پدیدارشناسی چیست؟

10,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786000200756 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات
نویسنده آندره دارتیگ
دکتر محمود نوالی
نوبت چاپ 11
تعداد صفحات 204
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1399
سال چاپ اول ————
موضوع الهیات و فلسفه
نوع کاغذ ————–
وزن 295 گرم
شابک 9786000200756
توضیحات تکمیلی
وزن 0.259 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پدیدارشناسی چیست؟”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جنگاوران 2 سامورایی

20,000 تومان
چگونه در دوران گذشته مردان جوان سامورایی می‌شدند؟ سامورایی کیست؟ چگونه می‌توان یک سامورایی شد؟ آیا این پرسش شما را شگفت زده می‌کند؟ با خواندن این کتاب خواهید دانست چگونه سامورایی‌ها قدم به این راه دشوار سخت می‌گذاشتند.

کتاب راز های سرزمین من 2 جلدی

575,000 تومان
معرفی کتاب راز های سرزمین من 2 جلدی رازهای سرزمین من رمانی است تاریخی، نوشته ی رضا براهنی که در سال 1366 منتشر شده است. داستان بلندی که حول رخداد های مهم ایران معاصر من جمله سربرآوردن فرقه یدموکرات در آذربایجان، حضور مستشاران آمریکایی در ایران، کودتای 1332 ، رفتن شاه و در نهایت پیروزی انقلاب می چرخد. رازهای سرزمین من رمانی واقعگرا است که در قسمت هایی از کتاب به سمت رئالیسم جادویی می رود. هر فصل کتاب توسط یک شخصیت روایت می شود، عاملی که باعث می شود داستان همانند یک پازل شکل بگیرد. مهتمرین شخصیت رمان حسین است جوانی که به عنوات مترجم برای مستشاری آمریکایی کار می کند و شاهد قتل این فرد توسط سیزده نفر از افسران ارتش بوده است. حوادث دیگر رمان از پی این حادثه شکل می گیرند. افسران ارتش اعدام می شوند و حسین نیز به حبس ابد مجکوم می شود…رازهای سرزمین من کتابی است جذاب و خوانا که با در دست گرفتنش تمایلی به کنار گذاشتن آن ندارید.

روان‌شناسی رشد: از لقاح تا کودکی (جلد 1)

480,000 تومان
نویسنده لورا ای برک مترجم یحیی سیدمحمدی نوبت چاپ 36 تعداد صفحات 750 قطع و نوع جلد وزیری (شومیز) سال

بانویی از تاکنا (۱۵) (نمایش‌نامه)

48,000 تومان

معرفی کتاب بانویی از تاکنا (۱۵) (نمایش‌نامه)

جهان نمایش مجموعه‌ای است از متن‌هایی که برای صحنه‌ی نمایش یا درباره‌ی آن نوشته شده‌اند. انواع نمایش‌نامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایش‌نامه‌هایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متن‌های نظری در حوزه‌ی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای می‌گیرند.
○ پزشک پنجاه آپاندیس را درمی‌آورد، دویست لوزه را جراحی می‌کند، هزار جمجمه را می‌شکافد، و بعد از مدتی دیگر چشم‌بسته هم می‌تواند همه‌ی این کارها را بکند، این‌طور نیست؟ پس چرا بعد از نوشتن پنجاه یا حتی صد داستان، نوشتن باز هم مثل روز اول سخت و ناممکن است؟ حتی بدتر از روز اول! هزار مرتبه بدتر از روز اول! ص ۴۰
بانویی از تاکنا (۱۵) (نمایش‌نامه) - انتشارات نی

کتاب ارمغان صبح ( گزيده خاقانی )

155,000 تومان
کتاب ارمغان صبح برگزیده قصاید خاقانی شروانی است به گزینش و گزارش دکتر نصرالله امامی که انتشارات جامی آن را چاپ کرده است. افضل‌الدّین بدیل بن علی خاقانی شروانی، متخلّص به خاقانی (۵۲۰ قمری در شروان - ۵۹۵ قمری در تبریز) از جملهٔ نامدارترین شاعران ایرانی و بزرگ‌ترین قصیده سرایان تاریخ شعر و ادب فارسی به‌شمار می‌آید. از القاب مهم وی حسّان العجم است. آرامگاه وی واقع در شهر تبریز ایران است. خاقانی از سخنگویان قوی‌طبع و بلندفکر و یکی از استادان بزرگ زبان پارسی و در درجهٔ اول از قصیده‌سرایان عصر خویش است. توانایی او در استخدام معانی و ابتکار مضامین در هر قصیدهٔ او پدیدار است.

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.