کارآگاه کرگدن در باغوحش مرموز 2/ راز استخر سرخ
95,000 تومان
یک فیل گم شده است؟ غذای شیرها را دزدیده اند؟ سگ های آبی را مسموم کرده اند؟ خرس های پاندا را رنگی کرده اند؟ توی استخر خون ریخته؟ برای شغال نامه های تهدیدآمیز فرستاده اند؟
چه کسی برای شترمرغ تله کار گذاشته؟ چه کسی شب ها فلامینگوها را می ترساند؟ هوم…همه ی این ها از اسرار این باغ وحش هستند.
می خواهید این پرونده ها را حل کنید؟ پس معطلش نکنید و بیایید پیش من. توی قفس سوم نشسته ام، توی حمام گِل خودم. بله، این منم. کارآگاه کرگدن! منتظر پرونده ی بعدی! … بوی هیجان را از همین حالا می شنوم.
استخر دلفین ها سرخ شده؟ یعنی کار چه کسی است؟ یک معمای دیگر که کارآگاه کرگدن به کمک دستیارش آن را حل خواهد کرد.
فقط 2 عدد در انبار موجود است
کارآگاه کرگدن در باغوحش مرموز 2/ راز استخر سرخ
نویسنده |
آلخاندرو رودریگث، پیلار لوثانو
|
مترجم |
کژوان آبهشت
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 54 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786008655688
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
گود
در بخشی از کتاب گود میخوانیم
خلیل هر روز هفت صبح دوتا جعبه انار میذاشت دم خونهی سوریخانم و فخری کارش رو شروع میکرد. وقتهایی که انار میرسید، شیش و نیم صبح اونجا بود. تابستون و بهار که انار نبود دیرتر میاومد. جعبهها رو باید خودش تا طبقهی سوم و اتاق بغل خرپشته میکشید روی پاش و بالا میبرد. اون هم طوری که نه دخترها بیدار بشن و نه سوری داد بزنه «فخری نزنی به درودیوار.» جعبه رو مینداخت روی زانوی پای راستش و پلهپله تا بالا میرفت. دور آخر پلهها که میرسید هنهنکنان چهارتا لیچار بار همایون شوهرش میکرد. خلیل یهبار میخواست کمک کنه جعبهها رو تا اتاق فخری ببره، اما سوری که خلیل رو توی حیاط خونهش دید، چنان قشقرقی به پا کرد که صداش تا خود بازارچه رفت و همه توی بازار به خلیل طعنه میزدن که رفته بودی «خونهی سوریخانم». تا یکی دو هفته حالش خراب بود اما قول داده و طی کرده بود صبحبهصبح دوتا جعبه انار ببره دم اون خونه، و میبرد. فخری وقتهایی که خیلی خسته میشد، دهنش رو فرمی شبیه خندیدن بازوبسته میکرد و آب دهنش ولو میشد روی لباسش که با پشت آستین پیرهنِ همیشهسُرمهایش پاک میکرد. «باس قرص کمر بندازم، دیگه جون واستادن ندارم. کی دست داره اون رو تو هاون بکوبه؟» کار صبحش توی پاییز و زمستون تکهتکه کردن انارها بود. اوایل سوری گیر داده بود که «باس انارا رو دون کنی.» فخری که هیچوقت نفهمید کار سوری با انارها چیه. گفت «اینا رو تیکهتیکه کنم بعد له کنم، همون نمیشه؟» «آره. اما باس صاف بشه.»بیمارستان
نامه باستان: ویرایش و گزارش شاهنامه فردوسی
عکس دستهجمعی با پدرخوانده: سفر به سهگانهی کاپولا
در بخشی از کتاب عکس دسته جمعی با پدرخوانده: سفر به سه گانهی کاپولا میخوانیم
زن امریکایی، آری، همهی نقش کِی در پدرخواندهها همین است. او تنها کسی در میان شخصیتهای اصلی است که رگوریشهی ایتالیایی ندارد. تبار ایرلندی تام هگن هم شاید یکی از دلایل دور نگه داشتنِ گاهگاهیاش از مسائل مربوط به خانواده باشد، اما تام درهرحال از بچگی در میان ایتالیاییتبارها بزرگ شده است، و حتی یکبار با مایکل به ایتالیایی حرف میزند. کِی تنها بیگانهی واقعی داستان است. در کتاب پوزو، مایکل برایش مفصلاً توضیح میدهد که چرا دن کورلیونه هیچ اعتقادی به نظم و قانون امریکایی ندارد و تحقق هر دو را خودش و خانوادهی بزرگش به عهده گرفتهاند. آنجا البته کِی، که خودش و پدر و مادر نیوهمشایریاش دقیقاً همان امریکاییِ نمونهای خوباند که معمولاً وقت گرفتاری «پیش پلیس میروند»، خودش را از بازی کنار میکشد و اینطور تسکین میدهد که عشقش به مایکل همهچیز را توجیه میکند. دایان کیتن اما هیچ چنین نیست. او در مرز میان بیخبری و خودفریبی بازی میکند و از لحظهی قیامش علیه مایکل در فیلم دوم عملاً آدم دیگری میشود. همین جا باید به آن حکم کلی اشاره کنم که نوشته بودم مکان در پدرخواندهها معمولاً معرفی نمیشود. آدمها در تاریکروشناهای گوردن ویلیس جایی جمع میشوند که چندان معلوم نیست کجاست، و چیزهایی میگویند که چندان معلوم نیست که به چه معنی است. اما یکی از نمونههای نادر معرفی مکان در همین دعوای زن و شوهری، که پیامد عصیان کِی است، رخ میدهد. پیش از آمدن کِی به اتاق مایکل، نمایی بیرونی از سردر هتل دیده میشود. اتفاق هم سراسر در نور روز میافتد. اما نکته اینجاست که سویهی خانوادگی داستان در این فصل موضوع اصلی است، خانواده به مفهوم رایج و نه مافیایی کلمه.ابدیت لحظه عشق
حکایت عشقی بیقاف بیشین بینقطه
معرفی کتاب حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بخت اخلاقی
زیر نظر دکتر مسعود علیا بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ اخلاق کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.