چگونه فیلسوف شدم ؟

12,000 تومان

نویسنده کتاب‌ هدف‌ این‌ کتاب‌ را تبیین‌ فلسفه‌ به‌ شیوه‌ای‌ قابل‌ فهم‌ و جذاب‌ می‌داند. او می‌پرسد: بهترین‌ راه‌ انجام‌ دادن‌ این‌ کار چیست‌؟ وی‌ در پاسخ‌ به‌ پرسش‌ اولیه‌ خود می‌گوید: پس‌ از آزمودن‌ شماری‌ از طرح‌ها برای‌ چنین‌ کتابی‌، ناگهان‌ قالب‌ حسب‌ حال‌، به‌ فکرم‌ خطور کرد.

قالب‌های‌ رسمی‌تر ناگزیر زیادی‌ شبیه‌ کتاب‌ درسی‌ می‌شدند، و هرچند این‌ کتاب‌ها جای‌ خود را دارند، نمی‌خواستم‌ کتابم‌ یادآور کتاب‌ قرائت‌ مدرسه‌ باشد. فهمیدم‌ چیزی‌ که‌ کم‌ داریم‌ تلقی‌ فلسفه‌ همچون‌ موضوعی‌ زیسته‌ شده‌ است‌.

همچون‌ بخشی‌ از زندگی‌ آدم‌ خاکی‌. انتشارات‌ ققنوس‌ کتاب‌ «چگونه‌ فیلسوف‌ شدم‌» را بزودی‌ منتشر خواهد کرد.

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9789643115470 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات
چگونه فیلسوف شدم ؟
نویسنده
کالین مک گین
مترجم
عرفان ثابتی
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ٢١٦
نوع جلد  —————
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٤
سال چاپ اول  —————
موضوع
 —————
نوع کاغذ  —————
وزن 240 گرم
شابک
9789643115470
توضیحات تکمیلی
وزن 0.24 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “چگونه فیلسوف شدم ؟”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

همۀ دختران دریا

21,000 تومان
همه‌ی دختران دریا به روایتِ موازی زندگی زنی که همسرش عضو گروه منافقین بوده با سه زن جوان امروزی می‌پردازد. زن‌ها دغدغه یکسانی دارند. دغدغه اصلی هم رفتن یا ماندن است. این کتاب به نوعی ماجرای پلیسی دارد. در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: اولین گاز را که به سیب زد بغضش ترکید. توی تمام تنهایی‌ها صدهزار بار به سرش زده بود برود و خودش را معرفی کند و بگوید چه شکری خورده و حالا شوهرش راست راست این‌جا می‌چرخد و برای ملت خودش چاله می‌کَند. اما ترسیده بود. طاقت زندان و شکنجه را نداشت. البت که خانه ننه‌سهیلی هم چیزی کم از زندان نداشت. تک‌اتاق کنج حیاط و مارمولک‌های سبز و سیاهی که از در و دیوار بالا می رفتند. گرما و بوی گندیدگی خور که حالا دیگر عادتش شده بود. و سروکله زدن با پیرزنی که هر از گاهی گریه و بی‌قراری او به وقت نبودن صلاح کلافه‌اش می‌کرد و فحش می‌کشید به جان یدو و هفت پشتش که این آش را برایش پخته و گولش زده بود که این آقا صلاح همشهری دامادتان است. زمستان با طعم آلبالو و سامار از جمله رمان‌های دیگر الهام فلاح است که توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است. نقدی بر این کتاب

شفا در میان ما نفس می‌کشد

1,700 تومان
کتاب روایتی ساده و صریح از آدم‌ها‌یی است که جبر زندگی آنها را به وضعیتی استثنایی کشانده است . وضعیتی که در آن « تنهایی » مثل یک موجود دوست‌داشتنی در لحظه‌ لحظه زندگی‌شان حضور دارد . این تنهایی گاهی معشوقی است دلفریب و گاه خاطره‌ای است دور و محو از روزگار سپری‌شده . زنان تنهایی این داستانها در جستجوی روح گمشده زندگی‌شان به همه چیز چنگ می‌اندازند ؛ حتی به روزهای هفته ‌؛ « صبح ریخت توی اتاق و غبار آن نشست روی تخت‌خواب رضا که روی آن شنبه ، یکشنبه ، دوشنبه و همه روزهای هفته مثل آدمی بیکار دراز کشیده بود . » آدم‌های این کتاب برای دمی نفس کشیدن و رها شدن از روزمرگی ، پناهگاهی بهتر از پشت‌بام آپارتمان‌های مسکونی‌شان پیدا نمی‌کنند . به آنجا می‌روند که شاید ستاره‌ای را در دوردست آسمان تیره شهر رصد کنند . « شفا در میان ما نفس می‌کشد » مجموعه‌ای از داستانهای مینی‌مالیستی است که زندگی معاصر انسانها را نشانه رفته است .

بنفش مایل به لیمویی

320,000 تومان
بنفش مایل به لیمویی رمانی ا‌ست نوشتۀ یاسمن خلیلی‌فرد، داستان‌نویس معاصری که پیش‌تر رمان‌‌ «انگار خودم نیستم» و مجموعه داستان «فکرهای خصوصی» از انتشاارت ققنوس از او به چاپ رسیده. داستان این رمان در شهر پاریس می‌گذرد. نادر، همسرش آیدا و پسرش پویا میهمانان شیانه فرازمند هستند؛ بازیگر تئاتری که سال‌هاست در پاریس زندگی و کار می‌کند.‌ روابط شخصیت‌های داستان زمانی جذاب می‌شود که پی به مناسبات‌هایشان  می‌بریم: نادر و شیانه به دنبال دُرنا می‌گردند اما پیدایش نمی‌کنند؛ دُرنا دختر آن‌هاست، دختر آن‌ها از ازدواج نافرجامشان … بنفش مایل به لیمویی رمان به روابط انسان‌ها در جامعۀ مدرن امروزی می‌پردازد، سه راوی دارد و پازل روایی داستان را هر سۀ این روایان به موازات هم تکمیل می‌کنند. بنفش مایل به لیمویی رمانی است رئالیستی که همچون دیگر آثار داستانی یاسمن خلیلی‌فرد مایه‌هایی روان‌شناسانه دارد. به گفتۀ نویسنده، این رمان ادای دینی است به هنرمندان عرصۀ نمایش و سینما و تئاتر.

تیرهای‌ سقف‌ را بالا بگذارید، نجاران‌

8,500 تومان
اغلب‌ انسان‌ها می‌دانند چطور این‌ شک‌ گاه‌ و بی‌گاه‌ را که‌ دنیا اصلاً جای‌ زندگی‌ نیست‌ نادیده‌ بگیرند اما افراد خانواده‌ گلس‌ و در رأس‌ آن‌ها سیمور نه‌. سیمور که‌ اولین‌ بار در داستان‌ کوتاه‌ و تکان‌دهنده‌ «یک‌ روز خوش‌ برای‌ موزماهی‌» قدم‌ به‌ جهان‌ داستان‌ گذارد و پس‌ از گفتگو با دخترکی‌ معصوم‌ در ساحل‌ فلوریدا به‌ اتاقش‌ بازگشت‌ و تیری‌ در سر خود خالی‌ کرد، بار دیگر ظاهر شده‌ است‌ تا شاید دلایل‌ خودکشی‌ اسرارآمیز این‌ شخصیت‌ به‌ اسطوره‌ بدل‌ شده‌ بیش‌ از این‌ در پس‌ پرده‌ نماند. جی‌. دی‌. سلینجر که‌ هر یک‌ از آثارش‌ حادثه‌ای‌ در ادبیات‌ خوانده‌ می‌شود، از مطرح‌ترین‌ و تأثیرگذارترین‌ نویسندگان‌ معاصر آمریکاست‌. شهرت‌گریز است‌. کم‌ سخن‌ می‌گوید. بسیار می‌نویسد و به‌ ندرت‌ منتشر می‌کند.

خاکستر

310,000 تومان
اگر آنانیا دروغ‌ می‌گوید، این‌ اُلی‌ است‌ که‌ دروغ‌ را دوست‌ دارد. بی‌خبر از این‌ که‌ در دوست‌ داشتن‌ این‌ دروغ‌ تنها نیست‌، بی‌خبر از این‌ که‌ عشق‌ می‌تواند رویایی‌ترین‌ تصویرها را واقعی‌، بس‌ واقعی‌ جلوه‌ دهد. اُلی‌ فریب‌ را به‌ پیشواز می‌رود و به‌ دنیایی‌ قدم‌ می‌گذارد که‌ خشونت‌ و ابتذال‌ حرف‌ اول‌ و آخر آن‌ است‌؛ اما او تنها مخاطب‌ کیفرخواست‌ برخاسته‌ از راهش‌ نیست‌. وارث‌ خاکستر فرزند اُلی‌ است‌. گراتسیا دلددا، نویسنده‌ صاحب‌نام‌ ایتالیایی‌ و برنده‌ نوبل‌ ادبی‌ ١٩٢٦ در «خاکستر» نیز چون‌ دیگر آثارش‌ انسان‌ را به‌ تصویر نشسته‌ است‌؛ انسان‌ را و شرایط‌ تحمیل‌ شده‌ بر او را.

بگذار برسانمت

7,000 تومان
بگذار برسانمت شامل ١٧ داستان کوتاه و خواندنی است. در داستان اول این کتاب می‌خوانیم: پدرم می‌گوید: «چند بار بهت بگویم هر روز هر روز چادر سرت نکن برو پی خرید آت و آشغال.» مادرم می‌گوید: «وا! کِی من هر روز هر روز رفتم؟ به جای دست درد نکند است شمس‌الله؟» «حالا کدام چادر سرت بود؟» «همان چادر مشکی گلدارم. مگر فرقی هم دارد.» «دِ همین دیگر! حالا کو تا تو فرق این چیزها را بفهمی.» «باز از خودت حرف درآوردی شمس‌الله؟» «اگر زن موقع راه رفتن قرو قمیش نیاید کسی باهاش کار ندارد.» «خجالت بکش شمس‌الله! بعدِ یک عمر کلفتی تو این خانه، این دستمزدم است، آفرین شمس‌الله! آفرین! خوشم باشد.» «حالا چه شکلی بود؟» «خیر سرش موهای جوگندمی‌اش را زده بود بالا اما ابروهای آن چشم‌های هیزش سیاه بود.» «بفرما! ببین چطوری رفته تو نخ آقا!» «خوب، نگه داشت کنارم؛ فکر کردم فامیلی همسایه‌ایه، نگاهش کردم. وقتی بی‌حیا گفت: بگذار برسانمت، روم را برگرداندم.»... محمد رضا گودرزی نویسنده این کتاب است که از مجموع آثار وی مجموعه پشت حصیر، فینالیست بنیاد گلشیری و منتقدان مطبوعات شده است.