کا. گ‌. ب‌ (دولتی در دولت)

360,000 تومان

«بسیار کم‌ هستند کسانی‌ که‌ بتوانند با اصالت‌ و صلاحیت‌ در باره کا. گ‌. ب‌ بنویسند. یوگنیا آلباتس‌ یکی‌ از آن‌هاست‌. این‌ کتابی‌ است‌ که‌ هر کس‌ بخواهد پویش‌ تاریخ‌ اخیر روسیه‌ و شاید آینده‌ آن‌ را بشناسد، باید آن‌ را بخواند.» بروک‌ کلارک‌، فایننشال‌ تایمز «شایسته‌ است‌ به‌ نظریه جدید او ـ که‌ کا. گ‌. ب‌ هنوز هم‌ زنده‌ و فعال‌ است‌ ـ به‌ وسیع‌ترین‌ نحو ممکن‌ گوش‌ فرا داد.» دیوید رمنیک‌، نویسنده «مقبره لنین‌» یوگنیا آلباتس‌ در این‌ تحقیق‌ مسحور کننده‌، این‌ افسانه‌ را که‌ کا. گ‌. ب‌ همراه‌ با فروپاشی‌ شوروی‌ از بین‌ رفته‌، باطل‌ می‌سازد و با استفاده‌ از گنجینه‌ای‌ از اسناد منتشر نشده‌ پرونده‌های‌ مخفی‌ کا. گ‌. ب‌ و مصاحبه‌های‌ بی‌نظیر، سیر تحول‌ و تطور کا. گ‌. ب‌ را به‌ گسترده‌ترین‌ نیروی‌ پلیس‌ مخفی‌ جهان‌ به‌ ثبت‌ می‌رساند.

او نشان‌ می‌دهد که‌ کا. گ‌. ب‌ چگونه‌ در تمام‌ ساختارهای‌ جامعه‌ مدنی‌ و تمام‌ وجوه‌ زندگی‌ روزمره‌ نفوذ می‌کرد، و چطور با وجود انحلال‌ رسمی‌ آن‌ در روسیه‌ جدید «دموکراتیک‌»، نیرومندتر از همیشه‌، خود را از ابزار قدرت‌ دولتی‌ به‌ یک‌ قدرت‌ دولتی‌ مستقل‌ متحول‌ کرده‌ است‌. یوگنیا آلباتس‌ یکی‌ از نام‌آورترین‌ روزنامه‌نگاران‌ روسیه‌ است‌. مقالات‌ او در اخبار مسکو و نیوزویک‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. در ایزوستیا ستون‌ ثابتی‌ در اختیار اوست‌ و تاکنون‌ چندین‌ فیلم‌ مستند تلویزیونی‌ ساخته‌ است‌.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کا. گ‌. ب‌ (دولتی در دولت)

نویسنده
یوگنیا آلباتس‌
مترجم
مهدی‌ پرتوی‌
نوبت چاپ ٥
تعداد صفحات ٤٣٢
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٧٩
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ بالکی
وزن ٤٠٣ گرم
شابک
9789643112370
توضیحات تکمیلی
وزن 0.403 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کا. گ‌. ب‌ (دولتی در دولت)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

متولد ماه جغد

2,000 تومان
« متولد ماه جغد » نام مجموعه داستانی است از آزاده محسنی مشتمل بر ٨ داستان ، داستانهای این مجموعه درنگی هر چند کوتاه بر ناپایداری روابط انسانی و تنهایی انسان ، در میان جمع دارد . عنصر مشترک این داستانها تمرکز روی حس خلأ عاطفی و نادیده گرفته شدن انسانهاست . شهروندانی که درنگاه کلی مانند توده‌ای عظیم همسوی یکدیگر حرکت می‌کنند ، اما هر کدام در خلوت خود سنگینی جهانی را به دوش می‌کشند . نیاز عمیق روح انسان به توجه و حمایت جمع ، درونمایه اصلی این داستانهاست : « بوم را گذاشته‌ام روی سه پایه ، رنگ‌ها و قلم‌موها و مداد و پالت و دستمال و کاردک‌ها را هم مرتب چیدم روی میز ، می‌خواستم شروع کنم که هوس کردم اول بنویسم ، می‌دانم ، نیت هرچه قلبی‌تر و پوشیده‌تر باشد ، زودتر برآورده می‌شود . خوب ، من هم که به کسی نمی‌گویم جز به خود شما ، آن هم به نیت تقرب . » نام داستانهای این مجموعه عبارتند از : « یکی از این دوشنبه‌ها بود ، به سلامت بانو ، متولد ماه جغد ، اولین ثانیه حج پرید ، ژله توت‌فرنگی ، برادر بار دارد ، زخمه بر ساز شنی و راحله خیس بود.»

شاید بهتره با یکی حرف بزنی

450,000 تومان
لوری گاتلیب نویسنده کتابشاید بهتره با یکی حرف بزنی یک روان‌درمانگر است. او در ابتدای کتاب از ما می‌پرسد: «ما چطور تغییر می‌کنیم؟» و پاسخ می‌دهد «با ارتباط با دیگران». گاتلیب معتقد است رابطۀ میان درمانگر و بیمار، اعتمادی مقدس می‌طلبد تا وقوع هرگونه تغییری امکان‌پذیر شود. کتاب شاید بهتره با یکی حرف بزنی ماجرای جلسات روان‌درمانی لوری گاتلیب و نحوۀ مواجهۀ او با بیمارانش و سپس مواجهۀ خود او با روان‌درمانگرش وندل برانسون است. آنچه گاتلیب، با قلم صریح و طنز صمیمانه‌اش، پیش رویمان می‌گذارد؛ زندگی خودش، بیمارانش و ما به عنوان مخاطبان کتاب است. با همان درماندگی‌ها و آشفتگی‌ها و بیم و امیدها که خوب که نگاه کنیم کم و بیش میان همه‌مان مشترک است. او نخست برای تسلی یافتن و سپس برای شناختن خود و دسترسی به دنیای پیچیده درونی‌اش به روان‌درمانی روی می‌آورد. حرفه‌ای که سال‌ها عمرش را صرف آن کرده و خود نیز از همان برای یاری رساندن به دیگران بهره می‌گیرد و، با قصه‌هایی که از بیمارانش برایمان تعریف می‌کند، پیداست که در این کار موفق هم می‌شود.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

