پادشاهی پیر در تبعید

8,000 تومان

نویسنده در این کتاب داستان تکان‌دهندۀ زندگی پدرش را بیان می‌کند و به نحوی از او به مثابۀ انسانی سخن می‌گوید که نیروی زندگی و هوشیاری‌اش را به واسطۀ ابتلا به بیماری آلزایمر از دست نداده است. «گایگر» همراه با نقل داستان این زندگی پر فراز و نشیب، دوران کودکی خود را از نو کشف می‌کند. بار دیگر رابطه‌اش با پدرش دوستانه می‌شود. می‌کوشد جملات خاص او را درک کند و متوجه می‌شود پدرش هنوز صفات چندی را داراست: گیرایی، اعتماد به نفس، شوخ‌طبعی، آن هم با وجود درگیری با فقدانی جبران‌ناپذیر.
کتاب پادشاهی پیر در تبعید کتابی است روشن، زنده و گاه به گاه هم خنده آور: «وقتی شش سالم بود پدربزرگ دیگر مرا نمی‌شناخت. خانۀ او پایین خانۀ ما بود. گاهی وقتی من برای رفتن به مدرسه از باغ میوۀ او میان‌بر می‌زدم، پشت سرم چوب پرتاب می‌کرد که به چه اجازه‌ای از باغ من رد می‌شوی. گاهی هم برعکس، از دیدنم خوشحال می‌شد، به طرفم می‌آمد. پدربزرگ درگذشت و من این ماجراها را فراموش کردم تا این‌که بیماری پدرم آغاز شد.»
«آرنو گایگر» متولد سال ١٩٦٨ در حال حاضر در وین زندگی می‌کند. تا به حال جوایز بسیاری به او تعلق گرفته است. از جمله جایزه کتاب سال در آلمان.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

پادشاهی پیر در تبعید

نویسنده
آرنو گایگر
مترجم
شیرین قرشی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ١٦٠
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٩٤
تیراژ
٢٢٠
نوع کاغذ تحریر
وزن 192 گرم
شابک
9786002782144
توضیحات تکمیلی
وزن 0.192 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پادشاهی پیر در تبعید”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

روبور فاتح

190,000 تومان
روبور فاتح رمانی آینده‌نگرانه از ژول ورن است که رؤیای پرواز و پیشرفت تدریجی علم بشر در راه تحقق این رؤیا را در بطن ماجرایی مهیج به تصویر می‌کشد. دو رقیب و دشمن بالقوۀ سرشناس از اعضای باشگاه هوانوردی فیلادلفیا، به همراه مهندسی ناشناس، قهرمانان این رمان‌اند که جدال لفظی آن‌ها بر سر مباحث تخصصی به نبردی جانانه مبدل می‌شود. در این داستان، همراه با این شخصیت‌های پیچیده و «آلباتروس» شگفت‌انگیز به سیر در جغرافیای جهان می‌رویم، قاره‌ها را یکی پس از دیگری درمی‌نوردیم، و برای لحظاتی قلمروی ایران پهناور نیز پیش چشمانمان در آینۀ زمان پدیدار می‌شود. در نهایت جدا از ماجرایی علمی و تخیلی، ژول ورن پلیدی‌ها و نیکی‌های سرشت آدمی را در خلال شرح سرگذشت قهرمانانش به نمایش می‌گذارد.

تاریخ نشر چین

88,000 تومان
تاریخچۀ شکل‌گیری و توسعۀ صنعت نشر در چین تا حدودی مانند تمدن این کشور است؛ تمدن چین تنها تمدن دنیاست که هیچ‌گاه از حرکت نایستاده و ویژگی‌های بارزی شامل تاریخ طولانی، محتوای غنی، یکپارچگی در سبک، تأثیرگذاری عمیق و نوآوری مداوم دارد. خط مهم‌ترین ابزار ثبت معلومات و فرهنگ و نیز مهم‌ترین پیش‌شرط تولید صنعت نشر است. در میان خط‌هایی که چهار تمدن بزرگ دنیا اختراع کرده‌اند تنها خط چینی شکل ثابت و معنی مشخصی داشته. در دیدی وسیع‌تر، چین‌، که یکی از کشورهایی است که صنعت نشر آن زودتر توسعه یافته، تأثیر تعیین‌کننده‌ای در تاریخ شکل‌گیری صنعت نشر در دنیا داشته است. تاریخ نشر چین به معرفی طرح کلی توسعۀ فرهنگ نشر در چین و ویژگی‌های کلی آن پرداخته، دوره‌ای بیش از سه هزار سال.

