کافورپوش

8,500 تومان

آبجی گم شده است. داستان کافور پوش اینطور شروع می‌شود و تلاش برای پیدا کردن خواهر دوقلوی مانی رفعت که به تعبیر خودش نیمه‌اش و بخش زنانه وجودش است. سرگشتگی مانی در راه پیدا کردن خواهر دوقلویش می‌شود روایت داستانی.دخترک نوعی بیماری دارد که نتیجه یک جهش ژنتیکی است. جهشی که از رحم مادر شروع شده است و… دو جنین غیر هم جنس در یک کیسه آب باعث بروز نقصی مادرزاد شده است. داستان کافورپوش قصه هویت و روایتی مدرن از زندگی مانی رفعت که بر مبنای شخصیت است. قصه الگوها و تضادها و روایت‌هایی که در میدان قضاوت رنگ عوض می‌کنند.«دکتر شما خیلی چیزها را نمی‌فهمید. توی هیچ کتابی ننوشته‌اند وقتی بفهمی می‌توانستی با حضور دیگری کامل باشی ولی نیستی چه دردی دارد؟»

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

کافورپوش

نویسنده
عالیه عطایی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٨٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٣
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های فارسی
نوع کاغذ ——
وزن ۲۱۸ گرم
شابک
9786002780942
توضیحات تکمیلی
وزن 0.218 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کافورپوش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

نگاهی به ایران (خاطرات همسر یک دیپلمات)

180,000 تومان
دوروتی دیویس همسر لئون لوماری دو وارزی، دیپلمات بلژیکی، در اواخر دوره قاجار به ایران آمد. او در این کتاب از اولین برخوردش با تهران، تجربه‌ها و خاطراتش از این شهر داستان‌های بسیار جالبی دارد. دوروتی دو وارزی ایران را در سه دوره بحرانی در تاریخ این کشور در دوره قاجار ــ یعنی دوره مظفرالدینشاه قاجار پیش از مشروطیت، دوره محمدعلیشاه در هنگامه نبرد بین مشروطه‌خواهان و استبدادطلبان، و دوره احمدشاه اندکی پیش از جنگ جهانی اول و کودتای سوم اسفند ١٢٩٩هـ.ش ــ دیده بود و مشاهدات و اطلاعات و تجربیات خود از این کشور، که در خاطرات خود به آن بسیار علاقه نشان داده، به‌اختصار ثبت کرده است. این کتاب حدود یک قرن از نظرها دور مانده بود تا این که در سال ٢٠٠٨ در انگلستان به اهمیت و ارزش تاریخی آن پی بردند و تجدید چاپش کردند. دو وارزی در ابتدای این فصل آورده است: اگر خواهان آسایش هستی، به تهران سفر نکن! تنها راه سفر این است که مثل برق بروید و مثل باد برگردید. اما اگر آسایش را ندیده بگیرید، سفری است بی‌اندازه جذاب و مفید، و امیدوارم گزارشی کوتاه از این سفر، درباره اروپاییانی که در تهران زندگی می‌کردند و زندگی در آن، خالی از لطف نباشد.

خواب عمیق گلستان

28,000 تومان
آدم‌ها بسته به موقعیتی که در آن قرار می‌گیرند، عقاید سفت و سخت‌شان تغییر می‌کند. در این داستان زنی که جز به راستگویی فکر نمی‌کرده، بار سنگین دروغی پانزده‌ساله را بر دوش می‌کشد. مردی که جز به خانواده نمی‌اندیشیده، وارد مسیری می‌شود که جز پنهان کاری راه‌حلی برایش باقی نمی‌ماند. پروانه سروانی در این رمان نشان می‌دهد برای هر آدمی راه‌های خطا و لغزش، ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی است. در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:   دروغ مثل چاهی عمیق است. چاهی است بی‌انتها. ته چاه پیدا نیست. برای رفع و رجوع کردن اولین دروغ باید پشت سر هم دروغ بگویی. هی دروغ بگویی. هی دروغ بگویی. بی‌آن‌که بفهمی داری مدام در چاه فرو می‌روی. دروغ‌های پشت سر هم تو را از پا می‌اندازد. اما چاره‌ای نداری، نمی‌توانی متوقف شوی. آن‌قدر هم جرئت نداری که صاف بایستی و بگویی: «از اولش هم غلط زیادی کردم که دروغ گفتم.» پس دوباره و دوباره سقوط می‌کنی.

