وقتی سروها برگ می ریزند

25,000 تومان

رمان، داستان زندگی مازیار، دانشجوی شهرستانی است که از اهواز برای ادامه تحصیل در دانشگاه به تهران می‌رود. او پس از تلاش فراوان در دانشگاه قبول می‌شود.

قسمتی از متن کتاب: نمره عینکم بازهم رفته بود بالاتر. بس که درس خواندم برای کنکور. خاتون یک قاب جدید عینک به سلیقه خودش سفارش داد. گرد و طلایی. همان مدلی که از آن متنفر بودم

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

وقتی سروها برگ می ریزند

نویسنده
فهیم عطار
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٤٦٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٤
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های فارسی
نوع کاغذ تحریر
وزن ۵۲۴ گرم
شابک
9786005639490
توضیحات تکمیلی
وزن 0.524 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “وقتی سروها برگ می ریزند”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

برای پیرهنت می‌میرند

7,500 تومان
این مجموعه داستان متشکل از ۹ داستان به هم پیوسته است و در سال ۱۳۹۴ کاندیدای بهترین مجموعه داستان سال در جایزه هفت اقلیم بوده است. در بخشی از کتاب می خوانیم: «انگشت در دهان بودم که نسیمی از دامن بلند لباس مادر به صورتم خورد و بعد انگار نرمی کف دستی از پارچه لباس را هم روی لاله گوش و گونه‌ام حس کردم و بعد فقط کفش‌های پاشنه بلند و سیاه مادر بود. سر که بالا بردم اندامی لاغر و بلند و نزار جلو چشمم بود و فشردگی دستی ظریف دور دسته ساکی سیاه. روی آخرین پله خانه نشسته بودم. با گردویی شکسته جلو پام و مغز متلاشی شده گردو جلو روم. مادر پایش را گذاشته بود روی گردوی شکسته و رفته بود و حالا ایستاده بود پشت به ما... .» «ناتاشا محرم زاده» در سال ١٣٨٣ در ششمین کنگره سراسری شعر و قصه جوان کشور برگزیده شد.

درماندگی بزرگ ما

29,000 تومان
در یکی از روزهای سرد زمستان، دو دوست قدیمی در کنار هم بر سر تپه‌ای در میان ابرها ایستاده‌اند. در برابرشان دریای سیاه است، و پشت سرشان استانبول با هزار خاطره و رؤیا. هر دوی آن‌ها در آن لحظه به یک چیز فکر می‌کنند: به کسی که حالا در دوردست‌ها روزگار می‌گذراند. چتین در سکوت به اندر نگاه می‌کند و همان پرسشی را که در دل دارد در چشمان او می‌بیند: آیا نهال هم به ما فکر می‌کند؟ پیش از این‌که تمام کوهستان در میان تودۀ سفید مه فرورود، دو دوست، دست در گردن هم، از شیب تپه پایین می‌آیند. نامه‌ای که اندر همان شب برای نهال می‌نویسد با این جملات به پایان می‌رسد: «چتین و اندر هنوز درون آن مه درانتظار تو هستند، در انتظار تو هستند، در انتظار تو هستند...» درماندگی بزرگ ما چهارمین رمان نویسندۀ جوان باریش بیچاکچی است که موفقیت‌های بزرگی برای او به ارمغان آورده است. این رمان، که در سال ۲۰۱۱ فیلمی نیز بر اساس آن ساخته شده است، روایت رفاقت‌های دیرپای دو مرد میانسال در شهر کودکی‌شان آنکاراست، شهری که به‌راستی می‌توان بیچاکچی را نویسنده‌ای برخاسته از آن دانست. داستان با ورود نهال به زندگی دو دوست آغاز می‌شود، دختری جوان که در حقیقت خواهر کوچک‌تر ِفکرت دوست دوران کودکی آن‌هاست و بناست به‌اجبار مدتی با این دو دوست هم‌خانه شود. اما ورود نهال ِجوان زندگی دو مرد را بیش از آنچه تصور می‌کردند تحت تأثیر قرار می‌دهد.

