چرکنویس

21,000 تومان

چرک نویس‌، رمانی‌ از بهمن‌ فرزانه‌، مترجم‌ کهنه‌ کارایرانی‌ مقیم‌ ایتالیا است‌. فرزانه‌ که‌ پیش‌ از این‌ به‌ عنوان‌ یک‌ مترجم‌ زبده‌ در محافل‌ ادبی‌ شناخته‌ می‌شد، این‌ بار با نگارش‌ یک‌ داستان‌ بلند خاطرات‌ یک‌ ارباب‌ و نوکر عاشق‌ سینما را روایت‌ کرده‌ است‌. بهرام‌ و قاسم‌ که‌ از بچگی‌ با هم‌ بزرگ‌ شده‌اند در یک‌ خانه‌ قدیمی‌ زندگی‌ می‌کنند. بهرام‌ از خانواده‌ای‌ متمول‌ است‌ که‌ همه‌ چیز برای‌ او مهیاست‌. قاسم‌ نوکر وفادار اوست‌. علاقه‌ بیش‌ از حد آن‌ دو به‌ سینما و فیلم‌های‌ خارجی‌ حوادث‌ جالب‌ و بامزه‌ای‌ را رقم‌ می‌زند، فضای‌ زمانی‌ داستان‌ در تهران‌ قدیم‌ رخ‌ می‌دهد. این‌ دو از همه‌ چیز خود می‌زنند تا بتوانند به‌ سینما بروند و پای‌ تماشای‌ یک‌ فیلم‌ سینمایی‌ بنشینند، آن‌ها علاقه‌ زیادی‌ به‌ از حفظ‌ کردن‌ اسامی‌ هنرپیشه‌ها، زندگی‌ خصوصی‌ و تعداد فیلمهایی‌ که‌ بازی‌ کرده‌اند دارند، تا این‌که‌ بهرام‌….

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9789643115272 دسته: , , برچسب: , ,
توضیحات

چرکنویس

نویسنده
بهمن فرزانه
مترجم
——-
نوبت چاپ ٥
تعداد صفحات ١٨٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٨
سال چاپ اول ١٣٨٣
موضوع
داستان‌های فارسی
نوع کاغذ بالکی
وزن ١٨٢ گرم
شابک
9789643115272
توضیحات تکمیلی
وزن 0.182 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “چرکنویس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مگر می‌شود هابیل قابیل را کشته باشد

3,500 تومان
« می‌پرسم مگر می‌شود برادر برادر را بکشه . آقای رحیمی می‌خندد : این مهم نیست که نفهمی ، کاش دیر بفهمی ، هر چی دیرتر بهتر . خاطره‌های لعنتی مجال نمی‌دهد . نفسم کم آمده است . نمی‌فهمم چرا آقای رحیمی در مغزم این همه زنده است . مگر آدم عاشق مرد ژولیده هم می‌شود ؟ گفت : آدم عاشق همه چیز می‌شود . به هر چیزی که خوب نگاه کنی می‌توانی عاشقش شوی . مثل یک نویسنده که می‌تواند عاشق شخصیت‌هایش شود . » مجموعه داستان « مگر می‌شود هابیل قابیل را کشته باشد » کنکاشی است در شناخت شخصیت و رسیدن به بلوغ که در ٣ بخش مجزا از هم روایت می‌شود . بخش نخست تحت عنوان چشم‌های سیاه با نگاه نوستالژیک در شیوه روایت همراه است و راوی در حال گذر از بلوغ به گذشته بر می‌گردد و نگاه کودکانه سرخوشی در بازخوانی اتفاقات تلخ گذشته دارد . در بخش دوم اثر با عنوان مگر می‌شود هابیل قابیل را کشته باشد راوی در ابتدای بلوغ است . او با دنیایی مواجه می‌شود که همه چیز را از فیلتر ذهن تازه بالغش نقل می‌کند . از کودکی ناب خبری نیست و کمی مالیخولیا چاشنی کاراکترهای بخش دوم است . شخصیت‌ها مدرن است و فرم در تمام داستان‌ها غالب است . در بخش پایانی که عنوان آن « خراب می‌شود » است با ٣ داستان نیمه بلند وابسته به هم مواجهیم که پایان یک ماجرای عاشقانه را به چالش می‌کشد . در این بخش راوی بالغ است و در دنیای واقعی و دردها و رنج‌های ناشی از یک رابطه خراب شده زندگی می‌کند که از دیدگاه چند شخصیت روایت می‌شود . در نهایت این مجموعه تلاشی است برای درک ساده‌ای از انسانهای به ظاهر پیچیده و مناسباتشان با دنیای مدرن امروز . کتاب « مگر می‌شود هابیل قابیل را کشته باشد » در ١٢٧ صفحه منتشر شده است .

