پرسش از هنر

140,000 تومان

پرسش از هنر، پرسش از «چیستی هنر» است که هم در زیبایی‌شناسی قرن بیستم و هم در هنرورزی واجد اهمیت بوده است. گاه به نظر رسیده است که هنرمندان ناگزیر بوده‌اند که در آثارشان با این پرسش روبرو شوند تا عالم هنر آن‌ها را جدی بگیرد. یک هنرمند بلژیکی به‌نام فرانسیس آلیس تصمیم گرفته که طاووس زنده‌ای را جای خودش به دوسالانه ونیز بفرستد.

فعالیت این طاووس به مثابه اثری هنری تحت عنوان سفیر عرضه شده است. دلالان بریتانیایی آثار این هنرمند شرح مفیدی در باب معنای این اثر هنری به دست داده‌اند. این پرنده در همۀ نمایشگاه‌ها و ضیافت‌ها با غرور می‌خرامد، گویی که خود هنرمند است.

او لطیفه‌وار اشارتی است به خود بینی عالم هنر و با قصه‌های کهن حیوانات همخوانی دارد. از قرار معلوم در طول برگزاری دو سالانه یک نفر فقط مسئول جمع و جور کردن آثار جنبی این هنرمند نیابتی بوده است. شاید همین‌ها در یکی از دو سالانه‌های آینده به نمایش گذاشته شوند. آلیس به هیچ روی نخستین هنرمندی نیست که حیوان زنده‌ای را به عنوان اثری هنری عرضه می‌کند.

به طور مثال یک اثر هنری واقعی اثر مارک والینگر، یک اسب مسابقه، است که در رقابت شرکت کرده است. نام او به صورت استعاری اختیار نشده است. او به معنای واقعی کلمه یک اثر هنری واقعی است.

 

فقط 2 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789643117665 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات
پرسش از هنر
نویسنده
نایجل واربرتون
مترجم
مرتضی عابدینی فرد
نوبت چاپ ٤
تعداد صفحات ١٦٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٩
سال چاپ اول ١٣٨٨
موضوع
 —————
نوع کاغذ بالکی
وزن ١٦٤ گرم
شابک
9789643117665
توضیحات تکمیلی
وزن 0.164 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پرسش از هنر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ایران‌ باستان

220,000 تومان
نویسنده همانطور که خود در پیشگفتار می‌خواهد نظری کلی و فشرده و موثق از فرهنگ ایران پیش از اسلام از زبان خود ایران و با اسناد و مدارک ارائه می‌دهد، و در این کار نیز موفق است. مولف به جای پرداختن به شرح رویدادهای متوالی جنگی یا تفسیرهای دلخواهانه، درآغاز هر بخش، یعنی آغاز فرمانروایی هر دودمان، نخست به ارائۀ گواهی‌ها از روی سنگبشته‌ها، لوحه‌های کشف شده در تخت جمشید و مکان‌های دیگر، خرده سفال‌های مکتوب و اسناد به‌دست آمده از نسا می‌پردازد.
سفارش:0
باقی مانده:1

مردی در دوردست

120,000 تومان

آیا تا به حال پیش آمده که با فردی ناشناس ارتباط صمیمانه‌ای برقرار کنید؟ فردی که هرگز ندیده‌ایدش، اما انگار از دیرباز می‌شناسیدش.

رمان «مردی در دوردست» نوشته کاترین پانکول، داستان دختر جوانی به نام کی است که اتفاقات عجیبی برایش رخ می‌دهد.

کی، کتاب‌فروشی جوان، باهوش و البته زیبا است که در شهرک کوچک فرانسوی فکمپ زندگی می‌کند. او که عاشق کتاب و ادبیات است، روزی نامه‌ای عجیب از سوی مردی ناشناس به نام جاناتان دریافت می‌کند؛ مردی آمریکایی که درخواست پیدا کردن چند کتاب کمیاب را دارد.

ارتباط این دو نفر ابتدا از طریق نامه‌هایی درباره کتاب آغاز می‌شود، اما به تدریج رنگ و بویی عاشقانه به خود می‌گیرد و...

آیا می‌توان به کسی که هرگز او را ندیدیم علاقه‌مند شد؟ رازهای پشت پرده این داستان عجیب چیست و پایان آن به کجا خواهد انجامید؟ پاسخ این سؤالات و بسیاری سؤالات دیگر را در کتاب «مردی در دوردست» بیابید؛ کتابی رازآلود با پایانی کاملاً غیرمنتظره!

مگر می‌شود هابیل قابیل را کشته باشد

3,500 تومان
« می‌پرسم مگر می‌شود برادر برادر را بکشه . آقای رحیمی می‌خندد : این مهم نیست که نفهمی ، کاش دیر بفهمی ، هر چی دیرتر بهتر . خاطره‌های لعنتی مجال نمی‌دهد . نفسم کم آمده است . نمی‌فهمم چرا آقای رحیمی در مغزم این همه زنده است . مگر آدم عاشق مرد ژولیده هم می‌شود ؟ گفت : آدم عاشق همه چیز می‌شود . به هر چیزی که خوب نگاه کنی می‌توانی عاشقش شوی . مثل یک نویسنده که می‌تواند عاشق شخصیت‌هایش شود . » مجموعه داستان « مگر می‌شود هابیل قابیل را کشته باشد » کنکاشی است در شناخت شخصیت و رسیدن به بلوغ که در ٣ بخش مجزا از هم روایت می‌شود . بخش نخست تحت عنوان چشم‌های سیاه با نگاه نوستالژیک در شیوه روایت همراه است و راوی در حال گذر از بلوغ به گذشته بر می‌گردد و نگاه کودکانه سرخوشی در بازخوانی اتفاقات تلخ گذشته دارد . در بخش دوم اثر با عنوان مگر می‌شود هابیل قابیل را کشته باشد راوی در ابتدای بلوغ است . او با دنیایی مواجه می‌شود که همه چیز را از فیلتر ذهن تازه بالغش نقل می‌کند . از کودکی ناب خبری نیست و کمی مالیخولیا چاشنی کاراکترهای بخش دوم است . شخصیت‌ها مدرن است و فرم در تمام داستان‌ها غالب است . در بخش پایانی که عنوان آن « خراب می‌شود » است با ٣ داستان نیمه بلند وابسته به هم مواجهیم که پایان یک ماجرای عاشقانه را به چالش می‌کشد . در این بخش راوی بالغ است و در دنیای واقعی و دردها و رنج‌های ناشی از یک رابطه خراب شده زندگی می‌کند که از دیدگاه چند شخصیت روایت می‌شود . در نهایت این مجموعه تلاشی است برای درک ساده‌ای از انسانهای به ظاهر پیچیده و مناسباتشان با دنیای مدرن امروز . کتاب « مگر می‌شود هابیل قابیل را کشته باشد » در ١٢٧ صفحه منتشر شده است .

هیتلر را من کشتم

7,000 تومان
سرنوشت دیکتاتور آلمان همواره یکی از مرموزترین داستان‌های تاریخ بوده است و فرضیه‌ها و مستندهای زیادی در مورد او و روزهای پایانی جنگ جهانی دوم ساخته و پرداخته شده است. پیرمردی به نام صادق نورچیان در آخرین روزهای عمر خود به نوه روزنامه‌نگارش، حمید، راز بزرگی را می‌نمایاند. حمید در پی کشف این راز به دید جدیدی از زندگی و آینده‌اش می‌رسد. هیتلر را من کشتم داستانی معمایی درباره این احتمال است که روس‌ها پیشوای آلمان نازی را در روزهای پایانی جنگ به ایران منتقل کردند و به صورت مخفیانه در شمال ایران نگهداری می‌شد. و داستان براساس نقب در خاطرات گذشته افراد دخیل در این راز پیش می‌رود. این کتاب اولین رمان هادی معیری‌نژاد است که از اواسط دهه هفتاد شمسی به نوشتن شعر، داستان، نقد هنری و مقالات اجتماعی مشغول است. اما تاکنون اثری منتشر نکرده است. او مدرک کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دارد و عضو انجمن منتقدان سینمای ایران است و در حال حاضر به کار روزنامه‌نگاری اشتغال دارد. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: با خنده گفت: «نه پدرسوخته! ضرر نداره. این راز رو باید بری کشف کنی، من فقط اولش رو بهت می‌گم. فقط باید قول بدی تا وقتی من زنده‌م هیچی نگی، بعدش هر کاری خواستی با این راز بکن. فقط مواظب باش هدرش ندی.» گفتم: «نه مطمئن باشید بابا.» بعد چشمکی زدم و گفتم: «حالا چی هست این راز؟ لااقل تیترشو بگین. با شاهپور غلامرضا دعواتون شده زدینش؟» گفت: «نه برو بالاتر.» به شوخی گفتم: «با اشرف پهلوی سَروسِر داشتین؟» گفت: «نه برو بالاتر.» گفتم: «کتاب خاطرات سِری اعلیحضرت پیش شماست؟» گفت: «نه برو بالاتر.» بعد اشاره کرد که گوشمو بیارم جلو. گوشم رو بردم جلو، خیلی جدی گفت: «به کسی نگو، اما هیتلر رو من کشتم.»

حیرانی

32,000 تومان
«هرکس اینجا عاشق بشود سنگ می‌شود.» داستانی از عاشقیت و دلدادگی. اما چرا او سنگ نشده؟ دختر در پاسخش گفت چون خود دیو سیاه عاشق اوست و سنگش نکرده. جوان پرسید چرا نگریختی؟ دختر گفت چون پابند این‌جاست و جوان بیشتر از پیش عاشقش شد و گفت چه باید بکنم ای عشق؟ دختر به حسرت از گل سرخی گفت در دل غاری که با بوییدنش طلسمشان می‌شکند. جوان عزمش را جزم کرد و دختر پای چشمه نور به انتظار ماند. جوان از بادستان و خارستان و مارستان و تشستان گذشت و به غار دیو سیاه رسید و با او جنگید که ما تنها صداش را شنیدیم. صدای غرش آسمان و جرقه‌های نوری که چشم را آزار می‌داد. ناگاه نعره‌های دیو با فریاد دلخراشش خاموش شد و چشمان نگران دختر برفی که به انتظار نشسته بود به وحشت باز شد. سکوت و سیاهی همه جا را گرفت. کم کمَک از دل تاریکی صحنه نور سرخی سوسو زد. تکثیر شد، آینه پشت آینه، شد جو باریکه‌ای سرخ و کوچک، رسید به پای چشمه نور و آن هم سرخ شد. آنگاه... محمد علی سجادی نویسنده و کارگردان سینمای ایران این بار داستانی را نقل می‌کند که حیرانی نامیده‌اش. حیرانی از سرنوشت و تقدیر در دل طوفان حوادث این روزگار... . داستان حیرانی سال‌ها در انتظار انتشار باقی ماند تا در اردیبهشتی از انتظار به شکوفه بنشیند. سجادی پیش از این در سال ١٣٨٩ رمان «با نوشته کشتن» را منتشر کرده بود.

تمدن مایا

180,000 تومان
کاشفان اسپانیایى در قرن شانزدهم قسمت عمده کشور مکزیک امروزى و بخش‏شمالى آمریکاى مرکزى را به تصرف درآوردند و پس از آن شروع به جستجوى‏ثروت‏هایى کردند که انتظار داشتند در دنیاى جدید بیابند. در قرنِ هجدهم هنگامى که‏منابع و ثروت‏هاى آشکار به پایان رسید، فکرشان متوجّه گنجینه‏هاى پنهانى شد. آیاامکان داشت جنگل‏هاى آمریکاى مرکزى گنج‏هاى باستانى طلا را در خود پنهان کرده‏باشند؟ یکى از افسران ارتش اسپانیا به نام سروان آنتونیو دِل ریو در سال ١٧٨٦ از سوى دولت‏مأموریت یافت براى پیدا کردن گنج به خرابه‏هاى شهر پالنکه برود، شهرى باستانى درناحیه‏اى که امروزه در جنوب مکزیک قرار دارد و ایالت چیاپاس نامیده مى‏شود. در آن‏سرزمین، این افسر به اتفاق هفتاد و نه کارگر سرخپوست، با استفاده از کلنگ شروع‏کردند به خرد کردن و کاویدن معبدهاى سنگى و سایر ساختمان‏هاى باستانى فرسوده،و آن‏قدر این کار را ادامه دادند تا افسر یاد شده سرانجام گزارشى به شرح زیر در این‏زمینه تنظیم کرد: «در این‏جا بالاخره نه پنجره‏اى ماند نه دَرى، نه دیوارى، نه دالانى، نه‏اتاقى، نه سالنى، نه بُرجى، نه راهرو زیرزمینى که ما آن را خراب نکرده و به عمق دو تاسه یارد حدود ٥/٣ متر درونش حفارى نکرده باشیم، زیرا این کار هدف مأموریت من‏بود