کاربرد هنر در مسیر نوجوانی

99,500 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
چرا هنر اهمیت دارد؟ پاسخ‌هایی که بزرگسالان به این پرسش می‌دهند قانع کننده نیست. فقط می‌دانند که هنر مهم است و باید بدان پرداخت. این کتاب کودکان و نوجوانان را راهنمایی می‌کند تا با دیدی متفاوت به مسئله‌ی هنر و اهمیت آن در زندگی توجه کنند؛ و برای این کار می‌کوشد نشان دهد که برای فهم هنر پیش از هر چیز باید به شیوه‌ای متفاوت به زندگی نگاه کرد. نویسنده با بررسی برخی از آثار هنری مهم در طول تاریخ به این مسئله می‌پردازد که چه انگیزه‌هایی به خلق این آثار منجر شده‌اند و این آثار چه جایگاهی در ذهن و زندگی هنرمندان داشته‌اند. در عین حال هنر ابزار یا وسیله‌ی مهمی است برای معنا‌بخشیدن به تجربه‌های ما در زندگی؛ تجربه‌های گذشته و هم حال و آینده. هنر باعث می‌شود لحظات و احساسات خوب زندگی‌مان را ثبت و جاودانه کنیم و ارزش امور را بهتر درک کنیم؛ هنر ما را از ملال می‌رهاند و به ما امید می‌بخشد. پس احتمالا مهم‌ترین دستاورد این کتاب نزدیک کردن هنر و زندگی روزمره به یکدیگر است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کاربرد هنر در مسیر نوجوانی

نویسنده آلن دوباتن
مترجم
محمد هدایتی
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 156
نوع جلد شوميز
قطع رقعی
سال نشر —–
سال چاپ اول 1401
موضوع
روانشناسی
نوع کاغذ ——
وزن 500 گرم
شابک
978-6226977852

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کاربرد هنر در مسیر نوجوانی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فلسفۀ سیاسی

570,000 تومان
کتاب « فلسفه سیاسی» "دانشنامه فلسفه استنفورد( 6 )" توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است. این دایره المعارف در سال 1995 توسط ادوارد زالتا ایجاد شد، با هدف صریح ارائه یک دانشنامه پویا که به طور منظم به روز می شود، و بنابراین به روش دایره المعارف های چاپی معمولی تاریخ گذاری نمی شود. منشور دایره المعارف به مقالات رقیب در یک موضوع اجازه می دهد تا منعکس کننده اختلاف نظرهای مستدل در میان محققان باشد. در ابتدا، با بودجه عمومی ایالات متحده توسط بنیاد ملی علوم انسانی و بنیاد ملی علوم توسعه یافت. یک طرح جمع آوری کمک مالی طولانی مدت برای حفظ دسترسی آزاد به دایره المعارف توسط بسیاری از کتابخانه های دانشگاهی و کنسرسیوم های کتابخانه پشتیبانی می شود. این موسسات بر اساس طرحی که توسط SEP با همکاری ائتلاف انتشارات علمی و منابع علمی، ائتلاف بین‌المللی کنسرسیوم کتابخانه‌ها، و شبکه کتابخانه‌های جنوب شرقی طراحی شده است، با بودجه مشابه از بنیاد ملی علوم انسانی همکاری می‌کنند.

شریفجان شریفجان

35,000 تومان
داستان حاضر اثر ‘تقی مدرسی ‘با توصیفی از منطقه ‘شریفجان ‘آغاز می شود; منطقه ای که در کنار کویر واقع شده و راه آهن سراسری از دو فرسخی آن می گذرد. فضای داستان مربوط به وقایع بعد از مشروطه است. در این داستان خانواده اصلانی با وجود حرمت و قدمت آبا و اجدادی در حال ورشکستگی است’. فرهاد ‘فرزند میرزا اصلان خان, شخصیت اصلی داستان است که وقایع زندگی او با توصیفی از فضای رمان درهم می آمیزد. . . .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

رهبران جهان باستان (2) داریوش بزرگ

4,500 تومان
روایت با ماجرای مرگ «کمبوجیه» و جانشینی «بردیا» دروغین آغاز و با چگونگی خلع وی از سلطنت و تاج‌گذاری داریوش ادامه می‌یابد. پس از آن درباره مبارزه داریوش بر علیه «سکاها»، «ساخت کتیبه بیستون»، «نحوه تکمیل کانال سوئز از رود نیل تا دریای سرخ»، «ساختن پلی از قایق در عرض تنگه بوسفور»، «شورش آریستا گوراس یونانی علیه پارسیان»، «تسخیر قبرس توسط داریوش»، «شکست پارسی‌ها در جنگ ماراتن» و... توضیح داده می‌شود. این روایت با بررسی مرگ داریوش و چگونگی سقوط امپراتوری هخامنشی پایان می‌یابد.

28 قصه، مرغ نوروزی و عید نوروز

15,000 تومان
28 قصه مرغ نوروزی و عید نوروز نویسنده سيدحسين ميرکاظمي مترجم ——- نوبت چاپ ——- تعداد صفحات 160 نوع جلد

سلطنت پنهان (سه گانه صعود.3)

18,000 تومان
در سرزمینی دور، جنگ داخلی در حال شعله‌ور شدن است. اشرافزاده‌ای به نام «کانِر» برای متحد کردن مردم جدا شده از قلمروی پادشاهی، نقشه زیرکانه‌ای می‌کشد تا فرد دیگری را برای پسر گمشده پادشاه پیدا کند و او را بر تخت سلطنت بنشاند. برای به دست آوردن این نقش چهار یتیم مجبور می‌شوند با یکدیگر رقابت کنند. یکی از آن‌ها پسر سرکش و باهوشی است به نام «سیج». او می‌داند که انگیزه‌های «کانِر» مشکوک است، با این حال، زندگی او بر لبه پرتگاه قرار دارد. «سیج» باید انتخاب شود تا نقش شاهزاده را بازی کند یا منتظر  مرگش باشد. رقیب‌های او هم برای برنده شدن در این رقابت نفسگیر، نقشه‌های خودشان را طراحی کرده‌اند و منتظرند به نحو ماهرانه‌ای آن را اجرا کنند. به همین خاطر «سیج» نباید به کسی اعتماد کند و باید نقشه‌هایش را پنهان نگه دارد.هنگامی که «سیج» از یتیم‌خانه درب و داغون خود به کاخ مجلل «کانِر» می‌آید، این فریب لایه لایه خود را نشان می‌دهد و در نهایت، حقیقتی آشکار می‌شود که بسیار خطرناک‌تر از تمام دروغ‌هاست: «اگر مجبور بودم یک بار دیگر زندگی کنم، هرگز این زندگی را انتخاب نمی‌کردم. اما باید بگویم اصلاً مطمئن نیستم که انتخاب دیگری داشته‌ام. این‌ها فکرهایی بود که از ذهنم می‌گذشت، درست هنگامی که با گوشت کبابی در زیر بغلم در حال فرار از بازار بودم.» سه‌گانه صعود داستان مهیج و جذاب پادشاهی است که برای حفظ بقای سلطنت ناگزیر می‌شود تاج و تختش را رها کند. آیا او دوباره به سرزمینش باز خواهد گشت؟