کافورپوش

8,500 تومان

آبجی گم شده است. داستان کافور پوش اینطور شروع می‌شود و تلاش برای پیدا کردن خواهر دوقلوی مانی رفعت که به تعبیر خودش نیمه‌اش و بخش زنانه وجودش است. سرگشتگی مانی در راه پیدا کردن خواهر دوقلویش می‌شود روایت داستانی.دخترک نوعی بیماری دارد که نتیجه یک جهش ژنتیکی است. جهشی که از رحم مادر شروع شده است و… دو جنین غیر هم جنس در یک کیسه آب باعث بروز نقصی مادرزاد شده است. داستان کافورپوش قصه هویت و روایتی مدرن از زندگی مانی رفعت که بر مبنای شخصیت است. قصه الگوها و تضادها و روایت‌هایی که در میدان قضاوت رنگ عوض می‌کنند.«دکتر شما خیلی چیزها را نمی‌فهمید. توی هیچ کتابی ننوشته‌اند وقتی بفهمی می‌توانستی با حضور دیگری کامل باشی ولی نیستی چه دردی دارد؟»

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

کافورپوش

نویسنده
عالیه عطایی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٨٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٣
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های فارسی
نوع کاغذ ——
وزن ۲۱۸ گرم
شابک
9786002780942
توضیحات تکمیلی
وزن 0.218 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کافورپوش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

نکته جزئی

90,000 تومان

نکتۀ جزئی شاید در ابتدا گونه‌ای داستانِ جنایی به‌نظر برسد، اما چیزی عجیب‌تر و تاریک‌تر است؛ روایتی است از درماندگی و تأملی بر تکرارِ تاریخ؛ تاریخ به مثابه جراحتی که دگر بار سر برآورده‌ است.

شبلی در نکتۀ جزئی با طبعِ ظریف و نکته‌سنج، نه بیشتر و نه کمتر، بلکه دقیقاً از آنچه باید می‌گوید: درد، ترس، خشم، مقاومت، انزجار، عوعوی سگ، بوی بنزین و حتی یک آدامسِ ساده که یادمان می‌آورد جهان چگونه می‌بخشد و بازپس می‌گیرد و ما انسان‌ها چه سهمی در این بده‌بستان داریم؛ تهی گشتن از خصایلِ انسانی را گوشزد می‌کند و این که چطور رویدادهای گذشته می‍توانند ناخواسته در آینده تأثیر بگذارند. این اثرِ تکان‌دهنده بازتابِ تجاوز و قتلی است که سزبازانی اسرائیلی در سال ١٩٤٩ مرتکب شده‌اند و قربانی یک زنِ جوانِ فلسطینی است.

این زن «بی‌نام» است، همچون زنانِ بی‌شمارِ دیگری که گمنام‌اند و تا ابد گمنام خواهند ماند و کسی صدایشان را نخواهد شنید»، و همچون همتای بی‌نام که پس از سال‌ها، در جستجوی حقیقتِ شقاوتی از یاد رفته است و ما، با با پیوستن به سفرِ او در بخشِ دم کتاب، درمی‌یابیم بازپس‌گیریِ زندگی و تاریخ، با وجودِ پاکسازیِ مداوم و سیستماتیک، تا چه اندازه دشوار و پرمخاطره است. این روایت، که با ریتمِ فزاینده‌اش در پایان به اوجِ خود می‌رسد، المان‌های اولیۀ زندگیِ به‌یغما رفته را می‌نمایاند که مهم‌ترین آن‌ها تشویشِ مداوم و از خودبیگانگی است.