هولا… هولا

2,800 تومان
«هولا... هولا» ٩ داستان کوتاه است که ناتاشا امیری آن را نوشته است. او از زبان کره اسبی این داستان را روایت می‌کند: «اسم مادرم «دلیله» بود. تیمورخان خیلی وقت‌ها مهمانانش را می‌آورد تا مادرم را تماشا کنند. ولی آن‌ها به من نگاه می‌کردند و با انگشت نشانم می‌دادند، پُشت نرده‌های سفید بودند که نزدیکشان شدم. یکی از گوش‌هایم را عقب بردم و دیگری را جلو آوردم. دست‌هایشان را گرفتند جلوی پوزه‌ام. بو می‌دادند، بوی عرق بدنشان که با پِهِن ما قاطی می‌شد. یک دفعه چهار نعل دور شدم. مادرم سُم به زمین کوبید که به آدم‌ها نزدیک نشوم. ولی من جفتک انداختم و باز نزدیکشان شدم. «ماسکوت»، «ویشتاسب روشنفکر»، «مادربزرگ گفت: می ارزید؟»، «بعد از صد سال مردی»، «هولا... هولا»، «موش کور»، «و دیگر بین ما نیستی»، «هفت کلام آخر اردشیر» و «سنبل الطیب» نام داستان‌های این مجموعه هستند. پیش از این از ناتاشا امیری کتاب‌های بامن به جهنم بیا و عشق روی چاکرای دوم منتشر شده که کتاب عشق روی چاکرای دوم برنده جایزه ادبی اصفهان در سال ٨٧ شده است.

تمشک های ناظر

800 تومان
((تعقیبم کردی، آهان ؟خواستی بینی کجا می ره این دختره تنها تنها ...)) موهای فرش راچنگ می زند به پشت. تارهای صوتی اش را کشیده تر (زنانه تر) می کند. ((نکنه شیطون، خواستی خودت تنها تنها بادختره...)) کرم های شبتاب پریده اند توی چشم هایش. برای به بند کشانیدن یک زن اثیری همه مقدمات فراهم است: چله نشینی ای که تنها ده روز به پایانش ماند است ، زنی دور ازدسترس باخال نزدیک به قوزک پایش . وبشرا. دختری که شبوار جین می پوشد ودرهمین نزدیکی است. ((تمشک های ناظر)) بر مرز واقعیت ورؤیا پیش می رود، رؤیایی حقیقی تر ازواقعیت وواقعیتی رؤیایی.

تسلی‌ناپذیر

780,000 تومان
تسلی‌ناپذیر رمان عدم قطعیت است، آغازی ناگهانی، پایانی ناگهانی‌تر، شخصیت‌های این رمان و اتفاقات آن هر یک به جای روشن‌تر کردن ماجرا، بر پیچ و خم این "لابیرنت" هزار تو می‌افزایند. در این رمان داستانی تعریف نمی‌شود، بلکه انگار راوی کابوسی را تعریف می‌کند که شاید به داستانی دیگر مربوط بوده. "تسلی‌ناپذیر" گویی سایه یک رمان است و راوی آن در این عالم غرق در سایه گم است. سرتاسر داستان تلاش راوی است برای روشن‌تر کردن رازی که به نظر دهشتناک می‌آید، اما از آغاز تا به آخر رمان این عدم قطعیت است که بر خط به خط اثر سایه افکنده است.

عزازیل

380,000 تومان
عزازیل رمانی از یوسف زیدان مصری است، شامل سی طومار که از زبان سریانی به عربی ترجمه و در سال ٢٠٠٨ منتشر شد. طومارها در یک جعبۀ چوبی مهر و موم‌شده در خرابه‌های باستانی در نزدیکی حلب در سوریه و در وضعیت خوبی کشف شدند. وقایع این رمان در قرن پنجم میلادی در مصر علیا، اسکندریه و شمال سوریه رخ می‌دهد؛در فضای پس از پذیرش مسیحیت از جانب امپراتوری روم، کشمکش فرقه‌ای بزرگان کلیسا از یک سو و نوکیشان از سوی دیگر،و بت‌پرستی‌ای که رو به افول است. این رمان زندگی‌نامه هیپا راهب مسیحی مصری است که در دوره پرتلاطمی از تاریخ کلیسای مسیحی می‌زیست، دوره‌ای که اختلافات گسترده‌ای بین کلیساهای اصلی به دلیل اختلاف بر سر ماهیتشان به وجود آمد. این رمان برنده جایزه بوکر عربی در سال ٢٠٠٩ و جایزه بریتانیایی "آنوبی" برای بهترین رمان ترجمه‌شده به انگلیسی در سال ٢٠١٢ شد.

تیله آبی

15,000 تومان

مجموعه داستان «تیله آبی» در برگیرندۀ ٧ داستان از برجسته‌ترین داستان‌های محمد‌رضا صفدری است. تسلط او به تکنیک‌های داستان پردازی، شناخت ژرفش از باورها و آداب بومی و پیشنهادات تازه‌اش در روایت او را در زمرۀ شاخص‌ترین نویسندگان ایران قرار داده است.

«مرد می‌خواند و از سینۀ کوه بالا می‌رفت. خنکای بامدادی، بیشه‌زار و سایه‌های وهمناک که با برآمدن آفتاب پدیدار می‌شدند. همه چیز و هر جا سایه بود، سایه‌های سپید شیری رنگ. مرد نمی‌دانست از کی به خواندن بنا کرده بود. از خانه درآمده بود. از گندمزار گذشته بود و رسیده بود به نمکزار و شور‌آب و کوه‌هایی که آب باران در سنگچال‌هایش گس بود و تلخ. دیروز هم یک بار دیدار آمد. سایۀ رمندۀ آهو نبود. موهای بلند سر اندر پای سایه را می‌پوشاند. دو چشم لابه‌لای شاخ و برگ نی پیدا و ناپیدا شد. خواندن از یادش رفت . ایستاد و دوید. بلند موی سبزه‌رو گریخت. مرد با خود گفت: «زن تو این کوه و کمر چه می‌کند؟»