پانوراما ۵… خواندن در توالت

9,000 تومان

به‌رغم ضرباهنگ سریع زندگی امروز، اوقات ما پر است از فراغت‌های کوتاه و فرصت‌های طلایی. اتاق انتظار پزشک و صف و بانک و وقت‌هایی که توی تاکسی و مترو می‌گذرانیم، می‌تواند وقف سرک کشیدن از پنجره‌ای کوچک به جهان عجیب شاهکارهای ادبی شود. نیز، بارها اتفاق افتاده که تلاش کرده‌ایم مطالعه‌ی یکی از این شاهکارها را آغاز کنیم اما به  دلیل هیبت اثر، نداشتن زمان کافی یا همگام نشدن با حال و هوای داستان از این کار بازمانده‌ایم. در این مواقع دسترسی به گزیده‌ای خوشخوان و مناسب از آثار نویسنده می‌تواند جرئت و شوق مطالعه‌ی نوشته‌ای را که خواندنش کاری شاق به نظر می‌رسید در ما برانگیزد. پانوراما همین هدف را دنبال می‌کند: جهان‌نمایی وسیع که به آسانی در دسترس عموم مخاطبان قرار می‌گیرد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

پانوراما ۵… خواندن در توالت

نویسنده
هنری میلر
مترجم
محمدرضا شکاری
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ۷۱
نوع جلد شومیز
قطع پالتویی
سال نشر ١٤٠١
سال چاپ اول ١٣٩٦
موضوع
——-
نوع کاغذ بالکی
وزن ٦٤ گرم
شابک
9786002783738
توضیحات تکمیلی
وزن 0.064 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پانوراما ۵… خواندن در توالت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دور ماه

210,000 تومان
ژول‌ورن در این كتاب ایده اعضای باشگاه گان، انجمنی از توپچی‌هایی كه پس از جنگ‌های داخلی آمریكا در بالتیمور گرد هم آمده بودند، را مبنای داستان‌گویی قرار می‌دهد و داستانی چنین هیجان‌انگیز و پر‌ماجرا از سفر به كره ماه می‌نویسد. این توپچی‌ها می‌خواستند با ماه ارتباط برقرار كنند و گلوله‌ای به آن‌جا بفرستند، اتفاق مهمی كه در این میان رخ می‌دهد این است كه مردی فرانسوی به نام میشل آردان تصمیم می‌گیرد داخل گلوله برود و به ماه سفر كند. جالب این جاست كه آرزوی سفر به ماه تازه صد سال پس از آن كه ژولورن در كتابش آن را محقق می‌كند در عالم واقع به واقعیت تبدیل می‌شود و بالاخره بین سال‌های ١٩٦٩ تا ١٩٧٢ فضانوردان موفق می‌شوند بر روی ماه راه بروند. ژولورن اولین نویسنده رمان‌هایی ماجراجویانه با دستمایه‌هایی از علم و تكنولوژی است. پنج هفته پرواز با بالن، اولین اثر او، با چنان موفقیتی روبه‌رو شد كه ژول‌ورن را جهانی كرد. پس از آن سفر به مركز زمین را منتشر كرد و بعد دور‌ماه و كمی بعدتر دوردنیا در هشتادروز. گروه انتشاراتی ققنوس، بنا به اهمیت آثار ژول‌ورن، تصمیم گرفت نسخه كاملی از مجموعه آثار این نویسنده را تهیه، ترجمه و منتشر كند تا همه مخاطبان به صورتی منسجم با نخستین آثار علمی-تخیلی جهان پیشگویی‌های علمی این نویسنده بزرگ در قالب رمان‌های جذاب و پركشش او آشنا شوند.

آمین می آورم

9,000 تومان
 قهرمان داستان این کتاب قصد دارد ماجراهایی را برای مخاطبان خود که احتمالاً همه اهل فضای مجازی هستند و مدام پای اینترنت نشسته‌اند بازگو کند. با قهرمان داستان در یک درمانگاه اعصاب و روان آشنا می‌شویم و در نهایت می‌بینیم بیماری او که ظاهراً افسردگی ساده‌ای است شدت گرفته و داروهای دکترها دیگر افاقه نمی‌کند. او دیگر درمان عادی را رها کرده و به سیگار پناه برده است. قهرمان داستان حالا همه ماجرا را دارد تعریف می‌کند و در این بین خرده داستان‌هایی را هم درباره تبار و قبیله او می‌شنویم. او که قبلاً درس می‌خوانده ازدواج می‌کند و همین ازدواج مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد درس و مشق را رها و شروع به تدریس در دانشکده الهیات می‌کند ولی چون خدمت سربازی نرفته است این موضوع می‌تواند مانع ادامه همکاری او با دانشکده شود. حالا مهمترین دغدغه برای او ایمانش است. قهرمان داستان نگران است که مبادا همسرش ایمانش را از او بگیرد. بنابراین تصمیم می‌گیرد تا همین ذره ایمانی که برایش باقی مانده خودکشی کند. از مادرش می‌خواهد برایش دعا کند تا بمیرد ولی... . در کتاب آمین می‌آورم خواننده با یک طنز زیر پوستی مواجه می‌شود که طنز تاروپود آن را تشکیل می‌دهد.