یک روز بلند طولانی

7,000 تومان
یک طراح بازی‌های مجازی ایده ساخت بازی به نام آشناپنداری دارد که به آدم ها کمک می کند تا آشنای مناسب خود را پیدا کرده و احساس تنهایی نکنند. گرچه بازی با موفقیت روبه رو می شود اما کشف حقایقی در حین ساخت بازی، او را تنهاتر می کند. او گمان می کند شاید با کشف راز خوابی که مدام می بیند، بتواند پاسخی برای مفهوم عشق و تنهایی اش پیدا کند. تصویر دو عدد ٩ که همیشه در خواب هایش تکرار می شوند، حالا خود او را وارد یک بازی می کند. بازی برای به دست آوردنِ عاشقیتی ابدی. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: کلمه خدا را با مکث بر زبان آورد. درست مثل همان روزی که به سیمین گفت: «هیچ می‌دانی اسامی خداوند ٩تا هستند؟» سیمین گفت: «خدا؟!» آن روزها به دنبال پیدا کردن نشانه‌هایی برای ٩های داخل خوابش بود. این را تازه در جایی خوانده بود: صدمین اسم، نام اعظم خداست. سیمین بلند خندید و گفت: «تو واقعاً به خدا اعتقاد داری عزیز؟» و به سیمین نگفت که همه ٩٩ اسم را می‌شناسد جز صدمین نام که فقط یکی بیشتر از ٩٩ است.

گیسیا

21,000 تومان
گیسیا زنی است که دل در گرو فرهنگ و ادبیات سرزمین مادری‌اش دارد. بین او و ریشه‌هایش سال‌ها فاصله افتاده است. او درگیرودار زندگی روزمره و در آخرین شب تابستان با تغییری غیرمنتظره در زندگی‌اش روبه‌رو می‌شود. گیسیا در تکاپوی سروسامان دادن به اوضاع و در تلاش برای برگردان زندگی‌اش به وضعیت قبل، سفری می‌کند به درون خودش و خاطراتش را با سه مرد مهم زندگی‌اش، می‌کاود. سپس... در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: گیسیا موها را خیس کرد. شانه را نوازشگرانه بر رشته‌ای از  موهای ابریشم‌گون ارکیده کشید و با  قیچی آن را برید. تارهای مو بر زمین ریخت.  شانه بار دیگر رشته‌ای مو را نوازش کرد. تارهای مو از شانه گریختند. گیسیا، این موها هوس جدایی از سر ارکیده ندارند. تو داری آن‌ها را به زور می‌بری. دست‌کم  آن‌ها را بنواز گیسیا. تو سلاخی گیسیا! پس به قربانی‌ات آب بده نوازشش کن و آنگاه  سلاخی‌اش کن.  گیسیا رشته‌ای دیگر از موها را نوازش کرد و برید. به نوک موها نگاه کرد و گلوله داغ در سینه‌اش چرخید؛  از نوک موهای ارکیده  خون می‌چکید.

راه‌ های ابریشم

600,000 تومان

ممکن است میانۀ راه شرق و غرب، گسترده‌ای میان کناره‌های شرقی دریای مدیترانه و دریای سیاه تا کوه‌های هیمالیا، مکان جغرافیایی مناسبی برای ارزیابی جهان به نظر نرسد. این منطقه امروزه کشورهایی را در بر می‌گیرد که دوردست و عجیب به نظر می‌رسند.

