کتاب بار مسئولیت

17,500 تومان

معرفی کتاب بار مسئولیت
کتاب «بار مسئولیت»، اثری نوشته ی «تونی جات» است که اولین بار در سال 1998 انتشار یافت. مورخ برجسته «تونی جات» با استفاده از زندگی سه اندیشمند فرانسوی پیشگام در قرن بیستم، به شکلی منحصر به فرد به این موضوع می پردازد که اندیشمندان و روشنفکران چگونه می توانند فشارهای سیاسی را نادیده بگیرند و تعهدی قهرمانانه را نسبت به تمامیت فردی و مسئولیت اخلاقی خویش، در زمانه ای سخت و پرهیاهو از خود نشان دهند.

«جات» در این اثر، تصور مرسوم از نقش اندیشمندان را به چالش می کشد و از امکان تأثیرگذاری آن ها در شکل دادن به نظرات جمعی و سیاست های کلی سخن می گوید. این نویسنده در زندگی «بلوم»، «کامو» و «آرون»، سه شخصیت کاملا متفاوت را می بیند که به نقش های تحمیل شده بسنده نکردند، بلکه مسئولیت پذیری و شجاعتی را از خود نشان دادند که آن ها را از معاصرین خود کاملا متمایز کرد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

کتاب بار مسئولیت

نویسنده
تونی جات
مترجم
فرزام امین صالحی
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 269
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1395
سال چاپ اول ——
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ ———
وزن 314 گرم
شابک
9786003760837

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.314 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب بار مسئولیت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب فن نمایشنامه نویسی

235,000 تومان
معرفی کتاب فن نمایشنامه نویسی با “فن نمایشنامه نویسی” به قلم “لاجوس اگری”، تمام تکنیک های اساسی را که یک نمایش نویس موفق باید بداند، یاد بگیرید. در میان خیل بی شمار کتاب هایی که چگونگی نمایش نامه نویسی را آموزش می دهند، تعداد اندکی پیدا می شوند که رموز مربوط به ساختار نمایش نامه را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. “فن نمایشنامه نویسی” نوشته ی “لاجوس اگری”، یکی از این معدود کتاب هاست که دستورالعمل های آن می تواند دقیقا با همان کیفیت، برای نوشتن داستان کوتاه، رمان یا فیلم نامه نیز به کار گرفته شود. ”لاجوس اگری” در “فن نمایشنامه نویسی”، زیر و بم نمایش نامه ها را ارزیابی می کند؛ او با آنچه که قلب یک نمایش را تشکیل می دهد کارش را آغاز می کند: با شخصیت ها. لولایی که تمام نمایش نامه های خوب بر آن استوارند، آدم ها و روابطشان هستند؛ آن ها هستند که در خدمت داستان قرار گرفته، آن را به جلو رانده و به آن زندگی می بخشند. در این بین درکی از انگیزه های انسانی و اینکه چرا افراد به طریقه ی خاصی رفتار و عمل می کنند نیز به دست می آید. “لاجوس اگری” از همه جا مثال می زند. از رومئو و ژولیت اثر ویلیام شکسپیر گرفته تا خانه عروسک به قلم هنریک ایبسن. او با این مثال ها نشان می دهد که چرا داشتن یک فرض اساسی در قالب رفتار انسانی و توسعه ی تغایر نمایشی بر اساس آن رفتار، برای نویسنده ضرورت دارد. “فن نمایشنامه نویسی” که شامل الفبای “لاجوس اگری” درباره ی فرضیات، شخصیت ها و کشمکش است، رویکردی مستقیم و راهنمایی مناسب برای دستیابی به حقیقت در نوشتن به حساب می آید.

مفهوم زمان و چند اثر دیگر

37,400 تومان
در نوشتار حاضر، ترجمه برخی از نوشته‌های "هایدگر" چاپ شده است. "مفهوم زمان"، موضوع یکی از سخنرانی‌های هایدگر در سال 1924 در دانشگاه ماربورگ بود که بعدها به صورت یک کتاب درآمد. افزون بر آن، "باریکه راه مزرعه" داستان واره‌ای است از هایدگر که در آن دغدغه "زمان" و "ابدیت" دیده می‌شود. شرح دو دیدار هایدگر با "اوتگایی گاست" فیلسوف معروف اسپانیایی از نوشته‌های دیگر اوست، همچنین ترجمه برخی از اشعار فلسفی هایدگر در کتاب فراهم آمده است.

