هستی و زبان در اندیشۀ هایدگر

110,000 تومان

هدف این كتاب نشان دادن این حقیقت است كه هنوز هم می‌توان حیرت كرد و هنوز هم می‌توان از زیبایی و حرمت جهان سخن گفت. در عصر تكنولوژی و تولید  انبوه كه انسان همه‌چیز،‌ از موجودات زنده گرفته تا خاك و سنگ و درخت، را با نگاهی علمی و پوزیتیویستی، شناخت‌پذیر و در نتیجه كم‌ارزش و بی‌اهمیت می‌بیند،‌ در زمانه‌ای كه عصر كنجكاوی علمیِ‌ بی‌قرار و اختراعات بی‌وقفه در جهت ارضای آن و در نهایت كهنه شدن سریع هر چیز نو و تبدیل آن به زباله است، شجاعت اندك متفكرانی كه  هنوز گوشی برای شنیدن طنین غریب هستی و زبانی برای بیان آن دارند، امیدی است تا شاید هنوز بتوان از زیبایی، ستایش‌انگیزی و حرمت جهان سخن گفت.

آموختن چنین نحوه وجودی، تفكری ژرف و پر شكیب می‌طلبد كه باید آن را نزد معلمانی سختگیر مانند مارتین هایدگر فرا گرفت.

پرسش «آیا كتاب هستی و زمان فراموشی دوباره پرسش هستی است؟» آغازگر بحث كتاب است. در نهایت در فصل سوم آشكار می‌شود كه چگونه هایدگر پرسش هستی را همواره در ارتباط با پرسش زبان دیده است.

 

مطالعه بخشی از کتاب 

 

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786002784049 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات

هستی و زبان در اندیشۀ هایدگر

نویسنده
طالب جابری
مترجم
 —————
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٢٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٧
سال چاپ اول  —————
موضوع
زبان فلسفه
نوع کاغذ تحریر
وزن 146 گرم
شابک
9786002784049
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.146 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “هستی و زبان در اندیشۀ هایدگر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فوکوشیما

95,000 تومان
زمین‌لرزه‌ای که پنجمین زمین لرزۀ قدرتمند صد سال گذشته به شمار می‌آمد حوادث زنجیره‌ای قدرتمندی به دنبال داشت. سونامی ناشی از این زلزله هر چیزی را که بر سر راهش قرار داشت بلعید. در حالی که مردم تلاش می‌کردند با خسارت برجای مانده از زلزله و سونامی مقابله کنند، این دو حادثه موجب انفجار شدیدی شد که نیروگاه هسته‌ای فوکوشیما دایچی را لرزاند و در یکی از رآکتورهای آن نشتی ایجاد کرد. ترس فزاینده از وقوع ذوب هسته‌ای ژاپن را در بر گرفت. با تشخیص بالا بودن میزان تشعشع در تأسیسات، تلاش‌ها برای کنترل بحران آلودگی در این نیروگاه متوقف شد. زنجیره‌ای از حوادث فاجعه‌بار ثبات ژاپن را به شدت تهدید می‌کرد.
سفارش:0
باقی مانده:2

تبعید و سلطنت

150,000 تومان
آلبر کامو را بیشتر دوستداران ادبیات با دو کتاب معروف و ماندگارش یعنی «بیگانه» و «طاعون» می‌شناسند. هر چند او آثار ماندگار بسیاری دارد. این نویسنده فرانسوی یک بار هم جایزه ادبیات نوبل را از آن خود کرده است. این مجموعه از ٦ داستان کوتاه و مستقل تشکیل شده است که تا حدود زیادی از لحاظ خصوصیات روحی مشابه یکدیگرند .

می خواستم نویسنده شوم، آشپز شدم

6,000 تومان
راوی داستان زنی سی‌ساله و فارغ‌التحصیل رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است. از بد روزگار، از کار بیکار و از همه جا رانده شده و با شوهر مهندس خود زندگی آرام و بی حاشیه‌ای دارد. وقت‌های بی‌کاری و افسردگی‌های موسمی‌اش را با پختن غذا و یادآوری خاطره‌های پراکنده شکمی از روزگارهای دورتر می‌گذراند. کتاب حاضر تصویرگر یازده روایت آبگوشتی است. در هر روایت یک جور غذا محور داستان می‌شود: آبگوشت، خورش کرفس، نان و پنیر و گوجه، یتیمچه، کله‌پاچه، خورش هویج و... نویسنده کوشیده است با استفاده از موضوع هیجان‌انگیز غذا، هم قصه بنویسد و هم روش پخت یازده غذا را میان قصه‌هایش بیاورد: خیلی طول کشید تا این گزاره به ما ثابت شود که آبگوشت شاخ دارد. خانه‌مان داشت از بیخ و بن کن‌فیکون می‌شد که یکهو شاخک‌های مامانم جنبید و فهمید ما از آن خانواده‌ها هستیم: از آن‌ها که وقتی آبگوشت می‌خورند، پاچه هم را می‌گیرند و از گل و گردن همدیگر آویزان می‌شوند و می‌پرند به هم. نویسنده این کتاب معتقد است دنیا بر مدار سه اصل کلیدی می‌چرخد: «خواب، کتاب، کباب» و تا کسی می‌گوید چرا ایرانی‌ها اینقدر شکمو هستند زود می‌گوید شکمو نیستند اهل دل‌اند.

