کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو 6/ معما در جام جهانی فوتبال

80,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

کارآگاه سیتو و دستیار چینی‌اش، چین می‌ادو، در «اداره‌ی پرونده‌های عجیب، مرموز و خیلی سخت» پلیس کار می‌کنند.

هوش و دقت کارآگاه سیتو در حال پرونده‌ها باعث شده که همه او را یکی از بهترین کارآگاهان دنیا بدانند، اما چیزی که بیش‌تر از همه باعث شهرت او شده، چیز دیگری است:

علاقه‌ی فراوانش به املت سیب‌زمینی! وقتی جام جهانی فوتبال در استادیوم ساکرسیتی آفریقای جنوبی گم می‌شود، هیچ‌کس را بهتر از کارگاه سیتو نمی‌توانید پیدا کنید تا جام گمشده را برایتان پیدا کند.

به هوش یک طرفدار پروپا قرص پیتزا شک نکنید!

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو 6/ معما در جام جهانی فوتبال

نویسنده
آنتونیو ایتوربه
مترجم
 رضا اسکندری
نوبت چاپ
تعداد صفحات 44
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008025764
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو 6/ معما در جام جهانی فوتبال”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

گود

32,000 تومان

در بخشی از کتاب گود می‌خوانیم

خلیل هر روز هفت صبح دوتا جعبه انار می‌ذاشت دم خونه‌ی سوری‌خانم و فخری کارش رو شروع می‌کرد. وقت‌هایی که انار می‌رسید، شیش ‌و نیم صبح اون‌جا بود. تابستون و بهار که انار نبود دیرتر می‌اومد. جعبه‌ها رو باید خودش تا طبقه‌ی سوم و اتاق بغل خرپشته می‌کشید روی پاش و بالا می‌برد. اون هم طوری که نه دخترها بیدار بشن و نه سوری داد بزنه «فخری نزنی به درودیوار.» جعبه رو می‌نداخت روی زانوی پای راستش و پله‌پله تا بالا می‌رفت. دور آخر پله‌ها که می‌رسید هن‌هن‌کنان چهارتا لیچار بار همایون شوهرش می‌کرد. خلیل یه‌بار می‌خواست کمک کنه جعبه‌ها رو تا اتاق فخری ببره، اما سوری که خلیل رو توی حیاط خونه‌ش دید، چنان قشقرقی به پا کرد که صداش تا خود بازارچه رفت و همه توی بازار به خلیل طعنه می‌زدن که رفته بودی «خونه‌ی سوری‌خانم». تا یکی دو هفته حالش خراب بود اما قول داده و طی کرده بود صبح‌به‌صبح دوتا جعبه انار ببره دم اون خونه، و می‌برد. فخری وقت‌هایی که خیلی خسته می‌شد، دهنش رو فرمی شبیه خندیدن بازوبسته می‌کرد و آب دهنش ولو می‌شد روی لباسش که با پشت آستین پیرهنِ همیشه‌سُرمه‌ایش پاک می‌کرد. «باس قرص کمر بندازم، دیگه جون واستادن ندارم. کی دست داره اون رو تو هاون بکوبه؟» کار صبحش توی پاییز و زمستون تکه‌تکه کردن انارها بود. اوایل سوری گیر داده بود که «باس انارا رو دون کنی.» فخری که هیچ‌وقت نفهمید کار سوری با انارها چیه. گفت «اینا رو تیکه‌تیکه کنم بعد له کنم، همون نمی‌شه؟» «آره. اما باس صاف بشه.»

