وحشت در دبستان شومیان 5/ یخ‌بندان در مدرسه!

26,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

«مدرسه زنده است!» جلد نخست از مجموعه «وحشت در دبستان شومیان» است.

رمانی تصویری، با متنی ساده که یک فانتزی نو، کمی ترسناک و خیال‌انگیز است. رمان‌های تصویری ساده‌خوان مانند این مجموعه، حتی برای کودکانی که خواندن را به خوبی نیاموخته‌اند هم مناسب است و به خاطر سرعت رخدادها و نوع فونت و تصویرها، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس و انگیزه کودکان در خواندن کتاب می‌شود. این مجموعه موضوعی دارد که مسئله‌ی کودکان در این سن است، ترس از مدرسه!

«مدرسه زنده است!» داستان پسری به نام سام است که که مامور انتظامات و سالن دبستان شومیان شده است. او متوجه می‌شود که مدرسه‌ای که در آن درس می‌خواند زنده است!

و خوراکش هم دانش‌آموزان است. حالا سام باید از خودش و بچه‌های مدرسه دربرابر این مدرسه شیطانی محافظت کند. او با دوستانش لوسی و آنتونیو همکاری می‌کند نا قبل از اینکه خیلی دیر شود این مدرسه ترسناک را متوقف کند.

مجموعه‌ی «وحشت در دبستان شومیان» می‌تواند یکی از کتاب‌های ماندگار در ادبیات کودکان باشد و برای هر کودکی با هر سطحی از خواندن مناسب و دلچسب است و به آن‌ها اندیشه‌ورزی و حل مسئله، شجاعت رویارویی با مسائل و همکاری با دوستان و ارزش دوستی را یاد می‌دهد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

وحشت در دبستان شومیان 5/ یخ‌بندان در مدرسه!

نویسنده
 جک شابرت
مترجم
مونا توحیدی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 104
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222043223
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “وحشت در دبستان شومیان 5/ یخ‌بندان در مدرسه!”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خاطره اي درونم است

58,000 تومان

معرفی کتاب خاطره‌ای در درونم است: گزینه شعرهای عاشقانه

شعر روسیه در قرن بیستم نوابغِ بسیاری را به صحنه‌ی ادبیات جهان معرفی نمود. آنا آخماتووا یکی از بزرگ‌ترینِ این نوابغ به شمار می‌رود. در کتاب خاطره‌ای در درونم است مخاطب گزیده‌ای از اشعار عاشقانه‌ی این شاعر نامدار و بی‌همتا خواهید؛ گزیده‌ای خواندنی که پرده از عمیق‌ترین احساسات، ژرف‌ترین بینش‌ها و الهام‌بخش‌ترین وجوهِ هنرِ شاعر برمی‌دارد.

درباره کتاب خاطره‌ای در درونم است

هنر شعر در روسیه، از اویل قرن بیستم، تحولی چشم‌گیر را از سر گذراند. پیش از این تاریخ، شعر روسی عمدتاً از جنس و سیاقِ اشعار رمانتیک‌های سده‌های گذشته‌ی انگلستان و فرانسه بود. در کار شاعران سده‌های هجده و نوزده روسیه، معناگرایی، توجهِ وافر به الهامات شاعرانه، احساسات تند و آتشین و شیوه‌های بیانی اغراق‌آمیز و پرابهت، خصائص اصلی به شمار می‌روند. اشعار این گروه از شاعران، تصویر گوشه‌نشینانی تنها و منزوی را به ذهن متبادر می‌کند، که فارغ از هیاهوی جهان، به غور در احساسات و عواطف شخصی خویش می‌پردازند، و وقعی به آن‌چه در جامعه در حال رخ دادن است، نمی‌نهند. (پیداست که در این میان استثناهایی نظیر پوشکین نیز وجود داشته است.) اما همزمان با آغاز قرن بیستم، و در پیِ ظهور بحران‌های سیاسی و اجتماعی عظیم در روسیه، که به انقلاب بلشویکی در سال 1917 منتهی شد، شعر نیز در روسیه رنگ‌وبویی سیاسی - اجتماعی به خود گرفت. این امر منجر به ظهور دو مکتب شعری مهم و تأثیرگذار شد: یکی فوتوریسم، و دیگری آکمه‌ایسم. اشعار آنا آخماتووا که گزیده‌ای از خواندنی‌ترینِ آن‌ها در کتاب خاطره‌ای در درونم است گرد آمده، تحت تأثیر موازین دو مکتب نامبرده سروده شده‌اند. داعیه‌ی فوتوریست‌ها و آکمه‌ایست‌ها چه بود؟ ایشان بیش از هر چیز به لزومِ خلاص‌سازیِ شعر روسی از درون‌مایه‌های عرفانی و بینش‌های فردی و شخص‌محور اعتقاد داشتند. از همین رو، از همان ابتدا بیرق دشمنی با اصول رمانتیسم و سمبولیسم را برافراشتند؛ دو مکتبی که کار شاعرانِ وابسته بدان‌ها، لزوماً به نادیده انگاشتنِ مناسبات سیاسی و اجتماعی کشیده می‌شد. حال‌آن‌که فوتوریست‌ها و آکمه‌ایست‌های روسی بر آن بودند که شعر و ادبیات را به آینه‌ای برای بازتاب وقایع دوران‌سازی بدل سازند که آن زمان در سرزمین مادری‌شان در حال رخ دادن بود. از همین رو، ایشان به زدودن زبان شعر از اضافات پرداختند، و در کار خویش، بیانی هرچه روشن‌تر و شفاف‌تر را اختیار کردند؛ بیانی نزدیک به بیانِ توده‌ی مردم. چه، شعر ایشان بنا بود که تصویرگر آمال و آرزوها و تقلاهای توده‌های اجتماعی باشد. آنا آخماتووا که پیشتر از او نام بردیم، از بزرگان مکتب آکمه‌ایسم به شمار می‌رود. اشعارِ او ساخته‌شده از بیان و زبانی بی‌اندازه روشن، و دارای تصاویر و استعاره‌هایی بدیع و دلکش و هنجارشکن‌اند. پیشتر به خصلتِ اجتماعی - سیاسیِ شاعران آکمه‌ایست اشاره کردیم. اینجا اما باید این نکته را اضافه کنیم، که شعر آنا آخماتووا در کنار مضامین پررنگ سیاسی - اجتماعی، سرشار از درون‌نگری‌های عمیق و ژرف است. این امر خصوصاً درباره‌ی اشعار عاشقانه‌ی او صادق است. سروده‌هایی که در کتاب خاطره‌ای در درونم است آمده، عمدتاً از میان همین آثار عاشقانه انتخاب شده‌اند. این سروده‌ها توسط احمد پوری برگزیده شده و به زبان فارسی ترجمه گشته‌اند.
سفارش:0
باقی مانده:1

مبانی تغذیه ورزشی

26,000 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته تربیت‌بدنی گرایش‌های فیزیولوژی ورزشی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «تغذیه و ورزش» به ارزش 3 واحد ترجمه شده است.

فهرست:

پیشگفتار مترجمان فصل اول: مقدمه بخش اول: جنبه‌های تغذیه‌ای درشت‌مغذیها در ورزش فصل دوم: کربوهیدرات (CHO) فصل سوم: چربی فصل چهارم: پروتئین بخش دوم: جنبه‌های کم‌آبی و تأمین آب یا مایعات در ورزش فصل پنجم: مایعات و الکترولیتها بخش سوم: جنبه‌های تغذیه‌ای ریزمغذیها در ورزش فصل ششم: مواد معدنی فصل هفتم: عناصر کمیاب فصل هشتم: ویتامینها فصل نهم: آنتی اکسیدانها و رادیکالهای آزاد ناشی از فعالیت ورزشی بخش چهارم: مواد غذایی نیروزا و متابولیسم فصل دهم: مواد غذایی نیروزا فصل یازدهم: اختلالات غذایی در ورزشکاران فصل دوازدهم: از تئوری تا عمل فصل سیزدهم: چکیده‌ای از متابولیسم منابع

تام گیتس 6/ خوراکی‌های خیلی ویژه (نه)

190,000 تومان

موضوع و خلاصه کتاب تام گیتس 6

برای خانواده گیتس مهمان آمده و همگی مجبورند در خانه‌ای کوچک با هم وقت بگذارنند. عمو، زن‌عمو و دوتا پسرعموی شیطون و پرسروصدا مهمان خانواده تام گیتس هستند اما تام حصوله پسرعموها، صدای خروپف عمو که از صدای دایناسور وحشتناک‌تر است و ایراد‌های زن‌عمو را ندارد. به نظر شما این‌بار تام گتیس چه نقشه‌ای می‌کشد؟ شما می‌توانید این ماجرای جذاب را در کتاب تام گیتس 6 بخوانید و لذت ببرید.

