

پنی قشقرق 1/ پنی قشقرق، آهنربای دردسر
90,000 تومان
پنی قشرق 1: آهنربای دردسر
کودکان اهل مطالعه که بین 9 تا 12 ساله هستید؛ آیا دوست دارید از ماجراهای یک دختر شوخ و شیطان، که کلی فکرهای جالب و دردسرساز دارد باخبر شوید؟
داستانهای «پنی قشرق» همیشه در نوع خودش بینظیر هستند. پنی که حاضر نیست خرابکاریها را تقصیر خودش بداند! با ایدههایش کلی شما را میخنداند.
جالب است بدانید: تا یک دردسر و شلوغی تمام میشود او زود سراغ دردسر بعدی میرود! بهتر است، قصههای خندهدار پنی را بخوانید و کلی لذت ببرید. هر جلد از مجموعه شمار ا با یک ماجرای و اتفاق تازه آشنا میسازد.
داستان «پنی قشرق 1: آهن ربای دردسر» توسط «مونا توحیدی» به فارسی ترجمه شده است و «جسی میخائیل» تصویرگری قصه ها را به عهده داشته است.
مثلا در این جلد پنی اصلاً نمیخواست دخترعمویش کچل شود و کلهاش پُر از چسب بشود یا اینکه واقعاً نمیخواست سگ همسایهشان را بدزدد و بهش زبان روسی یاد بدهد.
واقعاً هیچکدامشان تقصیر پنی نبود. چیکار کند؟ پنی یک آهنرُبای دردسر است.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
پنی قشقرق 1/ پنی قشقرق، آهنربای دردسر
نویسنده |
جوآنا نادین
|
مترجم |
مونا توحیدی
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 149 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786008655954
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
نظام اداری مسلمانان در صدر اسلام
آینه در آینه
آداب دنيا
مرگ و چند داستان
در بخشی از کتاب مرگ و چند داستان دیگر میخوانیم:
برف میبارید. باد کم مانده بود دانههای برف را فرو کند توی چشمها و پلکهاتان را بههم بچسباند. دکتر برای پیدا کردنِ کاراوان کلی دردسر کشید. سیرک آماده میشد جاده را از سر بگیرد. نمایش تازه تمام شده بود، اما آدمهای سیرک و سوارکاران قزاقش به همین زودی شروع کرده بودند به شلیک سمتِ طنابهای چادرِ بزرگ، با اینکه هنوز صدای تشویق و آخرین آکوردِ گروه ارکستر از داخل به گوش میرسید. یکی از آکروباتکارها که نقشِ بندبازِ سیرک را داشت، چتری انداخته بود روی شانهاش و راهش را از بین گودالهای برفِ آبشده پیدا میکرد. دلقکی که پشت فرمان فولکسواگنش نشسته بود، ماسک دماغ و کلاهگیسش را برمیداشت. رامکنندهی حیوانات با لباسِ فُرم بزرگ و قرمزی که سینهاش پُر بود از مدال و نشان، چتری باز گرفته بود دستش و اینطرف و آنطرف میدوید و فریاد میزد: «سزار! سزار!» مربی یکی از شیرهاش را توی تاریکی گم کرده بود و این ماجرا به دکتر حس عجیبی میداد. کاراوان کمی دورتر بود، زیر یک درخت؛ روی درش کارت ویزیتی زده بودند: «ایگناتس ماهلِر، هنرپیشهی تئاتر.» دکتر از سهتا پله رفت بالا و در زد. صدای زمخت و گرفتهای داد کشید: «بیاین تو!» دکتر در را هُل داد. کاراوان خیلی خوب مبله شده بود: یک کاناپهی تختخوابشو داشت، یک مبل، یک میز با گلدانی از گل و دو ماهی قرمز توی تنگ، پردههایی از پارچهی مارکِ جوی که نقشهاش آدم را یادِ صحنهی تئاترهای قدیمی میانداخت. چراغی روی پاتختی روشن بود و مردی روی کاناپه، بین کوسنها دراز کشیده بود.دوقلوهای دندانخرگوشی 2/ سمانی و سمیلی و کلهپوکهای مدرسه
در راه
معرفی کتاب در راه اثر جک کروآک
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.