پانصد میلیون ثروت بانو بیگم

قیمت اصلی: 190,000 تومان بود.قیمت فعلی: 55,000 تومان.

سارازن، پزشک فرانسوی، مطلع می‌شود، صاحب ارثیۀ هنگفتی از سوی شخصی به نام «بانو بیگم» شده. او وقتی این خبر را می‌شنود، شروع به رویابافی می‌کند، تا این‌که سر و کلۀ ورثۀ دیگری پیدا می‌شود. آقای پروفسور شولتز، آن‌طور که ادعا می‌کند، نوۀ خواهر بزرگ مرحومه بیگم است. پروفسور شولتز که آلمانی‌ای متعصب است دوست ندارد این ارثیه به این راحتی‌ها نصیب رقیب فرانسوی‌اش شود، بنابراین وارد عمل می‌شود. در نهایت، ارثیه بین سارازان و شولتز تقسیم می‌شود. هرکدام از آن‌ها با توجه به رؤیایی که در سر دارند برای این پول نقشه‌هایی می‌کشند.

ژول ورن زمانی این اثر را به رشته تحریر درمی‌آورد که آلمان به خاک فرانسه حمله و بخشی از آن را تصرف کرده.

انتشارات ققنوس در نظر دارد تمام آثار ژول ورن را به صورت مجموعه‌ای کامل منتشر کند. پانصد میلیون ثروت بانو بیگم اولین بار است که به فارسی ترجمه می‌شود.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

پانصد میلیون ثروت بانو بیگم

نویسنده
ژول ورن
مترجم
فرزانه مهری
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٢٣٩
نوع جلد سلفون
قطع پالتویی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٤٠٠
موضوع
داستان‌های فرانسه
نوع کاغذ بالکی
وزن ٣٥٢ گرم
شابک
9786003912953
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.352 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پانصد میلیون ثروت بانو بیگم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دسامبر رئیس دانشکده

17,000 تومان
« سال بلو » نویسنده امریکایی کانادایی‌الاصلی است که در سال ٢٠٠٥ درگذشت . از جمله جایزه‌های ادبی معتبری که دریافت کرده ، یکی نیز جایزه نوبل ادبی در سال ١٩٧٦ است . با این که ترجیح دادن بعضی از آثار او به کارهای دیگرش کار دشواری است ، به غیر از « دسامبر رئیس دانشکده » ، از جمله معروف‌ترین آثار دیگرش می‌توان به « هدیه هومبولت » و « هرتزوگ » اشاره کرد . ماجرای « دسامبر رئیس دانشکده » در دوران استیلای کمونیست بر شرق اروپا جریان دارد ، و « بلو » از زاویه دید راوی سوم شخص در این اثر با شخصیت پردازی قوی‌اش ، همان‌قدر نقاب ریا را از چهره کمونیسم شرقی برمی‌دارد ، که از چهره ظاهرفریب نظام سرمایه‌داری آمریکا . « دسامبر رئیس دانشکده » داستان زندگی‌هایی است که بدون سایه شوم سیاست در دهه‌های نخست قرن گذشته ، می‌توانستند بسیار انسانی و زیبا باشند . سهیل سمّی مترجم آثار ایشی گورو ( هرگز رهایم مکن ، تسلی ناپذیر ) ، جان بارت ( اپرای شناور ) کاتی دیامانت (آخرین عشق کافکا ) ، مارگارت اتوود ( سرگذشت ندیمه ، اوریکس و کریک ) و جان آپدایک ( فرارکن خرگوش ) است .

دویدن تا ته بودن

18,000 تومان
برای شناخت درست پویایی اندیشۀ سهراب سپهری باید از آن دریافت تکراری و تقلیدی فراتر رفت که بودیسم یا نوعی از عرفان را همچون قالب و ابزاری برای توضیح سراسر اندیشه‌ورزی‌ها و سروده‌های او به کار می‌گیرد. نوشته‌های پرشماری که، با آن نگاه کلیشه‌ای، از هنگام ظهور سهراب در پهنۀ شعر و ادب دربارۀ او منتشر شده‌اند اکنون همچون شاخ و برگ درختی تناور چنان بر خوانش اشعار او سایه افکنده‌اند که دیدن گسست‌ها و جهش‌های سرنوشت‌ساز تفکر سهراب بسیار دشوار شده است. هنگام آن فرا رسیده است که نگاه تازه‌تر و دقیق‌تری به شعر و زندگی او، به عبارت‌های درخشانِ سروده‌ها و تجربۀ زیسته‌اش بیفکنیم. شاید برای فهم بهتر سهراب، دیگر نه پی آواز حقیقت، که همچون خود او و همراهش باید دوید تا تهِ بودن.

