چند داستان کوتاه ( همراه با تحلیل – 2 )

12,000 تومان

این دومین مجلد از کتاب داستان کوتاه همراه با تحلیل است که به برخی نویسندگان و داستان‌های مطرح آنان می‌پردازد. هر چند مترجم مدعی است در این کتاب داستان‌ها را تحلیل و نقد نکرده ولی نکاتی را آورده که شاید خواننده را در درک بهتر داستان یاری کند. این نکات و در رابطه با داستان متفاوت و متنوع خواهد بود. نویسندگانی که در این کتاب به آنها پرداخته شده عبارتند از چخوف، کافکا، سلینجر، هولند راجرز، گراهام گرین، هیومونرو و ری برادبری. مثلاً در داستان گراهام گرین مترجم به عنوان یک منتقد می‌توانسته شیوۀ تحلیل کالبد شکافانه را در پیش بگیرد اما انتخاب زاویه دید روان‌شناختی در مورد داستان چخوف یا اشاره‌ای گذرا به زندگی و افکار گرین دربارۀ داستان او را ترجیح داده و معتقد است این شیوه یاری‌رسان خواننده خواهد بود

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

چند داستان کوتاه ( همراه با تحلیل – 2 )

این دومین مجلد از کتاب داستان کوتاه همراه با تحلیل است که به برخی نویسندگان و داستان‌های مطرح آنان می‌پردازد .
نویسنده
جمعی از نویسندگان
مترجم
شادمان شکروی
نوبت چاپ ٤
تعداد صفحات ٢٣٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٩٠
موضوع
——-
نوع کاغذ بالکی
وزن ٢١٤ گرم
شابک
9786005639131
توضیحات تکمیلی
وزن 0.214 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “چند داستان کوتاه ( همراه با تحلیل – 2 )”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تبیین پست مدرنیسم

180,000 تومان
بر طبق بسیاری از ارزیابی‌ها ، وارد دوران فکری تازه‌ای شده‌ایم . اکنون در دوران پست‌مدرن هستیم . روشنفکران برجسته‌ای به ما می‌گویند که مدرنیسم مرده است ، و دورانی انقلابی پیش روی ماست – دورانی که از ساختارهای ظالمانه گذشته آزاد شده است ، اما در عین حال نگران انتظاراتش از آینده است . حتی مخالفان پست‌مدرنیسم ، که عرصه روشنفکری را بررسی می‌کنند ناخشنودند ، سر فصل تازه‌ای را تشخیص می‌دهند . در جهان روشنفکری ، نوعی تغییر موضع به وجود آمده است . اکنون نام‌های پیشگامان پست‌مدرن آشنا هستند : میشل فوکو ، ژاک دریدا ، ژان فرانسوا لیوتار و ریچارد رورتی . این اشخاص استراتژیست‌های برجسته در میان پیشگامان پست‌مدرن هستند . آن‌ها سمت و سوی حرکت را مشخص می‌کنند و ابزارهای مؤثرتری در اختیار این جریان می‌گذارند .

غول مدفون

95,000 تومان
قهرمان‌های داستان کتاب غول مدفون «اکسل» و «بیئتریس»، زوج کهنسالی هستند که برای پیدا کردن پسر گمشده‌شان راهی سفر می‌شوند. این سفر در بریتانیای قدیم رخ می‌دهد. زمانی که ساکسون‌ها و برایتون‌ها پس از جنگی خانمانسوز در صلحی شکننده زندگی می‌کنند. صلحی که حاصل توافق یک فراموشی است. یک فراموشی همه‌گیر که به شکل مه در کل سرزمین پخش شده است. این مه به خاطر نفس یک اژدهاست و خاطره جنگ، عشق و نفرت و خونخواهی را از یاد مردم برده. «اکسل» و «بیئتریس» در طول سفرشان با آدم‌های جدیدی روبرو می‌شوند. یک جنگجوی جوان ساکسون را می‌بینند که دنبال مادرش می‌گردد و نیز افراد دیگر که در داستان به تفصیل آمده. غول مدفون همان رازی است که آرام آرام گشوده و به نتیجه نامنتظره‌ای ختم می‌شود. در آخر، هیبت غول به کل جلوی چشمان خواننده قرار می‌گیرد و اینجاست که مخاطب عظمت آن را درک می‌کند و می‌فهمد اصلاً و برای چه این غول در ابتدای داستان دفن شده است. شیوه بازگویی این راز، اوج هنر نویسنده در خلق جهانی شناور است و در نهایت خواننده با پرسش اصلی روبرو می‌شود: آیا باید گذشته را فراموش کرد تا به آرامش رسید؟ در رمان «ایشی گورو» عشق بر همه چیز چیره می‌شود الا مرگ. روزنامه «گاردین» این رمان را به عنوان مهمترین رمان سال ٢٠١٥ انتخاب کرده است. «موراکامی» نویسنده و منتقد معروف ژاپنی درباره «ایشی‌گورو» می‌گوید: «هر یک از کارهای این نویسنده جدید است و هر بار که کتابی تازه از او به چاپ می‌رسد با عجله خودم را به کتابفروشی می‌رسانم.»

