چشم سگ

42,000 تومان

معرفی کتاب چشم سگ اثر عالیه عطایی

“چشم سگ” مجموعه داستانی به قلم “عالیه عطایی” است که شامل هفت داستان کوتاه با فضای رئالیستی می باشد.
این مجموعه با استقبال خوب مخاطبان مواجه شده و برخی از داستان های آن، جوایزی را برای “عالیه عطایی” به همراه داشته اند. هفت داستان موجود در مجموعه ی “چشم سگ” عبارتند از: “فیل بلخی”، اثر فوری پروانه”، “سی کیلومتر”، “شب سمرقند”، “پسخانه”، “ختم عمه” و “شبیه گالیله”.
“عالیه عطایی” که خود از نویسندگان خوش قلم افغانستانی و پرورش یافته ی تهران محسوب می شود، پردازش قصه هایش را پیرامون شخصیت هم وطنانش صورت داده و هر کدام از این سوژه ها به نحوی بین تهران و هرات در گردش اند. “عالیه عطایی” از تجربه های خود به عنوان یک مهاجر بهره گرفته و فضایی مضطرب را در داستان هایش ترسیم می کند.
فضایی از ابهام و بی رحمی که انسان را برای رسیدن به مطلوب خود، به کارهای عجیب و غریبی وا می دارد. نویسنده با تبدیل مستقیم زندگی و تجارب آن به داستان، مجموعه ی “چشم سگ” را آن چنان ملموس و قابل درک جلوه داده که معنای مهاجرت و مشکلات آن به خوبی برای خواننده تببین می شود.
تسلط “عالیه عطایی” به فرهنگ و آداب رسوم هر دو کشور ایران وافغانستان سبب شده تا خواننده از هر کدام این طیف ها بتواند با کتاب ارتباط برقرار کند و حتی حس پیوستگی و اشتراکی میان دو سر این طیف ایجاد شود. علاوه بر آن “عالیه عطایی” با حفظ جایگاه خود به عنوان یک نویسنده ی زن، توجه ویژه های را به احساسات و افکار زنان مهاجر مبذول داشته است.
نحوه ی نگارش داستان ها، به دلیل کوتاهی و رسایی جملات، بسیار محکم و جسورانه است و از بیان دغدغه های اصلی و مهم ملت افغان فروگذار نمی کند؛ با این اوصاف مجموعه ی داستانی “چشم سگ”، بهانه ای برای آشنایی هر چه بیشتر و همچنین همذات پنداری با رنج ها و دغدغه های مهاجران به ویژه ملت شریف افغانستان می باشد.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9786220105800 دسته: , , , , , , برچسب: ,
توضیحات

چشم سگ

نویسنده
عالیه عطایی
مترجم
—–
نوبت چاپ 8
تعداد صفحات 149
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786220105800
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “چشم سگ”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جزء از کل

420,000 تومان

معرفی کتاب جزء از کل

کتاب جزء از کل یکی از پرفروش‌ترین رمان‌های نیویورک تایمز است که در سال 2009 برنده جایزه ادبی مایلز فرانکلین شد. استیو تولتز در این داستان پرکشش و جذاب زندگی پر فراز و نشیب دو نسل از خانواده‌ای به نام دین را به تصویر می‌کشد که در کشورشان استرالیا به دلیل‌ رفتارهای عجیب و غیر عادی‌شان معروف هستند. او در این کتاب با شوخ‌طبعی و بیانی طنز ذهن شما را با سوالات فلسفی مختلفی مواجه می‌کند.

درباره کتاب جزء از کل:

