پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

قیمت اصلی: 45,000 تومان بود.قیمت فعلی: 22,000 تومان.

معرفی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

جوردی سییرا‌ ای فابرا در کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم داستان پسر نوجوانی به نام فلیپه را به تصویر می‌کشد که مامان و بابای او دست به اعتصاب زده‌اند. به این معنا که دیگر هیچ‌کدام از وظایف پدری و مادری‌شان را انجام نمی‌دهند. متعجب شده‌اید، مگر نه؟! با فلیپه همراه شوید و ببینید چرا و چگونه چنین چیزی رخ داده است…

درباره‌ی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

کتابی که پیش روی شماست، به نام پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (Querido Hijo: Estamos En Huelga) نوشته‌ی جوردی سییرا‌ ای فابرا (Jordi Sierra I Fabra) رمانی برای نوجوانان است. این اثر ذیل مجموعه‌ای به نام پسر عزیزم منتشر شده که در آن، داستان پسری نوجوان به نام فلیپه و چالش‌های او با خانواده، دوستان و مدرسه‌اش روایت می‌شود.

پیش از آن که به شما بگوییم ماجرای کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم چیست، اجازه دهید ابتدا شما را با فلیپه آشنا کنیم. فلیپه پسر نوجوانی است که پدر و مادرش از دست کارهای او ذلّه شده‌اند! راستش را بخواهید، فلیپه نه در کارهای خانه کمک می‌کند، نه حتی به امور شخصی خودش رسیدگی می‌کند. هر سال در درس‌هایش تجدید می‌آورد و با همه‌ی این‌ها سربه‌هوا و بی‌مسئولیت هم هست!

داستان کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (We Are on Strike) از آن جا آغاز می‌شود که پدر و مادر فلیپه تصمیم می‌گیرند اعتصاب کنند و کاری به کار پسرشان نداشته باشند. با توجه به این اعتصاب، فلیپه و پدر و مادرش دیگر حقی نسبت به یکدیگر نداشتند؛ فلیپه فقط حق غذا، تخت‌خواب و گاهی یک بوس داشت (چون به هر حال پسرشان بود!)، اما نه هیچ چیز بیشتر…

راستش را بخواهید، داستان از چند روز قبل شروع شده بود. درست از همان روزی که پدر و مادر فلیپه با او چنان دعوایی کردند که بیا و ببین. ماجرا همان باید و نبایدهای همیشگی بود. این‌که چرا فلیپه از فرصت‌هایش استفاده نمی‌کند، چرا نمی‌فهمد که اگر همین‌طوری پیش برود، به هیچ جا نخواهد رسید، چرا با بال زدن یک مگس هم حواسش پرت می‌شود. که باید درس بخواند، که فرصت‌ها را از دست ندهد، که همه‌ی کارها را نگذارد برای لحظه‌ی آخر، که تابستان در یک چشم به‌ هم زدن تمام می‌شود و از این‌جور حرف‌ها. حرف‌هایی که هر سال می‌زدند، اما امسال به خاطر دو‌تا تجدید شدَّتَش بیش‌تر بود. اما همان‌طور که احتمالاً خودتان حدس می‌زنید، گوش فلیپه به این حرف‌ها بدهکار نبود که نبود. سه ماه تا امتحانات سپتامبر مانده بود. نمی‌خواست از همین الآن بنشیند سرِ درس و مشق، آخر تازه مدرسه‌اش تمام شده بود. به استراحت نیاز داشت!!…

به‌ هر ‌روی، مامان و بابای فلیپه که متوجه شدند او قرار نیست از کارهای بدش دست بردارد، تصمیم گرفتند اعتصاب کنند. می‌پرسید اعتصاب پدر و مادرها دیگر به چه شکل است؟ خب، ما به شما می‌گوییم. اعتصاب یعنی این ‌که دیگر مامان رأس ساعت نُه صبح، فیلیپه را با این بهانه که «اگر زیاد بخوابی، همه‌ی ساعت‌های روزت را از دست می‌دهی» از خواب بیدار نکرد. بعد هم که فلیپه تصمیم گرفت برود فوتبال بازی کند، هیچ مخالفتی با او نداشت. وقتی هم که دید تیشرت فلیپه کثیف، چروک و پُر از لکه است و بوی وحشتناکی هم می‌دهد، خم به ابرو نیاورد. در واقع، قرار بود که مامان تیشرت ورزشی فلیپه را بشوید، اما از آن جا که در اعتصاب به سر می‌برد، این کار را انجام نداده بود و به نظر نمی‌رسید اهمیتی به این موضوع بدهد.

