کتاب بازآفرینی چپ گرایی

180,000 تومان

معرفی کتاب بازآفرینی چپ گرایی

احزاب سیاسی با گرایش چپ به عنوان نمایندگان فقرا و محرومان نقش مهمی ایفا می کنند. آنها زمانی این کار را با وعده حمایت از نیروهای سرمایه و تمایلات بازار برای ایجاد نابرابری انجام دادند. اما در دهه 1990 آنها از حمایت صرف نظر کردند و از رای دهندگان خواستند خود را با دنیای بازار محور وفق دهند. در همین حال، احزاب جدید و افراطی شروع به وعده حمایت اقتصادی از خودشان کردند – البته با لحنی عصبانی و ضد مهاجر.برای درک بهتر دنیای سیاسی عجیب و غریب امروزی، استفانی ال ماج در بازآفرینی چپ گرایی تاریخ سوسیال دموکرات های سوئد و آلمان، حزب کارگر بریتانیا و حزب دموکرات آمریکا را تحلیل می کند.

ماج با گذشتن از این فرض که احزاب صرفا به نیروهای خارج از کنترل آنها پاسخ می دهند، استدلال می کند که وعده های در حال تغییر احزاب چپ بیانگر جهان بینی انواع مختلف کارشناسان است.

برای اینکه بفهمیم احزاب چپ چگونه صحبت می کنند، باید افرادی را که به جای آنها صحبت می کنند، درک کنیم.این کتاب نشان می دهد که چگونه اقتصاددانان کینزی در اوایل دهه 1960 برای احزاب چپ صحبت کردند. این اقتصاددانان وظیفه خود را در زمینه مدیریت اقتصادی احتیاطی و حساس از نظر سیاسی می دیدند. اما در دهه 1980 نوع جدیدی از اقتصاددانان که پیشرفت بازارها را وظیفه اصلی احزاب چپ می دانستند، به میدان آمدند.

در همین حال، با کاهش وفاداری رأی دهندگان به احزاب چپ، از استراتژیست های حرفه ای خواسته شد تا پیام های حزبی را «چرخش» کنند. در نهایت، احزاب چپ خود را تضعیف کردند و یک خلاء نمایندگی در پی خود باقی گذاشتند. این کتاب سوالات جدیدی را در مورد نقش و مسئولیت احزاب چپ – و کارشناسان آنها – در سیاست امروز مطرح می کند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب بازآفرینی چپ گرایی

نویسنده
استفانی ال ماج
مترجم
وحید موسوی داور
نوبت چاپ 2
تعداد صفحات 640
نوع جلد سلفونی
قطع رقعی
سال انتشار 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
علوم سیاسی
نوع کاغذ تحریر
وزن 830 گرم
شابک
9786227489774

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.380 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب بازآفرینی چپ گرایی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب باران برای تو می بارد

10,000 تومان
معرفی کتاب باران برای تو می بارد تعدادی از شعرهای مجموعه باران برای تو می بارد حدود 10 سال قبل نوشته شده اند و حس و حال همان سال ها را با خود دارند. سال هایی که گل سرخ و نامه و نگاه، معنای دیگری داشتند. عشق هم نسلان من در لانگ شات تجربه می شد و مثل عشق های امروزی، به چشم برهم زدنی و به قول شاملوی بزرگ با متأسفم گفتنی فراموش نمی شد. این مجموعه برای من شبیه عکسی در آلبوم قدیمی سال های نوجوانی ست. شاید مدل موهایم، یا نوع لباس پوشیدنم در عکس، امروز برایم غریبه باشد اما این باعث نمی شود عکس را پنهان کنم و دوستش نداشته باشم. این شعرها مربوط به دوره ای از زنده گی منند که در آن، همه چیز ساده تر بود و خلاصه تر. جهان، به کوتاهی یک خیابان بود و دیدن یا ندیدن نگاهی آشنا، خوشی یا ناخوشی هر روز را مشخص می کرد.

مشکلات روانی انسان مدرن (یونگ)

قیمت اصلی: 144,500 تومان بود.قیمت فعلی: 95,000 تومان.
انسان مدرن و امروزی کسی است که به تازگی پا به عرصه‌ی حیات گذاشته است و به تبع آن مشکلاتش نیز جدید محسوب می‌شود و با ساختار گذشته نمی‌توان از چنین شخصی انتظار داشت زندگی خود را پیش ببرد و مشکلاتش را حل کند. با این اوصاف، کتاب «مشکلات روانی انسان مدرن» به موضوعاتی می‌پردازد که شاید به کلی متفاوت از تفکر گذشته باشد؛ چرا که انسانِ عصرِ حاضر با گذشتگان خود تفاوت بسیاری دارد و مانند انسان‌های بدوی فکر نمی‌کند. انسان مدرن نیازمند بالاترین سطح از خودآگاهی است و باید در این زمینه بسیار پرتوان و قدرتمند عمل کند. انسان امروزی، مشکلاتِ روانیِ خاصِ خود را دارد و پیچیدگیِ زندگیِ عصرِ حاضر، او را سخت به خود مشغول کرده است. بر این اساس، «کارل گوستاو یونگ» در کتاب «مشکلات روانی انسان مدرن» به کند و کاو در خصوص مشکلات روحی و روانیِ مردمانِ دنیای امروز می‌پردازد. این نویسنده، تنها کسی را به صورت کامل، امروزی می‌داند که آگاهیِ کامل، نسبت به هویت خود به عنوان یک موجود انسانی دارد و چنین فردی منزوی به شمار می‌آید و درک وی بسیار دشوار است. یونگ به دلیل همین دشواری، قضاوت درباره‌ی کتاب «مشکلات روانی انسان مدرن» را به تاریخ واگذار می‌کند.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

