

پسری روی سکوها
420,000 تومان
معرفی کتاب پسری روی سکوها
کتاب پسری روی سکوها روایتی جذاب از جزئیات وقایع بیش از چهار دههی فوتبال ایران به قلم حمیدرضا صدر، به عنوان ناظری بیتاب است.
این اثر بازتابندهی تاریخ و سیاست دهههای 40، 50، 60 و 70 و آمیخته به درد و دلهای خصوصی نویسندهای بیپرواست که از نیش زدن به خودش نیز پروایی ندارد. این کتاب نوعی وقایع نگاری از زندگی نامآوران فوتبال نیز محسوب میشود؛ یادآوری صحنههای کلیدی؛ خاطر نشان کردن صحنههای سادهای که بر شما تأثیری شاید عمیق و شاید هم در حد یک خاطره گذاشتهاند.
نویسنده در این اثر دیدارهایی را از اوایل دههی 1340 تا اواخر دههی 1370 از میان صدها بازی مرور میکند. مبنای تقسیمبندی دههی 1340 کشف فوتبال و سپس پیروزی تاریخی تیم ملی ایران برابر اسرائیل در سال 1347 است که آغازی دیگر برای فوتبال به شمار میرفت.
دههی 1350 تا زمان انقلاب 1357 طولانیترین فصل کتاب را ساخته، چرا که طرافداران بیش از هر دورهای درگیر فوتبال ایران بودند و بیش از هر زمانی روی سکوها نشستند. تعداد روایات مربوط به پرسپولیس و تاج / استقلال در این دوره بیش از سایر تیمهاست، چرا که فوتبال آن عصر در تهران و ایران حول این دو باشگاه میچرخید.
فصل بعد وقوع انقلاب تا پایان نبرد هشت ساله با عراق را دربرمیگیرد. فصل پایانی هم به فوتبال پس از پایان جنگ تا حضور در جام جهانی 1998 اشاره دارد. نقطهی پایانی، نمایش شیرین تیم ملی در فرانسه است. پیروزی برابر ایالات متحده و شب خاطرهانگیزی که همه به کوچهها و خیابانها ریختند.
فوتبالیها توانایی فراوانی در تدوین ذهنی دارند. آنها میتوانند صحنههای بازی دو ساعتهای را که دیدهاند در یک الی دو دقیقه پشت سر هم قطار کنند یا درگیریهای مسابقاتی را که فقط توصیفشان را شنیده یا خواندهاند بلافاصله پیش رویشان مجسم کنند. فوتبالیها معمولاً در تونل زمان پرسه میزنند.
در بخشی از کتاب پسری روی سکوها میخوانیم:
در جام ملتهای آسیای 1996 در امارات آغازی نومید کننده داشتهاید. شکست 2 – 1 از عراق با تک گل بیاثری در واپسین دقیقه از علی دایی. پیروزی قابل پیشبینی برابر تایلند با سه گل و سرانجام به زانو درآوردن عربستان با ضربههای کریم باقری، علی دایی و خداداد عزیزی.
ترکیبتان را شناختهاید و فوتبالتان تک ضرب شده. هم فکورانه و هم آمیخته به تعصب. محمد مایلیکهن اعتمادبهنفس داشته و آن را به پسرانش منتقل کرده… امروز اینجا علی دایی کولاک کرده و راهش را از همتایانش سوا. در دوبی، از همین امروز. کره در دقایق اولیه دروازهی نیما نکیسا را باز کرده و نیمهی اول را با پیروزی 1 – 2 پشت سر گذاشته.
خداداد عزیزی بازی را 2 – 2 کرده. سپس آنچه بر صفحهی تلویزیون دیدهای شبیه کلیپهای تدوین شده بوده. چشمهات را مالیدهای که بازی واقعی بوده یا نه. دایی چهار گل طی بیست و دو دقیقه زده. از دقیقهی 66 تا 88.
آتش بازی راه انداخته. گلهای پشت سر همی زده با بیاعتنایی به قواعد منطق و فیزیک. در آن بیست و دو دقیقه همهجا بوده.
نیمهی میدان کرهایها را با قلدری اندازهی کفشهایش کرده و با ارسال هر توپی ناخوانده و سر زده مثل آذرخش ظاهر شده و ضربهی نهایی را نواخته. نواخته و کرهایها را منگ و گیج کرده. مات و مبهوت. اشکهای پارک جون وان، مربی کره، را درآورده.
سینههای ایرانیها را پر کرده از غرور. شادی مردم را در خیابانها به ارمغان آورده. رقص برف پاککن اتومبیلها را. هجوم صدها مشتاق را به خانهی پدرش در اردبیل.
