بازگشت به محصولات
پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم وردی سییررا آی فبرا زهراسادات جدغریب
پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم قیمت اصلی: 45,000 تومان بود.قیمت فعلی: 22,000 تومان.

پرنده‌های هلندی

9,000 تومان

پرنده‌های هلندی، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاهی است که بر منطق شعر سوار هستند.

داستان‌هایی واقع‌گرا که عنصر مکان در شکل‌دهی ساختار آن‌ها نقش اساسی بازی می‌کند و بیشتر داستان‌ها در منطقه‌ی جنوبی کشور یا شهرهایی چون تهران و اصفهان و اراک اتفاق می‌افتند و ردپای شرایط جغرافیایی و نشانه‌های زیست‌بومی در بازنمایی روایی و شخصیت‌پردازی داستان‌ها انکارناشدنی است.

راوی مدام در سفر است. دور از خانه در شهری جنوبی مشغول به کار و این بعد مسافت بهانه‌ای می‌شود تا از شگرد سفر برای پیوند میان شخصیت‌های داستانی خود استفاده کند و همین رفت‌وآمدهای مکرر نوعی صیرورت را در بافت داستان‌ها جاری می‌کند که باعث می‌شود نثر از ایستایی و سکون خارج شود و نویسنده عناصر خیالی و استعاره‌ها و منطق زبان شعر را در بافت کلامی داستان‌هایش گره بزند تا جایی که نثر از منطق صرف روایی رئالیستی عدول می‌کند و عناصر حیاتی و سازنده‌ی داستان‌ها به بعد فراوجودی خود نزدیک می‌شوند.

این ویژگی به‌خصوص در داستان اول با نام تویی که می‌شناسمت بیشتر به چشم می‌آید و این درنوردیدن مرزی تا جایی پیش می‌رود که زن قصه در میان انبوه نقش‌های معشوق و همسر و مادر و خواهر و دختر گم می‌شود و تنها یک بار معنایی را به دوش می‌گیرد: زنانگی.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

پرنده‌های هلندی

نویسنده
 عباس عبدی
مترجم
—-
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 97
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1396
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 110 گرم
شابک
9786002297563
توضیحات تکمیلی
وزن 0.110 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پرنده‌های هلندی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سوز سفيد

42,000 تومان

معرفی کتاب سوز سفید اثر علی چنگیزی

کودکی ما با رمان بزرگ ملویل گذشته است؛ با نسخه‌های تلخیص شده، اقتباس‌های سینمایی، تلویزیونی و کارتونی‌اش. ماجرای آنکه می‌خواست اسماعیل صدایش کنیم و کاپیتان ایهب که سرنوشت را می‌ساخت.
این‌ها با نسل‌های بسیاری مانده و نهنگ سفید از اذهان‌شان دور نشده و برابر چشمان‌شان در حرکت است.
علی چنگیزی با «سوز سفید» دریای آبی موبی‌دیک را به سفیدی برف‌های کوهستان پیوند داده و شخصیت‌هایش در جست‌وجویی که گویی تمام‎نشدنی‌ست، فقط می‌خواهند با آن موجودیتی روبرو شوند که نمی‌دانند چیست ولی می‌دانند که مهیب است و درنده‌خو.
سوز سفید حکایت همه‌ی ترس‌ها و افسون‌های برآمده از دل اعصار است که با اسطوره و افسانه به گونه‌ای عجین است که گویی واقعیت هیچ نیست جز تاریخ اسطوره، دروغ و عصیان، هراس و خون‌.
رمان کوتاه چنگیزی، جست‌وجویی‌ست میان زنده‌ها و مرده‌ها که انگار معلوم نیست چه کسانی در پی چه کسانی هستند و فقط خون و قرمزی مانده بر سفیدی‌ست که پاسخ است و همه‌ی این‌ها در سوزی سفید در دل طبیعتی قهار و بی‌رحم گرد هم آمده‌اند.

