کار

45,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
«این روزها در هر شرکتی حداقل یک نفر هست که آرام آرام به سمت دیوانه شدن می‌رود.» باب اسلاکوم مضطرب و خسته است و از کارش می‌ترسد. پس چرا بیش از هر چیز دنبال فرصتی است تا بتواند در گردهمایی بعدی شرکت سخنرانی کند؟ هلر، در این کتاب طنزآمیز و تیره، ما را به گردشی در گردونه دیوانه‌کننده کار می‌برد. محل کار هلر مهد پارانویا، تهور و شوخی‌های تهوع‌آور است و تا ابد پرسشی دیرین بر آن سایه افکنده است؛ واقعا کیست که این نمایش را اداره می‌کند؟ کار یکنواخت و ملال‌آور روزانه‌مان، وقتی به قلم هلر در بیاید، هیچ‌وقت آن‌قدرها هم پوچ به نظر نمی‌رسد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786008957317 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات

کار

نویسنده جوزف هلر
مترجم فریدالدین سلیمانی
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 96
نوع جلد شوميز
قطع پالتویی
سال نشر —–
سال چاپ اول 1398
موضوع
ادبیات داستانی
نوع کاغذ ——
وزن 500 گرم
شابک
9786008957317

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مبانی برنامه ریزی صنعت گردشگری

3,100 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته‌های جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری و مدیریت جهانگردی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی دروس «جغرافیا و صنعت توریسم»، «شناخت صنعت گردشگری»، «برنامه‌ریزی توسعه جهانگردی»، «جغرافیای جهانگردی عمومی»، هر کدام به ارزش 2 واحد، همچنین رشته جغرافیا با گرایش برنامهریزی توریسم در مقطع کارشناسی ارشد به‌عنوان منبع فرعی درس «تکنیکها و مدلهای برنامه‌ریزی توریسم» به ارزش 2 واحد، در رشته جغرافیا و برنامه‌ریزی توریسم در مقطع کارشناسی ارشد به‌عنوان منبع اصلی درس «برنامه‌ریزی توریسم 1: طرح‌های کلان» به ارزش 2 واحد تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهی، سایر علاقه‌مندان نیز از آن بهره‌مند شوند.
فهرست:
پیشگفتار مقدمه فصل اول: کلیات فصل دوم: اصول صنعت گردشگری فصل سوم: توسعه صنعت گردشگری فصل چهارم: مدیریت صنعت گردشگری فصل پنجم: بازاریابی صنعت گردشگری منابع و مأخذ واژه‌نامه در پایان هر فصل مبحثی با نام «چند پرسش و تأمل» آمده است

7 گفتار درباره ترجمه

85,000 تومان
اگر ترجمه را به صورت برگردان نوشته يا گفته‌اي از يك زبان به عنوان زبان مبدا به زبان ديگر يا زبان مقصد تعريف كنيم، مطلوب‌ترين نوع اين برگردان زماني تحقق مي‌يابد كه تاثير آن نوشته يا گفته در خواننده يا شنونده زبان مبدا به خواننده يا شنونده زبان مقصد نيز منتقل شود. به عبارت ساده‌تر ترجمه عبارت است از برگردان متني از زبان مبدا به زبان مقصد بدون كوچك‌ترين افزايش يا كاهش در صورت و معني. اين تعريف اگر چه دقيق است اما صرفا جنبه نظري دارد، زيرا هيچ پيامي را نمي‌توان بدون تغيير در صورت و معني از زباني به زبان ديگر منتقل كرد.

کتاب سازمان مسعود

160,000 تومان
معرفی کتاب سازمان مسعود سازمان مسعود انسان شناسی برهه بعد از انقلاب سازمانیست که بنیانگزارانش آرمان هایی هر چند مبهم اما انسانی داشتند.شاخه غیر مارکسیست سازمان به رهبر مسعود بر آن است که میراث دار راستین بنیانگزاران بوده و از این رو مسیری که سازمان طی کرده اجتناب ناپذیر و زاده جبری منطق موقعیت است. سازمان مسعود سعی کرده نخست تفاوت منش بنیانگزاران و نحله مسعود را نشان دهد و بعد تاریخ بعد از انقلاب سازمان را با نگاهی انسان شناختی وا کاود.سرنوشت مجاهدین که عموما تحت تاثیر سازمان مجاهدین خلق ایران رقم خورده است سرنوشت آرمانگرایانیست که بی خود از خویشتن دست به اسلحه بردند و جان خود را به هیچ گرفتند و چیزی را جستند که هرگز به دست نیامد. این سرنوشت قابل تامل و دانستن است از آن رو که اندرزهایی از آن به دست می آید که در دوران طوفان زا و طوفان زده ما بسیار راهگشاست،تا شاید اگر فرصتی برای بالیدن پیش آمد باد نکاریم و افسوس درو نکنیم . چنین باد.
سفارش:0
باقی مانده:1

