کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو 5/ در جستجوی موها

90,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2
کتاب پرونده های کارآگاه سیتو 5 توسط انتشارات هوپا و تألیف آنتونیو ایتوربه و ترجمه رضا اسکندری در 44 صفحه منتشر شده است.
خلاصه کتاب به شرح زیر است. کارآگاه سیتو و دستیار چینی‌اش، چین می‌ادو، در «اداره‌ی پرونده‌های عجیب، مرموز و خیلی سخت» پلیس کار می‌کنند.
هوش و دقت کارآگاه سیتو در حال پرونده‌ها باعث شده که همه او را یکی از بهترین کارآگاهان دنیا بدانند، اما چیزی که بیش‌تر از همه باعث شهرت او شده، چیز دیگری است: علاقه‌ی فراوانش به املت سیب‌زمینی!
برای کارآگاه سیتو هیچ‌چیز بدتر از این نیست که وقتی گشنه شده و می‌خواهد خودش را به غذاخوری برساند، یک پرونده جلوی پایش سبز بشود.
آن‌هم چه پرونده‌ای: پرونده‌ی یک کلاه‌گیس گمشده!

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو 5/ در جستجوی موها

نویسنده
آنتونیو ایتوربه
مترجم
 رضا اسکندری
نوبت چاپ
تعداد صفحات 44
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008025757
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو 5/ در جستجوی موها”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جواهر شناسی سنگهای قیمتی جلد2

427,000 تومان
اقوام کهن این سرزمین، با اعتقادات فرهنگی و آداب و رسوم اجتماعی و سنتی خود جواهرات را مظهر قدرت و نور حیات را در تلألؤ سنگهای قیمتی می دیدند و به صور آیینی از این سنگها که قدرت جادویی برای آن متصور بودند استفاده می کردند. درخشش و زیبایی جواهرات گرانبها از دورانهای پیش نیاکان ما را به سوی خود کشانده و این کشش تا امروز همچنان ادامه دارد. در این کتاب از زیباترین و باشکوه ترین و گرانبهاترین انواع سنگهای قیمتی، پدیده آتش درونی برلیان، رنگ سبز و جذاب و آرام بخش زمرد و رنگ آتشین یاقوت سرخ سخن به میان آمده است. همچنین درباره بریل، سافیر، یاقوت زرد و سنگهای نیمه قیمتی چون لعل، زبرجد، کوراندوم، عقیق، فیروزه، لاجورد، یشم، مرجان، آکوامارین، ابسیدین، مروارید و ... با توصیف ساختار آنها، از خواص فیزیکی چون تورق، استحکام، وزن مخصوص، فرم شکستگی، ضریب شکست، درخشش، جلا و شفافیت و از خواص اپتیکی، شکست دوگانه، چندرنگی، پراکندگی نور و پدیده فلورسانس و از خواص شیمیایی، مقاومت در برابر اسیدها، و شناخت ناخالصیها، طرق تشخیص و شناخت سنگهای طبیعی از مصنوعی و تفکیک آنها از سنگهای مشابه به تفصیل بیان شده است؛ در ضمن نمونه و شواهد باستانی و تاریخی از سنگهای قیمتی ـ که در گذشته از آنها بهره برداری می شد ـ ذکری به میان آمده است. باشد که این کتاب جهت شناخت بهتر و عمیق تر دنیای باشکوه جواهرات سنگهای قیمتی با فراوانی نگینهای مصنوعی و شباهت فوق العاده آنها با سنگهای طبیعی مورد استفاده اربابان هنر و دانشجویان قرار گیرد.  

سوروسات در سوراخ موش

36,000 تومان

در بخشی از کتاب سور و سات در سوراخ موش می‌خوانیم:

امروز اخبار تلویزیون می‌گفت: ببرها در باغ‌وحش گوآدالاخارا یک زن را کامل خورده‌اند، غیر از پای چپش. شاید پای چپش خیلی خوشمزه نبوده. یا شاید ببرها دیگر سیر شده بوده‌اند. من هیچ‌وقت باغ‌وحش گوآدالاخارا نرفته‌ام. یک‌بار از یولکائوت خواهش کردم من را ببرد، ولی عوض آن‌که ببرد حیوان‌های بیش‌تری به قصر آورد. همان موقع بود که برایم شیر آورد. برایم از مردی گفت که نمی‌توانسته به کوه برود و برای همین کوه پیش او رفته است. زنِ خورده‌شده، سرنگهبان باغ‌وحش بوده و دوتا بچه و یک شوهر و پرستیژ بین‌المللی داشته. پرستیژ؛ چه لغت قشنگی. می‌گویند شاید قتل یا خودکُشی بوده باشد، چون زن هیچ‌وقت توی قفس ببر نمی‌رفته است. ما هیچ‌وقت از ببرهای‌مان برای خودکُشی یا قتل استفاده نمی‌کنیم. میستلی و چیچیلکوآلی با سوراخ‌های گلوله‌ها قتل‌ها را انجام می‌دهند. نمی‌دانم ما چه‌طور خودکُشی می‌کنیم، ولی به‌هرحال از ببر استفاده نمی‌کنیم. از ببرها برای خوردن جنازه‌ها استفاده می‌کنیم. از شیرمان هم استفاده می‌کنیم. ولی بیش‌تر از آن‌ها برای تماشا کردن‌شان استفاده می‌کنیم، به خاطر این‌که حیوان‌های قوی و واقعاً خوش‌هیکلی هستند و تماشای‌شان خیلی کیف می‌دهد. من قرار نیست این چیزها را بفهمم، چون این کارها را میستلی و چیچیلکوآلی مخفیانه شب‌ها انجام می‌دهند. ولی فکر می‌کنم در این زمینه تیزهوشم، در زمینه‌ی کشف کارهای مخفی. آخرِ گزارش، مردِ توی اخبار خیلی غمگین به نظر می‌رسید و گفت امیدوار است روح سرنگهبان قرین آرامش شود. چه احمقانه. چون سرنگهبان آن موقع دیگر به حالت جویده‌جویده توی شکم ببر بوده است. سرنگهبان فقط می‌توانسته همان جا بماند تا ببر هضمش کند، و آخرش هم به تپاله‌ی ببر تبدیل شود. زکی، قرین آرامش. تهِ تهش فقط پای چپش قرین آرامش می‌شود.
سفارش:0
باقی مانده:1