این کشورها پل بین شرق و غرب و میعادگاه تمدن‌ها هستند و در رابطه با آنچه در جهان می‌گذرد نه در حاشیه که در کانون آن جای دارند. همان‌طور که از آغاز تاریخ بوده‌اند. زادگاه تمدن‌ها همین منطقه است و به باور بسیاری انسان نیز همین‌جا خلق شد. در همین منطقه بود که دین‌های بزرگ دنیا پدیدار گشت و به رقابت با یکدیگر برخاست. گروه زبان‌های گوناگون پیدا شد و امپراتوری‌های بزرگ برپا و سرنگون شد و تأثیر برخورد فرهنگ‌ها و رقابت‌ورزی‌ها هزاران فرسخ آن سوتر احساس شد.

نگریستن جهان از این منطقه راه‌های جدیدی را برای بررسی گذشته گشود و چشم‌اندازی از سرزمین‌هایی را پیشِ رو گذاشت که آنچنان به یکدیگر وابسته بودند که رویدادهای یک قاره بر قارۀ دیگر تأثیر می‌گذاشت و آمدوشد بین کشورها از شبکۀ راه‌هایی انجام می‌شد که به هر سو گسترده بود. فردیناند فون ریشتهوفن، زمین‌شناس نامور آلمانی، در اواخر قرن نوزدهم این شبکۀ بزرگ ارتباطی را «راه‌های ابریشم» خواند، نامی که از آن زمان تاکنون باقی‌مانده است.

این کتاب با نگاهی نو به تاریخ جهان می‌پردازد و راه را برای پرسش‌های نو و زمینه‌های جدید پژوهش باز می‌کند. و امیدوار است که باعث شود شواهد کهنۀ تاریخی که نادرست بودن آن آشکار است به چالش کشیده شده و درست‌تر بررسی شود.

سگ خارجی

7,000 تومان
راوی داستان، سرگشته از نسل جنگ، تاریخ زندگی جستجوگرانه‌اش را که آغازش مقارن با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است، به دنبال گمشده‌هایش تا زمان حال امروز ایران معاصر پی گرفته است. گمشده یا گم کرده‌هایش هم انسان‌هایی هستند که از او دور مانده‌اند و هم هویت خانه و زندگی جا مانده در کودکی و نوجوانی‌اش: «مدتی است احساس معلق شکست دارم، یک شکستِ بد و دور. انگار این احساس را از خیلی وقت پیش داشته‌ام. نمی‌دانم چرا گفتم «معلق». مثل حس‌هایی که برای همیشه در ذهنمان می‌مانند اما گاهی چون فراموششان می‌کنیم فکر می‌کنیم رفته‌اند و به محض تکرار حادثه‌ای، به سرعت برق و باد می‌ریزند توی ذهنمان، لابد همین نزدیکی‌ها بوده‌اند و جای دوری نرفته بودند...» سگ خارجی روایت روح شرحه شرحه آدم‌هایی است که در حیرت و تعلیقی ناشی از همان حیرت روزگار می‌گذرانند. دختر (راوی) که می‌خواهد خانواده‌اش را گردِ هم آورد و نجات دهد... تا دختری کُردِ عراقی که آوارگی‌اش سر آوارگان این سوی مرز خراب می‌شود... تا برادرانی که هر یک به شکلی می‌روند و دیگر بر نمی‌گردند، گم می‌شوند، حتی به زندگی برگرداندن برادری که به ظاهر هست، جایی نرفته، اما در حقیقت نیست... نوجوانی گُنگ که در ذهن و زبان خویش گم شده... تا دخترانی که بعد از جنگ تازه یادشان آمده می‌شود زیبا هم بود و شاد هم بود و دوست هم داشت و نخلستان‌ها و هورهای جنوب را از یاد برد و توأمان در یاد داشت تا حکایت مادری که پیراهن سیاه عزا، دیگر، پوستی است بر تن‌اش، بر موجودیت و بر زندگی بی اهمیتش... رمان سگ خارجی روایت بوکشیدن است. بوهای شیرین و شاد، تلخ و نوستالژیک و گاهی گس و سوزاننده و حیوانی! مثل بوی سوزان سگی که ذره ذره جان می‌کند و می‌خندید!