کار

45,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1
«این روزها در هر شرکتی حداقل یک نفر هست که آرام آرام به سمت دیوانه شدن می‌رود.» باب اسلاکوم مضطرب و خسته است و از کارش می‌ترسد. پس چرا بیش از هر چیز دنبال فرصتی است تا بتواند در گردهمایی بعدی شرکت سخنرانی کند؟ هلر، در این کتاب طنزآمیز و تیره، ما را به گردشی در گردونه دیوانه‌کننده کار می‌برد. محل کار هلر مهد پارانویا، تهور و شوخی‌های تهوع‌آور است و تا ابد پرسشی دیرین بر آن سایه افکنده است؛ واقعا کیست که این نمایش را اداره می‌کند؟ کار یکنواخت و ملال‌آور روزانه‌مان، وقتی به قلم هلر در بیاید، هیچ‌وقت آن‌قدرها هم پوچ به نظر نمی‌رسد.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9786008957317 دسته: , برچسب: , ,
توضیحات

کار

نویسنده جوزف هلر
مترجم فریدالدین سلیمانی
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 96
نوع جلد شوميز
قطع پالتویی
سال نشر —–
سال چاپ اول 1398
موضوع
ادبیات داستانی
نوع کاغذ ——
وزن 500 گرم
شابک
9786008957317

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

روان شناسی و سنجش هوش

60,000 تومان
هوش، توانایی است که به دشواری تعریف می‌شود؛ زیرا عناصر زیادی وارد عمل می‌شوند و در افراد مختلف به شیوه‌های مختلف ترکیب می‌شوند تا تعیین مکانیسم دقیق آن امکان‌پذیر باشد؛ اما می‌توان جلوه‌های هوش را مشاهده کرد و با برخی دوراندیشی‌ها آن‌ها را اندازه گرفت. سؤال: آیا من باهوش هستم؟ در روانشناسی جدید به صورت زیر تعریف می‌شود: آیا ضریب هوشی من بالاست؟ می‌توان به این سؤال با استفاده از آزمون‌های هوش، پاسخ رضایت بخش داد. در صفحاتی که به دنبال می‌آید، مجموعه‌هایی از این آزمون‌ها را خواهید دید. با دقت به آن‌ها پاسخ دهید، زیرا درباره استعدادهای شما نشانه‌های خوبی فراهم خواهند آورد. با این همه، در نتیجه گیری‌های قطعی از آن‌ها عجله نکنید. نمی‌توان هوش را در یک فرمول جای داد؛ حتی اگر این فرمول روشنگری‌های دقیقی را در اختیار بگذارد، نشانه قضاوت نیست.

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.

کتاب تاریخ 18 ساله آذربایجان

455,000 تومان
معرفی کتاب تاریخ 18 ساله آذربایجان تاریخ هجده ساله ی آذربایجان که با نام سرنوشت گردان و دلیران نیز شناخته می شود، اثر احمد کسروی، تاریخ نگار و حقوق دان و نظریه پرداز فرهیخته ی ایرانی است که آثار او از مرز هفتاد مجلد نیز گذشته است. وی از جمله اندیشمندانی بود که با تسلط به امور سیاسی، دینی، ادبی و زبان شناسی، آثاری با تحلیل های چند جانبه ارائه می کرد و چنان در بیان حقیقت های تاریخی کوشا بود که مورد تحسین دیگر پژوهشگران نیز قرار گرفت. نو گرایی و علم دوستی کسروی، او را در میان اندیشمندان زمان خود سرآمد ساخته بود و دوری او از خرافه و انجام پژوهش های عمیق برای ارائه ی اثر، به نظریات او اعتبار می بخشید. از میان فعالیت های کسروی، عملکرد او در ثبت وقایع انقلاب مشروطه سبب ایجاد اثری به نام تاریخ هجده ساله ی آذربایجان شد که تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در زمان مشروطه و بعد از آن را بیان می کند. از او اثر دیگری هم منتشر شده که بیشتر به وقایع قبل انقلاب مشروطه و شکل گیری کانون های مشروطه خواهی در استان های دیگر می پردازد اما وی که خود اهل تبریز بود و همواره در پژوهش و ثبت رویدادهای آن منطقه می کوشید، در این کتاب، اتفاقات و آثار مشروطه خواهی در خطه ی آذربایجان را با تاکید بر حوادث بعد از انقلاب مشروطه به رشته ی تحریر درآورده است. این اثر که به دیدگاه خود نویسنده، ادامه ی کتاب تاریخ مشروطه ایران است، به همراه آن کتاب ابتدا به شکل مقاله های دوره ای در مجله ی ادبی و پژوهشی پیمان که مدیر مسئول آن خود کسروی بود، به چاپ می رسید اما در سال هزار و سیصد و نوزده توسط وی به صورت کتاب عرضه شد و اکنون از مهم ترین مراجع تاریخی عصر مشروطه به حساب می آید. .