مجموعه قصه های عزیز نسین (چهار جلدی)

45,000 تومان

«مگه تو مملکت شما خر نیس؟»، «دیوانه‌ای بالای بام» و «محمود و نگار» مجموعه‌داستان‌هایی است از این نویسنده‌ و روزنامه‌نگار که به انتخاب و ترجمه‌ی ارسلان فصیحی برای نخستین‌بار در سال ۹۴ منتشر شدند. «کدام حزب برنده می‌شود؟» مجموعه‌داستان دیگری ست به انتخاب و ترجمه‌ی داود وفایی که به تازگی منتشر شده. این داستان‌ها با درون‌مایه‌های اجتماعی از بهترین آثار عزیز نسین هستند و خواندن‌شان علاقه‌مندان به داستان‌های طنز و عزیز نسین را سر ذوق می‌آورد.

ناپدید شدگان

9,500 تومان
در حالی‌ که‌ برخی‌ نویسندگان‌ در کار ترکیب‌ داستان‌ و سیاست‌ یا ناتوانند یا تمایلی‌ احساس‌ نمی‌کنند، آریل‌ دورفمان‌ را ازین‌ کار گریزی‌ نیست‌. او معتقد است‌ که‌ نوشتن‌ ابزاری‌ در خدمت‌ نخبگان‌ نیست‌ تا به‌ یاری‌ آن‌ خود را از واقعیت‌های‌ تاریخی‌ دور نگه‌ دارند بلکه‌ برای‌ آن‌ است‌ تا آنان‌ تعهد خویش‌ را به‌ انجام‌ رسانند. او، در عین‌ حال‌، در آثارش‌ به‌ کشف‌ رنج‌های‌ خود و نیز رنج‌های‌ مردم‌ سرزمینش‌، شیلی‌، می‌پردازد. رمان‌ ناپدیدشدگان‌ در ١٩٨١ نوشته‌ شده‌ است‌. این‌ رمان‌ داستان‌ مردم‌ روستایی‌ است‌ که‌ روزی‌ در کنار رودخانه‌ با جسدی‌ روبه‌رو می‌شوند که‌ آب‌ رودخانه‌ با خود آورده‌. جسد شناخته‌شدنی‌ نیست‌ و از این‌ رو پیرزنی‌ که‌ پدر، شوهر و دو فرزندش‌ گم‌ شده‌اند ادعا می‌کند که‌ جسد به‌ او تعلق‌ دارد. سپس‌ زنان‌ دیگری‌ نیز که‌ هر کدام‌ یک‌ یا چند تن‌ از بستگانشان‌ ناپدید شده‌اند، ادعاهای‌ مشابهی‌ ارائه‌ می‌دهند... . ناپدیدشدگان‌، که‌ اثری‌ جهانی‌ و بی‌زمان‌ است‌، نُماد هراس‌آورِ موقعیتِ سیاسیِ سراسرِ کشورهای‌ امریکای‌ لاتین‌ است‌.

قطار در حال حرکت است

2,200 تومان
این مجموعه از ١٦ داستان کوتاه تشکیل شده است. با موضوع‌های متنوع که بیش‌تر آن‌ها مربوط به زندگی شهری و زنان کارمند است. «طوری نشسته بودیم تو قطار که انگار قطار در حال حرکت است. همه ما همین‌طور، آرام تکان‌تکان می‌خوردیم. فنجان چایم را پر کرده بودم و هر چند دقیقه دستم حرکت می‌کرد و چای سر ریز می‌شد. انگار به خاطر حرکت چرخ‌ها در ریل بود.» نگاهم می‌کند. می‌گویم: چه بنویسم؟ دلگیر نگاهم می‌کند. مثل همان باری که در خواب دیده بودمش، پیکره‌ای روشن با موهایی بلند. پیکره‌اش زن بود، بی‌آن‌که زن بودنش پیدا باشد، گفت: تنهایی‌ام را چطور می‌نویسی؟ گفتم کسی که نمی‌تواند عاشق شود تنهاست!» «ایستاده هم می‌شود خوابید!» نام یکی دیگر از داستان‌هاست: زن از ته اتوبوس با صدای بلند گفت: آقا چراغ‌های این قسمت رو خاموش کن!» زن با صدای بلندتری گفت: حالا چه جوری بخوابم؟

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.