چند رویا مانده تا طلوع رنگین‌کمان

22,000 تومان

معرفی کتاب چند رویا مانده تا طلوع رنگین کمان

چند رویا مانده تا طلوع رنگین کمان مجموعه اشعار سید علی صالحی شاعر نوگرای معاصر است. اشعار سیدعلی صالحی مضامینی متنوع و متفاوت از عاشقانه تا اجتماعی و فلسفی دارند.

شعرهای صالحی عموما پیرو موج ناب و شعر گفتار و شعر فراگفتار هستند و صالحی خود یکی از پایه‌گذاران این جریانات ادبی محسوب می‌شود.

خواندن کتاب چند رویا مانده تا طلوع رنگین کمان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به شعر معاصر فارسی و دوست‌داران اشعار و سبک سیدعلی صالحی را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنیم.

شعری از کتاب چند رویا مانده تا طلوع رنگین کمان

به این یقینِ روشن رسیده‌اید

که راهِ رفته را

نباید

دوباره به یادِ آدمی آورد؟!

حقیقت این است

که در این جهان

هر کسی

گُم‌شده‌ای دارد برای خودش،

اما همهٔ ما آیا

ملتزم به حفظِ همین حسرتِ بیهوده‌ایم!

واقعاً…؟

اندکی بی‌خیال بیا وُ

کمی آهسته… حتا به خوابِ راه… برو!

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

چند رویا مانده تا طلوع رنگین‌کمان

نویسنده
 سیدعلی صالحی
مترجم
—–
نوبت چاپ 3
تعداد صفحات 130
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1398
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 160 گرم
شابک
9786009093939
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “چند رویا مانده تا طلوع رنگین‌کمان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آسمان کیپ ابر

7,000 تومان

معرفی کتاب آسمان، کیپ ابر

مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه با حال و هوای عشق، اندوه، فقدان و زندگی که تا مدت‌ها پس از تمام شدن اثر همراه شما خواهند ماند. کتاب آسمان، کیپ ابر اثری خواندنی به قلم سید محمود حسینی‌ زاد است که 13 داستان کوتاه و جذاب را دربرمی‌گیرد.

درباره کتاب آسمان، کیپ ابر:

این مجموعه‌ی شگفت‌انگیز عنوان آخرین قسمت از سه‌گانه‌ای است که دو قسمت دیگر آن، به نام‌های سیاهی چسبناک شب و این برف کی آمده قبل‌تر به چاپ رسیده‌اند. قرار بر این بود که آسمان، کیپ ابر دومین کتاب از این سه‌گانه قرار بگیرد اما در نهایت، به دلیل تاخیر زیاد در گرفتن مجوز، دیرتر از دو مجموعه‌ی دیگر به چاپ رسید. سید محمود حسینی زاد (Mahmoud Hosseini Zad) برای نوشتن این کتاب از زندگی شخصی خود و اطرافیانش الهام فراوانی گرفته و البته کمی هم چاشنی تخیل به آن اضافه کرده است. او خود بیان می‌کند که در پس تمام قصه‌ها یک بغض نترکیده وجود دارد. هنگام مطالعه‌ی این اثر احساس می‌کنیم کنار دوستی صمیمی به گپ زدن نشسته‌ایم و او برایمان از ماجراهایی که از سر گذرانده می‌گوید. البته این موضوع نباید باعث شود گمان ببریم حسینی زاد در کتاب آسمان، کیپ ابر دست به خاطره‌گویی یا بیوگرافی‌نویسی زده است؛ بلکه او عناصری را از تجارب خود وام گرفته و از طریق آن اثری دلپذیر را خلق کرده است. نثر روان، تند و کوتاه او در این کتاب، همانند دیگر آثارش، باعث شده قصه‌های کتاب آسمان، کیپ ابر به یکی از پرکشش‌ترین داستان‌ها تبدیل شوند. قدرت خالق کتاب در تصویرسازی داستان‌ها، به خصوص ترسیم مناظر طبیعی و همچنین توجه فراوان به جزئیات از ویژگی‌هایی است که دو چندان به جذابیت کتاب افزوده است. محمود گفت دلم تنگ مي‌شود، هنوز هم بعد از اين‌همه سال گاهي صدايم مي‌کند بيشتر بين خواب‌وبيداري، يا وقتي جايي هستم غريب و ناآشنا. وقتي باران‌هاي طولاني مي‌بارد صدايم مي‌کند. صدايش مدام دوروبرم است. هنوز هم گاهي دلم مي‌خواهد تلفن را بردارم و شماره‌اش را بگيرم و او گوشي را بردارد و بگويد «الو»، من سلام کنم و او بگويد «محمودجان!»   ـ از متن کتاب ـ

