کتاب از فرقه عدالت تا فرقه دموکرات آذربایجان(دو جلدی)

550,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب از فرقه عدالت تا فرقه دموکرات آذربایجان(دو جلدی)

این کتاب شرحی است درباره‌ی یک بخش نانوشته‌ و ناگفته از زندگانی سلام‌الله جاوید در خلال فروپاشی حکومت فرقه‌ی دموکرات آذربایجان در آذر 132. سرگذشت وی در مراحل بعد که به بازداشت و تعقیب او منجر شد، فراهم آمدن دوره‌ای از آرامش نسبی و همچنی امکان تجدید پاره‌ای از فعالیت های سیاسی در ایام آزادی های نسبی دوران حکومت حکومت مصدق از جمله مباحث مطرح شده در این مجلد است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب از فرقه عدالت تا فرقه دموکرات آذربایجان (خاطرات دکتر سلام الله جاوید)

نویسنده
سلام الله جاوید
مترجم
رحیم رئیس نیا
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 682
نوع جلد گالینگور
قطع رقعی
سال نشر 1401
سال چاپ اول 1401
موضوع
اتوبیوگرافی
نوع کاغذ تحریر
وزن 1570 گرم
شابک
9786227489804

 

توضیحات تکمیلی
وزن 1.570 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب از فرقه عدالت تا فرقه دموکرات آذربایجان(دو جلدی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

عرفان و رندی در شعر حافظ

350,000 تومان
"عرفان و رندی در شعر حافظ" اثری است به قلم شیوای "داریوش آشوری"، که بارها مورد تجدید چاپ قرار گرفته است. این اثر نگرشی جدید و با تکیه بر مفاهیم و راهبردهای علوم انسانی، اندیشه و جهان بینی لسان الغیب را مورد کند و کاو قرار داده و از این جهت، از جایگاه ویژه ای در میان حافظ پژوهان و دوست داران خواجه ی شیراز برخوردار است. این اثر که در گذشته با نام "هستی شناسی حافظ" منتشر شده بود، اکنون با همان زمینه و درون مایه منتها در نور تامل و اندیشه ی بیشتر و تحقیق و پژوهش گسترده تر در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. مهم ترین هدف این تحقیق، به تصویرکشیدن پیوند میان "عرفان و رندی در شعر حافظ" است و "داریوش آشوری" تلاش می کند تا منطق راهنمای نمادها و تعابیری که در اشعار حافظ به کار رفته را به خواننده بنمایاند. "داریوش آشوری" کتاب "عرفان و رندی در شعر حافظ" را در چهار بخش کلی تنظیم نموده که بخش نخست آن با عنوان "بنیاد های انسان شناسی صوفیانه" به بررسی اسطوره و سرنمون، علی الخصوص در ادیان ابراهیمی می پردازد. بخش دوم که "مطالعه ی میان متنی" نام گرفته گزیده هایی از "کشف الاسرار" و "مرصاد العباد" ارائه می کند و پس از آن "دو مکتب تاویلی" را زیر ذره بین می برد. در بخش سوم کتاب "عرفان و رندی در شعر حافظ"، "داریوش آشوری" شعر و عرفان را تجزیه و تحلیل می کند و تفاسیری "از تصوف زاهدانه به تصوف شاعرانه" و "از شعر صوفیانه به شعر رندانه" ارائه می کند. بخش چهارم اثر، "عرفان و رندی در دیوان حافظ" نام گرفته و "داریوش آشوری" در این بخش به مطالعه ی درون متنی اثر ورود می کند.

کتاب سوزان سانتاک در جدال با مرگ

135,000 تومان
معرفی کتاب سوزان سانتاک در جدال با مرگ کتاب «سوزان سانتاگ در جدال با مرگ» ، ادای احترام عاشقانه دیوید ریف به مادرش، نویسنده سوزان سونتاگ، و آخرین نبرد او با سرطان است. شهادت شجاع، پرشور و بی دریغ ریف از نه ماه آخر زندگی‌اش، از تشخیص اولیه تا مرگش، هم تصویری به شدت شخصی از رابطه بین یک مادر و یک پسر است و هم بازتابی است در مورد اینکه سانتاگ چه دوره ای را طی کرده است. سعی کنید در مبارزه با فردی که به شدت بیمار است کمک کنید تا به زندگی ادامه دهد و وقتی زمانش رسید با عزت بمیرد. ریف هیچ پاسخ آسانی ارائه نمی دهد. در عوض، کتاب به شدت شخصی او تأملی است در مورد معنای مقابله با مرگ در فرهنگ ما. در عمیق ترین اثر خود، این نویسنده درخشان با احساسات صریح بازمانده روبرو می شود – احساس گناه، زیر سوال بردن خود، احساس کم کاری. دیوید ریف یک نویسنده غیرداستانی و تحلیلگر سیاسی آمریکایی است. کتاب های او بر مسائل مهاجرت، درگیری های بین المللی و بشردوستانه متمرکز شده است.