جاسپر دین در تمام طول زندگی خود نتوانست تصمیم بگیرد که چه احساسی به پدر عجیب و غریب خود دارد؛ آیا از او نفرت دارد؟ به او ترحم و عشق می‌ورزد یا می‌خواهد هیچگاه در زندگی‌اش نباشد و بمیرد. پدری که بیش از اندازه همه چیز را تجزیه و تحلیل می‌کند و نظری کاملا بدبینانه و سیاه نسبت به دنیا و آدم‌ها دارد و همواره سعی کرده افکار فلسفی و آزار دهنده‌اش را به فرزند خود انتقال دهد. استیو تولتز در کتاب جزء از کل (A Fraction of the Whole) داستانی فلسفی و طنز برای شما روایت می‌کند که در آن همه قوانین دنیای مدرن و جوامع انسانی را زیر سوال می‌برد و با طرح پرسش‌های جالب، شک و تردیدی در باورهایتان ایجاد می‌کند. جزء از کل پر از خرده روایت‌های متفاوت و اتفاقات هیجان‌انگیز است و شخصیت‌های داستان از استرالیا به پاریس و تایلند نیز سفر می‌کنند و ماجراهای جالبی را از سر می‌گذرانند. این کتاب به خوبی توانسته تاریخچه خانوادگی خاندان دین را توصیف کند و رابطه پدر و پسری عجیب را به تصویر بکشد که مجبورند باهم در یک خانه زندگی کنند؛ پسری که پدرش مارتین دین را منفورترین مرد استرالیا می‌داند و عمویش تری دین را محبوب‌ترین فرد در کشورش. عمویی که در گذشته ورزشکار حرفه‌ای بوده اما به خاطر تبهکاری به زندان می‌افتد اما یک روز با حضورش در زندگی جاسپر همه چیز تغییر می‌کند.

جوایز و افتخارات کتاب جزء از کل:

- برنده جایزه‌ی NSW Premier در سال 2009 - نامزد جایزه من بوکر در سال 2008 (Man Booker Award) - بهترین رمان جوایز ند کلی در سال 2008 (Ned Kelly Awards) - نامزد جایزه کتاب اول گاردین در سال 2008 (Guardian First Award) - برنده جایزه ادبی مایلز فرانکلین در سال 2009 (Miles Franklin Literary Award) - برنده جایزه صنعت کتاب استرالیا (ABIA) برای بخش ادبیات داستانی در سال 2008 - نامزد جایزه Bollinger Everyman Wodehouse برای داستان‌های کمیک در سال 2009
سفارش:6
باقی مانده:7

لوتا پیترمن 1/ گوش تا گوش، خرگوش

87,000 تومان

معرفی کتاب لوتا پیترمن 1 اثر آلیس پانترمولر

داستانی بامزه و خنده دار درباره ی دختر بازیگوشی به نام لوتا پیترمن که از فلوت هندیش متنفر است و آن را مسبب تمام مشکلاتش می داند. لوتا برای داشتن یک حیوان خانگی تصمیم به پول درآوردن می گیرد، او فلوتش را بی اجازه برای فروش می گذارد، در قبال نگهداری از سگ خانم زگبرشت، طلب پول می کند و بسیاری کارهای دیگر که علاوه بر خودش دیگران را نیز به دردسر می اندازد.
تقدیم به همه‌ی آن‌هایی که وقتی کتاب را ورق می‌زنند، می‌خواهند از خنده ریسه بروند:

مجموعه‌ی لوتا پیترمن، دختر پردردسر

اسم من لوتا است، ده ساله و خیلی طبیعی. از پدر، مادر و برادرهایم که خیلی طبیعی‌ترم. به خاطر همین اصلا نمی‌فهمم دلیل این اتفاق‌های عجیب‌و‌غریب اخیر چیست. مثلا همین که سر کلاس آن جمله‌های خجالت‌آور روی تخته نوشته شد، یا اینکه غذای موردعلاقه‌ام یک دفعه مزه‌ی کلم بروکسل گرفت.

عق!

و آیا این اتفاق‌ها به فلوت هندی‌ای که مامان بهم کادو داده ربط دارد؟ تازه من اصلاً برای این داستان‌ها وقت ندارم چون باید حیوان خانگی موردعلاقه‌ام را پیدا کنم و برایش حسابی نقشه کشیده‌ام. البته اگر این فلوت فلان‌فلان‌شده بگذارد!

سفارش:0
باقی مانده:1

چهار چهارشنبه و یک کلاه‌گیس

10,000 تومان

معرفی کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس

مجموعه‌ای از 11 داستان کوتاه به قلم بهاره رهنما، بازیگر سینما و تلویزیون! داستان‌های کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس عمدتاً فضایی زنانه دارند و بین سال‌های دهه‌ی هفتاد و هشتاد شمسی تألیف شده‌اند و در این مجموعه گرد آمده‌اند.

