پیاده‌روی در ماه

25,000 تومان

معرفی کتاب پیاده روی در ماه اثر مصطفی مستور

صحنه این نمایشنامه یک کافه کوچک است و شخصیت ها با توجه به میزشان در این کافه معرفی شده اند.
به این ترتیب کافه مذکور، ۵ میز دارد که شخصیت هایشان این چنین هستند:
میز اول: سیامک ۳۲ ساله، هاله ۲۳ ساله و کیانوش ۲۷ ساله.
میز دوم: شیوا ۳۳ ساله، مینو ۳۵ ساله و فرشته ۲۵ ساله.
میز سوم: باغ آبادی ۴۸ ساله، سیروس ۳۲ ساله و گلپا ۵۸ ساله.
میز چهارم: ترانه ۲۳ ساله، مانی ۲۶ ساله، بهمن ۳۰ ساله و فرزانه ۲۸ ساله.
میز پنجم: مازیار ۳۰ ساله و رضا ۴۳ ساله.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786002299987 دسته: , , برچسب: ,
توضیحات

پیاده‌روی در ماه

نویسنده
مصطفی مستور
مترجم
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 37
نوع جلد شومیز
قطع پالتویی
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
سینما و تئاتر
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002299987
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پیاده‌روی در ماه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

موجودات حال به هم زن3: موش فاضلاب

14,000 تومان

درباره‌ی مجموعه‌ی موجودات حال به هم زن

مجموعه‌ی 10 جلدی موجودات حال به هم زن را، الیس گراول، درباره‌ی موجوداتی که آدم‌ها معمولا دوستشان ندارند نوشته و تصویرگری کرده است و این کار را آنقدر شیرین و بانمک انجام داده که می‌تواند همه را به این موجودات حال به هم زن علاقه‌مند کند! در این مجموعه، جانوران مختلف به کودکان رده‌ی سنی 6 تا 9 سال معرفی شده و درباره‌ی ظاهر، محل زندگی، گونه‌های مختلف، تغذیه و ویژگی‌های خاص هر حیوان نکات جالبی ارائه می‌شود. نویسنده این کار را با نوشته‌های کوتاه و شوخ‌طبعانه انجام می‌دهد و تصویرسازی‌های این مجموعه نیز در عین سادگی به جذابیت متن افزوده است و کودکان را حسابی به خنده می‌اندازد. موجوادات حال به هم زنی که در این مجموعه معرفی می‌شوند شامل: سوسک، پشه، مگس، کرم، عنکبوت، خفاش، موش فاضلاب، شپش سر، حلزون بی‌صدف و وزغ هستند. کار ترجمه‌ی این مجموعه را نسترن فتحی برعهده داشته و نشر کتاب چ چاپ آن را چاپ و منتشر کرده است.

انگلیسی برای دانشجویان رشته هوشبری

قیمت اصلی: 108,000 تومان بود.قیمت فعلی: 70,000 تومان.
کتاب حاضر برای دانشجویان رشته هوشبری در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «زبان تخصصی» به ارزش 3 واحد تدوین شده است. امید می‌رود علاوه بر جامعه دانشگاهی، سایر علاقه‌مندان نیز از آن بهره‌مند شوند. فهرست:

Preface

Unit 1 Reading I: Origin and History of Anesthesia Unit 2 Reading I: Basic Definitions in Modern Anesthesia Unit 3 Reading I: The Changing Nature of Preoperative Evaluation (1) Unit 4 Reading I: Clinical Management of Muscle Relaxants (1) Unit 5 Reading I: Management of General Anesthesia Unit 6 Reading I: Anesthesia, Drug metabolism and Toxicity Unit 7 Reading I: Factors Influencing Anesthesia Activity in Humans (1) Unit 8 Reading I: Monitored Anesthesia Care (1) Unit 9 Reading I: Intravenous Anesthesia, Barbiturates and Nonbarbiturates Unit 10 Reading I: Anesthesia Risk (1)