قسمتی از متن کتاب تام  گیتس جلد 6  اثر لیز پیشون

مامان و بابا می آیند طبقه پایین. قیافه آن ها هم خسته است. بابا در گوشم می گوید: می شنیدی صدای این دوتا رو که دیشب خر و پف می کردن؟ سرتکان می دهم: بله. بابا می گوید: من فکر می کردم اوضاع خودم خیلی ناجوره. مامان بهش می گوید: واقعا هم ناجور هست.
آقای فولرمن هر ترم دانش‌آموزهای مختلفی را برای ستاره دادن انتخاب می‌کند. اگر سینه‌آویز دانش‌آموز برگزیده داشته باشی، معلم‌ها هم وقتی می‌بینندت مهربان‌تر رفتار می‌کنند و کلی بیشتر بهت لبخند می‌زنند.
مارکوس از وقتی سینه‌آویز را زده به روپوشش، یک لحظه هم دست از پز دادن برنمی‌دارد. اِمی هم قبل مارکوس سینه‌آویز دانش‌آموز برگزیده داشت، اما تام سینه‌آویز ندارد. باید ببینید چطور صاحب یک سینه‌آویز دانش‌آموز برگزیده می‌شود!
سفارش:0
باقی مانده:3

مدیریت توسعه روستایی

8,500 تومان
مدیریت و رهبری، هنر و تجربه ای قدیمی است که ضرورت آن از دیرباز تا کنون باقی است. این ضرورت برای جامعه روستایی ایران برای برقراری عدالت انسانی و مکانی، بیش از پیش احساس می شود. در این کتاب، تلاش شده است با تعریف مدیریت و مدیریت روستایی و رهبری روستایی، تفاوت های این دو مفهوم بررسی شود. همچنین نظریه ها، رویکردها و سبک های رهبری در روستا مورد بحث قرار می گیرد. سپس مؤلف، رابطه توسعه روستایی و مدیریت و رهبری فراگیر را به بحث می گذارد و سرانجام چهارچوب برنامه ریزی محلی در مدیریت روستایی را ترسیم می کند.  

قلب نارنجي فرشته

52,000 تومان

در بخشی از کتاب قلب نارنجی فرشته می‌خوانیم

بگم غلط کردم خوبه؟ بیفتم به دست و پات راضی میشی؟ جان جاوید برو اون سوزن و دواتت رو بیار نوکرتم. حالا شنبه ای داغ بودم یه حرفی زدم.

تو هم بد زدی توپرم. به زبون خوش می‌گفتی کمی شه، نه این که های وهوی راه بندازی تو این اوضاع قاراشمیش. نگاه کن، هنوز جای پنج تا انگشتت رو صورتمه.

خدا هیچ بنده ای رو ناامید نکنه. تو این یه هفته، هر غلطی که فکرش رو بکنی کردم. یکی گفت بسوزونش و خلاص. دوشنبه بود انگار. رفتم سنگکی سر چهارراه سوسکی، پشت همون جا که بساط می‌کردم. تازه تنور ظهرش رو روشن کرده بود و داشت خمیر می‌زد.

سر حرف رو با شاطر وا کردم که آره، من چنین خبطی کردم و حالا این دختره بونه کرده قبل بعله باید پاکش کنی وگرنه عیسی به دین خود، موسی به دین خود. نونواهه هم بعض خودت نباشه، آدم اهل دليه، فقط تخم نداره. فکر می کنه همه دزدن. اون روز نشست به حرف زدن.

هی چایی ریخت و از عشق و عاشقی هاش گفت. می گفت این رو ول کرده یکی بهتر پیدا شده، اون یکی رو ول کرده یکی از اون بهتر.

می‌گفت همه‌ی زندگیش عاشق بوده، ولی عاشق آدم‌های جورواجور. به من هم گفت ولش کن بابا، چیزی که زیاده زن.

زرشک! انگار حرف دیروز و امروزه. آدم به یه مرغ عشق مفنگی دل می‌بنده، اکرم که دیگه اکرمه. مرغ عشقه هم مُرد ها. این آخری‌ها خیلی خماری کشید.

چه قدر باید تریاک می‌مالیدم سرانگشت هام تا به فال از توی جعبه بکشه بیرون، بدم دست مشتری. یه طورهایی هم خل وضع شده بود. دیده بود خاطر اکرم رو می‌خوام، حسودی می‌کرد. غصه‌ی اون هم داشتم شنبه‌ای که اون حرف رو بهت زدم.

شبش رفته بودم خونه، دیدم کف قفس افتاده، پاهاش هوا. هرچی نچ نچ و سوت سوت کردم براش، انگارنه انگار. تا اون شب من واسه هیچ احدالناسی گریه نکرده بودم، حتا ننه و آقام.

ولی مرغ عشقه مونسم بود. به حرف‌هایی به ش زده بودم که به سنگ می‌گفتی، آب می‌شد. نشستم و یه دل سیر زار زدم.