کتابهای نارنجی جلد 24، سنگ مردم آزار و 6قصه ی دیگر

18,000 تومان

اين مجموعه شامل 56 كتاب است و هر كتاب 7 قصه‌با تصويرهاي رنگي و زيبا. همه‌ي داستان‌هاي اين مجموعه ايراني است. حال و هواي داستان‌ها متفاوت و متنوع است. گاهي قصه‌ي زندگي بچه‌هاست و گاهي قصه‌ي زندگي پرنده‌ها و چرنده‌ها و گاهي هم قصه‌ي زندگي اشياء، همان چيزهايي كه دور و بر ما هستند. تصويرهاي رنگي قصه‌ها كمك مي‌كنند كه خواننده، بهتر و راحت‌تر با فضاي داستان‌ها آشنا شود.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
کتابهای نارنجی جلد 24
نویسنده
فروزنده خداجو
مترجم
——-
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 48
نوع جلد شومیز ـ ته چسب
قطع خشتي(16×16)
سال انتشار 1393
سال چاپ اول 1393
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9789645369956

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 16 × 16 × 0.5 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتابهای نارنجی جلد 24، سنگ مردم آزار و 6قصه ی دیگر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کسب دین علیه کشف دین

120,000 تومان
این کتاب، نگاهی فرانگرانه به فراسوی پیامدهای فروبسته ی دیدگاه ها و روش های فرودستانه در تبلیغ و تربیت دینی است که ناخواسته و نابخردانه، مخوف ترین آسیب های جبران ناپذیر را در پوشش دین و اخلاق به ساحت والای اخلاق و ایمان دینی وادار کرده است.

14 قصه 14 معصوم (جلد 11) – امام محمد تقی (ع)

30,000 تومان
هر كتاب از مجموعه‌ي "14 قصه، 14 معصوم" به شرح زندگي يكي از ائمه و معصومين(ع) اختصاص دارد. ويژگي اين داستان‌ها زبان ساده‌اي است كه در آنها به كار رفته و به دليل همين سادگي بيان است كه همه‌ي آنها براي كودكان دبستاني قابل درك و جذاب شده‌اند.
سفارش:0
باقی مانده:2

ماشین بازی جلد 11، تاکسی می رانم

15,000 تومان
رمی راننده تاکسی است. رنگ ماشین او زرد است. رم روزها با تاکسی اش، در خیابان ها گشت می زند تا مسافرها را به مقصد برساند. هر شب بعد از اینکه کارش را تمام می کند، ماشین را به گاراژ دوستش، رومن می برد. در آنجا ماشین را خوب می شوید و تمیز می کند و باک آن را پر از بنزین می کند.

انگار ساعت از سرت گذشته است

15,000 تومان
کتاب رمانِ «انگار ساعت از سرت گذشته است!»: ادامه‌ي موضوعيِ دو رمانِ ديگر يعني «انگار به آن طرف خيابان رسيده‌اي!» و «انگار حوريه و رزيدنت هم‌دستي کرده‌اند!» است [که قبلا منتشر شده اند]. در اين سه‌گانه که به‌اختصار نام آن ها را «انگارها» مي‌گذارم، از مشکلات رواني و هستي‌شناسي فرهاد، شخصيت اصلي اين رمان‌ها، آگاه مي‌شويم. يکي از مشکلات عديده‌ي فرهاد اضطراب اجتماعي است که در رمانِ «انگار به آن طرف خيابان رسيده‌اي» به‌صورت مبسوط به آن پرداخته‌ام. اما از آن‌جايي که مشکلات فرهاد خلق‌الساعه نبوده، در رمانِ «انگار حوريه و رزيدنت هم‌دستي کرده‌اند!» به هراس‌هاي دوران کودکي فرهاد پرداخته‌ام. هراس‌هايي که هر‌‌کدام مي‌توانند به‌صورت ظريفي با مشکلات فرهاد مرتبط باشند. در «انگار ساعت از سرت گذشته است!» به سراغ دوران جواني فرهاد رفته‌ام. به زماني رفته‌ام که فرهاد دچار حمله‌ي وحشت مي‌شود.وقتي اين حمله اتفاق مي‌افتد زندگي فرهاد ديگر هرگز به‌صورت عادي در ‌نمي‌آيد. بعد از اين حمله، انگار کنتور ذهن فرهاد صفر مي‌شود و همه چيز به‌صورت غيرعادي درمي‌آيد. (يادداشت نويسنده)

قصه های منظوم از 14 معصوم جلد 13، اسب چموش

15,000 تومان
کتاب قصه های منظوم از 14 معصوم جلد 13 حاوی اشعار کودکانه و ساده ای می باشد و ماجرایی از زندگی یکی از معصومین (ع) را شرح می دهد. تصویرگری زیبای این کتاب، اشعار کتاب را قابل فهم تر و جذاب تر کرده است.

كاج‌هاي زرد

12,000 تومان
کتاب كاج‌هاي زرد: راويان داستان‌هاي کاج‌هاي زرد اغلب انسان‌هايي هستند که در مواجهه با يک موقعيت خاص مجبور به تصميم‌گيري مي‌شوند و البته گاهي اين موقعيت‌ها هستند که تصميم آدم‌ها را دچار خلل مي‌کنند و آن‌ها مجبورند تن به آن چيزي بدهند که شايد خودشان خيلي تمايل به انجامش ندارند. آدم‌هاي اين قصه‌ها با اين‌که ممکن است تنها نباشند اما وجه «تنهايي» آنها پررنگ‌تر از وجه «اجتماعي» زندگي‌شان است. در اين مجموعه مانند مجموعه قبل، پونه ابدالي نيم‌نگاهي هم به مسائل اجتماعي و حوادث پيرامون آن دارد مثل مهاجرت، خرافات،اعدام و ... . « هيچ کدام از لامپ‌هاي تزئيني روي بنا درست کار نمي‌کرد، بارها سيم کشي‌ها را چک کرديم. لامپ ها فقط يک روز روشن مي‌ماندند و بعد ساعت يازده همان شب خاموش مي‌شدند. من تازه بعد از سه سال اين موضوع را فهميدم، وقتي روز اول يک برقکار آوردم تا سيم‌کشي کل ساختمان را وارسي کند ديدم که همسايه‌ها چطور بهم نيشخند زدند. لابد انتظار داشتند که تا به حال من فهميده باشم که عوض کردن لامپ چاره‌ي کار نيست. اما من نفهميده بودم. کلاً آدم بي‌دقتي هستم. شايد به‌خاطر همين نفهميده بودم يا شايد اصلاً برايم مهم نبود که چرا چراغ‌ها درست کار نمي‌کنند. ولي حالا که مسئوليتش گردنم بود حس مي‌کردم بايد دقتم را بيشتر کنم، اما طرح عوض کردن سيم‌کشي و راست و ريست کردن لامپ‌ها با شکست مواجه شد. به‌هرحال بايد درست مي‌شد، حتما يک برقکار در اين شهر بود که مي‌توانست مشکل را پيدا کند و اين موضوع واقعا آن‌قدر کوچک و بي‌اهميت بود که نمي‌شد به راحتي از آن گذشت.» (از داستان شولا)