پسر اسوئا (داستانی درباره خانه مردم سوئد)
47,500 تومان
پسر اسوئا داستان انساني در قرن بيستم در سوئد است. مردي بدون هيچ عيب و نقص جسماني، اما با شكاف ذهني بزرگ. شكاف ذهني او شكاف ميان ساختهي انسان و امر ضروري است، شكاف بين آنچه انسان به كمك مهندسي ميسازد و ضرورت پذيرش متين جهان چنان كه هست. ذهن او همانند رويكرد سوسيال دموكراتهاي سوئد دوپاره بود، زيرا آنها از يكسو مشتاق ساختن جامعهاي با تحرك اجتماعي بودند و از سوي ديگر تمايل داشتند چنان زندگي مناسبي براي مردم عادي فراهم كنند كه از سهمشان از زندگي راضي باشند و مايل نباشند از هستي اجتماعي خود بگريزند.
لنا آندرشون در رمان جديد خود سرنوشت مردي را در قرن بيستم در سوئد بازگو ميكند و از خلال آن تحولات سياسي، اجتماعي و اقتصادي اين كشور را شرح ميدهد.
فقط 2 عدد در انبار موجود است
پسر اسوئا (داستانی درباره خانه مردم سوئد)
نویسنده | لنا آندرشون |
مترجم | سعید مقدم |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 248 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1398 |
شابک | 9789642134243 |
وزن | 0.24 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
دستور زبان فارسی (جلد اول)
در باب سلامت روان
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.آمریکای باستان
پله پله تا اوج
طرحوارههای شناختی و باورهای بنیادین
رویکردهای شناختی نوین، آسیبشناسی روانی را فراتر از شناختهای سطحی و افکار خودآیند بررسی کرده و به ریشههای عمیقتر شناختی یا همان طرحوارههای شناختی و باورهای بنیادین میپردازند. اگر درمانگری بخواهد از تسکین علایم حاد بیماری روانی پا را فراتر بگذارد باید به عملکرد فرد پیش از آغاز اختلال و پس از فروکشی مرحلۀ حاد توجه کند. یافتههای پژوهشی نشان میدهد طرحوارههای شناختی نقش مهمی در ایجاد و تداوم اختلالهای روانشناختی و نیز در عود یا بازگشت دورههای بعدی اختلال بازی میکنند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.