ویتسک

110,000 تومان
نمایشنامه ویتسک که معروف‌ترین کار گئورگ بوشنر – نمایشنامه‌نویس آلمانی – است زندگی سربازی فقیر و بی‌دست و پایی را روایت می‌کند که فرماندهان ارتش از او عنصری مفلوک و بازیچه دست خودشان می‌سازند . آنها دست درازی و تعدی به ویتسک را به جایی می‌رسانند که به نامزدش ماری اهانت می‌کنند و در این میان سرباز بیچاره نامزد خود را می‌کشد . بلاها و پلیدی‌ها در این نمایشنامه ، چنان ویتسک را متأثر می‌کند که در می‌یابد بر زمینی زندگی می‌کند که باید در تنهایی مطلق و اضطراب دائمی آن زجر بکشد . در این داستان ویتسک با مرگی خودخواسته از جهان فانی عروج می‌کند و این حکایت نشان از آن دارد که بوشنر نخستین کسی است که به نهیلیسم آلمانی – اروپایی مفهوم عینی داد . بوشنر در عمر کوتاه خود فعالیت سیاسی نیز داشت. او یک سوسیالیست بود و مدام از جانب پلیس آن زمان تعقیب می‌شد . این نمایشنامه‌نویس آلمانی در سال ١٨٣٧ بر اثر بیماری تیفوس در ٢٣ سالگی در زوریخ چشم بر جهان می‌بندد . سال‌ها پیش نمایشنامه « ویتسک » در تئاتر شهر به روی صحنه رفت . همزمان با انتشار چاپ دوم این کتاب قرار است اجرای دیگری از این اثر به نمایش عمومی درآید . « ناصر حسینی‌مهر » مترجم ، مدرس و کارگردان تئاتر است که سال‌های زیادی در کشورهای آلمان و فرانسه مقیم بوده است . از او « مرگ دانتون » اثر بوشنر و « هملت ماشین » نوشته هاینر مولر و . . . ترجمه و منتشر شده است .

گرگ مغول

35,000 تومان
شانزده‌ ساله‌ بودم‌، تنم‌ کامل‌ بود و میل‌ مهیب‌ ویرانگری‌ در من‌ زبانه‌ می‌کشید... بوئورچو، نزدیک‌ترین‌ دوست‌ تموچین‌، در آستانه‌ خواب‌ ابدی‌ گذشته‌ها را مرور می‌کند: ـ آماده‌ای‌؟ رنجیدم‌. ـ عجب‌ پرسشی‌، من‌ مغولم‌. و اکنون‌ ترک‌ اسب‌ آن‌ که‌ زندگی‌اش‌ سراسر وقف‌ عطشناک‌ترین‌ مرد روزگار بوده‌، آماده‌ است‌ تا مخاطب‌ بر آن‌ بنشیند و از پنهانی‌ترین‌ رازهای‌ این‌ قوم‌ مرموز باخبر شود. بوئورچو با چنگیزخان‌ پیمانی‌ ابدی‌ بسته‌ است‌، جنگ‌ها و دشواری‌ها را پس‌ پشت‌ نهاده‌ و چون‌ برادری‌ همیشه‌ همراهش‌ بوده‌ است‌، با این‌ همه‌ او نیز چرخ‌ دروغ‌ را پیش‌ روی‌ خود می‌یابد، چرخی‌ که‌ استخوان‌های‌ متهم‌ را آرام‌ آرام‌ خرد می‌کند و... و این‌ها به‌ خاطر یک‌ زن‌ است‌، زنی‌ که‌ گرگ‌ مغول‌ تشنه‌ اوست‌

عروس‌ فریبکار

95,000 تومان
زینیا زن‌ بی‌نظیری‌ است‌؛ اما این‌ بی‌نظیری‌ به‌ سود رز، کرز و تونی‌ نیست‌؛ زنانی‌ که‌ دلنشین‌ترین‌ بهانه‌های‌ هستی‌ خود را بر سر آشنایی‌ با این‌ زنِ باهوش‌ و زیبا می‌گذارند. حاصل‌ اعتماد این‌ سه‌ زن‌ به‌ زینیا، زنی‌ که‌ بی‌قیدانه‌ بداندیش‌ است‌ و دلفریبانه‌ زیبا، زخم‌ مشترکی‌ است‌ که‌ با مرگ‌ زینیا تسکینی‌ ناچیز یافته‌ است‌. و اکنون‌ زینیا هر چند درگذشته‌ است‌ اما ناگهان‌ ظاهر شده‌، شاید برای‌ آن‌ که‌ همچنان‌ ویرانی‌ به‌ بار آورد

