کاوشی در خصوص فهم بشری

125,000 تومان

کتاب کاوشی در خصوص فهم بشری نوشته دیوید هیوم با ترجمه کاوه لاجوردی, توسط انتشارات مرکز با موضوع فلسفه، فلسفه غرب، روشنگری, درباب گونه های متفاوت فلسفه به چاپ رسیده است.
”… دیوید هیوم بود که، سال‌ها پیش، خوابِ جزم‌اندیشانه‌ی مرا برآشفت…“
ــ ایمانوئل کانت، تمهیدات (1783).
کاوشی در خصوص فهم بشری، که هیوم آن را در 1748 منتشر کرد در اوجِ فلسفه‌ی تجربه‌گرای بریتانیایی قرار دارد. این کتاب ــ در کنار تأملات دکارت و نقد عقل محض کانت ــ از تأثیرگذارترین متونِ فلسفه‌ی مدرن است.
تحلیل هیوم از علیّت و ارتباطِ ضروری، و نیز بحث‌اش در موردِ معجزات، از معروف‌ترین بخش‌های کتاب است.
معرفی مباحث کتاب کاوشی در خصوص فهم بشری
درباب گونه های متفاوت فلسفه
در باب خاستگاه ایده ها
در باب تداعی ایده ها
تردیدهای شکاکامه در خصوص کنش های فهم
راه حل شکاکانه این تردیدها
در باب احتمال
در باب ایده ی ارتباط ضروری
در باب آزادی و ضرورت
درباب عقل حیوانات
در باب معجزات
در باب یک مشیت خاص الهی و یک وضعیت آتی
در باب فلسفه ی آکادمیک یا شکاکانه

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642133192 دسته: , ,
توضیحات

کاوشی در خصوص فهم بشری

نویسنده دیوید هیوم
مترجم کاوه لاجوردی
نوبت چاپ دوم
تعداد صفحات 192
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1402
شابک 9789642133192
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کاوشی در خصوص فهم بشری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دکارت و مابعدالطبیعۀ ماهیت انسان

210,000 تومان
جاستین اسكیری در این كتاب ابعاد مختلف این رابطه و تفسیرهای مختلف دكارت‌پژوهان را بررسی و تلاش می‌كند به پرسش‌ها و بدفهمی‌های موجود پاسخ بگوید. آیا دكارت به دو جوهر متفاوت قایل است كه صفتِ یكی مادی بودن و امتداد است و صفتِ دیگری غیرمادی بودن؟ دكارت دوگانه‌انگار است یا یگانه‌انگار؟ وحدتِ نفس-بدن چگونه امكان‌پذیر است؟ آیا نسبت پیوند نفس و بدن علّی است؟ اساساً دكارت چه فهمی از جوهر و اعراض دارد و آن‌ها را چگونه تعریف می‌كند و تفاوت تعریف او با تعریف مدرسی‌ها در چیست؟ اجسام دكارتی چیستند و آیا اجسامِ جزئی جوهرند؟ در نهایت ماهیتِ انسان را در مابعدالطبیعه دكارت چگونه باید فهمید؟ خوانندگان گرامی می‌توانند بحث درباره این پرسش‌ها را در كتاب «دكارت و مابعدالطبیعه ماهیت انسان» دنبال كنند.

کتاب دیوان ملک الشعرای بهار

975,000 تومان
معرفی کتاب دیوان ملک الشعرای بهار دیوان پیش رو که به کوشش سید محمود فرخ خراسانی، بنیانگذار انجمن ادبی فرخ، طی شصت سال گردآوری شده، مشتمل بر سیزده هزار بیت و همچنین بیان کننده منشأ و دلیل سروده شدن شماری از اشعار و توضیح برخی ابیات است. . . .

روانشناسی اجتماعی ویرایش سوم

160,000 تومان
کتاب روانشناسی اجتماعی نوشته لوک بدار، ژوزه دزیل و لوک لامارش با ترجمه حمزه گنجی, توسط انتشارات ساوالان به چاپ رسیده است. موضوع کتاب: روانشناسی, روانشناسی اجتماعی, مبانی و مباحث روانشناسی روانشناسی اجتماعی از زیر شاخه‌های رشته روانشناسی می‌باشد که به بررسی رفتارهای اجتماعی مردم یک جامعه می‌پردازد. روانشناسی اجتماعی اصولا به مطالعه‌ علمی و هدفمند در مورد شیوه‌های فکر کردن , احساس کردن و رفتار کردن انسانها در حضور دیگران گفته می‌شود. مباحث کتاب روانشناسی اجتماعی مقدمه خود ادراک اجتماعی تغییر نگرش تصورات قالبی،پیشداوریها و تبعیض نفوذ اجتماعی روابط متقابل اشخاص پرخاش رفتار موافق اجتماعی رفتار در گروهها روانشناسی محیط روانشناسی جمعی

روش‌ها و فنون مشاوره (مصاحبه بالینی) با تجدیدنظر کلی و اضافات

150,000 تومان
نویسنده عبدالله شفیع‌آبادی مترجم نوبت چاپ 25 تعداد صفحات 212 قطع و نوع جلد وزیری (شومیز) سال انتشار 1393 شابک

کتاب ساندویچ ژامبون

375,000 تومان
معرفی کتاب ساندویچ ژامبون کتاب ساندویچ ژامبون، رمانی نوشته ی چارلز بوکفسکی است که اولین بار در سال 1982 وارد بازار نشر شد. بوکفسکی در این کتاب که به شکلی گسترده به عنوان یکی از برترین آثار او مورد تحسین و تمجید قرار گرفته، در قالب صدای خویشتنِ داستانیِ خود، یعنی شخصیت هنری چیناسکی، سال های طولانی و پر از تنهایی دوران جوانی اش را به تصویر می کشد؛ از دوران کودکیِ بدون شادی و رفاه او در آلمان تا سال های سخت و گیج کننده ی نوجوانی و قدم گذاشتن به دنیای زنان، الکل و البته مجموعه کتاب های دی. اچ. لاورنس. کتاب ساندویچ ژامبون تصویری صادقانه، بدون تعارف، بسیار خنده دار و سرگرم کننده از بزرگ شدن شخصیتی بیگانه با دنیای پیرامون را در روزهای سخت رکود بزرگ اقتصادی ارائه می کند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت