پنج حکایت

190,000 تومان

مجموعه‌ای‌ که‌ در دست‌ دارید، ترجمه‌ی‌ هنرمندانه‌ و بازآفرینی‌ بی‌مثال‌ پنج‌ اثر از معروف‌ترین‌ آثار شکسپیر است‌ که‌ به‌ قلم‌ توانایِ زنده‌یاد علی‌ اصغر حکمت‌ جامه‌ی زیبای‌ فارسی‌ پوشیده‌ است‌. مترجم‌ در انتقال‌ سبک‌ و لحن‌ این‌ اثر، نثر مترسلانه‌ منشیان‌ کهن‌ را برگزیده‌ تا حال‌ و هوایی‌ را که‌ به‌ احتمال‌ زیاد در نثر فارسی‌ همعصر با دوره‌ی شکسپیر حاکم‌ بوده‌، بازآفریند. علی‌ اصغر حکمت‌ به‌ این‌ پرسش‌ اصلی‌ مترجمان‌ که‌ «اگر نویسنده‌ این‌ اثر را به‌ فارسی‌ می‌نوشت‌، چگونه‌ می‌نوشت‌؟» با صلابت‌ پاسخی‌ درخور داده‌ است‌.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

پنج حکایت

نویسنده
ویلیام شکسپیر
مترجم
علی اصغر حکمت
نوبت چاپ ٦
تعداد صفحات ٢٣٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1398
سال چاپ اول ——
موضوع
نمایشنامه فارسی
نوع کاغذ بالکی
وزن ٢٥٤ گرم
شابک
9789643115609
توضیحات تکمیلی
وزن 0.254 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پنج حکایت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خواب‌های گمشده

1,600 تومان
راوی «خواب‌های گمشده» مرد جوانی است که خانواده‌اش او را روانپریش می‌دانند. این مرد جوان ادعا می‌کند با روح فامیل خود که مرده‌اند در ارتباط است .... چرا که روح مادربزرگش او را ترغیب کرده به خانه پدری‌اش برگردد زیرا حقایق زیادی است که او باید بداند. نویسنده داستان در پی مرور روایت‌هایی گوناگون از راویان مختلف به دل گذشته‌های دور این خانواده نقب می‌زند و خاطرات نوستالژیکی را برای خواننده تداعی می‌کند. خواننده در انتهای داستان متوجه می‌شود تمامی آنچه که روایت شده دستنوشته‌های راوی است که اکنون خود نیز به گمشدگان پیوسته: «خواب‌هایم را گم کرده‌ام، اینک منم و روزهایی پیوند خورده با کابوس. من به آن سو رسیده‌ام. آخر خواب‌های گمشده. گمشدگان همه این جایند. کسی آیا خواب مرا می‌‌بیند؟» زنگ زده بودم به مادر و گفته بودم مامان، خواب وحشتناکی دیده‌ام! خواب دیدم شما مردین و از مرگتون دو سال گذشته، خونه رو هم فروختیم و .... مادر پای تلفن خندیده بود. گفته بودم مامان، خدا را شکر که خواب بودم، الام می‌آم دیدنتون تا مطمئن بشم که بیدارم. گوشی را که گذاشته بودم، از خواب پریده بودم! کابوس سرجایش بود!

دربارۀ عرفان مسیحی

15,000 تومان
هدف از گردآوری و ترجمه مجموعه مقالات این کتاب، راهنمایی برای مطالعه عرفان مسیحی است. مقالات این کتاب به قلم نویسندگان صاحب‌نظر و همراه با کتاب‌شناسی غنی
نوشته شده، کتابی که پژوهشگران و هم خوانندگانِ علاقه‌مند به حوزه عرفان مسیحی با مطالعه آن می‌توانند در مورد بعضی از مهم‌ترین اصولِ عرفانِ مسیحی و مسائل بحث‌برانگیزِ آن اطلاعاتی کلّی و معتبر حاصل کنند و سررشته‌ای برای مطالعه بیشتر به دست آورند. دربخش اول کتاب سعی شده بعضی ازمهم‌ترین اصول عرفان مسیحی همچون اتحاد عرفانی و شهود معرفی شود. مقالات این بخش به قلم افرادی نوشته شده‌‌اند که در آن حوزه صاحب‌نظر و صاحب اثر هستند. خواننده با مطالعه هر مقاله اطلاعاتی کلّی درباره موضوع مقاله به دست می‌آورد و از مهم‌ترین آرا، آثار، و جریانات مربوط به آن نیز آگاه می‌شود. دربخش دوم مقالاتی درباره دو مسئله بحث‌برانگیزعرفان مسیحی آمده است. فصل اول بخش دوم به دیدگاه اصلاح‌گران پروتست ان درباره عرفان می‌پردازد و فصل دوم به بررسی عرفان درسنت‌های ابراهیم یوهند و بودایی. مجموعه مقالات حاضر، چه در بخش اول و چه در بخش دوم، تعدادی از موضوعات را در بر می‌گیرد، زیرا خود صرفاً بر بنیانِ انتخاب از مقالاتِ دو کتاب شکل گرفته است.   مطالعه بخشی از کتاب 