سرخ سفيد

220,000 تومان

معرفی کتاب سرخ سفید

کتاب سرخ سفید نوشته‌ی مهدی یزدانی خرم، داستانی با حال و هوای انقلاب است که در همین چند سال پیش از خیابان معروف 16 آذر آغاز شده و شما را با خود به زمستان 1358 می‌برد. چندین داستان و روایت در این بازه‌ی زمانی رخ می‌دهند که به نحوی با هم ارتباط پیدا می‌کنند. رزمی‌کار 33 ساله‌ای برای تبدیل کمربند قهوه‌ای‌اش به سیاه دان یک قرار است با پانزده مبارز در مبارزه‌ای 1 دقیقه‌ای شرکت کند. در حین این مبارزات و در بحبوحه کمرگیری، لگد‌ها و ضربه‌ها، داستان آدم‌ها هم بیان می‌شود که نقطه عطف زندگی‌شان دی ماه 1358 است. رمان سرخ سفید اینگونه نقش می‌بندد و پیش می‌رود تا در هر مبارزه‌ای داستانی تعریف شود. قصه کشیش یونانی آزادی‌خواه در برف و سرمای آن سال، قصه بازیکن بلاتکلیف باشگاه تاج تهران، قصه فروشنده کتابی که عاشق یک پزشک متخصص زنان ممنوع الکار شده و قصه‌ها و خرده روایت‌هایی که نقطه پیوندشان مبارزات رزمی کار جوان است. شخصیت‌های زیادی در این کتاب وجود دارند؛ از جنازه‌ امیرعباس هویدا گرفته تا استخوان‌های رضاخان و شخصیت‌های بسیار دیگر. داستان سرخ سفید از دی‌ماه سال 1391 آغاز می‌شود اما در همین نقطه باقی نمی‌ماند. مهدی یزدانی خرم ما را به سی سال پیش می‌برد. و در این رفتن‌ها و برگشتن‌ها خرده‌روایتی از آدمی دیگر و شخصیتی دیگر نقل می‌شود که شاید روزی و شبی از این‌جا گذشته‌اند. از این رو شاید بتوان گفت برای خیابان شانزده آذر عبور یک کیوکوشین‌کای سی و سه ساله در دی ماه 1391 بی‌اهمیت‌ترین اتفاق در سی سال اخیر باشد. لحظه‌ای که خواننده به انتهای کتاب می‌رسد، ناگهان زاویه دید تغییر می‌کند، حضور ناگهانی راوی خواننده را آن‌چنان هیجان زده می‌کند که گویی کیوکوشین‌کای سی و سه ساله هم از این هیجان، برای مبارزه‌ای سخت نیرویی تازه می‌گیرد. این تغییر که به شدت غیرقابل پیش‌بینی است، آخرین چرخش دایره‌ایِ روایتی است که به پایان نزدیک می‌شود. و این بازگشت به نقطه آغازین خود نشانه‌ای از تکرارپذیری تاریخ است و یا مواجهه خواننده با این سؤال که آیا همه‌چیز دوباره اتفاق می‌افتد؟ نقطه قوت این داستان‌ها خالص بودن قصه شخصیت‌هایش و خلاقیت نویسنده است. انقلاب اگرچه ذاتا تحولی بنیادی در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، در داستان «سرخ سفید» به تمام آدم‌های جامعه از هر طبقه و سنی، مرده و زنده، سرایت می‌کند تا زمانی که شخصیت، ذات و کردار آن‌ها را تغییر می‌دهد. مهدی یزدانی خرم در دوم شهریور سال 1358 در تهران متولد شده است. او دارای کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران می‌باشد. از اواسط دهه هفتاد در صفحات ادبی مطبوعات ایران مقالات، گفت‌وگوها و یادداشت‌هایی را منتشر کرده‌ است. اما عمده شهرتش در این حوزه به نقدهای ادبی او باز می‌گردد. در بخشی از کتاب سرخ سفید می‌خوانیم: وارد که می‌شود شروع می‌کند به گرم کردن... باشگاه بزرگ است و تاتامی‌هایش را تازه شُسته‌اند... اسفنجِ زیرِ پایش فرو می‌رود... بعد سن‌سی یامهی بلندی می‌دهد و می‌گوید همه مرتب بنشینند دور تاتامی... کیوکوشین‌کای سی و سه‌ ساله به اشاره‌ی سن‌سی می‌رود وسطِ تاتامی و پشتِ خطِ سمتِ راست می‌ایستد... سن‌سی می‌گوید پانزده مسابقه‌ی یک‌دقیقه‌ای برای کمربندِ مشکی... قوانین رو همه می‌دونن... و می‌ایستد در عرضِ تاتامی برای قضاوتِ بازی‌ها و دو سه باتجربه را هم می‌گذارد برای کمک‌... کیوکوشین‌کای سی و سه‌ساله اولین حریفش را می‌بیند... جوانی با کمربندِ آبی... همه‌چیز آماده است... سن‌ سی اشاره می‌کند هر دو فایتر گارد بگیرند و بعدش هاجیمه... بازی اول همیشه رُسِ آدم کارنابلد را بیشتر می‌کشد... همه حلقه زده‌اند دورِ تاتامی و منتظرند مسابقه چِفت و جور شود... کیوکوشین‌کای سی و سه‌ساله به حریفِ اولش احترام می‌گذارد... بازی شروع می‌شود... باید نفسش را مدیریت کند... حریفِ کمربند‌ آبی‌اش لاغر است و فِرز... می‌خواهد خودی نشان دهد حتماً... مدام می‌کوبد روی سینه‌اش و می‌کوبد، اما جان ندارد سوکی‌هایش... فقط اذیت می‌کنند... هنوز تنش خشک است... یکی‌درمیان سوکی‌ها را رد می‌کند و منتظرِ فرصتی است برای تک زدن... برای تک‌ ضربه‌ای که کار را تمام کند... مبارزِ کمربند آبی چندباری خیز برمی‌دارد برای درو کردنش... برای خالی کردنِ پایش و انداختنش روی زمین... باتجربه‌تر از این حرف‌هاست و یک کمربندآبی پُرانگیزه زورِ درو کردنِ او را ندارد... پسر مدام پای تکیه‌گاه را می‌زند و کم‌کم سرش می‌آید پایین و کیوکوشین‌کای سی و سه ساله یکهو می‌بیند صورتِ بی‌دفاع را... درنگ نمی‌کند، درجا پای راست را، پای موافق را می‌کشد بالا و وقتی عصب‌های پای راستش پوستِ صورتِ عرق‌کرده را حس می‌کند مطمئن می‌شود کار تمام است... ماواشی جودانِ جانانه‌اش می‌نشیند روی گونه‌ی چپ پسرِ کمربندآبی... یک جوشِ نسبتاً درشت که سر باز کرده زیرِ فشار ضربه‌ی پا خودش را خالی می‌کند... چرکِ سفیدِ جامدی که رگه‌هایی از خون درش است پخش می‌شود توی هوا... کسی چیزی نمی‌بیند... تکه‌ی چرکْ کوچک است و احتمالاً نتیجه‌ی شکلات‌هایی است که پسرکِ کمربند آبی مدام می‌لنباند...
سفارش:1
باقی مانده:2

