کتاب بهترین داستان های کوتاه جیمز جویس

135,000 تومان

معرفی کتاب بهترین داستان های کوتاه جیمز جویس
جیمز آگوستین آلوسیوس جویس (2 فوریه 1882 – 13 ژانویه 1941) داستان نویس ایرلندی ، شاعر ، معلم و منتقد ادبی بود. وی در جنبش آوانگارد مدرنیستی سهیم بود و به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و مهمترین نویسندگان قرن بیستم شناخته می شود.

جویس را بیشتر با اولیس (1922) می شناسند ، اثری برجسته که در آن اپیزودهای ادیسه هومر در انواع سبک های ادبی ، پیش می روند. از دیگر آثار شناخته شده می توان به مجموعه داستان کوتاه دوبلینرها (1914) و رمان های “پرتره هنرمند به عنوان یک جوان” (1916) و فینگانس ویک (1939) اشاره کرد.

دیگر نوشته های وی شامل سه کتاب شعر ، یک نمایشنامه ، نامه های منتشر شده و روزنامه نگاری گاه به گاه وی است. جویس در دوبلین در خانواده ای از طبقه متوسط به دنیا آمد.

او که دانش آموزی درخشان بود ، مدت کوتاهی در مدرسه اوکانل تحت مدیریت برادران مسیحی حضور یافت. وی برای ادامه تحصیل به دانشگاه کالج دوبلین رفت.

در سال 1904 ، در اوایل 20 سالگی ، جویس به همراه شریک زندگی خود (و همسر بعدی) نورا بارناکل به قاره اروپا مهاجرت کرد. آنها در تریست ، پاریس و زوریخ زندگی می کردند.

اگرچه بیشتر زندگی بزرگسالی وی در خارج از کشور سپری شده است ، جهان داستانی جویس در دوبلین متمرکز شده و عمدتا توسط شخصیت هایی ساخته می شود که شباهت زیادی به اعضای خانواده ، دشمنان و دوستان از زمان حضور در آنجا دارند. به ویژه اولیس در خیابان ها و کوچه های شهر با دقت تنظیم شده است.

اندکی پس از انتشار اولیس ، وی این دلمشغولی را تا حدودی روشن کرد و گفت: “برای خودم ، من همیشه در مورد دوبلین می نویسم ، زیرا اگر بتوانم به قلب دوبلین برسم ، می توانم به قلب همه شهرهای جهان برسم. در این کتاب تحت عنوان بهترین داستان های کوتاه جیمز جویس ، احمد گلشیری مجموعه ای از جذاب ترین داستان های کوتاه جیمز جویس را گرداوری کرده و به فارسی برگردانده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

کتاب بهترین داستان های کوتاه جیمز جویس

نویسنده
جیمز جویس
مترجم
احمد گلشیری
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 404
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال انتشار 1401
سال چاپ اول ——
موضوع
گردآوری و تلفیق
نوع کاغذ ———
وزن 503 گرم
شابک
9789643515904

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.503 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کتاب بهترین داستان های کوتاه جیمز جویس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مفهوم اضطراب (تعمقی ساده با گرایش روان‌شناختی درباره مسئله گناه موروثی در علم اصول دین)

210,000 تومان
کيرکگور در ديباچه‌ي مفهوم اضطراب ادعا مي‌کند قصد دارد اين کتاب را به همان سرراستي بنويسد که مرغان هوا آواز سرمي‌دهند. او مي‌گويد، گناه اول هر فردي از ابناي بشر شبيه گناه اول آدم ابوالبشر است. سپس به سراغ اضطراب مي‌رود و فرق مي‌گذارد ميان اضطراب عيني (برون‌ذاتي) و اضطراب ذهني (درون‌ذاتي) و رابطه‌ي آن را با آزادي برجسته مي‌سازد: امکانِ آزادي در اضطراب عرض اندام مي‌کند. کيرکگور اضطراب را ترس يا دلهره‌اي نامشخص مي‌داند که پيش‌شرط آزادي (و به همين سبب، پيش‌شرط گناه) است زيرا اضطراب همانا تصديق وضع کنوني ما و بازشناخت ماهيت امکان است. در اينجا کيرکگور در مقام متفکري مسيحي بحث مي‌کند و تا بخواهيد از متن کتاب مقدس نقل مي‌کند و خيلي وقت‌ها از عبارت‌هايي استفاده مي‌کند از زبان‌هاي ديگر متني که براي فيلسوفان و کيرکگورپژوهان جذاب خواهد بود اما خوانندگاني را که علايق عام‌تر دارند دچار اضطراب خواهد ساخت.

هنر رنجاندن

110,000 تومان
کتاب هنر رنجاندن نوشته آرتور شوپنهاور ترجمه علی عبدالهی توسط انتشارات مرکز به چاپ رسیده است. موضوع کتاب شامل فلسفه، فلسفه غرب، ایدئالیسم آلمانی می باشد. گزاره‌های کنارهم‌چیده‌ای از این دست، با نیروی ضربتی و قاطع‌شان، مثالی عینی برای خواننده فراهم می‌آورد تا بتواند به روشنی پیش چشم قرارشان دهد، و به مجرد این‌که زندگی موقعیت به‌جایی در اختیارش گذاشت، تصمیم بگیرد از آن پیروی کند و آن را سرلوحه‌ی کارش قرار دهد یا ندهد. البته می‌توان گفت شوپنهاور هنر رنجاندن را با سبک و سیاقی به ما می‌آموزاند که در دبستان‌های عهد باستان اخلاق را می‌آموزاندند؛ و آن شیوه از این قرار است:‌ آموزش اخلاق نه طبق روش تدریس،‌ یعنی نظریه‌‌ی تجریدی و روش ذهنی، بلکه طبق روش کاربردی، یعنی از طریق ارائه‌ی الگو و تمرینِ عملی انضمامی. معرفی مباحث کتاب هنر رنجاندن یادداشت مترجم فرانکو وولپی مخفف نویسی ها برخی آثار شوپمهاور که به فارسی ترجمه شده اند ترتیب الفبایی مدخل ها

علم‌ در قرن‌ بیستم‌

140,000 تومان

«مجموعه تاریخ‌ جهان‌» می‌کوشد چشم‌اندازی‌ گسترده‌ و ژرف‌ از سیر تاریخ‌ عرضه‌ کند. این‌ مجموعه‌ با ارائۀ زمینه‌های‌ فرهنگیِ رخدادهای‌ تاریخی‌، خواننده‌ را مجذوب‌ خود می‌سازد. «مجموعه تاریخ‌ جهان‌» اندیشه‌های‌ سیاسی‌، فرهنگی‌ و فلسفی‌ تأثیرگذار را در گذر مشعل‌ تمدن‌ از بین‌النهرین‌ و مصر باستان‌ به‌ یونان‌، روم‌، اروپای‌ قرون‌ وسطی‌ و دیگر تمدن‌های‌ جهانی‌ تا روزگار ما پی‌ می‌گیرد. این‌ مجموعه‌ نه‌ تنها برای‌ آشناییِ خوانندگان‌ با مبانی‌ تاریخ‌ تدوین‌ شده‌ است‌، بلکه‌ همچنین‌ در پی‌ آگاه‌ ساختن‌ آن‌ها از این‌ واقعیت‌ است‌ که‌ زندگیشان‌ بخشی‌ از سرگذشت‌ کلی‌ انسان‌هاست‌. هر جلد از این‌ مجموعه‌ برداشتی‌ جامع‌ و روشن‌ از یک‌ دورۀ مهم‌ تاریخی‌ را به‌ خواننده‌ ارائه‌ می‌کند.

فاکتور فروش

400,000 تومان
این محصول برای خرید از طریق اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی است .

کتاب راه بی سرانجام

100,000 تومان
معرفی کتاب راه بی سرانجام جنگ اوّل جهانی بیشتر به عنوان واقعه‌ای به یاد مانده است که به دلیل پایان دادن به عمر پاره‌ای از امپراتوری‌های بزرگ، زمینه‌ساز حیات مجدد گروهی از ملل کوچک‌تر و تشکیل یک رشته کشورهای جدید شد. اما جنگ اوّل جهانی جنبۀ دیگری داشت که بدان کمتر پرداخته شده است؛ یعنی پایان دادن به حیات نسبتاً مستقل پاره‌ای از ملل کوچک‌تر که در این فراز و نشیب همان حداقل موجودیت پیشین را نیز از دست داده و متلاشی شدند.راه بی‌سرانجام، نگاهی به سرگذشت آسوریان در جنگ جهانی اوّل مرور کوتاهی است بر این تجربۀ دردناک به گونه‌ای که در اسناد و گزارش‌های ایرانی منعکس شده‌اند.
سفارش:0
باقی مانده:1

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت