پرندگان میروند در پرو بمیرند
185,000 تومان
رومن کاتسف با نام مستعار رومن گاری، در سال ۱۹۱۴ در مسکو متولد شد. او را مادری بزرگ کرد که امید بسیاری به پسرش بسته بود، چنانچه نویسنده در وعده ی سپیده دم به تفصیل دربارهاش سخن گفته است.
فقیر، کمی قزاق، کمی تارتار با نژاد جهود، در چهارده سالگی پا به فرانسه گذاشت و با مادرش مقیمِ نیس شد. بعد از پایان تحصیلاتش در رشتهی حقوق، به خدمتِ نیروی هوایی درآمد و در سال ۱۹۴۰ به ژنرال دوگل پیوست. رمان اولش، تربیت اروپایی در سال ۱۹۴۵ با موفقیت بسیار روبه رو شد و نویدِ نویسندهای را داد با سبکی شاعرانه و در عینحال پر فراز و نشیب.
همان سال پا به وزارت امورخارجهی فرانسه گذاشت و به لطف ورود به عرصهی سیاست، در شهرهایی چون صوفیا، لاپاس، نیویورک و لوسآنجلس زندگی کرد. در ۱۹۴۸ رختکن بزرگ را نوشت و در ۱۹۵۶ جایزهی گنکور فرانسه به خاطر نوشتن ریشههای آسمان به او تعلق گرفت.
او در مجموعه داستان «پرندگان میروند در پرو بمیرند» شانزده داستان کوتاه گردآوری کرده که یازده داستان به فارسی برگردانده شده. نخستین داستان این مجموعه «پرندگان میروند در پرو بمیرند» دربارهی مرد تنهایی است که در ساحلی قهوهخانه دارد؛ ساحلی که مرغان دریایی آنجا را برای مردن انتخاب میکنند.
در بخشی از این مجموعه داستان میخوانیم: «رفت بیرون توی ایوان تا دوباره بر تنهاییاش مسلط شود؛ تلماسهها، اقیانوس، هزاران پرندهی مرده لابهلای شنها، کرجی، زنگارِ یک تور ماهیگیری و گاه چند نشانهی تازه: اسکلتِ نهنگِ به گِل نشسته، ردّ پاها، ردیفِ قایقهای ماهیگیری در دوردست، آنجا که سفیدی جزیرههای گوانو با آسمان گلاویز میشد.»
فقط 1 عدد در انبار موجود است
پرندگان میروند در پرو بمیرند
نویسنده |
رومن گاری
|
مترجم |
سمیه نوروزی
|
نوبت چاپ | 10 |
تعداد صفحات | 210 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786002294968
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
نظریه عکاسی گزیده ای از مهم ترین متون نظری عکاسی در قرن بیستم
درآمدی بر جامعه شناسی محیط زیست
سریال چهار سابقهدار، قسمت 11/ ظهور ارباب تاریکی
خلاصه کتاب سریال چهار سابقه دار 11
گروه چهار سابقه دار دنیا را از دست هیولای مارمالاد نجات دادهاند و در حال جشن و پایکوبی هستند. اما اتفاقی عجیب همه چیز را دگرگون میکند! آقای مار اصلا حوضله جشن را ندارد و احساس قدرت عجیبی میکند.چهار سابقهدار (جوخهی سایه) دنیا را از دست هیولاهای مارمالاد نجات دادند.
حالا وقت جشن و بزن و بکوبه.
اما آقای مار اصلاً حس و حال این مسخرهبازیها رو نداره. وای! نه! اون بدجوری قدرتمند شده.
انگار داره خرابکاری میکنه و میخواد دروازه رو باز کنه.
دروازهای که رو به جهانی تازه باز میشه. جهانی پر از وحشت و خشونت و... خونریزی و بدی.
بهتره بشینید سر جاتون و تکون هم نخورید!
وقت خوندن قسمت یازدهم چهار سابقهدار رسیده
ای وای او میخواهد دروازه جهان را به روی دنیایی از وحشت، خونریزی و خشونت باز کند!!
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.