ققنوس پرده‌های خاموش

11,000 تومان
پشت میله همه چیز فرق می کند حتی اگر خارج از اینجا تعریفی به اسم زندگی را شنیده و ندیده باشی. اگر بیرون از این خراب آباد فکر می کردی در قفسی، فقط فکر کرده بودی! چرا که میله معنای آزادی را در خود می پرورد و آزادی معنای میله را.... یا: چراغ بودن نفت می خواهد و زبانه ای برای شعله کشیدن. که اولی را در دل دفن شدگان باید یافت و دومی را در لب خاموش شدگان زنده. هر آتش چراغی که آتش فروزان نیست و هر خاکستری خاکستر درد باوران. با این همه چراغی باش از دل خفتگان به خاموشی و خاکستری از خاطرات به اجبار فراموش شوندگان. یا: تنها پیرمردی بود و مجله ای و رگبار کلماتی، آن هم آن گونه با حرارت و بی تاخیر، درست مثل گدازه های آتشفشانی که فوران می کرد و به صخره های بی خبر می غلتید و بعد از جوشش یکباره اش، آرام به کناری می سرید و با ناله و شیونی از خودسوزی بی امان به خاکستر خود می نشست و در حالی که حرارت خود را می فشاند، سوز و وسوسه ی داغی اش را تا ابد به گرده ی صخره ها بار می داد! طاهر صورتش داغ شد و ....آقا دو یا سه بار دیگر آن بیت را تکرار کرد: آنگه ز دردهای درونیش مست....

قلعۀ سفید

190,000 تومان
در قرن‌ هفدهم‌، راهزنان‌ ترک‌ جوانی‌ ونیزی‌ را اسیر می‌کنند و به‌ استانبول‌ می‌آورند. او که‌ مدعی‌ است‌ از نجوم‌، فیزیک‌ و نقاشی‌ سررشته‌ دارد، برده‌ استادی‌ ترک‌ می‌شود. این‌ دو، ارباب‌ و برده‌، به‌ قصد شناختن‌، فهمیدن‌ و فهماندن‌ همدیگر، در خانه‌ای‌ تاریک‌ و خالی‌، در دو سوی‌ میزی‌ مقابل‌ هم‌ می‌نشینند و به‌ گفتگو می‌پردازند، سوار بر مرکب‌ حکایت‌ها و ماجراهایی‌ که‌ نقل‌ می‌کنند، به‌ ساختن‌ سلاحی‌ باورنکردنی‌ می‌رسند... داستان‌ که‌ پیش‌ می‌رود، به‌ تدریج‌ و با تأنی‌ روز به‌ شب‌ و سایه‌ها به‌ هم‌، جای‌ می‌سپارند.

نباید گفته شود

12,000 تومان
«تهران» اسم رمز خیلی از خاطره‌هاست. شهر شلوغی که این روزها خیلی از آدم‌ها بنا به عادت همیشگی‌شان، خودشان را در آن گم می‌کنند تا از خود رد و نشانه‌ای برجا نگذارند. خیلی از آدم‌ها نمی‌توانند همه چیز را بگویند. یعنی اینکه خیلی از حرف‌ها نباید گفته شود. چرا؟ : «فکر می‌کنم فقط با نوشتن می‌توانم خودم را برای گفتن این موضوع آماده کنم. پس بهتر است اول از همان سال‌ها شروع کنم، سال‌‌هایی را که به عقب دویده‌ام و هر چیز را لگد کرده‌ام... یادم می‌آید، قدیم‌ها موقع نوشتن انشا جمله اول خیلی سخت بود. همیشه به پدرم می‌گفتم جمله اول را بگوید. وقتی جمله اول را می‌شنیدم، راه می‌افتادم و شروع می‌کردم به نوشتن و اصلاً به این فکر نمی‌کردم که باید ده خط شود. آن موقع‌ها نمی‌دانستم که همه چیز را نباید نوشت و گفت. بعدها که فهمیدم، چند جمله کلیشه‌ای را که انگار زبان آدم را باز می‌کرد، یاد گرفتم.» تا امروز برای خودم برو بیایی داشتم. اصلاً فکرش را هم نمی‌کردم که دنیا حساب و کتاب داشته باشد و این عقربه‌های لامصب که روی صفحه سفید راه می‌روند، چیزی را بشمارند. اصلاً نمی‌دانستم همین ساعت کوچک لعنتی که الان از آن اتاق هم صدای تیک‌تاکش می‌آید و اعصابم را خرد می‌کند، همان ساعت پاندول‌دار خانه آقای اربابی باشد که اولین بار در تهران دیدم.