لندن است. لازم به توضیح است مجله گاردین رمان «هرگز رهایم مکن» را به عنوان یکی از کتاب های پرفروش اروپا در سال ٢٠٠٥ معرفی کرده است.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

هرگز رهایم مکن

نویسنده
کازوئوایشی گورو
مترجم
سهیل سمی
نوبت چاپ ١٥
تعداد صفحات ٣٦٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٨٥
موضوع
داستان‌های انگلیسی
نوع کاغذ بالکی
وزن ٣٣٠ گرم
شابک
9789643116279
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.33 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “هرگز رهایم مکن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ملک جمشید

12,000 تومان
کتاب سوم از مجموعه ادبیات عامه با نام ملک جمشید منتشر شد. این کتاب در ٧ باب به رشته تحریر درآمده است. باب اول به ولایت «زیر باد» هندوستان پرداخته که پادشاهی به نام ملک همایون شاه بر آنجا حکم میراند. او پسری داشت که در حسن و جمال و جوانی نظیر نداشت. نامش ملک جمشید بود. روزی که او با حشم و خدم عزم شکار کرده بود آهوی پر خط و خالی دید و قصد کرد که او را شخصاً شکار کند، اما حوادثی به وقوع میپیوندد که داستان را خواندنی و جذاب میکند. ملک جمشید در ٢٧١ صفحه و با قیمت ٢٢٠٠ تومان راهی بازار کتاب شده است.

رامسس‌ ـ 1پسرنور

400,000 تومان
نام رامسس تجسم شکوه و قدرت تمدن فراعنه است. او که پسر نور، فرزند آفتاب بود، بیش از شصت سال سلطنت کرد و مصر را به درجه‌ای از عظمت رساند که در تاریخش بی‌سابقه بود. رامسس، قهرمان یک رمان نیست، قهرمان چند رمان است، قهرمان حماسه‌ای واقعی است. این حماسه از آشنایی او با رموز کشورداری تحت هدایت پدرش، ستی، که به قدر خود او در تاریخ اهمیت دارد، آغاز می‌شود و تا مرگ رامسس ادامه می‌یابد. طی این مدت آزمون‌های فراوانی را از سر می‌گذراند. به همین دلیل است که این سلسله رمان‌های دنباله‌دار که از پنج جلد تشکیل شده‌ است، به او اختصاص یافته تا بتواند ابعاد خارق‌العاده سرنوشتی را ترسیم کند که قهرمانان فراموش نشدنی بسیار، چون ستی و همسرش، تویه، نفرتاری، ایزت‌زیبا، همر شاعر، ستائوی مارافسا، موسای عبرانی و بسیاری دیگر، که این اوراق به آن‌ها جان می‌بخشد، در آن سهیم هستند. کریستین ژاک با قلم جادویی خود عهد باستان را از جزوه‌های درسی بیرون می‌کشد و به خواننده، قلمرو وسیعی از تاریخ، رؤیا، مبارزه وشعر تقدیم می‌دارد. گفتنی است هر یک از این کتاب‌ها به طور مستقل به رویدادی جداگانه می‌پردازد و در نهایت خواننده علاقه‌مند به سرنوشت رامسس می‌تواند با خواندن هر پنج جلد کتاب راز و رمز جاودانه آنها را کشف و در ادامه آن را دنبال کند. «پسرنور»، «معبد چند هزار ساله»، «نبرد قادش»، «بانوی ابوسمبل»، و در نهایت«زیر اقاقیای مغربی» عناوین این کتاب‌ها هستند.