موقعیت و داستان / هنر روایت شخصی

110,000 تومان

در بخشی از کتاب موقعیت و داستان می‌خوانیم

اگر ویلیام هزلیت هر روز صبح با سختی و بیزاری تمام بیدار نمی‌شد، نمی‌توانست در لذت نفرت را بنویسد. اگر ویرجینیا وولف مشکلی در کنار آمدن با زندگی نداشت، مرگ بید را نمی‌نوشت، اگر جیمز بالدوین درگیر نبرد بی‌امانِ مهار کردن سیاه‌پوست و سفیدپوست درونِ خود نبود، یادداشت‌های یک پسر بومی را نمی‌نوشت. این متن‌ها کار نویسندگانی است که در عمیق‌ترین لایه‌ها با جستار درگیر بودند. خودِ این فرم آن‌ها را به درونی بودن عامدانه سوق داده است. در این‌جا نوشته به دنبال این نیست که برای خودش توصیفاتی روی کاغذ جمع کند یا تصاویری مستقل از تفکر یا الهامی شاعرانه ایجاد کند. زاویه‌ی دید از سیستم عصبی نشئت می‌گیرد و خودش را وقف شخص راوی می‌کند تا جستار را با نیروی محرکی درونی که خواننده از همان صفحه‌ی اول می‌شناسد پیش ببرد: اجبار این است که از خودِ روایت فقط برای شکل دادن تداعی‌هایی استفاده شود که متن را پیش ببرد و به واکاوی درونی منجر شود. این نویسندگان شاید خود را «نشناسند» (یعنی به اندازه‌ی بقیه‌ی ما خودشناسی دارند)، اما در هر مورد حیاتی است که بدانند موقع نوشتن که هستند. آن‌ها می‌دانند این‌جا هستند تا موضوعی را که در دست دارند شفاف کنند - و براساس همین الزام باید کارشان را انجام دهند. وقتی نویسندگان از کیستی خود در لحظه‌ی نوشتن ناآگاه‌اند (یعنی در جستار درگیر انگیزه‌هایی‌اند که نه می‌توانند تشخیص دهند و نه از پس حلش برمی‌آیند)، خیلی اوقات کار خوب از آب درنمی‌آید یا بسیار محدود می‌شود. جستار دی. اچ. لارنس، مگر زن‌ها تغییر می‌کنند؟، موردی از این‌دست است. روشن است که جستار در نکوهش فمینیست‌های دهه‌ی 1920 است و تعمق در تکرار نقش‌شان در تاریخ مدرن. از دید من کار موفقی نیست، نه به دلیل نظراتش، به این دلیل که خود لارنس نمی‌داند در پی چیست. این ندانستنِ نویسنده متن را محکوم به شکست می‌کند.
سفارش:0
باقی مانده:1

ملاحظاتی درباره‌ی مارکسیسم غربی

قیمت اصلی: 85,000 تومان بود.قیمت فعلی: 32,000 تومان.

معرفی کتاب ملاحظاتی درباره ی مارکسیسم غربی اثر پری آندرسون

پری اندرسون نویسنده این کتاب درباره گذر از عهد باستان به فئودالیسم، دولت های استبدادی، مسائل انگلستان و … آثاری دارد و در این کتاب هم به آرا و افکار نظریه پردازان مارکسیسم غربی را بررسی کرده و نسل های پیشین و جدید این نظریه را مورد مقایسه قرار داده است. نسخه اصلی این کتاب در سال ۱۹۷۶ به چاپ رسید. اندرسون در کتاب «ملاحظاتی درباره مارکسیسم غربی»، چرخش های فکری مارکسیست ها و زمینه های سیاسی اجتماعی این چرخش ها را مورد بررسی قرار داده است. به بیان ساده تر، پری اندرسون در این کتاب، در پی این بوده که تاریخی مختصر درباره این مساله بنویسد که چه بر سر سنت ماتریالیسم تاریخی رفته است. شرحی که این نویسنده در مسیر خود طی کرده، باعث بسط و گسترش نقاط مهمی در نظریه مارکسیستی شده است. کتاب «ملاحظاتی درباره مارکسیسم غربی»، ۵ فصل اصلی دارد که عناوین شان به ترتیب عبارت است از: «سنت کلاسیک»، «ظهور مارکسیسم غربی»، «چرخش های صوری»، «نوآوری های مضمونی» و «تقابل ها و نتیجه گیری ها».
سفارش:0
باقی مانده:1

روي خط چشم

9,000 تومان
پیمان هوشمندزاده در مقام داستان‌نویس تجربه‌هایی خاص و جدی‌داشته است. او بعدِ اقبالِ گسترده‏ی مجموعه ‌داستانِ ها‌ کردن در میانه‌ی دهه‌ی هشتاد، چند کتابِ دیگر نیز منتشر کرد که هر کدام به نوعی امتدادِ مسیری بودند که او در ها‌ کردن پی‌ریزی کرده بود. جدیدترین مجموعه ‌داستانِ او، روی خطِ چشم، شاملِ ده داستانِ کوتاه است که از منظرِ ساختاری به‏هم وابستگی دارند اما مستقل از هم خوانده می‌شوند. در داستان‌های این کتاب جهانِ مرموز طنزآلود هوشمندزاده در رابطه با انسان و اشیا و مهم‌تر از همه در ایجازِ زبانی‌اش آشکار می‏شو‌د. در هر داستان امری به‏ظاهر پیش‏پاافتاده کلِ متن را به تسخیرِ خود درمی‌آورد و موجب حرکتِ انسانش می‌شود به سوی نوعی مینیمالیسم در زندگی، مینیمالیسمی که در اعماقش جریانِ ممتدِ زیستن با بحران دست‏وپنجه نرم می‌کند و طنینِ آرام و درعین‏حال مؤثرش به آهستگی به گوش مخاطبِ هوشمندزاده می‌رسد. هر کدامِ این ده داستان درون‌مایه‏ای بکر دارد که از ذهنِ نقیضه‌سازِ نویسنده‌اش برآمده‌ است، درون‌مایه‌‏ای که در‌ش خونسردی راوی موج می‌زند و نیشخندش به جهان و ماجراهایش. و این شاید بزرگ‌ترین نفرینِ هوشمندزاده‌ی نویسنده است؛ پوزخندی که انگار بر جهانِ او ترسیم شده و مخاطبش را نشانه رفته است.