ارتش ایران هخامنشی

15,000 تومان
امپراتوری ایران در روزگار شاهان هخامنشی تقریبا دویست سال بر خاور نزدیک و مدیترانه خاوری تسلط داشت. این بزرگ ترین امپراتوری ایران بود که جهان تا آن زمان به خود دیده بود. برخی از مورخان معتقدند کوروش هخامنشی در ارتش و سازمان اداری هخامنشی برخی ویژگی های متمایز ایجاد کرد. اما معلوم نیست این امور حقیقتا تا چه اندازه کار وی بوده است . منابع تاریخ نظامی هخامنشی سرشتی ناهمگون دارد. با توجه به این که ایرانیان کمی بودند که به تاریخ نگاری پرداختند لذا در این کتاب برای یک گفتار منسجم نویسنده به مورخان یونانی اتکا دارد. نخستین و بزرگ ترین این مورخان؛ هردوت است که به عنوان زمینه ای برای داستان اصلی خود، نبردهای بزرگ ایران و یونان، به تشریح برپایی امپراتوری هخامنشی پرداخت. کتاب ارتش ایران هخامنشی سازمان نظامی این امپراتوری، فرماندهی، آموزش های نظامی پارس ها، یگان های پاسداران، سربازان استان ها و سازماندهی یگان ها را مورد واکاوری قرار داده و در فصول بعد جامه های پارسی و مادی، سربازان ایرانی و بیگانه و آماده سازی ارتش را بررسی می کند. این کتاب در ١٥٠ صفحه و با عکس های رنگی راهی بازار نشر شده است.

خاورمیانه باستان

450,000 تومان
خاورمیانه محل اتصال قاره آسیا و آفریقاست. این منطقه مهم و حیاتی، نقش تأثیرگذاری در تاریخ بشر ایفا کرده است. استفاده از اصطلاح «خاورمیانه» را اولین بار در سال ١٩٠٢ «آلفرد تیر ماهن» استراتژیست دریایی آمریکایی در مقاله‌ای به کار برد و از خاورمیانه به عنوان منطقه‌ای میان حوزه نفوذ روسیه و بریتانیا یاد کرد. حوزه‌ای میانی که دو قدرت آن زمان برای سلطه بر آن با یکدیگر رقابت می‌کردند. روزنامه‌نگاران پس از مدت کوتاهی شروع به استفاده از این اصطلاح کردند و تا زمان وقوع جنگ جهانی دوم این اصطلاح در بین مردم رایج شده بود. با توجه به اینکه امروزه هیچ حد و مرز رسمی برای تعیین مرزهای خاورمیانه وجود ندارد، تعریف این منطقه منحصراً بر اساس جوامع کنونی آن غیر ممکن است. شاید خیلی‌ها موافق باشند، کشورهایی که نامشان در زیر می‌آید جزو خاورمیانه محسوب شوند: بحرین، مصر، ایران، عراق، فلسطین، اردن، کویت، لبنان، عمان، قطر، عربستان سعودی، سوریه، ترکیه، امارات متحده عربی و یمن. تمامی این جوامع سیاسی قلمروهایی در آسیا دارند. خاورمیانه در طول تاریخ جایگاه اقوام و فرهنگ‌های گوناگون بوده است. پی بردن به این که این مردم چه کسانی بودند و چگونه با هم ارتباط داشتند کاری دشوار و در عین حال جذاب است. کتاب «خاورمیانه باستان» در نگاه اول ضمن تعریف جغرافیای سیاسی و اقتصادی خاورمیانه، اقوام و فرهنگ‌ها، اقتصاد و کشاورزی و اهمیت آب در این منطقه مهم و یافته‌های باستان شناختی را در آنجا مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است.

کافه روستر

285,000 تومان
یسنده این کتاب را همگی با داستانهای حقوقی میشناسند. «کافه روستر» بیست و پنجمین رمان تریلر حقوقی نوشته جان گریشام است. گریشام پس از خواندن مقاله ای با عنوان “کلاهبرداری مدرسه حقوق” که در مجله آتلانتیک در سال 2014 منتشر شد، برای خلق این داستان الهام گرفت. سه دانشجوی سال سوم حقوق – مارک فریزر، تاد لوسرو، و زولا مال – همگی در دانشکده حقوق Foggy Bottom (FBLS)، یک موسسه رده سوم D. C با شهرت به عنوان یک کارخانه دیپلم تحصیل می‌کنند. زولا وقتی با مارک و تاد تماس می گیرد که دوست پسرش، گوردون تانر، مصرف دارو را برای تشدید اختلال دوقطبی خود متوقف می کند. آنها متوجه می شوند که گوردون در شیدایی خود در حال جمع آوری شواهدی است که نشان می دهد هیندز راکلی، سرمایه گذار صاحب FBLS، شبکه ای از مدارس، شرکت های حقوقی و بانک ها را اداره می کند که تضمین می کند دانش آموزان FBLS در چرخه بدهی گیر کرده اند در حالی که راکلی میلیون ها دلار درآمد دارد. در این فرآیند اگرچه این عمل غیرقانونی نیست، گوردون متقاعد شده است که برای یک دادخواست دسته جمعی کافی است که حداقل کلاهبرداری راکلی را افشا کند. بعدا در همان شب، گوردون مست می شود و از آپارتمان فرار می کند و دستگیر می شود. این سه نفر با کمک دارل کراولی، یک وکیل حرفه ای ، او را نجات می دهند و مارک تلاش می کند تا دکتر گوردون را پیدا کند. اما گوردون قبل از اینکه بتواند دوباره فرار کند، با پریدن از روی پل خودکشی میکند و…