فريادها

25,000 تومان

معرفی کتاب فریادها اثر لوران گوده

رمان «فریادها» نوشته لوران گوده، نویسنده فرانسوی برنده ی جایزه گنکور درباره جنگ است. درباره سربازانی که تمام جسم و جان خود را برای دفاع از وطن گذاشته اند و همراه با هراس و مسخ شدگی در فضای غیر انسانی و بی رحم جنگ با خود و فلسفه جنگیدنشان درگیرند.
«ژول» سربازی است که مرخصی گرفته و در حال رفتن به خانه است اما نگرانی درباره همرزمانش او را رها نمی کند. در جای دیگری سربازی شیمیایی درون حفره ای در قلب خاک اسیر شده و دست و پا می زند.
دو سرباز دیگر به نام های «ماریوس» و «بوریس» از دست فریادهای عجیب سرباز دیگری موسوم به «مرد خوکی» ترسیده و عاصی شده اند و در صدد کشتن اویند، همه سربازان این کتاب به نوعی در هراس مرگ اند و اتفاقات گوناگون و عجیبی اطرافشان رخ می دهد.
داستان از زبان چند روای روایت می شود. «ماریوس»، «ریپول»، «رنیه»، «شیمیایی»، «ژول» و... هر راوی بخشی از ماجرا را کامل می کند.
بخش زیادی از داستان در زمان حال می گذرد و بخش هایی در زمان های گذشته و نویسنده با بهره گیری از این تکنیک خواننده را در تمامی لحظه ​های دلهره و هراس، همراه شخصیت​ های داستان می کند تا مانند آنها وحشت لحظات داستانی را از نزدیک لمس کند. «برگشتن به جبهه و مردن در آن جا. چاره ای جز این نمی بینم.
بله. راه آمده را برگشتن. انجام دادن دوبارهٔ همهٔ کارها. با همان عجله. تند راه رفتن. گذشتن از همان مزرعه ها، توقف در همان جاهای قبلی. از روستا به سنگر. آن جا، توی سوراخم می خزم و مثل بقیه، دعایم را نثار زمین می کنم.
شاید کس دیگری غیر از من آن را به مردم روستا برساند. کس دیگری غیر از من. کسی که شیواتر حرف بزند. کسی که از روستایی ها سنگ نخورد. من ناکام ماندم.
بله. چاره ای ندارم جز این که راه آمده را برگردم. دوباره دوستانم را ببینم و دیگر ترک شان نکنم.» «لوران گوده» با سادگی تحسین برانگیزی فضای جنگ را توصیف کرده است. فضایی که اگرچه غیرانسانی است اما پر از برادری و هم دلی هم هست.
«فریادها» نمایش بزرگ هراس انسان ها است. گوده با این اثر می خواهد نشان دهد وقتی انسانیت با هراس از مرگ و جنگ نابود می شود همه چیز را با خودش نابود می کند.
سفارش:0
باقی مانده:2

