ژئوپولتیک

4,875 تومان

در انبار موجود نمی باشد

شناسه محصول: 9789644590511-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1-1 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات
نویسنده دکتر عزت الله عزتی
مترجم ——————-
نوبت چاپ 13
تعداد صفحات 214
نوع جلد شوميز
قطع وزیری
سال نشر 1397
سال چاپ اول 1397
موضوع مطالعات محیطی
نوع کاغذ —————
وزن 293 گرم
شابک 9789644590511
توضیحات تکمیلی
وزن 0.293 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ژئوپولتیک”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب دیوان صائب تبریزی 2 جلدی

875,000 تومان
معرفی کتاب دیوان صائب تبریزی 2 جلدی میرزا محمّدعلی صائب تبریزی حدود سال ۱۰۰۰ هجری یا یکی دو سال بعد از آن در تبریز زاده شد. پدر او تاجری معتبر بود و خانوادهٔ صائب جزو هزار خانواری بودند که به دستور شاه عباس اول صفوی از تبریز کوچ کرده و در محله عباس آباد اصفهان ساکن شدند؛ این مردم را تبارزه ( تبریزی های ) اصفهان می نامیدند. صائب در اصفهان به آموختن علوم عصر پرداخت. در جوانی به حج رفت و در بازگشت به مشهد سفر کرد. صائب در سال ۱۰۳۴ هـ. ق از اصفهان عازم هندوستان شد و بعد به هرات و کابل رفت. حکمران کابل، خواجه احسن الله مشهور به ظفرخان، که خود شاعر و ادیب بود، مقدم صائب را گرامی داشت. ظفرخان پس از مدتی به خاطر جلوس شاه جهان، عازم دکن شد و صائب را نیز با خود همراه برد. در سال ۱۰۴۲ ه‍. ق صائب به ایران بازگشت و در اصفهان اقامت گزید. شاه عباس دوم صفوی به او مقام ملک الشعرایی داد. صائب هشتاد سال زندگی کرد و هم در اصفهان دیده از جهان فروبست. درگذشت او در سال ۱۰۸۶ یا ۱۰۸۷ ه. ق بوده است. آرامگاه او در اصفهان، در محلهٔ لنبان، در محلی است که در زمان حیات او معروف به تکیه میرزا صائب بود. مقبرهٔ صائب در باغچه ای در اصفهان در خیابانی که به نام او نامگذاری شده است قرار دارد. صائب تبریزی شاعری کثیرالشعر بود، تعداد اشعار صائب را از شصت هزار تا صد و بیست هزار بیت گفته اند. آثار صائب جز سه چهار هزار بیت قصیده و یک مثنوی کوتاه و ناقص به نام قندهارنامه و دو سه قطعه، همگی غزل است. دیوان حاضر شامل کلیات غزل های صائب تبریزی است.

خوشی ها و روزها

250,000 تومان
کتاب خوشی ها و روزها نوشته مارسل پروست ترجمه مهدی سحابی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است. خوشی‌ها و روزها اولين کتاب پروست انسه بداند. پـروست در اين کتاب عمده‌ی آثاری را که تا آن زمـان نوشتـه و در نشريات مختلف به چـاپ رسـانده بود، از قصه و مقـاله و شعر منست و در بيست‌وپنج سالگی او منتشـر شد، امـا اين مـانع آن نبـود که يکی از منتقدان او را، به خاطر همين يک کتاب، از کلاسيک‌هـای زبان فراظـوم و منثـور، به‌طـرزی سازمـان‌مند و به هم پيوستـه، امـا نه طبـق ملاحظـاتی از قبيل تاريخ انتشـار يا مضمـون، بلکه در ترتيبی دَوَرانی گرد آورد. خـواننده در اين کتاب با برخی از ظريف‌ترين نمونه‌هـای انديشه و نثر پروست، و گه‌گاه برخی از شيواترين قطعات ادبيات قرن بيستم فرانسه آشنا می‌شود. اما کسـی که شاهکـار پروست، در جست‌وجوی زمـان از دست رفته، را بخـواند، از خـواندن اين اثـر دوچندان لـذت خواهد بـرد چـون منشـأ جست‌وجو و هسته‌هـای آغازين اين منظومه‌ی عظيم را در اين کتاب نسبتاً کوچک و بسيار فشرده می‌بيند. معرفی مباحث کتاب خوشی ها و روزها دیباچه به دوستم ویلی هیث مرگ بالداسار سیلواند ویکنت سلوانی ویولانت یا زندگی محفلی پراکنده ها از کمدی ایتالیایی محفل بازی و موسیقی پرستی بووار و پکوشه ییلاق غمبار خانم دو بریو تکچهره ها از نقاشان و اهنگسازان اعتراف یک دختر مهمانی شام افسوس ها خیال ها رنگ زمان