کجا می‌برند درختان مرده را

3,500 تومان
داستان «کجا می‌برند درختان مرده را» زندگی، عواطف و آرزوهای سه نسل از زنان را روایت می‌کند. راوی داستان، زنی است که امروز را دوست ندارد، امروزی خود کرده و خود ساخته و حالا با نگاهی نوستالژیک به گذشته فکر می‌کند. زنی غرق در خاطرات و توهمات. آرمانگرا و برج عاج‌نشین. زنی که می‌خواست همه چیز را بر هم بزند. تغییر دهد و بهتر کند. با خویی شتابزده و بی‌احتیاط. و عاقبت شکست خورده و بیمار. دخترش جوان و بیکار است. بی‌هدف و بی‌آرزو و یا به دنبال حقیرترین آرزوها. تنبل و پرمدعا و خودبزرگ‌بین. مصرف‌کننده‌ای بی‌مصرف. تربیت نشده و رها شده در مرداب. اما مادر این زن، زنی تنها، محروم و رنج‌کشیده. مقاوم و صبور. زنی که می‌داند از زندگی چه می‌خواهد. معتقد و سختکوش، اما خشک و بی‌انعطاف. زنی که اعتقاداتش با پوست و گوشت و خونش یکی است و اگر بخواهی تغییرش دهی مثل این است که بخواهی بودنش را از او بگیری و نابودش کنی! زنی که بار خانواده را بر دوش می‌کشد. «عاطفه طیّه» نویسنده جوانی است که داستان این سه زن را روایت کرده است و کتابی خواندنی برای نسل جوان امروزی نگاشته است.

مبانی تاریخ هنر

125,000 تومان
مبانی تاریخ هنر در حکم جعبه ابزاری از مفاهیم؛ ایده ها و روش های لازم برای درک هنر و تاریخ هنر است رویکردهای معاصر به تاریخ هنر تکثر آن _یعنی «تاریخ هنر»_ را به رسمیت می شناسند و نه یک سنت تاریخ هنری مرکزی و واحد را. همسو با این چشم اندازهای جدید، اقتصادی فرهنگی نیز وجود دارد که جهانی تر می شود
سفارش:0
باقی مانده:1

قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟

22,000 تومان
قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟ شامل چهارده داستان است که اکثر آن‌ها در شهر نیویورک، به عنوان یکی از پایتخت‌های فرهنگی، هنری و ادبی دنیا، روایت می‌شود. در این داستان‌ها با زندگی شخصیت‌های ایرانی و مهاجران و نگاه جدیدشان به جهانی در هم پیچیده و تازه رو به رو هستیم؛ و همچنین با نوعی مقایسه ناخودآگاه بین ایران و شهر نیویورک و زندگی در دو دنیای گوناگون. در نهایت این مقایسه به برتری هیچ‌کدام نمی‌انجامد اما به شناختی تازه منجر می‌شود. بی‌مکانی و نداشتن قرار، موضوع اصلی این داستان‌هاست. یکی را برای یافتن شهری آرمانی به سقراط و خرابه‌های یونان می‌کشاند و دیگری را به کشتن مادربزرگ و فرستادنش به بهشت. یکی دیگر را به خانه‌ای در شهر نیویورک امید می‌دهد و آن یکی فکر می‌کند در چشم‌های مادرش چیزی تغییر کرده و باید از بوستون بلیط اتوبوس بگیرد و راهی شود تا نگاهی دوباره به مادر بیندازد. دیگری می‌گردد و مرده‌های کشور و سرزمینش را در مرزهای دور شهری دیگر زنده می‌کند و یکی دیگر در قطاری با یک سرباز آمریکایی رو در رو می‌شود و ... .

این تنهایی لعنتی

11,000 تومان
این رمان موضوعی اجتماعی روانشناختی دارد، سه شخصیت اصلی دارد، بابک، آسمان و خیال. از سه نسل دهه ٥٠،٦٠ و ٧٠ که از تنهایی خود می‌گویند و درگیر تضادی درونی و اجتماعی هستند. فوژان برقیان نویسنده این کتاب، فعال در زمینه رمان، داستان کوتاه، نقد، ترانه‌سرا و نقاش است. در قمستی از کتاب می خوانیم: غرق بهت تماشاش کردم. مثل مار زخم‌خورده زهرش را ریخت و به اتاق پناه برد. رهاش کردم و به خودم برگشتم. به روزی که گذرانده بودم. به خیال که تنهایی‌اش را به رختخواب می‌برد و نمی‌دانستم چرا. به بابک که دهه چهلمش را می‌گذراند و نه آن‌قدر دور بود که خیال را نبیند، نه آن‌قدر نزدیک که دست‌هاش را بگیرد. و به خودم، خود معلقم. از تنِش امروز فرصتی برای زنگ زدن به نیلو پیدا نشد. گرچه می‌ترسیدم از این‌که بدانم چه به سرش آمده. تلفنم را دیر جواب داد: «خوبی؟» «کِی ولت کردن؟»