پروفسور
240,000 تومان
«شارلوت برونته» کتاب «پروفسور» را پیش از «جین ایر» نوشته شده بود؛ اما بعد از مرگش در سال ۱۸۵۷ با تأیید همسر وی به چاپ رسید. داستان این رمان عاشقانه و خواندنی با الهام از تجربیات نویسنده در محیطهای آموزشی نوشته شده است و به شرح ماجراهای مردی به نام ویلیام میپردازد. او به جای پیوستن به کلیسا در کسوت پدر روحانی برای تدریس به یک مدرسهی دخترانه میآید و اتفاقاتی را شرح میدهد که در شغل جدید تجربه میکند.
رمان «پروفسور» به صورت اول شخص روایت میشود و احساسات و تجربیات ویلیام، شما را به حدی با خود همراه میکند که ممکن است خود را در دل داستان بیابید و در کنار او، عشق را تجربه کنید.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
پروفسور
نویسنده |
شارلوت برونته
|
مترجم | اسماعیل کیوانی |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 344 |
نوع جلد | شوميز |
قطع | رقعی |
سال نشر | —– |
سال چاپ اول | 1392 |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 396 گرم |
شابک |
978-6001760693
|
وزن | 0.396 کیلوگرم |
---|---|
ابعاد | ----- × ----- × ----- سانتیمتر |
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
کتاب شاهنامه فردوسی به نثر 3 جلدی
تاریخ و هرمنوتیک
دکارت
معرفی کتاب دکارت
دکارت - انتشارات نی
ان.ال.پی در 21 روز
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
معرفی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها
کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها نوشتهی آرمان آرین دومین مجلد از مجموعهای به همین نام (پتش خوآرگر) است که بر مبنای اوستا نوشته شده و داستان حول محور نبرد تاریکی و روشنایی میچرخد. این مجموعه برای ردهی سنی نوجوان نوشته شده و از پرمخاطبترین و پرافتخارترین مجموعه کتابهای ایرانی است.
دربارهی کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها داستان کتاب پتش خوآرگر 2: مردی از تبار اژدها چنین آغاز میگردد: در شبی که آسمان به رنگ قیر سیاه بود، سی پاره روشنایی -کمتر یا بیشتر- بر دشتی تیره فرود آمدند. ذرات نور در میانهی آسمان چنان در هم آمیختند که هنگام فرود بر زمین، تنها سه پاره شدند. این سه پاره نور به هیبتی همچون انسان، همراه با دست و پا و سر و تن و البته بالهایی شگفتانگیز از جنس فلز در آمدند. جنس بالهاشان چنان بود که با آنها میتوانستند مهیبترینِ صخرهها را بشکافند و از دل آنها عبور کنند. آن سه پارهی نور، که به شکل سه مرد زیباروی در آمده بودند، در مقابل صفهای آغازین لشکر دیوها ایستادند. حضور نورها همهمهای در قلب سپاهیان تاریکی انداخت و سکوت ظاهری آن شب را در هم شکست. طولی نکشید که دیوها و همهی همقطارانشان آن سه نور فرودآمده را در بر گرفتند و در میان انبوهی از یاران خود محاصره کردند. لحظهبهلحظه حلقهی محاصره تنگتر میشد و تاریکی بیش از پیش سه مرد جوان را در بر میگرفت. بوی تعفن نفس دیوها هر دم بیش از پیش میشد..
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.