جنگاوران 4 گلادیاتور

19,000 تومان
به دنیای گلادیاتورها خوش آمدید. دنیایی عجیب که پر از تضادهاست. جایی که فرومایگان می‌آموزند با شرافت زندگی کنند و با شرافت بمیرند. در این کتاب، هنرمند به همان اندازه که تحسین می‌شود، تحقیر می‌شود و بسیاری از گلادیاتورها، نیز تماشاگران اطراف گود را تحقیر می‌کنند. کتاب حاضر راهنمای خواننده از اولین گام‌های لرزان تا آستانه ورود به مدرسه گلادیاتورهاست. 

مطرود و دو داستان ديگر

160,000 تومان
بخشی از کتاب مطرود و دو داستان دیگر شهر را درست نمی‌شناختم، شهر محل تولدم و محل اولین گام‌هایم در این جهان، و بعد گام‌های دیگرم، آن‌چنان پُرشمار که گمان می‌کردم همهٔ ردپاهایم گم شده، اما اشتباه می‌کردم. چه کم بیرون می‌رفتم! گه‌گاه پشت پنجره می‌رفتم، پرده‌ها را کنار می‌زدم و بیرون را تماشا می‌کردم. اما بعد تندی برمی‌گشتم به کنج اتاق، به سوی تخت‌خواب. در این هوایی که محاطم کرده بود احساس ناخوشی می‌کردم، احساس گمگشتگی در برابر هرج‌ومرج چشم‌اندازهای بی‌شمار. اما همچنان می‌دانستم در این برهه چه‌طور عمل کنم، در مواقعی که کاملاً ضروری بود. اما اول چشم چرخاندم به سوی آسمان، همان جا که به ما مدد می‌رساند، که هیچ مسیری در آن نیست، که انسان در آن آزادانه پرسه می‌زند، همچون در برهوت، و هیچ‌چیز سد نگاهت نمی‌شود، هر جا که چشم بگردانی، مگر حدودوثغور خودِ نگاه. سرِ آخر ملال‌آور می‌شود. بچه که بودم گمان می‌کردم زندگی وسط دشت چه خوب است، و رفتم به خلنگ‌زار لونِبورک۱ با فکر دشت رفتم به خلنگ‌زار. خلنگ‌زارهای نزدیک‌تر دیگری هم بود، اما صدایی مدام به‌ام می‌گفت، خلنگ‌زار لونِبورک به کارت می‌آید. به‌حتم عامل ۲lüne در این ماجرا مؤثر بود. از قرار معلوم خلنگ‌زار لونِبورک به‌هیچ‌وجه رضایت‌بخش نبود، به‌هیچ‌وجه. ناامید به خانه آمدم، و درعین‌حال آسوده‌خاطر. بله، نمی‌دانم چرا، اما هیچ‌وقت ناامید نشده‌ام، اغلب در روزهای نخست ناامید می‌شدم، بدون آن‌که هم‌زمان، یا اندکی بعد، آسودگی خاطر انکارناپذیری احساس کنم.
سفارش:0
باقی مانده:2

گور به گور

350,000 تومان

بخشی از کتاب گور به گور

«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، می‌خندید، تو اون واگنِ دراز هی می‌خندید، رد که می‌شد کله‌هاشون رو برمی‌گردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی می‌خندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفت‌تیرها می‌خندی؟» گفتم «چرا می‌خندی؟ برای این که از صدای خنده بدت می‌آد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکی‌شون پهلوش نشست، یکی‌شون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب می‌رفت. یکی‌شون باید عقب عقب می‌رفت، چون که پول دولت پشت هر دونه‌ش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، این‌ها هم سوار پول دولت شده‌اند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمی‌دونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من می‌دونم این چیه. «برای همین داری می‌خندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»
سفارش:0
باقی مانده:3