ما گربه هستیم

730,000 تومان
کتاب ما گربه هستیم نوشته ناتسومه سوسه کی ترجمه احد علیقلیان توسط انتشارات مرکز با موضوع رمان، داستان خارجی، رمان خارجی به چاپ رسیده است. وقتی یک گربه به مشاهده رفتار ما می پردازد. یک رمان فوق العاده خواندنی با ترجمه ای عالی رمانی برجسته که از آثار کلاسیک ادبیات جهان به شمار می رود.این رمان سلسله حکایت ها و طنازی ها و شوخی های ظریف گربه ی فارغ البالی است که نامی ندارد و هرگز موشی نگرفته است و به هیچ دردی نمی خورد جز تماشای کردار آدم ها... ما گربه هستیم و هنوز نامی نداریماصیل ترین و فراموش نشدنی ترین رمان در ادبیات ژاپنی چنین آغاز می شود.ما گربه هستیم رمانی است تمثیلی با زبانی طنز و شوخ و شنگ و روایتی لوده وار که خواندنش بسیار لذت بخش است، وقایع نگاری بچه گربه ای مطرود و سرراهی و سرگردان که تمام وقتش را به مشاهده ی طبیعت آدم ها می گذراند. از ماجراهای نجار و معلمان مدرسه تا ضعف های راهبان و حاکمان. از این چشم انداز یگانه نویسنده کتاب با تکیه بر تعلیمات خود در فلسفه ی چینی اظهار نظرهای گزنده ای درباره خیزش اجتماعی ژاپن دوره ی میجی می کند.

ایران و جنگ جهانی اول

170,000 تومان
آغاز جنگ جهانی اول و پیامدهای آن شاید مهم‌ترین رویداد سیاسی در تاریخ جهان در قرن بیستم باشد. سقوط امپراتوری‌های اتریش- مجارستان، عثمانی و روسیه و از پی آن ظهور جمهوری اتریش، پادشاهی مجارستان، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و جمهوری کمالیستی در ترکیه از جمله مهم‌ترین پیامدهای این جنگ بود. شروع جنگ جهانی اول بر فشار خارجی در ایران افزود و سبب شد که اختلافات دیرینه در عرصۀ سیاست ایران گسترش یابد. حکومت مرکزی چنان دچار اختلاف و چنددستگی بود که دولت‌های مختلفی که بر سر کار می‌آمدند هیچ‌گاه بیش از چند ماه دوام نمی‌آوردند. و از آن گذشته، خود حکومت مرکزی تنها منبع قدرت در کشور نبود. از پی تأیید رسمی قانون اساسی ایران از سوی شاه قاجار در سال ١٢٨٥، رقابت روس و انگلیس در ایران، دست کم به طور موقت، کاهش یافت و قراردادی بین این دو قدرت بزرگ بسته شد. بر اساس قرارداد ١٩٠٧ (١٢٨٦) ایران به سه منطقه زیر نفوذ روسیه، بریتانیا و بی‌طرف تقسیم شد. کتاب «ایران و جنگ جهانی اول» مجموعه‌ای از نوشته‌های تورج اتابکی دارای کرسی تاریخ اجتماعی خاورمیانه و آسیای مرکزی در دانشگاه لیدن، اولیور باست مدرس تاریخ ایران و خاورمیانۀ معاصر در دانشگاه منچستر، مارتین فان بروئینسن، مردم‌شناس، استفانی کرونین پژوهشگر تاریخ، پژمان دیلمی پژوهشگر دانشنامه ایرانیکا، خانم منصوره اتحادیه، مؤسس نشر تاریخ ایران و محمدعلی همایون کاتوزیان، تاریخدان و پژوهشگر است که مهدی حقیقت‌خواه آن را ترجمه کرده است.

زندگی روزمره در دوره طاعون

145,000 تومان
معرفی کتاب زندگی روزمره در دوره طاعون آدمی در طول تاریخ همه گیری های زیادی را از سر گذرانده؛ بیماری های خاصی که برای مدتی محدود بین جماعتی بزرگ شایع می شد، اما همه گیری های نسبتا اندکی به پاندمی رسیده اند. یکی از مهیب ترین پاندمیها طاعون سیاهی است که سه قرن دنیای مسلمانان و مسیحیان را در هم کوفت. این همه گیری تا قرنها در اروپا قربانی گرفت و در اواخر قرن هفدهم از اروپا به افریقای شمالی و خاور نزدیک رفت و تا قرن نوزدهم در آن سرزمین ها جا خوش کرد و میلیونها انسان را به کام مرگ فرستاد. تاریخ تکرار شده است و گویی دورۀ تازه ای از طاعون و امثال آن در راه باشد… اما تاریخ نشان داده بشرسخت جان برخطرهای عظیم ناشی از طبیعت و غریزه های تاریک خویش فائق آمده است؛ پس «کاری انسانی است» که بر فجایع گذشته تأمل کنیم، همزمان که برحال متزلزل و آینده نامعلوممان می اندیشیم.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت