پسری که مرا دوست داشت

3,000 تومان

نویسنده مدعی است داستانهایی نوشته است که به نوعی ادامه مجموعه قبلی او هستند . بلقیس سلیمانی می‌گوید : « بازی عروس و داماد » را ادامه می‌دهم . داستانهایی کوتاهِ کوتاه که موضوعات آن با تِم مرگ ارتباط دارند و یا اجتماعی هستند : پسرک دوچرخه‌سوار به سرعت از کنار دخترک دانش‌آموز رد می‌شد و می‌پرسید : « عروس مادر من می‌شی ؟ » دخترک هرگز به این سؤال پاسخ نمی‌داد . سکوت علامت رضا بود ، هر دو این را می‌دانستند . پسرک در هفده سالگی به جبهه رفت و در چهل و دو سالگیِ دخترک بازگشت و در قبرستان شهر کوچک آرام گرفت . فردای آن روز تشییع استخوان‌های پسرک ، زن سر مزار او رفت . همان پسرک شوخ و شنگ هفده ساله در قاب عکس به او لبخند می‌زد .

دخترکی شش‌ساله ظرف خرما را جلوش گرفت و گفت : « چقدر پسرتون خوشگل بوده ! » . « بازی عروس و داماد » ، « بازی آخر بانو » و « خاله بازی » از کتاب‌های دیگر بلقیس سلیمانی هستند که هر یک جوایزی را به خود اختصاص ‌داده‌اند . این مجموعه شامل تعدادی داستان کوتاه است که خواننده را با فضای غریبی مواجه می‌کند .

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

پسری که مرا دوست داشت

نویسنده
بلقیس سلیمانی
مترجم
——-
نوبت چاپ ٦
تعداد صفحات ١٠٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٠
سال چاپ اول ١٣٨٩
موضوع
داستان‌های فارسی
نوع کاغذ بالکی
وزن ١١٢ گرم
شابک
9789643119058
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.112 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پسری که مرا دوست داشت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دسامبر رئیس دانشکده

17,000 تومان
« سال بلو » نویسنده امریکایی کانادایی‌الاصلی است که در سال ٢٠٠٥ درگذشت . از جمله جایزه‌های ادبی معتبری که دریافت کرده ، یکی نیز جایزه نوبل ادبی در سال ١٩٧٦ است . با این که ترجیح دادن بعضی از آثار او به کارهای دیگرش کار دشواری است ، به غیر از « دسامبر رئیس دانشکده » ، از جمله معروف‌ترین آثار دیگرش می‌توان به « هدیه هومبولت » و « هرتزوگ » اشاره کرد . ماجرای « دسامبر رئیس دانشکده » در دوران استیلای کمونیست بر شرق اروپا جریان دارد ، و « بلو » از زاویه دید راوی سوم شخص در این اثر با شخصیت پردازی قوی‌اش ، همان‌قدر نقاب ریا را از چهره کمونیسم شرقی برمی‌دارد ، که از چهره ظاهرفریب نظام سرمایه‌داری آمریکا . « دسامبر رئیس دانشکده » داستان زندگی‌هایی است که بدون سایه شوم سیاست در دهه‌های نخست قرن گذشته ، می‌توانستند بسیار انسانی و زیبا باشند . سهیل سمّی مترجم آثار ایشی گورو ( هرگز رهایم مکن ، تسلی ناپذیر ) ، جان بارت ( اپرای شناور ) کاتی دیامانت (آخرین عشق کافکا ) ، مارگارت اتوود ( سرگذشت ندیمه ، اوریکس و کریک ) و جان آپدایک ( فرارکن خرگوش ) است .

از خشم و هیاهو تا سمفونی مردگان

2,000 تومان
کتاب‌های «از خشم و هیاهو» و «سمفونی مردگان» از جمله رمان‌هایی هستند که در ادبیات ایران و جهان بسیار ستوده شده‌اند. هر دو رمان ذهن و زمان جامعه خویش را به تصویر می‌کشند و به چرایی‌های بسیار راه می‌برند. این کتاب تأملی است بر زمان و ذهن در این دو اثر، نویسندۀ گزاره‌های جامعه‌شناختی هر دو اثر را می‌کاود و با رمزگشایی از استعاره‌ها و مجازها، مخاطبان را به تأملی دیگر و به بازخوانی هر دو رمان دعوت می‌کند. سال ١٨٨٩ در تاریخ فلسفه، سال تعیین‌کننده‌ای است. در این سال «برگسون» نخستین اثر خود را با عنوان داده‌های بی‌واسطۀ وجدان منتشر ساخت که رسالۀ دکترای او بود. در این اثر برای نخستین بار، برداشتی تازه از مقولۀ زمان مطرح شد. برگسون به دو گونۀ زمان باور داشت. نخست زمان دروغین، ریاضی، مکانیکی یا بدل زمان که وی آن را زمان تقویمی می‌نامید، زمانی که ساعت آن را نشان می‌دهد. و زمان ارزشی و کیفی که او آن را زمان حقیقی می‌خواند و به باورش همان حرکت عقربه‌های ذهن آدمی است. نخستین زمان، امری بیرونی است و تقویم، حرکت زمین، سیارات و اجرام آسمانی آن را تعیین می‌کند و دومین زمان، روندی درونی، ذهنی و روانی است. وقتی می‌اندیشیم، برگذشته‌ای حسرت می‌خوریم، به کشف و شهودی می‌رسیم، به ارزیابی پندار، گفتار و کردار خود در آیینۀ جان می‌پردازیم، با زمان حقیقی سروکار داریم و چون اجازه می‌دهیم زمان بیرونی و تقویمی بر ما عارض شود بی‌آن‌که مجالی برای درنگ فلسفی، چالش جسم با جان، رویارویی درون با بیرون و مواجهۀ زمان کمی و کیفی داشته باشیم، بی‌گمان، معروض زمان تقویمی شده‌ایم. کتاب «از خشم و هیاهو تا سمفونی مردگان» سعی در مقایسه و تطبیق این زمان‌ها دارد.

مردی که هیچ بود

6,000 تومان
در قسمتی از این کتاب می خوانیم: یاشا کمی چاق و تپل و سرخ و سفید بود، لب پرخنده ای ام داش. همه جام جاش بود، با اون لهجه شیرین نیمه آذریش توجه اطرافیانشو به خودش جلب می کرد، قاپشونو می دزدید و یار غارشون می شد. اون مرد بی شیله پیله و کم سوادی بود، اما خیلی سرش می شد. اهل سیر و سفر نبود، چون وضع مالی میزونی نداش. دور هیچ فرقه ای ام تاب نمی خورد، سرش به کار خودش و زن و بچه ش بود، نماز و روزه ش ترک نمی شد و راه مسجدم گم نمی کرد. اگه کسی تو محل جشنی، عروسی ای چیزی داش، یه راس می اومد سراغش و آشپزیشو به اون می داد، دستمزدی ام بهش می دادن که کمک خرجیش می شد. یاشا پولاشو صنار سه شی روی هم می ذاشت و جم می کرد تا تونس یه تیکه زیمین آخرای سبزیکاری امین الملک، چسبیده به باغ ملا، نزدیکای حندق دس و پا کنه و یه اتاق خشت و گلی کنج اون جا علم کنه و زن و بچه شو از آوارگی و خونه به دوشی و اجاره نشینی نجات بده. چن سال بعد با تقلای زیاد و از خرجی خونه زدن و نخوری و ته خونه رو فروختن و قرون قرون رو هم گذاشتن و قرض و قوله تونس چار تا اتاق دیگه و دو تا زیرزیمین به اون اتاق اضافه کنه و به آدمای مختلف اجاره بده...

الفبایم را جدی بگیر

6,000 تومان
مجموعه داستان الفبایم را جدی بگیر داستان آدم‌هایی است که در قصه‌ها مانده‌اند، آنقدر که قصه‌ها جزئی از زندگی‌شان شده است و یا زندگی آنها شبیه قصه شده. دیگر نمی‌توانند از قصه رهایی یابند. امیر سالهاست که در صنعت چاپ کار می‌کند. او عاشق داستان است و به قول خودش همین داستان‌هاست که زندگی‌اش را به باد داده‌اند. روزی تصمیم می‌گیرد همه کتاب‌هایش را دور بریزد غافل از اینکه کلمات عاشق او شده‌اند: «وقتی برگشتم به اتاق دیدم «الف» تبر برداشته و دارد حروف را از هم جدا می‌کند. برگشت با یک صدای عجیب و غریبی گفت: کارم را زیاد کردی مرد. دیگر از این کارها نکن، باشد؟ چی بهش می‌گفتم. فقط گفتم: آخر چرا همچین کاری کردند؟ برگشت و گفت: دوستت دارند مرد! تا به حال ندیدم این همه کلمه این جوری خودکشی کلامی کنند! واقعاً ندیدم!» هانیه عاشق داستان «خاله خمیره» است و هر روز مش طوبی را مجبور می‌کند، قصه خاله خمیره را برایش تعریف کند. آنقدر که قصه خاله خمیره جزئی از زندگی‌اش شده است. الفبایم را جدی بگیر‌، «خاله خمیره»، «خانه‌ات بوی سوسیس می‌دهد»، «اشک‌هایت را در آسمان بریز»، «کفش‌هایش کتانی است»، «همه کوتولکه‌های من» و «هیچ کس حال آهو را نمی‌فهمد» داستان‌های این مجموعه هستند.