مورسو؛ بررسی مجدد

9,500 تومان
کامل داود نویسنده‌ی الجزایری است که به زبان فرانسه می‌نویسد. مورسو بررسی مجدد مهم‌ترین رمان وی است که برای او شهرت جهانی و جوایز متعدد به همراه داشته است. از جمله این کتاب برنده جایزه گنکور رمان اول ۲۰۱۵، برنده جایزه انگلیش‌پن ۲۰۱۵، برنده جایزه فرانسوا موریاک ۲۰۱۴، برنده جایزه پنج‌قاره فرانسه‌زبان ۲۰۱۴شده است. رمان کامل داود از همان جایی آغاز می‌شود که بیگانه کامو به پایان رسیده و بر مبنای یک ادعای اصلی بسط پیدا می‌کند. مورسو قهرمان رمان بیگانه آلبر کامو، در جریان محاکمه‌اش برای کشتن عربی بی‌نام و نشان ادعا می‌کند قصد قبلی برای کشتن کسی نداشته و فقط بر اثر آفتاب‌زدگی دست به قتل زده. کامل داود در مورسو، بررسی مجدد نامی به مقتول می‌دهد و برادرش را به عنوان راوی انتخاب و از زاویه دیدِ برادر مقتول، تمامی ماجرا را بازبینی می‌کند. کامل داود در مصاحبه‌ای تأکید می‌کند که این نام‌گذاری را نباید تا حد بازبینی مجددِ شخصیت رمان کامو تنزل داد: «با حذف اسامی، قتل و جنایت پیش پا افتاده می‌شود. اما وقتی مدعی نامتان می‌شوید، برای حقوق انسانی‌تان و برای احقاق عدالت بر‌می‌خیزید.»

نباید گفته شود

12,000 تومان
«تهران» اسم رمز خیلی از خاطره‌هاست. شهر شلوغی که این روزها خیلی از آدم‌ها بنا به عادت همیشگی‌شان، خودشان را در آن گم می‌کنند تا از خود رد و نشانه‌ای برجا نگذارند. خیلی از آدم‌ها نمی‌توانند همه چیز را بگویند. یعنی اینکه خیلی از حرف‌ها نباید گفته شود. چرا؟ : «فکر می‌کنم فقط با نوشتن می‌توانم خودم را برای گفتن این موضوع آماده کنم. پس بهتر است اول از همان سال‌ها شروع کنم، سال‌‌هایی را که به عقب دویده‌ام و هر چیز را لگد کرده‌ام... یادم می‌آید، قدیم‌ها موقع نوشتن انشا جمله اول خیلی سخت بود. همیشه به پدرم می‌گفتم جمله اول را بگوید. وقتی جمله اول را می‌شنیدم، راه می‌افتادم و شروع می‌کردم به نوشتن و اصلاً به این فکر نمی‌کردم که باید ده خط شود. آن موقع‌ها نمی‌دانستم که همه چیز را نباید نوشت و گفت. بعدها که فهمیدم، چند جمله کلیشه‌ای را که انگار زبان آدم را باز می‌کرد، یاد گرفتم.» تا امروز برای خودم برو بیایی داشتم. اصلاً فکرش را هم نمی‌کردم که دنیا حساب و کتاب داشته باشد و این عقربه‌های لامصب که روی صفحه سفید راه می‌روند، چیزی را بشمارند. اصلاً نمی‌دانستم همین ساعت کوچک لعنتی که الان از آن اتاق هم صدای تیک‌تاکش می‌آید و اعصابم را خرد می‌کند، همان ساعت پاندول‌دار خانه آقای اربابی باشد که اولین بار در تهران دیدم.