زمستان با طعم آلبالو

120,000 تومان
زنی که همسرش او را درک نمی‌کند به ناچار خیال می‌بافد : « نمی‌دانم از آن زمستان آخر چند روز گذشته ، همان زمستانی که برای اولین و آخرین‌بار دست سردم را گرفتی تا گرمای دستت که یک جور متفاوتی بود ، چیزی شبیه معجزه و فرق می‌کرد با هر گرمای دیگری ، از دستم به تمام جانم منتقل شود . و باز هم زمستان است . باز هم هوا سرد شده و دست‌های من هم ، و چقدر خوب است این سرما . نمی‌دانم باید باورم بشود که بالاخره این زمستان می‌آیی یا نه ؟ من دلم می‌خواهد باور کنم . تا زودتر روزهای مانده تا آمدنت بگذرند این روزهای بیهوده بی توی من ، که همه‌شان منحنی و ناراست می‌گذرند . خودت که خوب می‌دانی چه می‌گویم . می‌دانی که این روزهایم چقدر بد می‌گذرند و حتی شب‌هامان . » « زمستان با طعم آلبالو » روایت دلواپسی‌های زنی است که در خیال خود به دنبال گمشده‌اش می‌گردد تا حضور او را در تنهایی‌های خود رقم زند .
سفارش:0
باقی مانده:1

کُتلت سرد

4,000 تومان
آخرین بار که دیدمش جمع شده بودیم توی واحد من و او داشت کتلت می‌خورد ، مدام به من تعارف می‌کرد و میان حرف‌هایمان می‌پرید . گفتم : دوست ندارم . با آرد نخودچی و سیب‌زمینی آب‌پز که اصلاً دوست ندارم . شانه‌هایی استخوانی داشت و چشمانی نگران . خوشحال بود . از ته دل . هیچ وقت ندیده بودم با کسی آن طور حرف بزند . با این که پنج شش ماهی همخدمت بودیم اما تا قبل از آن شب هیچ وقت از خانواده‌اش صحبت نکرده بود . آن شب توی واحد موتوری شام خوردیم . داستانهای « کتلت سرد » مضامینی اجتماعی دارند که سال‌ها دغدغه نویسنده آن بوده است : همه سکه صدایش می‌کردند بجز عزیز که صداش می‌زد حلیمه خانم و آقا جون که خودش این اسم را روی او گذاشته بود . توی خواستگاری‌اش گفته بود : این سکه شانس منه . اما یک سال بعد با اینکه برایش بچه به دنیا آورده بود فقط او بود که صداش می‌زد ده شاهی . کتلت سرد ، آیرخ ، مایل به خاکستری ، سکه ده شاهی و . . . عناوین مجموعه داستانهایی هستند که امید پناهی‌آذر نوشته است .

روبور فاتح

190,000 تومان
روبور فاتح رمانی آینده‌نگرانه از ژول ورن است که رؤیای پرواز و پیشرفت تدریجی علم بشر در راه تحقق این رؤیا را در بطن ماجرایی مهیج به تصویر می‌کشد. دو رقیب و دشمن بالقوۀ سرشناس از اعضای باشگاه هوانوردی فیلادلفیا، به همراه مهندسی ناشناس، قهرمانان این رمان‌اند که جدال لفظی آن‌ها بر سر مباحث تخصصی به نبردی جانانه مبدل می‌شود. در این داستان، همراه با این شخصیت‌های پیچیده و «آلباتروس» شگفت‌انگیز به سیر در جغرافیای جهان می‌رویم، قاره‌ها را یکی پس از دیگری درمی‌نوردیم، و برای لحظاتی قلمروی ایران پهناور نیز پیش چشمانمان در آینۀ زمان پدیدار می‌شود. در نهایت جدا از ماجرایی علمی و تخیلی، ژول ورن پلیدی‌ها و نیکی‌های سرشت آدمی را در خلال شرح سرگذشت قهرمانانش به نمایش می‌گذارد.

گره کور

1,000 تومان
هفته اول باور نمی کردیم. روز هشتم یا نهم بود، آمدیم نشستیم این جا، زیر این تیر چراغ برق،‌ وکم کم باور کردیم. پرسیدم:(( اسمش چیه؟)) مشت ها رابهشکم فشرد وخم شد به جلو وگفت ((‌پردیس)) نفس عمیقی کشید ومشت ها رااز روی شکم برداشت. گفت: (( یعنی بهشت)).