چند داستان کوتاه ( همراه با تحلیل – 2 )

12,000 تومان
این دومین مجلد از کتاب داستان کوتاه همراه با تحلیل است که به برخی نویسندگان و داستان‌های مطرح آنان می‌پردازد. هر چند مترجم مدعی است در این کتاب داستان‌ها را تحلیل و نقد نکرده ولی نکاتی را آورده که شاید خواننده را در درک بهتر داستان یاری کند. این نکات و در رابطه با داستان متفاوت و متنوع خواهد بود. نویسندگانی که در این کتاب به آنها پرداخته شده عبارتند از چخوف، کافکا، سلینجر، هولند راجرز، گراهام گرین، هیومونرو و ری برادبری. مثلاً در داستان گراهام گرین مترجم به عنوان یک منتقد می‌توانسته شیوۀ تحلیل کالبد شکافانه را در پیش بگیرد اما انتخاب زاویه دید روان‌شناختی در مورد داستان چخوف یا اشاره‌ای گذرا به زندگی و افکار گرین دربارۀ داستان او را ترجیح داده و معتقد است این شیوه یاری‌رسان خواننده خواهد بود

اپرای مردان سبیل استالینی

9,500 تومان
اپرای مردان سبیل استالینی رمانی اجتماعی ـ‌ سیاسی است با محوریت کودتای ٢٨ مرداد سال ١٣٣٢. این رمان در سه فصل و با سه نگاه نسبت این حادثه بزرگ و تأثیرگذار تاریخ معاصر نوشته شده است و جانمایه زندگی از سطرهای غبارگرفته خاطرات و نقل‌ها و اسناد سربرآورده و دوان‌دوان چهره انسان‌های مرحله گذار ایرانی را ترسیم نموده. رمان از سور و سات عروسی توران شاهی شروع می‌شود و با مواجهه او و نامزدش، آبنوس با حوادث قبل و بعد کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ همراه می‌شود و... و در نهایت کشمش‌ها و دغدغه‌های زندگی اصغر خالدار همراه می‌شود تا دو ریل موازی، قطارهای زندگی این دو شخصیت را به مقصد نهایی ببرد. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «سال تحصیلی دیگر نرفته‌ام سنگر. می‌خواستم خودم را منتقل کنم تهران تا بیشتر پیش آبنوس باشم. وزارتخانه هم بهم ریخته است. امروز می‌گویند؛ باشد، فردا می‌گویند؛ برو شمیرانات، پس‌فردا هم باز می‌گویند؛ توی شاه‌پسند سنگسر نیروی جایگزین نداریم، باید برگردید سنگسر. ظهر نشده، به خانه مادر تلفن می‌زنند که فردا صبح وزارتخانه باشم تا محل خدمت جدید را معرفی کنند. به سرم زده، درس و مدرسه را ول کنم و به خانه و زندگی‌ام برسم. آبنوس هم کسی را می‌خواهد که کنارش باشد. از دیشب، میهمان آمدند خانه‌مان. سه نفر بودند. آبنوس طوری از من بابت میهمانی‌های رسیده عذرخواهی می‌کرد که از خودم خجالت کشیدم. میهمان‌ها که آمدند، آبنوس مثل همیشه لگن آب را برد جلوی پایشان گذاشت و ازشان اجازه خواست پایشان را بشوید. آن یکی‌شان که چهار شانه و پُر قد و هیکل‌تر از بقیه بود و بهش می‌خورد نظامی باشد و امروز بهم گفت اسمش روزبه خسروانی است، دست آبنوس را گرفت و گفت: «ما همه تلاشمون اینه کسی پای دیگه رو نشوره!» آبنوس خندید و گفت: «یه رسمه! پدر مرحومم واسه مهموناش می‌کرد!» خسروانی خندید و گفت: «پس بیا رسمو بشکن، من پای تو رو بشورم!»