درازکش در ساعت خواب

42,000 تومان
داستان دو راوی دارد، دو مرد که هر کدام نماینده دو طبقه متفاوت از جامعه هستند. داستانِ این دو قهرمان در امتداد هم روایت می‌شود. آن‌ها در عین حال که دو دنیای کاملاً متفاوت دارند سرنوشتی به‌هم‌گره‌خورده دارند. نویسنده به خوبی عشق، بی‌قراری، تردید، پس‌زدگی، واماندگی، خیانت و انتقام را به تصویر می‌کشد. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:   نگاهی به سرتاپایم می‌اندازد، سری تکان می‌دهد و می‌نشیند پشت فرمان. استارت می‌زند و نوربالایش را می‌اندازد توی چشم‌هایم و از کنارم رد می‌شود و پشت پیچ کوچه محو. همان‌طور که تمام این هفت سال از جلوِ چشمم محو شده بود و چه اهمیتی داشت دارد چه غلطی می‌کند. همین خوب بود. همین بی‌خبری. می‌روم سمت ساختمان نیمه‌کاره دنبال چاقو پیدایش نمی‌کنم. رنگ قرمزی که روی لبه‌اش ماسیده دیگر خوشحالم نمی‌کند. خودم را گلوله می‌کنم روی زمین و برای چند دقیقه از ته قلبم می‌خوابم. بلند می‌شوم خودم را می‌تکانم و می‌روم زیر نور تک‌چراغ سر کوچه دوباره به رد خون چاقو نگاه می‌کنم. کاش کتایون می‌فهمید.

دیوانه‌ای بالای بام

85,000 تومان
همه اهل محل خبردار شده بودند: «یه دیوونه رفته روی هره‌ی پشت‌بوم وایستاده!» کوچه پر از آدم‌هایی شده بود که برای تماشای دیوانه آمده بودند. پلیس‌ها اول از کلانتری، بعد هم از مرکز سر رسیدند. پشت سرشان مأمورهای آتش‌نشانی آمدند. مادرِ دیوانه‌ای که رفته بود بالای پشت‌بام التماس کنان می‌گفت: «پسرم، عزیزم، بیا پایین... قربونت برم... یالله قند و عسلم، بیا پایین!» دیوانه می‌گفت: «منو کدخدا کنین تا بیام پایین، اگه کدخدا نکنین خودمو از این بالا پرت می‌کنم پایین!» مأمورهای آتش‌نشانی زود برزنت نجات را باز کردند تا اگر دیوانه خودش را پایین انداخت، بتوانند بگیرندش. نُه مأمور آتش‌نشانی از بس با برزنت نجات دور آپارتمان گشته بودند، خیس عرق شده بودند.» عزیز نسین (١٩١٥-١٩٩٥) نویسندگی را از سال ١٩٤٥ با مقاله نویسی در مجلات شروع کرد و نوشتن را تا پایان عمر ادامه داد. حاصل این سال‌ها ده‌ها عنوان کتاب در زمینه‌های داستان و رمان و نمایشنامه و شعر و داستان کودک و خاطرات است. او ٢٣ جایزه معتبر ملی و بین‌المللی (اکثراً در زمینه طنز) برده و آثارش به بیشتر زبان‌ها ترجمه شده است. مجموعه حاضر گزیده‌ای است از بهترین داستان‌های طنز عزیز نسین که مترجم آنها را از کل آثارش انتخاب و ترجمه کرده است.

تک‌ خشت‌و چند داستان‌ دیگر

8,000 تومان
آن‌ طور که‌ پیداست‌ اولین‌ کسی‌ که‌ زال‌ را توی‌ خانه‌ سید دیده‌، همان‌ زنِ صیغه‌ای‌ بوده‌ که‌ از بس‌ با ناخن‌ها پوست‌ صورت‌ و سینه‌اش‌ را کنده‌ حالا دست‌هایش‌ را بسته‌اند. صبح‌ که‌ می‌رود به‌ عادت‌ هر روز تا غذایی‌ چیزی‌ درست‌ کند، برعکس‌ هر روز درِ خانه‌ را بسته‌ می‌بیند. در که‌ می‌زند به‌ جای‌ سید زال‌ را می‌بیند.

خیالات

1,200 تومان
پژوی مشکی رنگ از مقابلش گذشت وجلوتر توقف کرد ،بعد بلافاصله دنده عقب گرفت وجلو شهلا ایستاد. راننده شیشه را پائین داد. بلند گفت :(( بیایید بالا می رسونمتون.)) شهلا هنوز راننده راندیده بود. بی اعتنا گفت :(( خیلی ممنون منتظرم تاکسی بیاد. شما بفرمایین.)) دور نیست ، اتفاقی غریبب نیست. خیالات درهمین نزدیکی است . روزمره ای است که آرام آرام مسخ می کند. می رود، می آید وعادی جلوه می کند.