اعلامیه استقلال آمریکا

75,000 تومان
آبراهام لینکُلن، در ٢٢ فوریه ١٨٦١، کمى پس از آن‏که به عنوان شانزدهمین رئیس‏جمهور ایالات متحده بر سر کار آمد، در «تالار استقلال» در فیلادلفیا یک سخنرانى‏ایراد کرد که در بخشى از آن گفت: من هیچ گاه به لحاظ سیاسى احساسى نداشته‏ام که ازنظرات ابراز شده در اعلامیه استقلال برنخاسته باشد. اغلب به زحماتى اندیشیده‏ام که‏افسران و سربازان ارتش در کسب این استقلال متحمل شدند. اغلب از خودم پرسیده‏ام‏که این چه اصل یا ایده بزرگى بود که این اتحاد گروه ایالت‏هارا براى چنین مدت‏درازى استوار نگه داشته است. وقتى مردى با چنان فراست و شرافت درخشان به یک سند سیاسى خاص چنین ابرازدین مى‏کند، بیانگر عظمت آن سند و مؤلف آن است. لینکلن به راستى براى مردى که‏اعلامیه استقلال را نوشت، یعنى توماس جفرسون، ارج و احترام والایى قایل بود. لینکلن مى‏دانست انقلابى که باعث پیدایش ایالات متحده شد حاصل کوششى‏ دسته‏‌جمعى بود، و نیازمند «زحمات» نه تنها «افسران و سربازان»، بلکه‏قانونگذاران، مغازه‏داران، کشاورزان، و بى‏شمارى دیگران نیز بود. با این حال «اصل یاایده بزرگ» پشت این انقلاب را یک مرد در چند ماده جاویدان بیان داشته است. جفرسون، در سندى که استقلال آمریکا را به جهان اعلام داشته بود، موفق شده بودجوهره اصلى آرزوهاى انسان را براى آزادى، سلوک عادلانه، و خودمختارى بگنجاند.او با انجام دادن این کار، خود را به مثابه شخصیتى والا و مورد ستایش براى نسل‏هاى‏آینده تثبیت کرد. لینکلن نیز به یقین از جهتى به جفرسون به همین گونه مى‏نگریست -فراتر از صرفاً یک انسان، به مثابه یک نماد، شاید نماد آمریکایى نمونه. «جالب‏آن‏که بعدها زمانى فرا رسید که به خود لینکلن نیز به همین شیوه نگریسته مى‏شد.»

آزادی و فرهنگ

87,000 تومان
نوزده مقاله اين دفتر در چهار مقوله کلي طبقه‌بندي شده‌اند: فرهنگ و آزادي، فلسفه و مسائل اجتماعي، مسائل مربوط به سوسياليسم و مسئله روشنفکران. در بخش نخست درباره سياست فرهنگي، نقش فرهنگ و رواداري در رشد دموکراسي، نقش مطبوعات، مفهوم نوآوري ادبي و اجتماعي، و روند آزادي‌خواهي در کشورهاي آفريقايي سخن گفته مي‌شود. در بخش دوم بحث‌هايي درباره مرلوپونتي، مارکس، و منتسکيو به ميان مي‌آيد. بخش سوم به تحولات بلوک سوسياليسم پرداخته، روند تحولات را در کوبا و چين و شوروي دنبال مي‌کند. بخش چهارم شامل دو مصاحبه است درباره روشنفکران و روابط آنان با مردم و قدرت‌ها و ايدئولوژي‌ها و مسئله بحران هويت در آنان.

ماکاموشی، جزیره‌ی جوندگان جسور 12/ ملاقات با هیولای برفی

115,000 تومان
درباره نویسنده کتاب
الیزلبت دمی (Elisabetta Dami) (1958- ) نویسنده ایتالیایی ادبیات کودک است که به دلیل نگارش سری کتاب‌هایجرونیمو استیلتن مشهور است.
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتاب‌های کودک، نوجوان و جوان و بازی‌های فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائه‌ی نسل جدیدی از بازی‌های فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بین‌المللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازی‌های فکری، از سال 1394 برنامه‌ریزی آن برای انتشار کتاب‌های مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نخستین کتاب‌های هوپا به بازار عرضه شد.
وقتی دوست قدیمی‌ام، پروفسور الکتریک‌پنجه، زنگ زد و ازم کمک خواست، فوری قبول کردم، با اینکه می‌دانستم باید سفر کنم آن‌سرِ دنیا و از قله‌ی اورست هم بروم بالا!
سفر تازه‌ام خطرناک و طولانی از آب درآمد. نزدیک بود دُم بیچاره‌ام یخ بزند که بلای بدتری هم سرم آمد. هیولایی برفی من را دزدید! بله، روحم هم خبر نداشت چه سرنوشتی منتظرم است...
سفارش:0
باقی مانده:2