کتاب اندیشه اصلاح دین در ایران دو جلدی

450,000 تومان

کتاب اندیشه اصلاح دین در ایران مجموعه ای دو جلدی می باشد که در جلد اول نویسنده ی آن می کوشد تا گذری بر سیر اندیشه اصلاح دین داشته و نشان دهد بنیاد آن در دوره قاجار، بر آموزه‌های سیدعلی محمد باب استوار بود و پس از پیوند با تعالیم محمدبن عبدالوهاب در دوره پهلوی، به‌گونه‌ای فراگیر دین‌مداران تجددخواه را مجذوب خود کرد. در میان داعیان اصلاح دین، شیخ هادی نجم‌آبادی (معلم فکر اصلاح دین در عصر قاجار) و شریعت سنگلجی (معلم فکر اصلاح دین در عصر پهلوی) از جایگاه ویژه برخوردار بودند.

آنچه در این پژوهش اندیشه اصلاح دین در ایران خوانده می شود، آموزه هایی است که بر ضرورت پالایش دیدگاه های وارداتی نادرست از سنت های دینی ایران دست می گذارد. داعیان این اندیشه از نگاه تنوع افکار در گستره وسیعی جای دارند اما همگی با شدت و ضعف به انجام آن پالایش باور دارند…این کتاب توسط مقداد نبوی رضوی نوشته شده و نشر شیرازه اقدام به چاپ آن نموده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب اندیشه اصلاح دین در ایران دو جلدی

نویسنده
مقداد نبوی رضوی
مترجم
——
نوبت چاپ 7
تعداد صفحات 516
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ تحریر
وزن 1048 گرم
شابک
9786008514312

 

توضیحات تکمیلی
وزن 1.048 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب اندیشه اصلاح دین در ایران دو جلدی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

رئالیسم

40,000 تومان
رئالیسم نویسنده دیمیان گرانت مترجم حسن افشار نوبت چاپ 6 تعداد صفحات 104 قطع و نوع جلد رقعی (شومیز) سال

روش تدریس پیشرفته

19,000 تومان
در این اثر مؤلف سعى کرده است تدریس مهارت ها و راهبردهاى تفکر را در خلال تدریس محتواى علمى دروس مختلف و نه جداى از آنها مطرح کرده و مورد بحث و تمرین قرار دهد. چارچوب ها و راهبردهاى ارائهشده در این کتاب سرمشق مفیدى براى تدریس منظم مهارت ها و توانایی هاى تفکر و نیز تجزیه و تحلیل سازههایى که تفکر را شکل می دهند، در فرایند تدریس محتواهاى مختلف آموزشى است. اگر چه به قول توماس ادیسون «هیچ کارى ماهیتاً خوب نیست، مگر اینکه براى فرد مفید و راضى کننده باشد».

کتاب دیوان شاه نعمت اله ولی

725,000 تومان
معرفی کتاب دیوان شاه نعمت اله ولی قرن هشتم ونهم سیطره افکار وآراء محی الدین ابن عربی در تصوف و عرفان است. تقریبا تمامی فرقه های مختلف تصوف نظیر نقش بندیه نور بخشیه و مولویه مروج آراء ابن عربی هستند. شاه نعمت الله نیز از این قائده مستثنی نیست و از جمله شارحان مهم نظریه های ابن عربی بشمار میرود. شاه ولی به محی الدین ابن عربی به دیده تکریم و احترام مینگریست وکتاب فصوص الحکم او را از حفظ بود و حتی یکی از مفصلترین رساله های خود را به شرح ابیات فصوص الحکم اختصاص داده است. به طور کلی میتوان گفت آثار شاه نعمت الله ولی اعم از منظوم و منثور آیینه تمام نمای آراء ابن عربی نظیر وحدت وجود و انسان کامل و مسئله قطب و ولایت و علم اسرار حروف و نقطه است. آثار شاه نعمت الله به دو دسته منظوم و منثور تقسیم میشوند.

رهبران جهان باستان (2) داریوش بزرگ

4,500 تومان
روایت با ماجرای مرگ «کمبوجیه» و جانشینی «بردیا» دروغین آغاز و با چگونگی خلع وی از سلطنت و تاج‌گذاری داریوش ادامه می‌یابد. پس از آن درباره مبارزه داریوش بر علیه «سکاها»، «ساخت کتیبه بیستون»، «نحوه تکمیل کانال سوئز از رود نیل تا دریای سرخ»، «ساختن پلی از قایق در عرض تنگه بوسفور»، «شورش آریستا گوراس یونانی علیه پارسیان»، «تسخیر قبرس توسط داریوش»، «شکست پارسی‌ها در جنگ ماراتن» و... توضیح داده می‌شود. این روایت با بررسی مرگ داریوش و چگونگی سقوط امپراتوری هخامنشی پایان می‌یابد.

کتاب غریبه در شهر

325,000 تومان
معرفی کتاب غریبه در شهر “غریبه در شهر” رمانی است با پس زمینه ی تاریخی به قلم “غلامحسین ساعدی” که حوادث سال 1288 شمسی را مورد توجه قرار داده است. سالی که تبریز توسط قوای روس اشغال شد و داستان “غریبه در شهر” نیز، در همانجا اتفاق می افتد. این اثر از “غلامحسین ساعدی”، که بیشتر با نمایش نامه ها و فیلم نامه های درخشانش شناخته می شود، آخرین رمانی است که به قلم وی نوشته شد و با پرداختن به برهه ای از تاریخ ایران که درگیر جنگ جهانی بوده، هم یک اثر تاریخی و هم یک داستان اجتماعی به شمار می رود. ”غریبه در شهر” قصه ی روزهایی است که شایعه ی از بین رفتن ستارخان، سردار ملی ایران، بر سر زبان ها افتاده و از طرفی گفته می شود که قرار است عموی او، با نام امامقلی، قیامی را ترتیب دهد. از یک سو روس ها در صدد سرکوب خیزش مردمی هستند و از سوی دیگر مردم، شخصیت امامقلی را باور ندارند و فکر می کنند نام او تنها یک شایعه است که بر سر زبان ها افتاده است. در این بین حضور یک “غریبه در شهر” به اسم حیدر، توجه همه را به خود جلب می کند. از آن جایی که “غلامحسین ساعدی” عمدتا یک نمایش نامه نویس و فیلم نامه نویس است، استفاده ی مناسب و به جا از دیالوگ ها، از فنونی است که وی در آن بسیار چیره و زبردست بوده و در رمان “غریبه در شهر” نیز این مهارت کاملا به چشم می خورد. شخصیت پردازی این رمان بسیار ملموس است و داستان از آهنگ و طنین دلپذیری برخوردار است؛ به نحوی که پس زمینه ی تاریخی رمان نه تنها خسته کننده نیست، بلکه توجه خواننده را بیش از پیش به تاریخ کشور جلب می کند. .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت