کتابهای نارنجی جلد 37، هزار تا بچه غول و 6قصه ی دیگر

18,000 تومان

اين مجموعه شامل 56 كتاب است و هر كتاب 7 قصه با تصويرهاي رنگي و زيبا. همه‌ي داستان‌هاي اين مجموعه ايراني است. حال و هواي داستان‌ها متفاوت و متنوع است. گاهي قصه‌ي زندگي بچه‌هاست و گاهي قصه‌ي زندگي پرنده‌ها و چرنده‌ها و گاهي هم قصه‌ي زندگي اشياء، همان چيزهايي كه دور و بر ما هستند. تصويرهاي رنگي قصه‌ها كمك مي‌كنند كه خواننده، بهتر و راحت‌تر با فضاي داستان‌ها آشنا شود.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
کتابهای نارنجی جلد 37
نویسنده
فروزنده خداجو
مترجم
——-
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 48
نوع جلد شوميز ـ ته‌چسب
قطع خشتي (20*20)
سال انتشار 1390
سال چاپ اول 1390
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786002510082

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 16 × 16 × 0.5 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتابهای نارنجی جلد 37، هزار تا بچه غول و 6قصه ی دیگر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

حیوانات بامزه جلد 4، آقا بزی

5,000 تومان
"آقا گوسفنده" از مجموعه "حیوانات بامزه" داستانی جذاب و آموزنده برای خردسالان است که با تصاویری رنگارنگ و داستان‌های دلنشین، تخیل و شادی را به کودکان هدیه می‌دهد.

بره اي که گرگ شد

85,000 تومان
کتاب بره ای که گرگ شد یکی از مجموعه آثار  عزیز نسین است. روزگاری، در اونجایی که شرق و غربش به هم می‌چسبیدند و شمال و جنوبش به هم نمی‌رسیدند، چوپونی با گوسفندها و سگ‌هایش زندگی می‌کرد. اونجا دیاری بود ورای جاهای دیگه: آبش چنون بود که گلاب، خاکش چنون بود که طلا، کوه و دشتش لاله بود و چمن، بیابونش گل بود و گلشن. باغ‌هاش چنون بود که باغ بهشت، و هواش تا دلت بخواد سبک بود و سبک، روشن بود و روشن... اما چه سود؟... چه سود که چوپون اون دیار سوای چوپونای دیگه بود: دل نداشت که رحم داشته باشد، رحم نداشت که مروت داشته باشد، نه آه به دل سنگش کارگر بود و نه ناله، و نه صدای گریه و زاری رو می‌شنید...، اگر هم می‌شنید این گوشش در بود و اون گوشش دروازه... چوپون اون دیار نه مثل چوپونای دیگه نی هفت‌بند داشت و نه چماق چوپونی. به جای نی هفت‌بند سوت شکاربونی داشت و به جای چماق چوپونی تازیانه خارنشون به دست می‌گرفت

چراوچگونه جلد 13، مکانیک

80,000 تومان
هر یک از کتاب های این مجموعه به موضوعی علمی یا تاریخی اختصاص دارد. در این کتاب ها، پیشینه ی هر موضوع مورد بررسی قرار گرفته و به کمک عکس ها، نقشه ها و طرح ها ی گوناگون به پرسش های مربوط به آن موضوع پاسخ داده شده است. کتاب های این مجموعه به صورت تک جلدی و همچنین به صورت مجلدهای چندجلدی (با جلد سخت و قاب ویژه) موجود است.

زني در حاشيه‌ي روزنامه

24,000 تومان
کتاب زني در حاشيه‌ي روزنامه اثر شبنم بزرگی: آهان، سپیدرود دیگر! ندیده بودی؟ شما دخترها کجا را دیده اید؟ مگر بیرون می آورند شما را از آن خانه؟ قشنگ است هان؟ رودخانه را نگاه می کنم، پسر عمه « نامدار » را نگاه می کنم، خنده ام می گیرد. سر خودش را می آورد بیخ گوش من، شاید می خواهد راننده نشنود، آرام می گوید: می خواهم اسم دختر خودمان را بگذاریم سپیدرود. نفسش می خورد پشت گردن من. خودم را عقب می کشم. جا می خورد. بعد امر می کند: برو سمت خودت بشین! روزنامه باز می کند، می رود پشت آن؛ لابد ریخت من را نبیند. حتمی دیگر هیچ وقت نمی گوید گوشه ی روزنامه چیزی برایش بنویسم و...

چراوچگونه جلد 46، رایانه و روبات

80,000 تومان
هر یک از کتاب های مجموعه چرا و چگونه به موضوعی علمی یا تاریخی اختصاص دارد.در این کتاب ها، پیشینه هر موضوع مورد بررسی قرار گرفته و به کمک عکس ها، نقشه ها و طرح ها ی گوناگون به پرسش های مربوط به آن موضوع پاسخ داده شده است. کتاب های این مجموعه به صورت تک جلدی و همچنین به صورت مجلدهای چند جلدی (با جلد سخت و قاب ویژه) موجود است.

افسانه پدران ما

160,000 تومان
کتاب افسانه پدران ما اثر سورژ شالاندن، نويسنده‌ي فرانسوي متولد 1952، پس از سي‌وچهار سال همكاري با ليبراسيون، روزنامه‌ي مشهور پاريسي، در حال حاضر عضو هيئت تحريريه‌ي كانارآنشنه، ديگر روزنامه‌ي مشهور پاريسي، است. گزارش‌هاي او درباره‌ي ايرلند شمالي و محاكمه‌ي كلوس باربي، جنايت‌كار جنگي فرانسوي، جايزه‌ي آلبر لوندر را كه مشابه جايزه‌ي پوليتزر است نصيب او كرد. وي چندين رمان دارد كه از بين آن‌ها رمان درباره‌ي يك قول برنده‌ي جايزه‌ي مديسي، سومين جايزه‌ي معتبر ادبي فرانسه، شده است. "... پدرم به هنگام خاك‌سپاري‌اش، از هشت سال پيش مرده بود. حادثه‌ي لوكاس او را به‌كلي پريشان و بعد ضعيف كرده، سپس كشته بود. مي‌گفت سرطانِ اندوه دارد. در بيمارستان بستري شده بود. از آن‌جا بيرون آمده بود. ديگر نمي‌خواست بلوزهاي سفيد را ببيند، آن بويِ سكوت را احساس كند، مايل نبود هيچ چيزي در دهان، هيچ‌چيزي در كپل‌ها، هيچ چيزي در رگ‌هايش وارد كنند. ناخوش نبود، چيز ديگري بود: خسته بود. خسته از ما، خسته از گذشته‌ي خود، خسته از زندگي. در آوريل 1975 به خانه برگشت، بعد خوابيد...". (از متن كتاب)