یوحنا؛ پاپ مونث

690,000 تومان
بیست و هفتمین روز از ماه زمهریر سال ٨١٤ پس از میلاد مسیح ، قابله‌ای به نام « هروترود » با بورانی از برف و طوفان روبرو می‌شود . شروع داستان شرح تندبادی است که به سردی یخ از لابلای درختان لخت و سرمازده وزیدن گرفت و در تن لرزان هروترود فرو رفت و از سوراخ‌ها و وصله‌های قبای پشمی نازکش گذشت . کوره راه جنگلی پوشیده از توده‌های برف بود و او در هر گامی که بر می‌داشت تا زانو در برف فرو می‌رفت . قشری از یخ روی ابروان و پلک‌هایش نشسته بود . هروترود هر چند لحظه یک‌بار دستی به صورتش می‌کشید و برف‌ها را پاک می‌کرد تا بتواند راه را تشخیص دهد . دست‌ها و پاهایش ، با آن که چند لایه پارچه دور آنها پیچیده بود ، از شدت سرما درد می‌کرد . چند قدم آن طرف‌تر لکه سیاه و مبهمی روی برف‌ها پدیدار شد . این لکه سیاه ، لاشه کلاغ یخ‌زده‌ای بود . حتی این لاشخورهای مقاوم و جان سخت هم در آن زمستان بی‌نهایت سرد می‌مُردند . یعنی از گرسنگی می‌مردند ، چون لاشه جانوران چنان یخ می‌زد که حتی کلاغ‌ها هم نمی‌توانستند با منقارشان یخ را بشکنند و گوشتی از استخوان جدا کنند . تن قابله داستان ما از تماشای این منظره می‌لرزید و بر سرعت گام‌هایش می‌افزود . درد زایمان همسر کشیش روستا آغاز شده بود . هروترود با تلخی بسیار با خود گفت : این کوچولو هم چه وقت خوبی را برای تولد انتخاب کرده است ! فقط در همین یک ماه گذشته پنج نوزاد به دنیا آوردم که هیچ یک از آنها بیشتر از دو هفته زنده نمانده‌اند . « یوحنا ، پاپ مونث » ، داستان مهیجی از « یوهانا » است که بعدها کشیش می‌شود . این کتاب در ٨٣٢ صفحه راهی بازار نشر شده است .

زندگی‌نامه: از مجموعه‌ی مکتب‌ها، سبک‌ها و اصطلاح‌های ادبی و هنری

3,000 تومان
کتاب حاضر، از مجموعه کتاب‌های «مکتب‌ها، سبک‌ها و اصطلاح‌های ادبی و هنری» است که در آن پیشینه و چگونگی زندگی‌نامه‌نویسی بررسی شده است. در این بررسی توضیحاتی نیز دربارة انواع زندگی‌نامه‌نویسی، نقدهای مطرح شده در این باره و دستاوردهای حاصل از آن در قرن‌های اخیر ارائه شده است.

قصه‌های بترس برای بچه‌های نترس 1/ اسکلت خون‌آشام

145,000 تومان

توضیحات

کتاب قصه های بترس برای بچه های نترس 1 : کتاب حاضر دارای یک داستان تخیلی و ترسناک مناسب گروه سنی ب و ج می باشد. این کتاب با تصاویر و فونت نوشتاری اش جذابیت داستان را چند برابر کرده است. اگر فکر می کنی بچه نترسی هستی این کتاب رو شروع کن به خوندن و ….
اسکلت‌های خون‌آشام، اتوبوس‌هایی که فقط مرده‌ها رو سوار می‌کنند، هیولاهایی که دیکته می‌گن. جن‌هایی که توی متکا زندگی می‌کنند، زن‌های قوزی، گرگینه‌ها...

از این چیزها می‌ترسی؟ می‌ترسی و می‌لرزی؟ می‌لرزی و خیس می‌شی؟

اگه فکر می‌کنی بچه‌ی نَترسی هستی، بیا وسط!

اگه دلت می‌خواد ترس رو توی داستان مزه‌مزه کنی، دلت رو بزن به دریا و بیا جلو!

اگه دلت می‌خواد با موجودات عجیب‌وغریب و ترسناک آشنا بشی، این کتاب رو از توی قفسه بکش بیرون و بخون!

به افتخار همه‌ی بچه‌های نترس!

جیغ و داد و هیولای بلند

سفارش:0
باقی مانده:2

ما اينجا داريم مي ميريم

42,000 تومان

جملاتی از کتاب ما این‌جا داریم می‌میریم

خوشبختی‌ها را گم کرده‌ایم، همه‌شان گم شدهاند. دستمان خالی است دیگر هیچ نوری توی دستهامان نیست.
گاهی همین قدر که بنشینم و ده دقیقه توی حال خودم باشم و کارگرهای ساختمان روبرو تیرآهن خالی نکنند و دلم برای چیزی شور نزند و تسمه کولر پاره نشود به گمانم خوشبختم.
خوبی تهران همین است که همه‌چیز گم می‌شود توی های و هوی شهر.
طلاپری می‌داند که هر ستاره مال کدام آدمیزاد است و حال می‌بینیم که آدمیزادها همیشه با جام چای کنار پنجره می‌ایستند و هیچ‌وقت پری‌های جنگل را صدا نمی‌زنند. آدمیزادها عاشق آسمان هستند و مدام دنبال ستاره‌های‌شان می‌گردند.
مادرش همیشه می‌گفت هیچ کار خدا بی‌حکمت نیست. بعد هم غش‌غش می‌خندید که یک خدایا شکر بگو و خودت را راحت کن. تا آن سر دنیا هم که بدوی نمی‌فهمی چرا بلاهای ریز و درشت سر آدم می‌آید.
آدمیزادها هیچ‌وقت صدایی را که نمی‌بینند، نمی‌شنوند. حتی گاهی خوشبختی‌های کوچک‌شان را هم نمی‌بینند.