جمجمه حقیقت

6,500 تومان
فروشگاه جادویی ، اوج تخیل نویسنده این کتاب از دوران کودکی‌اش است . دنیای این فروشگاه به طرز عجیبی در تخیلاتش رشد می‌کند و او سعی دارد عناصر دنباله‌داری وارد کتاب‌هایش کند . بیشتر مطالب کتاب‌ها بر اساس زندگی واقعی نوشته شده است . ماجرا از آنجا شروع می‌شود که راسل از فروشگاه جادویی آقای الایوز عجیب و غریب ، یک حلقه هیولا می‌خرد . راسل فکر می‌کند که حلقه از آن انگشترهای قلابی است . اما وقتی طبق دستور حلقه را در انگشتش می‌کند ، ورد را می‌خواند و نگین روی آن را یکبار می‌چرخاند ، یک دفعه دو تا شاخ از کله‌اش بیرون می‌زند و صورتش مو درمی‌آورد و ناگهان به یک هیولا تبدیل می‌شود . ماجراهای جلد دوم فروشگاه جادویی از آن‌جا شروع می‌شود که قلدرهای مدرسه دنبال جریمی می‌کنند ، او هنگام فرار به طور اتفاقی به فروشگاه جادویی آقای الایوز برمی‌خورد و از فروشگاه تخم بسیار بزرگ و عجیبی می‌خرد . در کتاب « وزغ جنیفر » بچه‌ها می‌فهمند که چگونه جنیفر این وزغ گنده و عجیب و غریب را خریده است و در نهایت در « جمجمه حقیقت » بچه‌ها با چارلی که دروغگوترین پسر مدرسه است آشنا می‌شوند . بچه‌ها به چارلی اعتماد ندارند و . . . کتاب « ماجراهای فروشگاه جادویی » در ٤ جلد وارد بازار کتاب شده است .

خشونت (پنج نگاه زیرچشمی)

190,000 تومان

معرفی کتاب خشونت (پنج نگاه زیرچشمی)

اسلاوُی ژیژک، این فیلسوف، منتقد فرهنگی و کوشنده‌ی سیاسی، چارچوب مسحورکننده‌ی تازه‌ای برای نگرش به نیروهای خشونت در جهان ما به‌دست می‌دهد. وی با دستمایه قرار دادن تاریخ، فلسفه، کتاب‌ها، فیلم‌ها، روان‌پزشکی لکان و لطیفه‌ها به بررسی شیوه‌های فهم و بدفهمی خشونت می‌پردازد.
ژیژک با استفاده از بینش فرهنگی بی‌مانند خود تبیین تازه‌ای از شورش‌های سال ۲۰۰۵ پاریس ارائه می‌کند؛ در سهل‌گیری نسبت به خشونت که براساس انسان‌دوستی انجام می‌شود تردید روا می‌دارد و به شکلی جسورانه به تأمل درباره‌ی تصویر قدرتمند و عزم جزم تروریست‌های روزگار حاضر می‌نشیند.
به گفته‌ی ژیژک خشونت سه شکل دارد: کنشگرانه (جنایت، ارعاب)، کنش‌پذیرانه (نژادپرستی، نفرت‌پراکنی، تبعیض) و سیستمی (تأثیرات فاجعه‌بار نظام‌های اقتصادی و سیاسی)؛ و غالباً یکی از شکل‌های خشونت مانع از دیده شدن دیگر شکل‌های آن می‌شود و بدین ترتیب مسائل پیچیده‌ای پدید می‌آید.
آیا پیدایش سرمایه‌داری و در واقع تمدن بیش از آن که جلوی خشونت را بگیرد سبب خشونت نمی‌شود؟ آیا مفهوم ساده‌ی «همسایه» آبستن خشونت است؟ آیا ممکن است شکل مناسب اقدام بر ضد خشونت در زمانهٔ ما صرفاً تعمق و اندیشیدن باشد؟
ژیژک از این پرسش‌ها و پرسش‌های دیگری که به همین اندازه اندیشمندانه است آغاز می‌کند و در اثری که جایگاه او را به‌عنوان یکی از پردانش‌ترین و فتنه‌انگیزترین اندیشمندان دوران نو تحکیم خواهد کرد به بحث درباره‌ی خشونتِ سرشته شده در ذات جهانی‌شدن، سرمایه‌داری، بنیادگرایی، و زبان می‌پردازد.
خشونت (پنج نگاه زیرچشمی) - انتشارات نی