البته باید به شما بگوییم که فلیپه هنوز نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده. گمان می‌کرد مادرش دچار زوال عقل شده که این چنین نسبت به کارهای فلیپه بی‌تفاوت رفتار می‌کند! فلیپه آنجایی متوجه شد اتفاقی عجیب در حال رخ دادن است که موقع بیرون آمدن از خانه، مادرش هیچ صحبتی با او انجام نداد. در حالت عادی باید با مادرش بحث می‌کرد، تعهد می‌داد که سر‌وقت برمی‌گردد، قسم می‌خورد که خوب رفتار می‌کند، که خودش را توی دردسر نمی‌اندازد، که اگر چراغ راهنمایی برای عابران سبز بود، از خیابان رد می‌شود و یک عالم چیز دیگر.

اما این بار زمانی که فلیپه جلوی در و خطاب به مادرش گفت «من رفتم!» مادرش با یک «بسیار خُبِ» ساده و مختصر جوابش را داد. نه هیچ ممانعتی، نه هیچ درس اخلاقی، هیچیِ هیچی. خلاصه این که پدر و مادر فلیپه داشتند در حد المپیک به او بی‌محلی می‌کردند. فلیپه که در ابتدا از شرایط تازه راضی بود، ‌کم‌کم متوجه شد که قضیه‌ی پیش‌آمده چندان هم مطلوب نیست. همین شد که سعی کرد راهی برای شکستن اعتصاب پدر و مادرش بیابد. دوست فلیپه، آنجل، به او گفته بود آن‌هایی که اعتصاب می‌کنند، اول تحت فشار قرار می‌دهند تا بتوانند حقوق‌شان را مطالبه کنند، ولی در نهایت مذاکره می‌کنند،‌ اما به نظر نمی‌رسید که پدر و مادر فلیپه قصد مذاکره داشته باشند… پس آن روز کی می‌رسید؟ طاقت فلیپه طاق شده بود…

بد نیست اشاره کنیم که زیمنا مایر تصویرگری کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم را بر عهده داشته است. مجموعه‌ی پسر عزیزم به چندین زبان ترجمه شده؛ این کتاب را در ایران، زهرا سادات جد‌غریب به فارسی برگردانده و نشر کتاب چ (واحد کودک و نوجوان نشر چشمه) آن را ذیل مجموعه‌ی داستان‌های ونوشه به انتشار رسانده است. گفتنی‌ست چاپ نخست این کتاب در زمستان 1398 صورت گرفته است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

نویسنده
 وردی سییررا آی فبرا
مترجم
زهراسادات جدغریب
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 135
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1400
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——
وزن 139 گرم
شابک
8796229587430
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.139 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 3/ کیش کیش سرمگس!

70,000 تومان

معرفی کتاب کیش کیش سرمگس! اثر تد آرنولد

کیش کیش سرمگس کتاب سوم از سری داستان های ویز و سرمگس است داستان کتاب در رابطه با پسری نام ویززز است که به دنبال یک حیوان خانگی می گردد و با یک سرمگس دوست می شود.
در این قسمت سرمگس به خانه برمی گردد یاداشتی از ویز می بیند که در آن نوشته است که او به پیک نیک رفته است بدونه اینکه سرمگس را با خود ببرد گرسنه و غمگین به دنبال غذای مورد علاقه اش می رود از روی یک همبرگر ،پیتزا و یه تیکه استخوان کیشش می کنند حالا شما باید حدس بزنید غذای مورد علاقه ی سرمگس چیست؟
سَرمگس گرسنه است.
دلش یک چیز قهوه‌ای و چسب‌چسبی و قلمبه و بوگندو می‌خواهد. ای‌ی‌ی! می‌دانی همچین چیز خوشمزه‌ای را باید از کجا پیدا کند؟
سفارش:0
باقی مانده:1

داستان‌های خانه‌درختی 8/ خانه‌درختی 104طبقه

245,000 تومان
به اندی و تری در خانه‌درختیِ 104 طبقه‌ی پر از خنده و خل‌وچل‌بازی‌شان بپیوندید! می‌توانید یخچال پرت کنید، با یک دستگاهِ ویژه پول بسازید (اگر هم دلتان خواست عسل، چون عسل هم درست می‌کند)، از راه‌پله‌ی تمام‌نشونده بالا بروید،‌ جنگِ کلوچه‌ای راه بیاندازید، توی بانک آروغ، آروغ ذخیره کنید، در طبقه‌ی پیچ‌واپیچ حسابی پیچ بخورید یا توی دشتِ زیبا و آفتابیِ پر از گل، پروانه و پرنده‌های آبی، نفسی تازه بگیرید! خب، معطل چی هستید؟ بپرید بالا! اما داستان این جلد از آنجا شروع می‌شود که اندی دندان‌درد وحشتناکی دارد و طبق معمول باید همان روز کتابشان را تحویل آقای غول‌دماغ بدهند. اما اندی با این دندان‌درد مغزش اصلا کار نمی‌کند. باید راهی پیدا کنند مثلا یک جوک‌نویس ۲۰۰۰ بخرند که خیلی هم ارزان نیست.
سفارش:0
باقی مانده:3

دختر پرتقال

145,000 تومان
اگر قبل از به‌دنیاآمدنت حق انتخاب داشتی، کدام را انتخاب می‌کردی؟ اینکه به دنیا بیایی و شاد باشی و کلی چیز به دست بیاوری ولی درنهایت همه را از دست بدهی، یا اینکه اصلاً به دنیا نیایی؟
برای گئورگ پانزده ساله، پدرش چیزی بیش از یک سایه نیست، یک خاطره‌ی دور. در چهارسالگی پدرش را از دست داده و جز یک‌سری خاطرات محو و فیلم و عکس‌های قدیمی، تصویری از او ندارد اما حالا، بعد از یازده سال، گئورگ فرصتی به دست آورده تا دوباره همراه پدرش باشد؛ با نامه‌هایی که پدر قبل از مرگش برای او نوشته. پدر داستانی از دختری مرموز تعریف می‌کند: دختر پرتقال. داستانی که شاید زندگی گئورگ را دگرگون کند...  
نویسنده‌ی «دنیای سوفی»، در این رمان هم پرسشی فلسفی و عمیق را با داستانی به ظاهر ساده به شیوه ای شگفت مطرح می‌کند.
سفارش:0
باقی مانده:1

مهماني تلخ

70,000 تومان

در بخشی از کتاب مهمانی تلخ می‌خوانیم

با انگشت جلو را نشان داد. خواستم راه بیفتم که دیدم دنده عقب گرفت و به سرعت آمد طرفم. جلوام که رسید، زد روی ترمز، طوری که لاستیک‌ها چند سانتی روی آسفالت کشیده شدند. سرم را خم کردم و کنار شیشه‌ی نیمه پایین گفتم: « پارک‌وی. » با انگشت شست، صندلی عقب را نشان داد.

وقتی در را باز کردم، زنی که عقب نشسته بود، رفت کنار شیشه. سوار شدم. راننده زد توی دنده. گفت: « حالا تا نیایش بریم. » « من پیاده می شم. » خواستم دستگیره را بکشم که گفت: « بشین، آقاجون. بالاخره یه کاریش می‌کنیم. » برگشته بود. گفتم: « نمی خوام وسط راه تاکسی عوض کنم. » پایش را گذاشت روی گاز و ماشین از جایش کنده شد.

شاید هنوز بیست متر نرفته بود که گفت: « خیلی زود جوش می آری،آقا. » « جوش نمی آرم. گفتم که نمی خوام تاکسی عوض کنم. » « اصلاً اون جا که شما وایساده بودی تا صبح هم کسی سوارت نمی‌کرد. » از توی آینه نگاهی به من انداخت.

بعد سرش را چرخاند طرف مردی که صندلی جلو نشسته بود. گفت: « شما دیدینش، آقا؟ » مرد بی آن که نگاهش کند، گفت: « من اصلاً حواسم به خیابون نبود.» زن گفت: « من دست شونو دیدم. » « آره، منم همون یه دستو دیدم که از لای درخت ها اومده بود بیرون. معلوم می شه شما هم مثل من حواس تون خیلی جَمعه. » گفتم: « می خواستین بیام وایسم وسط اتوبان؟ »

« دیگه آخه شما هم خیلی رفته بودی کنار. تا آدم می اومد بفهمه چی به چیه، پنجاه متر رفته بودجلو. » مردی که جلو نشسته بود، گفت: « اتفاقاً ایشون کار درستی کردن. تو این شهر تا بخوای جوون الکی خوش هست. می زنن به آدم و درمی رن. بعدش هم هیچی به هیچی. جنازه ت افتاده وسط اتوبان. » زن گفت: « آره، واقعاً. » کیفش را که گذاشته بود روی زانویش، باز کرد و دستمالی بیرون آورد

 گفت: « اگه تا پارک وی می رین، من هم می آم. » راننده از توی آینه نگاهش کرد. « تا تجریش هم بخواین می رم. می خوام برم اون جا بنزین بزنم.«من همون پارک وی پیاده می شم.» دوباره توی آینه نگاهش کرد. گفت: «رو چشمم، خانم.» لبخند زد.

کمی بعد، وقتی داشتیم به پل گیشا نزدیک می شدیم، راننده شیشه اش را تا آخر پایین کشید. آرنجش را گذاشت لب پنجره و به ماشین بغلی نگاه کرد که داشت نزدیک ما حرکت می کرد. از پنجره‌ی بازش صدای آهنگ ملایمی به گوش می‌رسید.

گفت: «لامسب، انگار نه انگار پاییز شده. هوا از تابستون هم گرم تره». دست راستش را گذاشت به صورتش. حدس زدم دارد با سبیلش ور می‌رود. باز توی آینه نگاهی به من انداخت. وقتی دید حواسم به اوست، نگاهش را دزدید. با این حال هنوز چشم‌های ریزش پیدا بود.

رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان

52,000 تومان

معرفی کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان

فلاش‌بکی به قبل از خلقت، شاید این بار خدا تصمیم دیگری گرفت... کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان، مجموعه اشعار گروس عبدالملکیان شاعر جوان ایرانی است که در قالب شعر نو سروده شده‌اند. این اثر ذیل مجموعه‌ی جهان تازه‌ی شعر به انتشار رسیده است.

درباره‌ی کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان

از میان تردیدها و درنگ‌ها به سطرهای مانده در سکوت می‌رسیم، به آن سوی شیشه‌ها به کنار درخت قدیمی، آنجا که پرنده‌ی صلح مدت‌هاست در دروغ‌های شاعرانه گم شده... کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان، عنوان هشتاد و چهارمین کتاب از مجموعه‌ی جهان شعر تازه است که اشعار گروس عبدالملکیان در آن به چاپ رسیده. اثر پیش رو دربرگیرنده‌ی منتخبی از سروده‌های این شاعر جوان در قالب شعر نو است که به سال‌های 1381 تا 1384 باز می‌گردد. این کتاب همچنین حاوی برخی از اشعاری‌ست که به چند زبان ترجمه شده و در قالب گزیده اشعار گروس عبدالملکیان، در کتاب‌ها و نشریات معتبر خارجی به چاپ رسیده‌اند. کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان توسط نشر چشمه به چاپ رسیده و نسخه‌ی الکترونیک آن از طریق سایت و اپلیکیشن کتابراه در دسترس علاقه‌مندان به شعر معاصر ایران و آثار گروس عبدالملکیان قرار گرفته است.