مگه تو مملکت شما خر نیست؟

85,000 تومان
مگه تو مملکت شما خر نیس؟ عزیز نسین ترجمه ارسلان فصیحی طوری که انگار دندانش درد بکند یک دستش را به صورتش گرفته بود و در حالی که سرش را به چپ و راست تکان می‌داد، وارد شد. همین طور با دست به صورتش می‌زد و مدام می‌گفت: «وای! آبرومون رفت...» می‌شناختمش، آدم مبادی آدابی بود. خیلی تعجب کردم از این که به محض ورود، بی سلام و کلامی، شروع کرد به زدن خودش و گفتنِ «وای! آبرومون رفت...» گفتم: «خوش اومدین. بفرمایین... خواهش می‌کنم بفرمایین بنشینین...» «آبرومون رفت! پاک آبرومون رفت...!» با خودم گفتم شاید مصیبتی سرش آمده، شاید هم سر خانواده‌اش. می‌گفت: «دیگه می‌خواستین چی بشه؟ یه خرِ گَرو به دو هزار و پونصدلیره به یارو فروختن.» «مَحمَت نُصرَت» (١٩١٥-١٩٩٥) معروف به عزیز نسین، نویسنده، مترجم و طنز نویس توانای اهل ترکیه است. بدون شک طنزنویسی یکی از مشکل‌ترین رشته‌های ادبیات جهانی است که کمتر نویسنده‌ای می‌تواند در این راستا به طور کامل موفق عمل کند اما عزیز نسین با قلم خود سال‌های زیادی علیه ظلم و استبداد نوشت و ظالمان را به سخره گرفت. او با آثار جاودانی‌اش مرزها را در هم نوردید و به نویسنده‌ای فراملیتی تبدیل شد. عزیز نسین می‌گفت: برای من هیچ حدو مرزی متصور نیست و با قلم خود در هر جای دنیا ناله‌ای از انسان‌ها بشنوم آن را به قلم خواهم کشید و به گوش همه جهانیان خواهم رساند. مجموعه حاضر گزیده‌ای است از بهترین داستان‌های طنز عزیز نسین که مترجم آنها را از کل آثارش انتخاب و ترجمه کرده است.

انقلاب کشاورزی

140,000 تومان

دگرگونی‌های وسیعی بین سال‌های ١٧٠٠ تا ١٨٥٠ میلادی در انگلستان و هلند و سپس در سرتاسر اروپا و آمریکا در کشتزارها صورت گرفت. این کشتزارها شروع به تولید غذای بیشتر کردند. این تحولات به کارگران اجازه داد تا کشتزارها را ترک گویند و زندگی شهری و کار در واحدهای تولیدی صنعتی را برگزینند. این دگرگونی تغییراتی را در مالکیت زمین و تجارت در پی داشت که موجب پدید آمدن نوع تازه‌ای از استقلال اقتصادی و شخصی شد. انقلاب کشاورزی یکی از آن دگرگونی‌های بنیادین است که مردم را از شیوه‌های زندگی کهن به سوی شیوه‌های مدرن رهنمون کرد.

میهمانی خداحافظی

3,000 تومان
« میهمانی خداحافظی » یک درام خانوادگی است که با موضوع مهاجرت شکل گرفته است . داستانهای این مجموعه درباره زن جوانی به نام سارااست که به خاطر مهاجرت قریب‌الوقوع نزدیکترین دوستش « الی » به کندوکاو در گذشته‌های نه چندان دور خود می‌پردازد : « حواسم بود . از صبح که بیدار شده بودم حواسم بود . بهنام خودش را زده بود به آن راه و چیزی نگفته بود . یادم می‌آمد زمانی پانزده ساله شدن بزرگ‌ترین رؤیایم بود . حالا دو برابر پانزده سال را داشتم . نمی‌دانم کی وقت کرده بودم این همه بزرگ شوم . » سارا در جستجویی که انجام می‌دهد نکاتی را در مورد خودش و رابطه‌اش با همسرش – بهنام – کشف می‌کند و علت اینکه چرا این همه از مهاجرت دوستش – الی – غمگین شده است را به تدریج می‌فهمد : « گیج شده بودم . به آرزوهایم فکر کردم . چیزی یادم نمی‌آمد . چیزهایی که یادم می‌آمد شبیه آرزوهای کلیشه‌ای بود . فکر کردم دلم می‌خواهد امسالم با پارسال خیلی فرق داشته باشد . فرق‌های خوب . » میهمانی خداحافظی در واقع یک کشف درونی برای ساراست که ضمن مرور اشتباهات گذشته‌اش راه خودش را باز می‌یابد .

ققنوس پرده‌های خاموش

11,000 تومان
پشت میله همه چیز فرق می کند حتی اگر خارج از اینجا تعریفی به اسم زندگی را شنیده و ندیده باشی. اگر بیرون از این خراب آباد فکر می کردی در قفسی، فقط فکر کرده بودی! چرا که میله معنای آزادی را در خود می پرورد و آزادی معنای میله را.... یا: چراغ بودن نفت می خواهد و زبانه ای برای شعله کشیدن. که اولی را در دل دفن شدگان باید یافت و دومی را در لب خاموش شدگان زنده. هر آتش چراغی که آتش فروزان نیست و هر خاکستری خاکستر درد باوران. با این همه چراغی باش از دل خفتگان به خاموشی و خاکستری از خاطرات به اجبار فراموش شوندگان. یا: تنها پیرمردی بود و مجله ای و رگبار کلماتی، آن هم آن گونه با حرارت و بی تاخیر، درست مثل گدازه های آتشفشانی که فوران می کرد و به صخره های بی خبر می غلتید و بعد از جوشش یکباره اش، آرام به کناری می سرید و با ناله و شیونی از خودسوزی بی امان به خاکستر خود می نشست و در حالی که حرارت خود را می فشاند، سوز و وسوسه ی داغی اش را تا ابد به گرده ی صخره ها بار می داد! طاهر صورتش داغ شد و ....آقا دو یا سه بار دیگر آن بیت را تکرار کرد: آنگه ز دردهای درونیش مست....