بي باد بي پارو

115,000 تومان
فریبا وفی یکی از نویسندگانی است که در اواسط دهه‌ی شصت شمسی داستان‌نویسی را آغاز کرد و به تدریج به یکی از نام‌آوران این عرصه بدل شد. او که از افراد عادی و اتفاق‌های به ظاهر ساده و بی‌اهمیت می‌نویسد، خوانندگان را وا می‌دارد تا با درونیات شخصیت‌هایی که در موقعیت‌هایی خاص قرار گرفته و با یاس، نگرانی و هراس روبرو و متحول شده‌اند آشنا شوند. او که در کارنامه‌ی کاری‌اش مجموعه داستان‌های موفق «در عمق صحنه»، «در راه ویلا» و «همه‌ی افق» به چشم می‌خورد، در مجموعه‌ی «بی‌باد، بی‌پارو» دوازده داستان گنجانده که درون‌مایه‌ی آن‌ها تقریبا یکسان است. شخصیت‌ها که بیشتر زن هستند، با وجود‌آن‌که بیم، نگرانی، خشم و ناکامی زمین‌گیر و کلافه‌شان کرده، تلاش می‌کنند شرایطی به وجود آورند تا در امنیت زندگی کنند. آن‌ها بیش از آن‌که با دیگران حرف بزنند با خود سخن می‌گویند: «خوب شد دنیا به حرف ما گوش نکرد. والا خرابش می‌کردیم. خراب‌تر از چیزی که الان هست.» چنین است که برخی اوقات سلوک‌شان عجیب، مرموز و تکان‌دهنده به نظر می‌رسد: «ذهنم مثل صفحه‌ی سفید شده بود. نه، حتا صفحه هم نبود. خالی خالی بود. هیچ فکری تو کله‌ام نبود. انگار مرده بودم. یک‌دفعه احساس کردم یه کرم داره ذره‌ذره لایه‌های مغزم رو مثل سیب می‌خوره. بعد خواستم داد بزنم. مشتم رو کوبیدم به دیوار. تو عمرم اون‌قدر نترسیده بودم. صدای بلند‌گو رو شنیدم. یکی داشت از مصیبت‌های حضرت زینب می‌گفت. گریه کردم هم برا اون هم برا خودم.»

بچه هاي سبز

48,000 تومان

معرفی کتاب بچه های سبز اثر اولگا توکارچوک

در قرن هفدهم ، ویلیام دیویسون ، گیاه شناس اسکاتلندی که پزشک خصوصی پادشاه لهستان جان دوم کازیمیر شد ، در یک سفر طولانی بین لیتوانی و اوکراین به دنبال این پادشاه رفت.
وی که ذهنی علمی دارد و ناظری دقیق وتیز است ، شرایط سخت آب و هوایی در مرزهای لهستان و آداب و رسوم محلی آن منطقه را مطالعه می کند. یک روز ، در هنگام توقف ، سربازان پادشاه دو کودک را اسیر می کنند.
این دو کوچولو هیکل و اندامی غیرمعمولی دارند: علاوه بر ظاهر ضعیفی که این دو بچه دارند ، پوست و موهای آنها کمی سبز است ... اولگا توکارچوک، غریبه ای گرفتار در تلاطم تاریخ ، اروپا را از طریق صدای روایتگر خود ، ، زیر سوال می برد. همواره دیگری به عنوان یک خطر بالقوه درک شده است.
دیگری همیشه ترسناک است. اما ما در مورد همسایگان خود ، به ویژه کسانی که در حاشیه ی جهانی که به ما نزدیک است زندگی می کنیم ، چه می دانیم؟ آیا مفهوم مرکز و پیرامون برای همه یکسان است؟ امروز چطور؟ مشاهدات ویلیام دیویسون ، به عنوان یک اروپایی که از لهستان درگیر جنگ بسیار فاصله دارد همچنان مربوط به وقایع امروزه در جهان است. آدم هایی که رنگ چشم و پوستشان فرق می کند ... کتاب بچه های سبز انعکاسی ظریف و خالی از شوخ طبعی در مورد درک دیگری و رد ناشناخته ها است. کتاب بچه های سبز را کاوه میرعباسی ترجمه کرده و نشر چشمه آن را منتشر کرده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