باران سياه

18,000 تومان
کتاب «باران سیاه» رمانی بر اساس واقعیات تاریخی درباره فاجعه هیروشیمای ژاپن و نوشته‌ماسوجی ایبوسه نویسنده معاصر ژاپنی، سال‌ها درباره‌ی فاجعه‌ی هیروشیما سخن نگفت اما بعد از انتشار رمان «باران سیاه» اثرش را شفاف‌ترین و عمیق‌ترین تصویری که از فاجعه‌ی هیروشیما در ذهن ادبیات نقش بسته دانستند. این رمان زندگی یک خانواده روستایی را که از فاجعه‌ی انسانی هیروشیما آسیب دیده‌اند را روایت می‌کند. زندگی دختری به اسم یاکوسو که با عمه‌اش زندگی می‌کند و شیزوما شوهر عمه، سرپرستی او را به عهده دارد. در ده شایعه شده که یاکوسو بیماری بمب اتم دارد و خانواده‌اش آن را مخفی می‌کنند؛ حتی خواستگاران یاکوسو هم به خاطر این شایعه پا پس می‌کشند تا این که پای یک خواستگار مناسب و ثروتمند به میان می‌آید؛ اما شایعات بازهم کار خود را می‌کنند تا این که شیزوما و یاکوسو برای اثبات بیمار نبودن یاکوسو مجبور به شخم زدن گذشته و زیر رو کردن مدارکی مثل دفترچه خاطرات روزانه و مرور خاطرات جنگ می‌شوند و این تازه شروع فاجعه‌ای است. در بخشی از رمان می‌خوانیم: «وقتی به ستون کناری تکیه دادم تا استراحت کنم، یکی از افراد شرکت به نام تاناکا آمد و گفت: سربازها برای گرفتن آذوقه آمدند. آذوقه را به آن‌ها دادم. - به‌هرحال چاره‌ای نداشتی. کِی دادی؟ - یک ساعت قبل. - سربازان کجا آمدند؟ آذوقه را کجا بردند؟ - سرباز پیاده‌نظام بودند. فکر کردم از واحد نظامی شماره‌ی دوِ غربی آمده‌اند، پس آذوقه را دادم.»

غول مدفون

380,000 تومان

معرفی کتاب غول مدفون اثر کازوئو ایشی گورو

غول مدفون، رمانی فانتزی است نوشته ی برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات، کازوئو ایشی گورو، که در سال 2015 برای اولین بار به چاپ رسیده است.
در بریتانیای پس از آرتور، جنگ هایی که زمانی میان ساکسون ها و بریتانیایی ها شعله ور بود، بالاخره پایان یافته است.
زوجی سالخورده با نام های آکسل و بئاتریس، پس از چندین و چند سال به ملاقات پسرشان می روند و به خاطر مه عجیبی که باعث فراموشی دسته جمعی در سراسر سرزمین شده، چیز زیادی از او به خاطر نمی آورند.
همزمان با پیشروی داستان و پیوستن جنگجویی از نژاد ساکسون و شوالیه ای برجسته و شناخته شده به آکسل و بئاتریس، این زوج به آرامی شروع به یادآوری گذشته ی تاریک و پرمشکل شان می کنند.
غول مدفون، تأملی درخشان است بر موضوعاتی چون فراموشی، قدرت خاطرات، عشق، انتقام و جنگ.
سفارش:0
باقی مانده:2

دختر پیچ

145,000 تومان

معرفی کتاب دختر پیچ

سعیده شفیعی در کتاب دختر پیچ روایتگر عشقی پرماجرا و عمیق است و قصه روابط احساسی و عاطفیِ پرکشش و پرچالش دختر و پسری را روایت می‌کند که اسیر توهمات، خرافات و ترس‌های بیهوده شده و رابطه‌شان به تلخی و سیاهی ختم می‌شود.

درباره کتاب دختر پیچ

نام این رمان از اسم یک زعفران بسیار مرغوب در استان خراسان و عمل کاشت و برداشت آن گرفته شده که با وجوه گوناگون کتاب نیز درآمیخته است. رمان دخترپیچ دو داستان جداگانه دارد که در یک نقطه حیاتی به هم می‌رسند و بعد یکدیگر را قطع می‌کنند. یکی از این داستان‌ها قصه پسری را نمایش می‌دهد که فارغ‌التحصیل رشته اقتصاد است و در تهران زندگی می‌کند. پدرش او و مادر و زمین‌های زعفران‌شان را رها کرده و در مکانی که هیچ‌کس نمی‌داند گم شده است. داستان دوم دختری را به تصویر می‌کشد که پس از دیدار با این پسر به او دل می‌بندد و این شروع داستان عاشقانه سعیده شفیعی است. یک افسانه قدیمی میان زعفران‌کارها وجود دارد که می‌گوید زعفران برای هر کس که آن را کشت می‌کند نحس، شوم و نفرین‌کننده است. همین عقیده و باور در فضای شهری و مدرن رمان، شما را به دلِ اتفاقات پیش‌بینی نشده و غیرمنتظره می‌برد. همین باور موجب می‌شود خانواده خراسانی رمان تصور کنند که حوادث روی داده به علت کاشت زعفران است و اتفاق‌های گوناگون دیگر را نیز به این مسئله ربط می‌دهند. کتاب دخترپیچ زبانی روایی دارد و سرشار از روایت‌های ریز و کوچک است که محوری عاشقانه را رقم می‌زند؛ محوری که امروزه در کمتر رمانی به چشم می‌خورد، با وجود اینکه نوشتن و سخن گفتن از عشق و دوست داشتن و درک و فهم احوالاتش شاید قدیمی‌ترین داستان در جهان هستی باشد که پیوسته در حال تکرار است. این رمان داستان ارتباط کاری یک خانواده زعفران‌کار در جنوب خراسان با خانواده‌ی تهرانی است و در این بین ماجراهای جالبی روی می‌دهد که شما را به خود جذب می‌کند. در حقیقت این کتاب چالشی بین دو ناحیه جغرافیایی خراسان و تهران به شمار می‌رود. داستان کتاب دخترپیج در سه فضای جغرافیایی تهران، مشهد و بجستان و با 3 فضای روایی مختلف بازگو می‌شود و زاویه دید تازه‌ای دارد. داستان دارای دو زاویه دید اول شخص و یک سوم شخص است و بخش‌هایی از ماجراهای عاشقانه کتاب از زبان نسرین ظریف شخصیت اصلی زن رمان روایت می‌شود و فصل‌های دیگر توسط حمید رحمانی شخصیت اصلی مرد بازگو می‌گردد. راوی سوم شخص، داستان عشق ماندگار مادر حمید به همسری که ترکشان کرد را به تصویر می‌کشد.

خواندن کتاب دختر پیچ به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به داستان‌های عاشقانه و رمانتیک علاقه‌مند هستید، این رمان را از دست ندهید.

ماتيلدا

قیمت اصلی: 320,000 تومان بود.قیمت فعلی: 245,000 تومان.

در بخشی از کتاب ماتیلدا می‌خوانیم

زنگ تفریح، خانم هانى یک‌راست به دفتر خانم ترانچبول رفت. به‌شدت هیجان‌زده بود! کمى پیش‌تر با دختر کوچولویى برخورد کرده بود که داراى هوش و استعدادى استثنایى بود؛ یا به‌نظر او این‌طور مى‌آمد. البته هنوز فرصت نکرده بود دقیقاً به میزان هوشش پى بِبرد، با وجود این، آن‌قدر تجربه داشت که بفهمد در چنین مواردى نباید دست روى دست گذاشت. فکر مى‌کرد مسخره است چنان کودکى را در جایى که امکان پیشرفت ندارد، به اَمانِ خدا رها کرد! معمولاً خانم هانى از مدیر مدرسه وحشت داشت و زیاد دور و بَرش آفتابى نمى‌شد. امّا در آن لحظه احساس مى‌کرد آماده است با هر خطرى روبه‌رو شود! درِ دفتر ترسناکش را زد. صداى غُرّشِ بَم و هولناک خانم ترانچبول بلند شد: «بیا تو!» خانم هانى رفت تو. امروزه بیش‌تر مدیرهاى مدرسه‌ها را با توجه به ویژگى‌هاى مثبت‌شان انتخاب مى‌کنند. آن‌ها شرایط کودکان را درک مى‌کنند، بچه‌ها را از تهِ دل دوست دارند، دلسوز و مهربان هستند، با انصافند و واقعاً به امرِ آموزش علاقه‌مندند. امّا خانم ترانچبول...، دریغ از آن‌که یکى از این ویژگى‌ها را داشته باشد! و خدا مى‌داند چه‌طور خود را در این سِمَت جا زده بود! گذشته از همه‌ى این‌ها، زن بسیار قوى و با ابهّتى بود! ظاهراً زمانى ورزشکار مشهورى بود و حتى حالا هم ماهیچه‌هاى پهلوانانه‌اى داشت! این ماهیچه‌هاى قوى در گردنِ کلفت، شانه‌هاى بزرگ، مچِ دست‌هاى عضلانى و ساق پاهاى قدرتمندش به‌خوبى دیده مى‌شد. هرکس چشمش به خانم ترانچبول مى‌افتاد، احساس مى‌کرد او مثل آب خوردن مى‌تواند میله‌هاى آهنى را خم و دفتر قطور راهنماى تلفن را از وسط نصف کند! متأسفانه در چهره‌اش هم هیچ نشانى از زیبایى یا سرزندگى دیده نمى‌شد. چانه‌اى لجوج و سرسخت، دهانى بى‌رحم و چشمانى ریز و خودپسند داشت.
سفارش:0
باقی مانده:1