قلعۀ کارپات‌ها

210,000 تومان

در وِرست، یکی از روستاهای ترانسیلوانی در کشور رومانی، ماجراهای مرموزی در حال وقوع است و منشأ همۀ این ماجراها قلعۀ متروکه و مخوفی معروف به قلعۀ کارپات‌هاست. اهالی ورست بر این باورند که این قلعه در تسخیر ارواح و اشباح است، از این رو احدی جرئت نمی‌کند حتی به آن‌جا نزدیک شود. همچنین باور دارند که افتادن آخرین شاخۀ درخت راشِ نزدیک قلعه مصادف خواهد شد با نابودی و ویرانی قلعه. تا این‌که یک روز فریکِ چوپان، به لطفِ دوربینی دوچشمی، می‌بیند که دود از دودکش قلعه برمی‌خیزد و این اتفاق به شایعاتی دامن می‌زند حول این‌که آیا موجوداتی انسانی آن‌جا ساکن شده‌اند یا موجوداتی ماورای‌طبیعی. اهالی روستا به قدری کنجکاو می‌شوند که تصمیم می‌گیرند دل را به دریا بزنند و راهی آن قلعۀ مرموز شوند، بلکه از راز آن سردربیاورند. اما چه کسی جرئت می‌کند؟ فقط نیک دک، جنگلبان شجاع، و دکتر پاتاک، البته دومی به‌اجبار. اما...

در این داستان با شخصیت‌های جذابی آشنا می‌شویم از جمله بارون رودولف دوگورتز، آخرین بازماندۀ خاندان دوگورتز و مالک قلعۀ کارپات‌ها، و فرانس دوتِلِک، نجیب‌زده‌ای عاشق‌پیشه، که اگر نبود جسارت و نیز شیفتگیِ او نسبت به داستان‌های اسرارآمیز، راز ساکنانِ قلعه هرگز فاش نمی‌شد.

ممکن است حین خواندن این داستان فکر کنید ژول ورن، برخلاف اغلب کتاب‌هایش، از عناصر علمیِ چندانی بهره نبرده است. اما این‌طور نیست، چراکه او از طریق اورفانیک، دانشمند و نابغهٔ قدرنادیدهٔ داستان، از «الکتریسیته»، که به‌درستی «روح جهان» نام گرفته، و نیز از تلفن و حتی گرامافون برای رسیدن به مقاصد شومش بهرۀ وافری می‌برد، به طوری که ممکن است، تحت تأثیر وقایع داستان، از این اختراعات مفید بشری بیزار شوید.

گمان بر این است که برام استوکر، نویسندۀ ایرلندی، از این رمان ژول ورن برای نوشتن رمان خودش دراکولا در سال ۱۸۹۷ الهام گرفته است.

اپرای مردان سبیل استالینی

9,500 تومان
اپرای مردان سبیل استالینی رمانی اجتماعی ـ‌ سیاسی است با محوریت کودتای ٢٨ مرداد سال ١٣٣٢. این رمان در سه فصل و با سه نگاه نسبت این حادثه بزرگ و تأثیرگذار تاریخ معاصر نوشته شده است و جانمایه زندگی از سطرهای غبارگرفته خاطرات و نقل‌ها و اسناد سربرآورده و دوان‌دوان چهره انسان‌های مرحله گذار ایرانی را ترسیم نموده. رمان از سور و سات عروسی توران شاهی شروع می‌شود و با مواجهه او و نامزدش، آبنوس با حوادث قبل و بعد کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ همراه می‌شود و... و در نهایت کشمش‌ها و دغدغه‌های زندگی اصغر خالدار همراه می‌شود تا دو ریل موازی، قطارهای زندگی این دو شخصیت را به مقصد نهایی ببرد. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «سال تحصیلی دیگر نرفته‌ام سنگر. می‌خواستم خودم را منتقل کنم تهران تا بیشتر پیش آبنوس باشم. وزارتخانه هم بهم ریخته است. امروز می‌گویند؛ باشد، فردا می‌گویند؛ برو شمیرانات، پس‌فردا هم باز می‌گویند؛ توی شاه‌پسند سنگسر نیروی جایگزین نداریم، باید برگردید سنگسر. ظهر نشده، به خانه مادر تلفن می‌زنند که فردا صبح وزارتخانه باشم تا محل خدمت جدید را معرفی کنند. به سرم زده، درس و مدرسه را ول کنم و به خانه و زندگی‌ام برسم. آبنوس هم کسی را می‌خواهد که کنارش باشد. از دیشب، میهمان آمدند خانه‌مان. سه نفر بودند. آبنوس طوری از من بابت میهمانی‌های رسیده عذرخواهی می‌کرد که از خودم خجالت کشیدم. میهمان‌ها که آمدند، آبنوس مثل همیشه لگن آب را برد جلوی پایشان گذاشت و ازشان اجازه خواست پایشان را بشوید. آن یکی‌شان که چهار شانه و پُر قد و هیکل‌تر از بقیه بود و بهش می‌خورد نظامی باشد و امروز بهم گفت اسمش روزبه خسروانی است، دست آبنوس را گرفت و گفت: «ما همه تلاشمون اینه کسی پای دیگه رو نشوره!» آبنوس خندید و گفت: «یه رسمه! پدر مرحومم واسه مهموناش می‌کرد!» خسروانی خندید و گفت: «پس بیا رسمو بشکن، من پای تو رو بشورم!»