Appendices References

بهار را باور کن (جیبی)

12,500 تومان

کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه

کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه بهترین بهترین من زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود! با بنفشه ها نشسته ام، سال های سال، صبح های زود. در کنار چشمه ی سحر سر نهاده روی شانه های یکدگر گیسوان خیسشان به دست باد، چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم، رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم، می تراود از سکوت دلپذیرشان، بهترین ترانه، بهترین سرود! مخمل نگاه این بنفشه ها، می برد مرا سبک تر از نسیم، از بنفشه زار باغچه، تا بنفشه زار چشم تو-که رسته در کنار هم- زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود…
سفارش:0
باقی مانده:2

فرار هاي عاشقانه

250,000 تومان

در بخشی از کتاب فرارهای عاشقانه می‌خوانیم

وقتی دبیرستانش تمام شد و منتظر بود تا دیپلم بگیرد به شهر بزرگی در همسایگی‌شان سفر کرد. یک ساعت و نیم با قطار در راه بود. در سال‌های گذشته هم می‌توانست به این شهر سفر کند؛ برای کنسرت، تئاتر یا دیدن نمایشگاه، اما هرگز این کار را نکرده بود. بچه که بود یک‌بار با پدر و مادرش رفته بودند به آن شهر و آن‌ها کلیسا، شهرداری، دادگستری و پارک بزرگ وسط شهر را نشانش داده بودند. بعد از عوض کردن خانه دیگر مسافرت نرفتند؛ نه با او، نه بی‌او. خودش هم هیچ‌وقت به این فکر نیفتاده بود که تنها سفر کند، و وقتی به این فکر افتاد که پول نداشت. پدر کارش را به دلیل مصرف الکل از دست داده بود و پسر هم مجبور شد در کنار تحصیل در دبیرستان این‌جا و آن‌جا کار کند و پولش را به پدر و مادرش بدهد. حالا که دبیرستانش تمام شده بود و می‌خواست شهرشان را ترک کند، خودش را برای ترک پدر و مادر هم آماده می‌کرد؛ می‌خواست آن‌ها را به حال خودشان بگذارد. می‌خواست وقتی کار می‌کند و پولی به دست می‌آورد آن را برای خودش خرج کند. به شهر که رفت، اتفاقی، به موزه‌ی هنرهای مدرن برخورد. ساختمان موزه توجهش را عمیقاً جلب کرد. واردش شد. ساختمان موزه معجون غریبی بود از مُدرنیسم و سردی و بی‌روحی خانه‌های غارمانندی که کارهای چرندی روی درها و پنجره‌هایش آویزان بود. تابلوهای موزه مربوط بود به دوره‌های امپرسیونیسم تا فوویسم. همه را با دقت فراوان و علاقه‌ی کم تماشا کرد و رسید به تابلویی از رنه دالمان. تابلو در ساحل نام داشت و موضوعش صخره، ساحل شنی و دریا. روی صخره دخترکی روی دست‌هایش ایستاده بود و پاهایش در هوا بود. دخترک برهنه و زیبا بود و یک پای چوبی داشت. نه این‌که پایش چوبی باشد، نه.
سفارش:0
باقی مانده:1

ته‌جدولی‌ها 9/ راز بارش شهابی

157,000 تومان

معرفی کتاب ته‌ جدولی‌ها 9 نشر هوپا

با شروع تعطیلات تابستانی، عشق فوتبالها برنامههای زیادی برای تفریح دارند، اما چیزی که اصلاً انتظارش را نداشتند، این بود برای شرکت در مراسم افتتاحیهی یکی از هیجانانگیزترین بازیهایی که تابهحال اختراع شده است، به عنوان تیم مهمان حضور داشته باشند: بازیِ بارش شهابی! اما همهچیز طبق پیشبینیها جلو نمیرود و سرقت جام قهرمانیِ مسابقات، باعث میشود که عشقفوتبالها این بار هم علاوه بر فوتبال، مجبور به کشف راز جدیدی شوند. در جلد نهم از مجموعهی تهجدولیها، این ماجرای اسرارآمیز را دنبال کنید.
درباره نویسنده کتاب
روبرتو سانتیاگو روزنامه نگاری است که در سراسر کشور درباره موضوعات لاتین سخنرانی می کند. وی جایزه انجمن مطبوعات بین آمریکایی در سال 1991 را برای تفسیر دریافت کرد و در مسابقه داستان کوتاه مجله اسپانیایی سال 1990 جایزه نخست را کسب کرد.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد. در این مدت، ما با افتخار، شاهد گسترش بسیار سریع و روزافزون مخاطبان خود بوده‌ایم و امروز می‌توانیم بر پایه‌ی اعتماد آن‌ها که بی‌تردید بزرگ‌ترین سرمایه‌ی هوپا است، خود را اتفاقی نو در نشر کودک و نوجوان ایران بنامیم.
سفارش:0
باقی مانده:1

ملوي

390,000 تومان

در بخشی از کتاب ملوی می‌خوانیم

آشپزخانه از دور انگار در تاریکی فرورفته بود. و از جهتی چنین بود. اما از جهتی دیگر چنین نبود. چون چشمانم را که به شیشه‌ی پنجره چسباندم نوری ملایم و مایل به قرمز دیدم که نمی‌توانست از اجاق باشد، چون اجاق نداشتم، فقط یک گاز ساده داشتم. بگوییم یک اجاق، اما یک اجاق‌گاز. یعنی در آشپزخانه یک اجاق واقعی هم بود، اما خراب. متأسفم، اما همین است، در خانه‌ای که یک اجاق‌گاز نداشته باشد احساس راحتی نمی‌کنم. شب‌ها، وقتی پاورچین‌پاورچین رفتنم را متوقف می‌کنم، دلم می‌خواهد بروم سمت شیشه، چه روشن باشد چه تاریک، و داخل اتاق را نگاه کنم، ببینم چه خبر است. صورتم را با دستانم می‌پوشانم و از لای انگشتانم با دقت نگاه می‌کنم. چندتایی همسایه را به همین شکل ترسانده‌ام. دستپاچه بیرون می‌آید، کسی را نمی‌بیند. آن ‌وقت از تاریکی‌شان تاریک‌ترین اتاق‌ها در برابرم پدیدار می‌شود، گویی هنوز توأم با چابکی روزِ ناپدیدشده یا نوری که دمی پیش خاموش شده، شاید به دلایلی که هر قدر درباره‌شان کمتر گفته شود بهتر است. اما شفق در آشپزخانه از جنسی دیگر بود و از چراغ‌خواب می‌آمد با دودکش سرخ که، در اتاق مارتا، دیواربه‌دیوار آشپزخانه، مدام می‌سوخت پای مریم عذرای کوچک که روی چوب کنده‌کاری شده بود، آویخته بر دیوار. مارتا که از تاب‌خوردن خسته شده بود آمده بود تو و بر تخت‌خوابش دراز کشیده بود، درِ اتاقش را باز گذاشته بود تا کوچک‌ترین صداهای خانه را از دست ندهد. اما شاید خوابش برده بود. دوباره رفتم طبقه‌ی بالا. پشت درِ اتاق پسرم ایستادم. دولا شدم و گوشم را به سوراخ کلید چسباندم. برخی چشم‌شان را می‌چسبانند، من گوشم را، به سوراخ کلیدها. چیزی نمی‌شنیدم، در کمال تعجب. چون پسرم موقع خواب سروصدا می‌کرد، با دهان باز. خیلی مراقب بودم در را باز نکنم. چون این سکوت ماهیتی داشت که ذهنم را مشغول می‌کرد، تا مدتی کوتاه. به اتاقم رفتم.