حرفه: داستان‌نویس 3

85,000 تومان

معرفی کتاب حرفه: داستان نویس 3

فرانک ای. دیکسون و‌ ساندرا اسمیت در کتاب حرفه: داستان نویس 3، جستارها و مقالاتی را گردآوری کرده‌اند که به شکلی عملی و با کمک مثال و نمونه‌، عناصر داستانی و تکنیک‌های مهم داستان‌نویسی را معرفی می‌کنند. این کتاب که به‌عنوان جلد سوم مجموعه‌ی حرفه: داستان‌نویس به چاپ رسیده، مباحث صحنه‌پردازی، تغییر موقعیت، گفت‌وگو و توصیف در داستان‌های کوتاه را بررسی می‌کند.

درباره‌ی کتاب حرفه: داستان نویس 3

یکی از نقدهای همیشگی به ادبیات داستانی ایران، مسئله‌ی ضعف آموزشِ اصول و مبانی داستان‌نویسی بوده. داستان در ایران پدیده‌ای کاملاً وارداتی و غربی است. باوجوداین، اصول و تکنیک‌های این شیوه‌ی نویسندگی هیچ‌گاه به شکلی نظام‌مند و حرفه‌ای آموزش داده نشده است. کمبود منابع و ترجمه نشدن مراجع اصلی آموزش داستان‌نویسی، باعث شده نویسنده‌ی فارسی‌زبان بیشتر از طریق خواندن داستان‌های غربی و رمان‌های بزرگ دنیا نویسندگی را فرابگیرد. در دسترس نبودن منابع و تدریس نشدن آن‌ها، به این نتیجه منجر شده که خیلی از نویسندگان به‌درستی قواعد و چارچوب‌های نویسندگی مدرن را نشناسند. بخشی از منتقدین همین مشکل را از دلایل مهجور بودن داستان فارسی و عقب‌ماندگی آن می‌دانند. یکی از منابع تأثیرگذار در زمینه‌ی آموزش داستان‌نویسی، مجموعه‌ی حرفه: داستان‌نویس است. فرانک ای. دیکسون (Frank A. Dickson) و‌ ساندرا اسمیت (Sandra Smythe) ویراستاران این سری کتاب‌ها هستند که سعی کرده‌اند تمام جوانب این حرفه را به خواننده معرفی کنند. کتاب حرفه: داستان نویس 3 (Handbook of Short Story Writing)، کتاب سوم این مجموعه است که می‌کوشد چندین تکنیک و قاعده‌ی مهم داستانی را به مخاطبش بیاموزد. مباحث این کتاب را چند تن از منتقدین و مؤلفین سرشناس ادبیات آمریکا مانند سوزان تیلر، وال تایسن، جیمز بی. هال، فرد گراو و اف. ای. راک‌ول نوشته‌اند. جلد اول این مجموعه، بیشتر به معرفی کلیات حرفه‌ی داستان‌نویسی می‌پرداخت. در آن جلد شما با مباحثی همچون اهمیت داستان، نویسندگی به‌عنوان حرفه و ایده‌پردازی آشنا می‌شدید. جلد دوم، یعنی کتاب حرفه: داستان‌نویس 2 وارد بحث نویسندگی می‌شد و چند تکنیک اساسی نویسندگی را معرفی می‌کرد. فرانک ای. دیکسون و‌ ساندرا اسمیت در آن کتاب به سراغ مفهوم پی‌رنگ، شخصیت‌پردازی و زاویه‌ی دید رفته بودند و سعی می‌کردند آن را بررسی نمایند. کتاب حرفه: داستان نویس 3، به‌نوعی مکمل جلد دوم است و سعی می‌کند بحث تکنیک‌های داستان‌نویسی را تکمیل نماید. در این کتاب، صحنه‌پردازی، تغییر وضعیت، چیدمان عناصر داستانی، توصیف و... در داستان‌نویسی تشریح شده و مخاطبان با قواعد مهم و ضروری آن‌ها آشنا می‌شوند. کتاب می‌کوشد هر کدام از این مفاهیم را از زوایای مختلف بررسی و تحلیل کند. کتاب حاضر را نشر چشمه با ترجمه‌ی کاوه فولادی‌نسب و مریم کهنسال نودهی منتشر و به بازار کتاب عرضه نموده است.  