درباره‌ی مجموعه‌ی جهان تازه شعر

جهان تازه شعر عنوان مجموعه‌ایست که نشر چشمه تا کنون بیش از صد جلد آن را منتشر کرده و دربرگیرنده‌ی سروده‌های شاعران معاصر است. این مجموعه سبک‌های شعری گوناگونی را شامل می‌شود و آثار شاعران مختلف در قالب غزل، شعر نو، شعر سپید و دیگر قالب‌های شعری در کتاب‌های این مجموعه به چاپ رسیده‌اند. «نم‌نم بارانم»، «به میچکا که روز و شب‌ها پشت پنجره‌ام بود» و «مخالف‌خوانی» ازجمله کتاب‌های منتشر شده در مجموعه‌ی جهان تازه شعر هستند.

کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به شعر و ادبیات معاصر ایران و دوستداران اشعار گروس عبدالملکیان، از مطالعه‌ی کتاب رنگ‌های رفته‌ی دنیا و گزیده‌ای از پرنده‌ی پنهان لذت خواهند برد.
سفارش:0
باقی مانده:1

آدم ما در باليوود

62,000 تومان

معرفی کتاب آدم ما در بالیوود اثر کریم نیکو نظر

"آدم ما در بالیوود" کتابی است از "کریم نیکونظر" که در آن "زندگی پرماجرای رژیستور مشهور پرفسور اوانس اوهانیان اوگانیانس رضا مژده" را به خوانندگان معرفی می‌کند. در میانه‌ی دهه‌ی بیست میلادی، یک جوان ارمنی-ایرانی به نام "اوانس اوهانیان (اوگانیانس)" که در آکادمی سینمایی مسکو رشته‌ی فیلم خوانده بود، به ایران بازگشت. هدف او ایجاد صنعت سینما در کشور بود. "اوانس اوهانیان" از آنجایی که شروع هیچ تولیدی را بدون متخصصان آن رشته ممکن نمی‌دانست، تصمیم گرفت مدرسه‌ای در تهران راه‌اندازی کند. در عرض پنج سال موفق شد اولین مدرسه را با عنوان پرورشگاه آرتیستی سینما اداره کند. بازیگری و اجرا، به جای تولید فیلم، سنگ بنای این موسسه بود. "اوانس اوهانیان" دو فیلم صامت با نام‌های "آبی و رابی" و "حاجی آقا آکتور سینما" را روی پرده برد. "آبی و رابی" مستقیما بر اساس بازی‌های طنز زوج سینمای دانمارک پت و پاترسون طراحی شده بود که ایرانی‌ها این زوج را بارها در سینما دیده بودند و از آن‌ها خوششان آمده بود. "آبی و رابی" با استقبال خوبی از سوی منتقدان و مردم مواجه شد.
فیلم دوم او ساخته‌ای انعکاسی درباره یک فرد سنت‌گرا بود که به سینما بدگمان است، اما در پایان داستان اهمیت هنر فیلم را تشخیص می‌دهد. متاسفانه فیلم در گیشه خوب ظاهر نشد و نقص فنی و دیگر مسائل، چشم‌انداز سودرسانی آن را دچار تنزل کرد. "اوانس اوهانیان" پس از شکست در دومین فیلمش نتوانست هیچ پشتوانه‌ای برای فعالیت‌های بعدی پیدا کند
به این ترتیب ایران را به مقصد هند ترک کرد و در کلکته به تحصیلات خود ادامه داد. سپس در سال 1947 به ایران بازگشت و هفت سال بعد در آنجا درگذشت. "کریم نیکونظر" در کتاب "آدم ما در بالیوود"، "زندگی پرماجرای رژیستور مشهور پرفسور اوانس اوهانیان اوگانیانس رضا مژده" را با جزییات بررسی می‌کند.
سفارش:0
باقی مانده:1