درباره‌ی کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس:

زنی که فال می‌گیرد در موقعیت هولناکی قرار دارد، دختری از مادرش می‌گوید و از خانواده‌ای که اخلاقی خاص دارند، پسری از احساساتش نسبت به پدر و مادرش پرده برمی‌دارد، پیشخدمت رستورانی از دختری می‌گوید که هر روز به رستورانش می‌رود، و این‌ها و بیشتر از این‌ها داستان‌های کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس را تشکیل می‌دهند. بهاره رهنما در 11 داستان این مجموعه که عموماً حال‌وهوایی زنانه دارند و راوی آن‌ها اول‌شخص است، از انسان‌هایی می‌گوید که هر کدام در جهان کوچک خود دغدغه‌ای دارند و درگیر دل‌مشغولی‌های بی‌پایان خود هستند. داستان‌های کوتاه کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس با اینکه هر یک در فضایی متفاوت می‌گذرند، نقطه‌ی اشتراکی دارند که آن‌ها را تبدیل به مجموعه‌ای خواندنی می‌کند که مخاطب را با خود همراه می‌کند و احساساتی مشابه هر یک از شخصیت‌ها را در او برمی‌انگیزد.

کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس برای چه کسانی مناسب است؟

اگر علاقه دارید مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه را به قلم یکی از بازیگران ایرانی بخوانید، کتاب حاضر مناسب شماست.

با بهاره رهنما بیشتر آشنا شویم:

نویسنده‌ی کتاب حاضر شهرتش را مرهون کار در عرصه‌ی سینما و تلویزیون است. بهاره رهنما که بیشتر به‌خاطر بازیگری شناخته می‌شود، چندین کتاب شعر و داستان نیز منتشر کرده که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به «زن باران»، «مالیخولیای محبوب من» و «پای به جاده زدن» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس می‌خوانیم:

چشم‌هایت برق می‌زند، اما به ‌روی خودت نمی‌آوری، وسایلت را جمع می‌کنی و مانتویت را به تن می‌کشی، خودت را از تک‌وتا نمی‌اندازی و می‌گویی: «آره، برم بچه‌م الان می‌آد خونه، تا من نباشم غذای درست و حسابی نمی‌خوره.» طبق معمول وسط زمین و هوا می‌گویی: «خداحافظ»، و توی راه‌پله داد می‌زنی: «بهت زنگ می‌زنم.» به دویدنت که هنوز دخترانه است سمت ماشینِ سعید نگاه می‌کنم. جمله‌ی سعید هنوز توی گوشم است: «تا آخر دنیا عاشقتم، بگو خانوم‌کوچولوی دیوونه‌ی من بیاد پایین.» سرم گیج می‌رود و می‌خواهم همه‌ی وجودم را عُق بزنم. سعید دارد در ماشین را برای تو باز می‌کند. با موهای کوتاهش شبیه سعید سال‌های دبیرستان شده. تو به او لبخند می‌زنی، یاد خوابم می‌افتم؛ من و تو و سعید و یک بی‌بی گشنیز گنده‌ی مقوایی بدقواره... ترشی مایع معده‌ دهانم را پر می‌کند. می‌دوم سمت دست‌شویی. پشت صدای شیر آب و عق‌ زدنم، صدای صاحب‌خانه‌ام را می‌شنوم که غر می‌زند باز اجاره‌ی خانه‌ام عقب افتاده!

فهرست مطالب کتاب

تو خفه می‌شی یا من؟ گروه اکثریت تصمیم مثل همیشه ماما عاشق لاک قرمز بود اسب شمس‌العماره بَزَک زانتیای سیاه روبه‌رو چهار چهارشنبه و یک کلاه‌گیس
 
سفارش:0
باقی مانده:1

پدرو پارامو

15,000 تومان
خوان‌ رولفو در پدرو پارامو، که‌ آکنده‌ از نومیدی‌ و سنگدلی‌ است‌ و تسلسل‌ زمانی‌ در آن‌ به‌کلّی‌ گسسته‌ است‌، به‌ شیوه‌ای‌ شاعرانه‌ و رئالیستی‌ جهان‌ ناپدید شده‌ پیش‌ از انقلاب‌ و استثمارگری‌های‌ مالک‌ مستبد آن‌ را با زبانی‌ عاری‌ از خشونت‌ و حتی‌ تلخی‌ باز می‌گوید. دوران‌ محدود و درخشان‌ نویسندگی‌ خوان‌ رولفو یکی‌ از شگفتی‌های‌ ادب‌ امریکای‌ لاتین‌ است‌. او نویسنده‌ای‌ است‌ که‌ نسبت‌ به‌ بی‌عدالتی‌ اعتراض‌ نمی‌کند اما، در سکوت‌، از وجود آن‌ همچون‌ بخشی‌ از یک‌ بیماری‌ مسری‌، که‌ زندگی‌ نام‌ دارد، رنج‌ می‌برد. خوان‌ رولفو در رمان‌ پدرو پارامو داستان‌ نمی‌پردازد، او عصاره‌ تجربه‌ای‌ را که‌ در جهان‌ پیرامون‌ خویش‌، جهان‌ سایه‌های‌ بدون‌ جسم‌، بر آن‌ دست‌ یافته‌ ارائه‌ می‌دهد.

فروشی‌ها 1/ یک عدد مامان به‌فروش می‌رسد

115,000 تومان

معرفی کتاب یک عدد مامان به فروش می رسد اثر کاره سانتوس

«یک عدد مامان به فروش می‌رسد»‌ جلد اول از چهار جلد مجموعۀ «فروشی» هاست. این کتاب که به زبان طنز و ساده برای بچه‌ها نوشته شده است، ماجراهای اسکار است که می‌خواهد مادرش را در یک سایت آگهی کند و بفروشد.
اسکار، خجالتی و دست و پا چلفتی است. او دلش می‌خواهد یک جا بنشیند و تحت هیچ شرایطی از جایش بلند نشود، حتی برای رفتن به حمام. او دلش می‌خواهد در کلاس، ردیف آخر بنشیند و کسی نبیندش. برعکس او نورا، دختری پر جنب و جوش است. او دختری ترکه‌ای است که صدای رسایی دارد.
اسکار فکر می‌کند از وقتی مادرش یک بچه جدید به دنیا آورده، دیگر مثل سابق به او توجه نمی‌کند و همۀ حواسش به بچه جدید است. برای همین تصمیم می‌گیرد مادرش را در سایتی که نورا می‌گوید، بفروشد. حالا اسکار می‌خواهد یک متن آگهی بنویسد و او را بفروشد.
ماجراهای اسکار در این کتاب خنده‌دار است و در کنار تصویرگری‌های ساده و مینیمال کتاب، برای بچه‌های ۸ تا ۱۲ سال جذاب است.
کاره سانتوس، نویسندۀ اسپانیایی مجموعۀ «فروشی‌ها»، نویسنده‌ای خلاق در زمینۀ ادبیات کودک است. او زنی است که علاوه بر نویسندگی، مادر سه چهار بچه است و به درس‌های آن‌ها می‌رسد و برایشان کیک و شیرینی‌های خوشمزه هم درست می‌کند. او دنیا و روحیات بچه‌ها را خوب می‌شناسد و برای همین در دل قصه‌هایش نکات ظریفی است که بچه‌ها از خواندن آن لذت می‌برند . ‌
سانتوس سال ۲۰۰۹ برای جلد اول مجموعۀ «فروشی»‌ها یعنی همین کتاب «یک عدد مامان به فروش می‌رسد» توانست جایزۀ «کشتی بخار» را دریافت کند. در انتهای هر جلد از این مجموعه، شخصیت داستان، بعد از طی ماجراهایی خنده‌دار و بامزه، رفته رفته شخصیت و نگاهش تغییر می‌کند و پی به نکات و مسائلی می‌برد که پیش از آن، درکی از آن‌ها نداشته است؛ و همین نکات می‌تواند روی مخاطب کتاب، تاثیر بگذارد و به شکلی غیرمستقیم دید و دنیای او را هم تحت تاثیر قرار دهد.
«یک عدد مامان به فروش می‌رسد‌»‌ از آن کتاب‌هایی است که بچه‌ها با خواندنش می‌خندند و در عین حال، پی به نکاتی آموزنده می‌برند، البته به شکلی نهفته و غیر مستقیم. کتاب با تمام سادگی‌اش پر از قصه‌ها و ماجراهایی است که بچه‌ها با آن ارتباط می‌گیرند و تا انتها با آن همراه می‌شوند.
سفارش:0
باقی مانده:1

