پنج‌گانه‌ی زمان 1/ چین‌خوردگی در زمان

93,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
مگ و برادر کوچکش، چارلز والاس، همچنین دوست جدیدشان، کالوین، در شهر کوچک و زیبایی زندگی می‌کنند. زندگی ساده‌ای شبیه به هر زندگی روزمره‌ی دیگر، با شادی‌ها و غصه‌های معمولی. تا اینکه سروکله‌ی غریبه‌ی بامزه‌ای پیدا می‌شود و ماجراهایی اتفاق می‌افتند که پرده از رازی مهم برمی‌دارند؛ رازی که به‌اندازه‌ی سرنوشت بشر اهمیت دارد.

بچه‌ها سفری عجیب و غریب، دور و دراز و خطرناک را آغاز می‌کنند، سفری پر از موجودات شگفت‌انگیز، گاه دوست‌داشتنی و گاه ترسناک، سفری با چین‌خوردگی‌های زمانی و در مقیاس کهکشانی. شجاعت و امیدواری توشه‌ی سفر این بچه‌های کوچک است و عشق قدرتمندترین سلاحشان در برابر پلیدی‌ها.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

پنج‌گانه‌ی زمان 1/ چین‌خوردگی در زمان

نویسنده
مادلین لینگل
مترجم
گلناز صالح‌کریمی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 200
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222040451
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پنج‌گانه‌ی زمان 1/ چین‌خوردگی در زمان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دل مردگي

390,000 تومان

معرفی کتاب دل‌مردگی

ژان پل سارتر در کتاب دل‌مردگی به مسأله‌ی آزادی که یکی از مهم‌ترین اصول فلسفه‌ی اگزیستانسیال است پرداخته و دل‌مشغولی کسانی را سوژه‌ی تفکر خود قرار می‌دهد که باوجود بی‌اعتنایی به جنگ در ابتدای امر، به هم‌بستگی و هم‌دلی با ستم‌دیدگان پرداخته‌اند و در مقابل اشغال‌گری نازی‌ها احساس مسئولیت می‌کنند. این کتاب آخرین اثر از سه‌گانه‌ی «راه‌های آزادی»‌ است که دو جلد دیگر آن با نام‌ها سن عقل و تعلیق پیش‌تر منتشر شده‌اند.

درباره کتاب دل‌مردگی:

«کودکی سربه‌زیرم که تا دم مرگ فرمان خواهم برد. ولی از خودم.» جمله‌ی بالا از فیلسوف برجسته‌ی فرانسوی، ژان پل سارتر، گویای آن چیزی‌ست که او در رمان دل‌مردگی (Iron in the Soul) مفصلاً‌ به آن پرداخته است: مفهوم آزادی... حقیقت این است که استخوان‌بندی جهان امروز به صورت علمی درآمده و زیستن در عصری که همه‌چیز در آن قابل تقلیل به زبان علمی و ریاضیاتی‌ست، امری تکراری‌ است. این الگو بی‌وقفه و چه‌بسا بی‌رحمانه بر میلیون‌ها تن از مردم زمانه‌ی ما تحمیل شده است. صداهای اضطراب‌آمیز از گوشه و کنار برمی‌خیزد و آدمیزاد برای حفظ زندگی خویش به تلاش و تقلا می‌افتد. این‌گونه است که روزبه‌روز عناوین گوناگون کتاب‌های خودیاری و انگیزشی به فهرست ناشران اضافه می‌گردد؛ آثاری که اغلب به هیچ طریقی مغاک بی‌انتهای تنهایی و اضطراب آدمی را پر نخواهند کرد. کتاب‌هایی با توصیه‌های تصنعی و تکراری که نمی‌توانند برای اوضاع و احوالی که بر انسان مسلط می‌شود و روح او را تباه می‌سازد، کاری کنند. در این میان، فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم یکی از بزرگ‌ترین کوشش‌ها برای درهم‌شکستن قیود خفقان‌آور است. فلسفه‌ای که ژان پل سارتر را یکی از سردمداران آن به‌ویژه در اروپای قاره‌ای می‌دانند. بنا بر تعریفی که سارتر از این فلسفه ارائه می‌دهد و در رمان شاهکار خود، دل‌مردگی نیز به آن اشاره می‌کند، انسان موجودی آزاد است. و یا به عبارت دقیق‌تر،‌ محکوم است که آزاد باشد. نوعی آزادی که او را بر دیگر موجودات برتری می‌دهد و درعین‌حال، زمینه‌ساز اضطراب‌های وجودی دیگری نیز است. ژوئن سال 1940 است. سربازان فرانسوی در حالی که روحیه‌ی خود را به طور کامل از دست داده‌اند، آتش‌بس را به انتظار نشسته‌اند. آن‌ها روزبه‌روز، ساعت‌به‌ساعت، لحظه‌به‌لحظه در حال رنج کشیدن و غرقِ در عذاب روح هستند. تجربه‌ای نزدیک به دل‌مردگی... سارتر در این اثر پرتره‌ای دلهره‌آور، تأمل‌برانگیز و البته تأثیرگذار از جنگ، معنای آزادی و فقدان را پیش روی مخاطب خود قرار می‌دهد. گفتنی‌ست این اثر نخستین بار در سال 1949 منتشر شد و همان‌طور که پیش‌تر نیز به آن اشاره کردیم، آخرین جلد از سه‌گانه‌ی سارتر به نام راه‌های آزادی «Les Chemins de la Liberté» است و دو جلد دیگر آن تعلیق و سن عقل نام دارند. او در این رمان که دنباله‌ای بر دو اثر پیشین است، به تبیین اصول فلسفه‌ی خود می‌پردازد. سارتر در این کتاب، همچون دو مجلد قبلی، هنرمندانه می‌کوشد تا آن گوهر رازناکی که آزادی می‌نامندش را از هر گزندی به دور و در امان نگه دارد. آزادی همانطور که همه‌ی پیروان اگزیستانسیال بر سر آن اتفاق نظر دارند، تنها به معنای توانایی آری یا نه گفتن نیست. بلکه آزادی آن‌چنان است که انسان را به آفرینش چیزهای خوب و نو نیز قادر کند. سارتر فیلسوفی بود که قصد داشت کلیات فلسفی را از آسمان به روی زمین بیاورد. از همین روی به نوشتن داستان، رمان و نمایشنامه پرداخت. و عجیب نیست که در کتاب دل‌مردگی (هم‌چنان که در تعلیق، سن عقل، تهوع و سایر آثار او مشاهده می‌کنیم) همان شیوه‌ی منجز بیان را وارد داستانش کرده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

اين برف کي آمده

2,600 تومان
فکر کردم براي تو هم جالبه. امروز اينو خوندم. مي‌دونستي فقط ما آدما نيستيم که با مُرده‌ها زندگي مي‌کنيم؟ الان داشتم مي‌خوندم که شمپانزه‌ها هم مُرده‌هاشون رو با خودشون نگه مي‌دارن و اين‌ور و اون‌ور مي‌برن. مي‌دوني هم گروهي زندگي مي‌کنن و هم گروهي حرکت مي‌کنن. وقتي يکي‌شون مي‌ميره، بقيه ولش نمي‌کنن. مُرده رو با خودشون اين‌ور اون‌ور مي‌برن. مي‌گن فيل‌ها هم مُرده‌هاشون رو فراموش نمي‌کنن. هر وقت از کنار استخون‌هاي فيل مرده‌اي رد مي‌شن، پا سست مي‌کنن و وامي‌ستن. گاهي هم برمي‌گردن به اون‌جايي که يکي از فيل‌ها مُرده. وامي‌ستن کنارِ جاي خاليش. مي‌گن فيل‌هايي رو ديدن که وايساده بودن کنار جايي خالي يا کنار تکه استخوني و داشتن گريه مي‌کردن. ـ از متن کتاب ـ

عشق نامه ي ايراني

23,500 تومان
  در بخشی از کتاب عشق نامه‌ی ایرانی می‌خوانیم: قاتل بی‌مقتول، زندانیِ زندانِ لاکانِ رشت بود. ماجرایش از این‌جا شروع شد که او جوان بود و جاهل و عاشق و در راه رسیدن به عشق قتل نکرد اما به زندان افتاد و حکم اعدام گرفت. قاتل بی‌مقتول عاشقِ کبوتر بود، دخترِ شرِ محل، البته اگر کبوتر او را مرد حساب می‌کرد و نامش را به زبان می‌آورد. هر چه قاتل بی‌مقتول بر سه‌راهیِ محله‌ی سلیمانداراب می‌ایستاد به‌انتظار، کبوتر وقعی نمی‌گذاشت. درباره‌ی همه می‌گویند هر چه کرد خودش با خودش کرد، اما درباره‌ی او باید گفت هر چه کرد دیگران با او کردند؛ کردندش همانی که نبود: اول قاتل ‌بی‌مقتول، بعد قاتل. قاتل بی‌مقتول اعتراف کرد که سواد درست‌وحسابی ندارد، چون نشد درس بخواند؛ شغل درست‌وحسابی ندارد، چون سواددارها هم بی‌کارند؛ قیافه‌ی درست‌وحسابی ندارد، چون سواد و شغل ندارد بدقیافه به نظر می‌آید. همه‌ی این‌ها هیچ، دل‌وجگر درست‌وحسابی هم ندارد، چیزی ندارد که به‌اش دل‌وجگر بدهد، نه سواد، نه شغل، نه قیافه. پس چرا باید نامش توی یادها بماند و بر زبان بیاورند؟ علی‌الخصوص یاد و زبانِ کبوتر، دخترِ شرِ محل. قاتل بی‌مقتول حاضر شد یک نفر از بیرون بیاید توی زندان فیلم مستند بسازد از او و در کریدورِ بند پخش بکنند. فیلم که تمام شد و چراغ‌ها روشن شد، بعضی حرف می‌زدند، بعضی می‌خندیدند، بعضی نُچ‌نُچ سر تکان می‌دادند، بعضی مبهوت بودند، بعضی سر پایین انداختند شاید از این‌که چه‌قدر توی بند احترامش گذاشتند که لاتِ بزرگ محل را چاقو زد و سفت و قرص خودش را به کلانتری معرفی کرد؛ فکرش را نمی‌کردند قاتلِ قلابی از آب دربیاید.

تونل وحشت تاریخ/ مصری‌های خفن

48,000 تومان
توضیحات
در کتاب «مصری های خفن» درباره خفن‌ترین اطلاعات راجع به مصری‌ها می‌خوانیم. می‌دانستید تمدن مصری‌ها به شکل عجیب و غریبی طولانی بود؟ بیشتر از ۳۰۰۰ سال، البته طولانی و باشکوه. از خواص جادویی اهرام مصر خبر دارید یا می‌دانید مومیایی را چگونه درست می‌کنند؟ دوست دارید چیزهایی از نوشتن با خط هیروگلیف بدانید؟ چیزهایی هست که معلم‌های تاریخ هیچ‌وقت به شما نمی‌گویند، یا فکر می‌کنند خیلی ترسناک و وحشت‌آور است مثل اینکه چطور مصری‌ها مغز مومیایی‌هایشان را درمی‌آوردند یا خودشان هم از واقعیت خبر ندارند. کتاب «مصری‌های خفن» مانند کتاب‌های تاریخ مدرسه نیست که سوال‌هایی با جواب ساده داشته باشد؛ بلکه ناگفته‌های خوف‌انگیز و خنده‌دار تاریخ است. با خواندن کتاب «مصری‌های خفن» از مجموعه‌ی «تونل وحشت تاریخ»، پاسخ این سوال‌ها را پیدا می‌کنید و مطالب تاریخی جذابی را می‌خوانید.

عقل عذابم مي دهد

11,000 تومان
 

در بخشی از کتاب عقل عذابم می‌دهد: شعرهای دی ماه 75 تا فروردین 78 می‌خوانیم

انسان‌های غارنشین را حتماً دیده‌ای یا لااقل یکی از آن‌ها را تقریباً هر روز پشتِ چراغ‌قرمز یا مکث می‌کند یا فکر می‌کند که مکث می‌کند موهایش بلند و جوگندمی‌ست یا فکر می‌کند که با یک و هفتاد و پنج سانت قد موهایش بلند و جوگندمی‌ست. این از من اما تو فعلاً نصف دیگر سیب‌ات را هم و بعد بردار قلم‌مویت را و دیوار غار مرا با گُل‌وگیاه با هر شاخ و شمایلی که خودت می‌دانی یادت باشد تلفن نارنجی‌ست.

فهرست مطالب کتاب

از این‌که در سه زمان تا کجاها که ما / وَ همین‌ جا چیزی برای نگفتن رفیقی نداری مؤلف من بودم افقی که هرگز با چهره‌های مختلفی از تو سیصد گل سرخ هم که شده از فردا که چه‌طور به ‌روایت خودمان اگر اتفاقی افتاد تو او را ندیده‌ای بر بوم نقاشی تا دوِ بعدازظهر آخه اون‌ها هر دو یک نفریم با ماشین‌حساب هم که فکر کنی راوی گوید این‌طور عصری را اصلاً نمرده‌ای روانی صحنه را عوض می‌کنیم تا آدم‌بزرگ‌ها این‌همه سال کجا بودید؟ فقط یک شوخی بود از دو درختِ فقط زیردریایی از آن‌سوی خط از فرداهایِ چه‌ کنم مؤلف هم سردرگم است دن‌کیشوت از اعماق کدام اتفاق؟ اول تو بخند از فرط خنده خراباتی ترسو! فکرهای از هر طرف این مرثیه و نه هیچ‌گاه در شلوغی‌ِ از هر طرف