اپوش

38,000 تومان
یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که در مقاطع مختلف زندگی آسیب‌های زیادی به افراد وارد کرده، اعتماد‌به‌نفس و عزت‌نفس‌شان را از میان می‌برد، مقایسه کردن خود با دیگران است. این عادت ناپسند که از نخستین سال‌های عمر، در نتیجه‌ی استفاده والدین از روش‌های تربیتی نادرست بروز می‌کند، زمینه‌ساز معضلات گوناگون در بزرگسالی افراد می‌شود. اهل نظر معتقدند با استفاده از داستان‌های جذاب که برای کودکان جالب باشد به راحتی می‌توان این مشکل را حل و فصل کرد. اپوش، از جمله کتبی است که روان‌شناسانبرای اموختن مقایسه نکردن خود با دیگران به کودکان بهره می‌گیرند. اپوش دیو خشکسالی بود. تا به حال چهره‌اش را در برکه یا جایی ندیده بود. هر جا می‌رفت آب‌ها بخار می‌شدند و خشکسالی می‌شد. به همین دلیل فکر می‌کرد خیلی جذاب و دل‌فریب است. روزی از بدترین روزها خودش را در آینه دید و وحشت کرد. از آینه پرسید چرا زشت مشانم می‌دهی؟ آینه گفت اگر باور نداری که زشتی از دیگران بپرس. او به راه افتاد تا از دیگران سوال کند که واقعا زشت است؟: «اپوش تکانی به خودش داد و سنگ‌ها از دور و برش کنار رفتند و دو کوه بلند ساختند. اسم یکی از کوه‌ها شد تفتان و یکی خشکان. اپوش در خدنگزارها راه افتاد و پایش به هر جا که رسید آن‌جا را خارزار کرد. رسید به مارمولکی و از مارمولک پرسید، من زشتم؟ مارمولک که از ترس دمش افتاده بود، آب دهنش را قورت داد و گفت، آره.»

بازي بي گناهان

20,000 تومان
کتاب «بازی بی‌گناهان» نوشته رائول ارخمی، نويسنده‌ی مطرح آرژانتينی معاصر است. او هر چند در بوينس‌آيرس به دنيا آمده اما سال‌هايی را در بارسلون اسپانيا زندگی کرده است. این رمان سال ۲۰۰۸ منتشر شده و جايزه‌ی معتبر بهترين رمانِ سياهِ اسپانيا را هم از آن خود کرده است. اين اثر قصه‌ی عجيبی دارد. کارمند وزارت دادگستری به ‌واسطه‌ی احساسِ حضورِ روحِ يک زن در اطرافش دوباره پرونده‌ی مرگِ او را مرور می‌کند و شخصاً تصميم می‌گيرد دريابد چه در پسِ کشف‌وشهودِ عجيبش پنهان شده است. اين لحظه‌ای ا‌ست که قرار است واقعيتی به‌شدت متفاوت و جان‌دار کشف و روايت شود. واقعيتی که در آن انبوهی از آدم‌های رده‌بالا حضور دارند که شايد دست‌شان به خون آغشته باشد يا... قصه روايتی مملو از تصوير و اتفاق دارد و ماجراها از چند زوايه روايت می‌شوند. هر چند نويسنده از تکنيک‌های ادبيات معمايی و پليسی استادانه استفاده کرده اما رمانِ او اثری‌است تلفيقی از چند ژانر ادبی. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «اسم من خوان مانوئل گالوان است، قاضی هستم. البته فعلاً. مسیرم را مثل بقیه با دادن حکم های تندوتیز باز کردم اما بالاخره پذیرفتم که چیز ها همان طورند که هستند و نمی شود عوض شان کرد. حالا فقط گه گاه یک جرقه ی عصیان یا بی صبری فوری که بخواهد مسیر روزمره ای را که به سوی هیچ می رود به هم بریزد، خودی نشان می دهد. بیست و هشت اکتبر خوابش را دیدم. ممکن نیست تاریخ آن خواب یا چهره ی زن را فراموش کنم. به من لبخند می زد و با دستش همان علامتی را نشان می داد که ماریلا دخترم چند روز قبل برای این که به همه توضیح بدهد چندساله شده است، از آن استفاده کرد. چهار انگشت چاقالو ی ماریلا، چهار انگشت کشیده، شاید به خاطر سایه ها، متعلق به زن مُرده.»