تندباد

18,000 تومان

معرفی کتاب تندباد

لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه می‌کند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایت‌های کوچک از محله‌های پست، کشمکش‌ها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصه‌گویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت می‌کند و باعث می‌شود شما با قصه‌ها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسنده‌ای است که در هر یک از آثارش به گوشه‌ای از جهان می‌رود و با پرداختن به رویدادها، آداب‌ و‌ رسوم، تاریخ و مصیبت‌هایی که انسان‌ ناخودآگاه با آن‌ها درگیر می‌شود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما می‌گذارد. او در این داستان به آمریکا می‌رود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب می‌کند، شخصیت‌هایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) می‌بینند و خط سرنوشت‌شان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی می‌کند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محله‌های مرفه‌نشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخش‌های فقیر در خانه‌های خود ماندند چون نه وسیله‌ای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آن‌ها در جای دیگر بی‌معنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکس‌ها و مقاله‌هایی از روزنامه‌های آن روزها را گردآوری کند. او در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید که عکس زن سیاه‌ پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل می‌کند از یکی از همین عکس‌ها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه می‌کند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتش‌سوزی جنگل‌ها، زمین لرزه‌ها، فوران آتشفشان‌ها انسان پی می‌برد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. این‌که غرور انسان در چنین لحظه‌هایی خرد می‌شود و از بین می‌رود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعاره‌های رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتاب‌های مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقه‌ای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد می‌خوانیم: به خیابان‌های شهر نگاه می‌کند که دارند خالی می‌شوند و به مردمی که دسته‌ دسته می‌دوند و خانه‌ها را ترک می‌کنند و می‌داند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را می‌بیند که ماشین‌ها‌ را پر از بار می‌کنند و بنزین ذخیره برمی‌دارند، مادرها را می‌بیند که با قیافه‌های درهم‌ کشیده برای چندمین‌ بار از بچه‌ها‌شان می‌پرسند که آیا قمقمه‌ها را پر کرده‌اند یا نه، همه را نگاه می‌کند و می‌داند که جزء آن‌ها نیست. او می‌ماند چون ماشینی ندارد، چون نمی‌داند کجا برود و خسته است. می‌ماند، شهر در تب‌ و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم می‌ترسند، عرق‌ می‌ریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آن‌ها نیست. واقعاً نمی‌ترسد، به مرگ فکر نمی‌کند، فقط فکر می‌کند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. می‌داند که دوباره از پا درمی‌آید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زن‌هایی که می‌روند نگاه می‌کند و به محله‌ی نکبت‌بارش برمی‌گردد، سرافکنده برمی‌گردد. خیابان‌های این‌جا آرام‌تر از مرکز شهرند. کسی در جنب‌ و جوش نیست. باز خیابان‌های پهن و فقیرانه‌ای را می‌بیند که حتی خانه‌ها‌شان هم خسته به ‌نظر می‌رسند و بی‌اختیار صدای چکشِ قاضی را می‌شنود. باد بلند می‌شود. توفان نزدیک می‌شود و مثل همیشه قسمت آن‌هاست، قسمت بدبخت و بیچاره‌های درمانده، فقط مال آن‌ها. موقع پرداخت صورت‌ حساب به ‌نظرش می‌رسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش می‌کند. شاید از این‌که آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون‌ کردنش به این راحتی‌ها نخواهد بود. « از مینی‌بار استفاده کردید؟» اشاره می‌کند که نه و بعد اضافه می‌کند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالی‌که با اخم به صفحه‌ی کامپیوتر زل زده تصدیق می‌کند. رسیدش را چاپ می‌کند و می‌گیرد طرفش. او نگاه می‌کند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خنده‌اش می‌گیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سال‌های سپری‌شده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمی‌دارد یا این‌که باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمی‌شناخت، ولی صدای بچگانه‌ای جواب داده بود. لحظه‌ای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچه‌ی آن‌ طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آن‌جاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخم‌آلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم می‌آیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «به‌اش بگو من دارم می‌آیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظه‌ها فکر می‌کند و نیروی تازه‌ای در وجودش ریشه می‌دواند. ضربان رگ‌هایش را حس می‌کند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آن‌قدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهار‌صد کیلومتر براند. عجله دارد. این بی‌قراری از کی سراغش نیامده بود؟