برزخ اما بهشت

45,000 تومان
چکیده ((برزخ اما بهشت)) تصویری از زندگی زنی است با روحی زخم خورده ،‌که پس ازپایان دادن به زندگی مشترک سراسر رنجبارش، به نزد خانواده اش باز می گردد تادرآن مامن مالوف ، آلالم گذشته اش را به فراموشب بسپارد. غافل ازاین که تنهایی زن، رنج مضا عفی است که برشمار زخم های روحش می افزاید...... بااین همه، این بار، روزگار جفاکار گویی برآن است تاآرامش ازدست رفته راباحضور عزیزانش به اوباز گرداند.....

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.

مردی که هیچ بود

6,000 تومان
در قسمتی از این کتاب می خوانیم: یاشا کمی چاق و تپل و سرخ و سفید بود، لب پرخنده ای ام داش. همه جام جاش بود، با اون لهجه شیرین نیمه آذریش توجه اطرافیانشو به خودش جلب می کرد، قاپشونو می دزدید و یار غارشون می شد. اون مرد بی شیله پیله و کم سوادی بود، اما خیلی سرش می شد. اهل سیر و سفر نبود، چون وضع مالی میزونی نداش. دور هیچ فرقه ای ام تاب نمی خورد، سرش به کار خودش و زن و بچه ش بود، نماز و روزه ش ترک نمی شد و راه مسجدم گم نمی کرد. اگه کسی تو محل جشنی، عروسی ای چیزی داش، یه راس می اومد سراغش و آشپزیشو به اون می داد، دستمزدی ام بهش می دادن که کمک خرجیش می شد. یاشا پولاشو صنار سه شی روی هم می ذاشت و جم می کرد تا تونس یه تیکه زیمین آخرای سبزیکاری امین الملک، چسبیده به باغ ملا، نزدیکای حندق دس و پا کنه و یه اتاق خشت و گلی کنج اون جا علم کنه و زن و بچه شو از آوارگی و خونه به دوشی و اجاره نشینی نجات بده. چن سال بعد با تقلای زیاد و از خرجی خونه زدن و نخوری و ته خونه رو فروختن و قرون قرون رو هم گذاشتن و قرض و قوله تونس چار تا اتاق دیگه و دو تا زیرزیمین به اون اتاق اضافه کنه و به آدمای مختلف اجاره بده...

زهتاب

7,000 تومان
زهتاب روایت زندگی و رنج انسان‌هایی است که هر کدام به گونه‌ای در دام زندگی گیر افتاده‌اند . سهراب امیرخانی کودکی را در کارگاه زهتابی می‌گذراند و با وقایع هول‌انگیزی مواجه می‌شود که تا همیشه بر روح او چیره خواهند بود . چنان چیره که حتی وقتی فریبا همچون مسیحای نجات‌بخشی در زندگی‌اش ظهور می‌کند در نهایت اعجاب می‌بینیم که این مسیحا نیز نمی‌تواند در زندگی او ماندنی باشد . اما زهتاب تنها روایت سقوط سهراب نیست و همانطور که نویسنده در جایی می‌نویسد : « بحث شناسنامه نبود . حرف فرار نبود . حرف برف نبود . حرف سر این تاس‌هایی بود که هیچ‌وقت جفت نمی‌شدند . سر این همه مهره سیاه که از بازی بیرون نمی‌رفتند . حرف سر بوی کباب آدمیزاد بود و دست‌هایی که توی حلقه خون بر زمین می‌لرزیدند . می‌لرزیدند و در آخر از حرکت می‌ماندند . حالا به فرض که شناسنامه هم خوب جعل می‌شد ، که از زیر برف‌ها هم بیرون می‌آمد که فرار هم می‌کرد . اما . . . ».