پسری روی سکوها
نویسنده |
حمیدرضا صدر
|
مترجم |
—
|
نوبت چاپ | 8 |
تعداد صفحات | 490 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ورزش
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9789651124501
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
مهارتهای آموزشی و پرورشی: جلد اول
نگهبانان گاهول 1/ اسارت
جملات زیبای کتاب اسارت از مجموعه داستانی نگهبانان گاهول
سورن داشت خواب دندان و تپش قلب موشها را میدید که از بالای سرش صدای خش خشی آرام شنید. بین خواب و بیداری فریاد زد: «مامان! بابا!» تا ابد از فریاد زدن آن کلمات افسوس میخورد، چون بلافاصله جیغی تیز شب را شکافت و سورن چنگالهایی را دور بدنش حس کرد. کسی داشت بلندش میکرد. بعد هم سریع پرواز کردند، سریعتر از آنچه فکرش را بکند، سریعتر از آنچه حتی در خیالش بگنجد. پدر و مادرش هرگز تا این حد سریع پرواز نمیکردند. از توی حفره پر کشیدن و آمدنشان را دیده بود. آن ها آهسته می خرامیدن و در مارپیچی زیبا در آسمان شب اوج میگرفتند. ولی حالا زمین شتابان از زیر پایش میگذشت. پوستش از گزش هوا ملتهب شد. ماه از پشت تودهای ابر بیرون آمد و با سفیدی وهم آور خود رنگِ دنیا را شست. در منظرۀ زیر پا دنبال درختی گشت که خانهاش بود. ولی درختها توده ای محو بودند و بعد هم جنگلِ قلمروی تایتو انگار کوچک و کوچکتر و در دل شب تار و تار تر شد، تا جایی که سورن دیگر تاب نیاورد پایین را نگاه کند. برای همین دل و جرئتش را جمع کرد و بالا را نگریست. اگر هر کدام از این دو بوفچۀ کوچک با معنی کلمۀ «جهنم» آشنا بود، میفهمیدند که این بی بروبرگرد ژرف ترین و وحشتناک ترین قسمتش بود. ولی نه سورن و نه گیلفی در عمر کوتاهشان نه اسم جهنم به گوششان خورده بود، نه کلمهای که چنین جایی را توصیف کند. تا پیش از ربوده شدن، فقط جایی به اسم بهشت را میشناختند. زندگی درون حفرهای در درختی دوست داشتنی یا بالای کاکتوس، روی پَرهای کُرکی و نرم والدینشان، حشرات چاق و چلهای که چند بار در روز برایشان میآوردند و بعد هم اولین لقمههای آبدار و لذیذ موش. کنار آن همه خوراک خوشمزه، داستانها هم بودند… داستانهای پرواز، آموختن پرواز، حسی که باید در عمق سنگ دانشان میداشتند تا همراه باد اوج بگیرند. از آن شب خونین به بعد، سورن و گیلفی به چیزی جز پرواز فکر نکرده بودند. برایشان مثل روز روشن شده بود که چرا هیچ کدام از بوفچههای آکادمی سنت ایگی، پَرهای براق صاف یا کُرک پَرهای نرم جغدهای عادی را نداشتند که بعد از مرحلۀ جوجگی میرویید. در آمدن پرهای پرواز برای یک جغد معمولا کار چندان پیچیدهای نبود، اما بدون خون کافی، این پرها از شاه پَر گرفته تا پوش پَر، می پژمردند و میمردند. بعد از آن هم آن شوق و رویای پرواز و مفهوم شادی و آزادی در آسمان هم می خشکید و میمرد. در ماموریت سورن و گیلفی جای هیچ تردید نبود: با آنگه هیچ فرصتی برای شاخه پَری یا جست و خیز یا تمرین پَر زدن نداشتند، باید پرواز را میآموختند.
پرسهزن
پیشروی
فلسفه اخلاق در تفکر غرب: از دیدگاه السدیر مک اینتایر
فهرست:
مدخل مقدمه بخش اول: سنت ارسطویی در فلسفه اخلاق فصل اول: پیشینه ارسطوگرایی فصل دوم: ارسطوگرایی فصل سوم: تداوم ارسطوگرایی در قرون وسطی بخش دوم: عصر روشنگری و مدرنیسم فصل چهارم: فروپاشی پایههای دین و اخلاق سنتی و تلاشهای نافرجام برای نجات آن فصل پنجم: ویژگیهای اخلاق و سیاست مدرنیته و پیامدهای آن فصل ششم: لیبرالیسم بخش سوم: پسامدرنیسم و اصلاحات مکاینتایر فصل هفتم: بازنگری و اصلاحات در ارسطوگرایی فصل هشتم: نقد و بررسیراه رفتن روي بند
معرفی کتاب راه رفتن روی بند
کتاب راه رفتن روی بند، مجموعه اشعار عاشقانه و اجتماعی روجا چمنکار، شاعر ایرانی است. کتاب حاضر دربردارندۀ 2 بخش است: یکی راه رفتن روی بند که شعرهایی با فضای اجتماعی را شامل میشود و بخش دوم صبح نامههایی برای صبحانه که حاوی اشعار عاشقانه و کوتاه است. روجا چمنکار شاعر در سال 1360 متولد شده است. او به ترتیب در رشتههای سینما، ادبیات نمایشی و ادبیات معاصر فارسی به تحصیل پرداخته است. چمنکار علاوه بر سرودن شعر، نویسندگی و نمایشنامهنویسی هم میکند. آثار وی در نشریات و مجلات معتبر فارسی منتشر شده و به کرات نامزد دریافت جوایز معتبر از جمله جایزه کتاب سال شعر جوان (قیصر امینپور) شده است. در بخشی از کتاب راه رفتن روی بند میخوانیم: شاید بروم شاید بمانم شاید روی خطهای عابر پیاده بخوابم و ساعتها به صدای تُرمز ماشینها فکر کنم که از صدای دوستت دارمهای تو بلندتر است شاید کوتاه بیایم بروم تا سر کوچه شویندهها را بخرم زندگیام را بسابم و با زنهای سریالهای خانوادگی کمی درد دل کنم قرار نامعلومی داشتم قرار نامعلومی دارم از کدام روزنه تابیده بودی که چشم را میزنی نوربالای عزیز؟ گفته بودم خطهای سفید جای مناسبی برای بوسیدن نیست شاید بمانم شاید بخوابم و به تمشکهای وحشی فکر کنم و به تکرارِ حیات وحش ساعت هشت شب و به شال بنفشی که زیر ترمز ماشینها پاره شد نشد که پر شوم از تو از وقتهای خالی از تو پُر شدم دیروز بود؟ امروز است؟ لبهایت را جلو میآوری گونهات را میبوسم هَک شدهام با حفرهای عمیق و ماشینها مدام از زنان خوابیده روی خطهای سفید پیاده میشوندمحصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتاب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.