شخصیت معاصر … توماس ادیسون

6,500 تومان
مخترع بزرگ آمریکایی در دهه ١٨٤٠ یعنی زمانی که توماس ادیسون به دنیا آمد ، زندگی برای بسیاری از مردم آمریکا آسان نبود . کشاورزان و کارگران کارخانه‌ها ساعات طولانی کار می‌کردند . در شب‌های سرد ، خانواده;ها برای گرم کردن خود گرد بخاری جمع می‌شوند و تنها منابع نوری که از آنها استفاده می‌شد شمع بود و فانوس . با این همه کشور در حال رشد بود و افرادی که سخت کار می‌کردند ، معمولاً درآمدی مناسب و مکفی برای خانواده خود به دست می‌آوردند . در ١١ فوریه سال ١٨٤٧ توماس ادیسون کوچک ترین فرزند ساموئل و نانسی ادیسون در ایالت اوهایوی آمریکا به دنیا آمد پس از طی دوران کودکی پدرش او را مدتی به مدرسه خصوصی فرستاد ولی نتوانست برای همیشه هزینه تحصیل او را بپردازد . آن زمان حتی مدارس دولتی هم نیز شهریه دریافت می کردند . این بود که ادیسون تا دوازده یا سیزده سالگی به مدرسه نرفت . در خلال این مدت مادرش در خانه به او درس می‌داد . بعدها ادیسون همواره به خاطر می‌آورد کسی که او را ساخت و پرورانید مادرش بود . او به وی آموخت که چگونه کتاب‌های خوب را سریع و صحیح بخواند .

معمای مدرنیته

295,000 تومان
"معمای مدرنیته" اثری است به قلم "بابک احمدی" که در آن پیرامون موضوع مدنظر، 9 جستار را در کنار هم منتشر ساخته‌ است. این جستارها به شیوه‌ای نگارش شده و به چاپ رسیده‌اند که هم به شکل جداگانه و هم در ارتباط با یکدیگر معنا می‌یابند و خواننده می‎‌تواند آنها را به تنهایی یا در کنار هم مطالعه کند. "بابک احمدی" که پیش از این نیز بحث‌هایی درباره‌ی این موضوع داشته، در کتاب "معمای مدرنیته"، صحبت‌های پیشین خود را به روز کرده و موارد قبلی را نیز دنبال نموده است. اصولا تفکر و تحول، پرسش‌های جدیدی را در ذهن خواننده و نویسنده رقم می‌زند که لزوم پاسخ دادن به آنها، در طول زمان ایجاد می‎شود و "معمای مدرنیته"، سوالاتی جدید را به همراه پاسخ‌های تمام‌عیار، پیرامون ارتباط مدرنیته با پندار هویت، انسان‌گرایی، فلسفه‌ی اخلاق، متافیزیک، علم‌باوری، اخلاق و زندگی، دموکراسی، فلسفه و سیاست در بردارد. "بابک احمدی" در "معمای مدرنیته" از مسیر مخالف این دوره عبور می‌کند و با اتکا بر گفته‌های نیچه که علم‌باوری، خردباوری و آنچه به عنوان آزادی مدرن می‌شناسیم را مشکل‌ساز می‌داند، در صدد است تا افقی جدید پیش روی خوانندگان ترسیم کند. به همین جهت نکته‌ی اساسی که زیربنای نگارش این کتاب را تشکیل می‌دهد، تلاش برای اندیشیدن به شیوه‌ای دیگر است؛ چرا که کار فلسفه و تفکر نقادانه، همین آوردن اندیشه‌ی نو به جای مشروع جلوه دادن اندیشه‌های پیشین است. "بابک احمدی" تلاش کرده تا از پس جستارهای این کتاب، "معمای مدرنیته" را برای خوانندگان باز کند و تقلبی بودن آن چیزی را که اغلب به جای زندگی به افراد معرفی می‌شود، به وسیله‌ی سطرهای این کتاب افشا کند.

جنایت و مکافات

590,000 تومان
کتاب جنایت و مکافات، رمانی نوشته ی فئودور داستایفسکی است که نخستین بار در سال 1866 به انتشار رسید. راسکولینکوف، مردی مستأصل و بی چیز است که تنها در زاغه های شهر سن پترزبورگ می چرخد و در ذهنش، خود را ورای قوانین جامعه تصور می کند. اما زمانی که راسکولینکوف مرتکب قتلی می شود، فقط رنج و عذاب، برایش باقی می ماند. او که وارد بازی تعقیب و گریز خطرناکی با یک بازپرس پلیس شکاک شده، مجازات گناهش را بیش از هر وقت دیگری به خود نزدیک احساس می کند. با پیشروی داستان، زنی به نام سونیا وارد زندگی راسکولینکوف می شود که به نوعی تنها راه نجات شخصیت اصلی این رمان از رنج و عذاب است. داستایفسکی در رمان جنایت و مکافات، قصه ی ساده ی قتل یک پیرزن را به عمیق ترین و جذاب ترین رمان فلسفی قرن نوزدهم تبدیل کرده است.