کارآگاه سیتو و دستیارش چین‌می‌ادو 5/ در جستجوی موها

90,000 تومان
کتاب پرونده های کارآگاه سیتو 5 توسط انتشارات هوپا و تألیف آنتونیو ایتوربه و ترجمه رضا اسکندری در 44 صفحه منتشر شده است.
خلاصه کتاب به شرح زیر است. کارآگاه سیتو و دستیار چینی‌اش، چین می‌ادو، در «اداره‌ی پرونده‌های عجیب، مرموز و خیلی سخت» پلیس کار می‌کنند.
هوش و دقت کارآگاه سیتو در حال پرونده‌ها باعث شده که همه او را یکی از بهترین کارآگاهان دنیا بدانند، اما چیزی که بیش‌تر از همه باعث شهرت او شده، چیز دیگری است: علاقه‌ی فراوانش به املت سیب‌زمینی!
برای کارآگاه سیتو هیچ‌چیز بدتر از این نیست که وقتی گشنه شده و می‌خواهد خودش را به غذاخوری برساند، یک پرونده جلوی پایش سبز بشود.
آن‌هم چه پرونده‌ای: پرونده‌ی یک کلاه‌گیس گمشده!
سفارش:0
باقی مانده:2

پسرکی با پیژامه‌ی راه‌راه

13,000 تومان
رمان «پسرکی با پیژامه‌ی راه‌راه» نوشته‌ی جان بوین به روزگار سیاه تاریخ می‌پردازد و درباره انسان‌هایی حرف می‌زند که باید بین قربانی و ظالم بودن یکی را انتخاب کنند. حد وسط و راه نجاتی وجود ندارد. برنو‌نه ساله به خاطر شغل پدرش مجبور می‌شود همراه اعضا خانواده خانه‌شان را در برلین رها کنند و به جایی دورافتاده بروند. در طرف دیگر، پسری با پیژامه‌ی راه راه در اردوگاه نازی در لهستان زندانی شده. از خانواده‌اش جدا شده و غذایی برای خوردن ندارد. دو کودک در دو جای متفاوت فکر می‌کنند بدبخت‌ترین انسان‌های روی زمین هستند. اما زندگی آن‌ها را در موقعیت دشوار «انتخاب» قرار می‌دهد. در بخشی از رمان می‌خوانیم: «آرام راهش را گرفت و از پله‌ها بالا رفت، یک دستش به نرده بود، و از خود می‌پرسید آیا خانه‌ی جدید در جا و مکان جدید، آن‌جا که کار جدید باید آغاز می‌شد، چنین نرده‌ی خوبی خواهد داشت که مثل همین یکی بشود ازش سُر خورد. چون نرده‌های این خانه از همان طبقه‌ی بالا تا کف زیرزمین کشیده می‌شد. همان اتاق بالایی که اگر روی نوک پاهایش بلند می‌شد و قاب پنجره را سفت می‌چسبید می‌توانست سراسر برلین را ببیند و برونو هیچ‌چیز را بیشتر از این دوست نداشت که در طبقه‌ی بالا سوار آن نرده شود و تا آن سر خانه سُر بخورد و توی راه صدای ویژویژ از خود دربیاورد. از طبقه‌ی بالا سُر می‌خورد تا طبقهٔ بعدی، همان جا که اتاق پدر و مادرش و حمام بزرگ قرار داشت تا جایی که به هر صورت قرار نبود او در آن‌جا باشد. سُر می‌خورد تا طبقهٔ دیگری که اتاق خود و همچنین گرتل قرار داشت با آن حمام کوچک‌تر، حمامی که قرار بود بیشتر از آن‌که باید از آن استفاده کند.»

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 6/ هورااا سرمگس!

70,000 تومان
انتشارات هوپا منتشر کرد: فکر می کنی مگس ها حشره های موذی و اعصاب خردکنی هستند؟ فکر می کنی تنها کاری بلدند این است که ویز ویز کنند و وقتی خوابیده ای، موی دماغت بشوند؟ هیچ فکر می کردی مگس ها می توانند باهات دوست بشوند؟ ویزززز توی تیم فوتبال توپچی ها به پیش بازی می کند. سرمگس هم باهاش تمرین می کند. یعنی مربی روز مسابقه بزرگ. سرمگس را می گذارد توی تیم؟
سفارش:1
باقی مانده:1