در بخشی از کتاب حرفه: داستان نویس 3 می‌خوانیم

به فراخور پیشرفت و باز شدن صحنه و بالا رفتن کشمکشْ پاراگراف‌ها کوتاه‌تر می‌شوند و از گفت‌وگوهای کوتاه‌تری هم استفاده می‌شود. به‌ عبارت‌ دیگر هر صحنه‌ای به‌تدریج که رشد می‌کند، تمایل دارد سریع‌تر خوانده شود. نقطه‌ی اوج هر صحنه نقطه‌ی بحرانی‌یی است که در آن دیگر چیزی برای فاش شدن وجود ندارد. بیایید فرض کنیم صحنه‌ی ما درباره‌ی مردی است که از زنی درخواست ازدواج می‌کند؛ شاید به همان شیوه‌های سنتی. گفت‌وگوهای او، انگیزه‌ها و احساس‌ها و همین‌طور هم اشتباه ‌حساب‌هاش را نشان می‌دهند. بنابراین پاسخ زن رک‌وراست و قطعی است: «نه!» باز هم بیایید فرض کنیم صحنه‌ی ما درباره‌ی یک قربانی ایدز است که از برادر دوقلوی مؤمنش می‌خواهد که یک کلیه‌اش را به او هدیه کند. باز هم پاسخ نهایی «نه» است. این شخصیت‌ها ممکن است در آینده تجدیدنظر کنند، اما واکنش آن‌ها در این مکان، در این زمان و در این صحنه نقطه‌ی عطفی را به وجود می‌آورد. این مثال‌ها از روی عمد ملودرام انتخاب شده‌اند. در داستان‌های امروزی چگونگی رسیدن به نقطه‌ی اوج و شیوه‌ی اجرای آن در صحنه تغییر می‌کند و می‌تواند تنوع زیادی را تجربه کند. صحنه تقریباً بلافاصله بعدِ نقطه‌ی اوج به پایان می‌رسد و در نتیجه سطح کشمکش هم افت می‌کند؛ درست مثل وقتی ‌که پرده‌های سالن تئاتر بسته می‌شوند. ممکن است یک نفر تصمیم بگیرد به جایی عزیمت کند یا خواستگار ردشده همان‌طور که دست‌هاش روی در است درنگ کند یا پلیسی به مظنونی دست‌بند بزند. داستان ممکن است ادامه داشته باشد، اما این صحنه تمام شده است.
 
سفارش:0
باقی مانده:1

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟

ديدار در کوالالامپور

18,000 تومان

معرفی کتاب دیدار در کوالالامپور اثر ناصر قلمکاری

دیدار در کوالالامپور قصه ی مهاجران است. آن ها که در جست وجوی بهشت خیالی شان دست به هر کاری می زنند و چنگ به هر ریسمانی و سرانجام یکی هویتش را می بازد ، دیگری عشق بزرگ زندگی اش و یکی هم جانش را. یکی هم راه میان بر پر پیچ و خم را به سلامت طی می کند و موفق می شود.
نویسنده آن ها را از ایران تا لنج های قاچاقچیان انسان در اندونزی، کمپ های جزیره ی کریسمس استرالیا و البته شهر کوالالامپور مالزی، با همه ی زیبایی ها و وحشت هایش، دنبال می کند تا با روایتی رئالیستی و قصه گو جهانی پر از غافلگیری و جذابیت بیافریند.
ناصر قلمکاری در دومین رمانش توجه خاصی به طبقه ی متوسط ایرانی دارد و رفتارها و افکارشان را زیر ذره بین قرار می دهد و موفق می شود عاشقانه ای مدرن و امروزی خلق کند...