ایام بی‌شوهری

11,000 تومان
گاهی که نه ، بسیار اتفاق می‌افتد که در ذهن ، با خود سخن بگویید ، با دیگران حرف بزنید . کتاب « ایام بی‌شوهری » در برگیرنده جریان سیال ذهن راوی است که نمادی از مردم جامعه متوسط شهری است ، با احساس مکرر تنهایی ، احساسی که میان جامعه فرد- فردشده شهری ، درگیر مشغله‌های کاری و زندگی که پیر و جوان ، متأهل و مجرد نمی‌شناسد . راوی داستان ، این احساس درونی را بدون طرح‌بندی زمانی و مکانی بازگو می‌کند . نسترن رها ، تقریباً چهل‌ساله ، مجرد و اهل تهران قصه‌های زندگی و ایام تنهایی‌اش را واگویه می‌کند . ایام تجرد ، نقاهت ، خشکسالی ، جوانی ، بیماری ، پیری و . . . تنهایی برای او بسیار کشنده است و . . . . داستان از « خانه » شروع می‌شود ، روایتی که از همان ابتدا زمان و مکان را در هم می‌آمیزد ، و در آن درهم آمیختگی است که ما حس خوبی می‌یابیم ، « نسترن رها » همزاد دیرینه ماست که قصه ما را می‌گوید .

کوچه پریدخت

2,200 تومان
ببین روشنک‌جان، این کوچه‌ای که الآن آسفالت شده، قبلاً خاکی بود، کوچه پریدخت. این جوب آبی که این وسط ساختن و خشکه، قبلاً نبود، اما یک راه‌آب باریک بودش که می‌رفت ته این پارکی که قبلاً خاکی بود و ما توش گُل‌کوچیک بازی می‌کردیم. اون ساختمون شیشه‌ای که می‌گی شبیه ساختمون‌های فضاییه، قبلاً یه خونه آجری بود که توش حوض داشت و چند تا درخت انجیر و خرمالو، درست کر خونه بغلیش، همون آجریه رو می‌گم، اون خونه رسول‌ایناست، شیشه‌اییه هم خونه ماست.
قدیما، خیلی سالای پیش توی اون زمین خاکی، بچه‌های محل وول می‌خوردن. فوتبال بازی می‌کردیم، تیله‌بازی، هفت‌سنگ، دخترا لی‌لی بازی می‌کردن. اما حالا که پارک شده و این همه وسیله هم توش داره، پرنده هم پر نمی‌زنه. اون موقع‌ها عصر که می‌شد رسول با سنگ می‌زد به شیشه ما، می‌پریدیم توی کوچه می‌رفتیم تو اون زمین خاکی و تا شب که با کتک و داد و دعوا می‌کشیدنمون تو خونه، بازی می‌کردیم. بابای رسول مغازه عطاری داشت، اون مغازه‌ای که اون‌جاست و کرکره‌هاش پایینه، همونه. بزرگ‌تر که شدیم با رسول هفته‌ای یه بار می‌رفتیم سینما، یه فیلم می‌دیدیم و تا یه هفته بعدش هزار بار جای هنرپیشه‌هاش بازی می‌کردیم. از فیلمای فارسی گرفته تا «وسترن» و هندی و «بروس لی». خلاصه هر چی که بود. کم‌کم من شدم عشق فیلم، هفته‌ای چند بار می‌رفتم سینما و بعدش می‌اومدم واسه رسول تعریف می‌کردم.